تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال دهم پاییز 1396 شماره 3 (پیاپی 39) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت سرمایه فرهنگی در میدان آموزش و پرورش تحقیق حاضر سرمایه فرهنگی معلمان را بر اساس چارچوب نظری پیر بوردیو بررسی می کند. حجم نمونه 480 نفر از معلمان شهرستان بیرجند است، که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است و مقدار آن 71/0 به دست آمده است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و اعتبار محتوایی استفاده شده است و برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون های آماری مناسب در سطح تحلیل های دومتغیره و چندمتغیره استاندارد، مانند تحلیل رگرسیون، تحلیل عاملی و همبستگی ها با به کارگیری نرم افزارهای اس پی اس اس و اِموس استفاده شده است. طبق یافته های توصیفی، موقعیت اجتماعی معلمان برحسب سرمایه فرهنگی در سطح متوسط و برحسب سرمایه اقتصادی در سطح متوسط رو پایین است. براساس آزمون معادلات ساختاری، سرمایه اجتماعی معلمان به صورت مستقیم، سرمایه اقتصادی و خاستگاه اجتماعی اقتصادی آن ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم و سرمایه نمادین معلمان فقط به صورت غیرمستقیم شکل گیری سرمایه فرهنگی معلمان را تبیین می کند.
تامّلی بر مفهوم «موجُو» و نمودهای آن در فرهنگ و تفکر ژاپن؛گریز از ابدیّت در جهان بینی ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «موجُو» از مفاهیم بنیادی فرهنگ و تفکر ژاپن است که در مقایسه با سایر مفاهیم و کلید واژه های ضروری برای درک فرهنگ ژاپن در ایران کاملاً ناشناخته مانده است. درک این مفهوم پیش شرط لازم برای درک موضوعاتی مانند چرایی اهمّیت «ساکورا» یا همان شکوفه های گیلاس در فرهنگ ژاپن، دلیل ارجحیّت چوب بر سنگ در معماری ژاپنی، چگونگی توجیه سنّت شکم دری سامورایی ها، پدیده کامی کازه، چرایی خاص بودن معنی واژه بیانگر خداحافظی در زبان ژاپنی یعنی سایونارا، و همچنین درک درونمایه بسیاری از اشعار ژاپنی و به ویژه هایکو است. موجُو بیانگر نوعی جهان بینی است که در طول تاریخ پرفراز و نشیب ژاپن و از طریق ادغام تفکرات اصیل ژاپنی با تفکرات بودیسم شکل گرفته است. مقاله حاضر پس از تبیین معنی لغوی و مفهومی موجُو نمودهای آن را در ادبیات، فرهنگ، جامعه و زبان ژاپن بررسی می کند و تلاش می کند که از دیدگاه یک فرد غیرژاپنی یکی از جنبه های جهان بینی ژاپنی را واکاوی کند. نگارنده با دقیق شدن بر روی مفهوم موجُو و تفاسیر موجود از آن تلاش می کند برداشت جدیدی از این مفهوم ارائه دهد؛ برداشتی که مفهوم موجُو را به صورت «گریز از ابدیّت» تفسیر می کند. مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به چرایی این برداشت است.
بازنمایی مناسبات نسلی از منظر ادبیات داستانی پیش و پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که شش رمان معاصر فارسی در بازه زمانی پیش و پس از انقلاب اسلامی چه تصویری از الگوی روابط بین نسلی را در خانواه ایرانی ترسیم کرده است و در این زمان چه تغییری در روایت رمان ها از مناسبات نسلی درون خانواده ایجاد شده است. بنابراین، ادبیات داستانی را به مثابة میانجی فهم مان از تحولات جامعه در این زمینه در نظر گرفته ایم و از آنجا که با هدف مطالعه ژرف و عمیق روایت ها به دنبال کشف و تفسیر بوده ایم، از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مضمونی استفاده کرده ایم. براساس چارچوب مفهومی، الگوی مناسبات نسلی را ذیل سه عنوان بررسی کرده ایم: توافق نسلی، تفاوت و تعامل هم زمان نسلی، و شکاف نسلی. به رغم متفاوت بودن بازنمایی مناسبات نسلی در دو بازه زمانی، مسئله نسلی در بافت روایی رمان ها، در همه موارد، به شکل شکاف تصویر شده است. از بررسی مناسبات نسلی در روایت های پیش از انقلاب الگویی به دست آمده که مهم ترین ویژگی آن شکاف مذهبی و ایده آل گرایی شخصیت های داستانی است که در چارچوب کلی تقابل سنت و مدرنیته و ماهیت طردی و تقابلی آن قابل تفسیر است. این گونه شکاف و تقابل های سنتی مدرن در روایت های پس از انقلاب کمتر دیده می شود؛ اما به رغم پیدایش مؤلفه هایی چون رسانه های جمعی و فنّاوری های اطلاعاتی، که گذار به بزرگسالی را غیرخطی و دگرگون کرده اند، روایت های پس از انقلاب نیز کماکان شکاف نسلی را بازنمایی می کنند.
مکتب قرآن؛ مؤمنانی در نوستالژی «امت»؛ مطالعه موردیِ کردها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب قرآن، اولین و قدیمی ترین جریان اسلام گرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر به لحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانی ساختاری این جریان از میانه دهه 1370 هجری تا کنون با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات وکاوش ها، از دلایل اصلی گرایش کردها به مکتب قرآن تجربه نوعی زندگی جمعی با ویژگی های بارزی، همچون همدلی، روابط گرم و صمیمی، روابط شخصی و همبستگی جمعی است، درحالی که روابط اجتماعی حاکم بر جامعه بزرگ تر به سمت نوعی روابط جامعه ای حرکت کرده که ویژگی های بارزش سرد بودن و ابزاری بودن، حسابگری، فردگرایی فزاینده، بیگانگی و روابط غیرشخصی است. مدعای اثر حاضر این است که با گسترش نفوذ و پهنه جهان جامعه ای و هژمونی قواعد و مختصات آن، ساکنان دل زده از جامعه به عزیمت و ترک این جهان و پناه جستن در نوعی جهان اجتماعی روی می آورند؛ مکتب قرآن با مختصات شبه اجتماع گونه اش یکی از پناه گاه هاست. این نوع جدید هجرت در دوران مدرن ماست؛ هجرتی نه مبتنی بر حرکت مکانی و گسست فیزیکی از اجتماع پیشینی چنانکه در صدر اسلام روی داد و امروز در رأس هیاهوی تبلیغاتی دولت اسلامی (داعش) است بلکه مبتنی بر جهت دهی فعال و مستمر به پیوندهای اجتماعی روزانه فرد مکتبی و تأکید بر روابط درون گروهی، با تضعیف روابط فرد با فضای بیرون از آن. حاصل این فراگرد، خلق جهان خاص مکتب قرآن است؛ هجرت ایمانی به دنیای روابط تنگاتنگ درون گروهی امتِ مطهر، بدون گسست فیزیکی از جامعه نامطهر سابق.
پدیدارشناسی تجربه کاربران از موبایلی شدن روابط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی نقش مهمی در ارتباطات دارد و بخش زیادی از روابط افراد را در درون خود شکل می دهد. بر همین اساس قادر است ایدئولوژی خاص خود را بر روابط چهره به چهره تحمیل کند و سبک زندگی خاصی را شکل دهد که از آن با عنوان موبایلیزیشن با ویژگی هایی، مانند سرعت و کمیت یاد می شود. هدف این پژوهش پیگیری تجربه های کاربران از موبایلی شدن روابط است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و تمرکز بر فضاهای مجازی گوناگون، با 12 نفر از کاربران وسایل ارتباطی مصاحبه کرده ایم و استفاده از تلفن همراه و شبکه های مجازی را با دیدگاه «رضایتمندی و خشنودی» بررسی کرده ایم. یافته ها با روش 7 مرحله ای کولایزی تحلیل شده است و حاصل آن استخراج دو تِم «تجربه از تکنولوژی» و «تجارب ارتباطی» است که هر کدام از آن ها زیرمقوله های جزئی تری دارند. نتایج حاکی از آن است که کاربران فرایند تجربه تکنولوژی را به صورت آشنایی، جذابیت، غرق شدن تا عریانی و دلزدگی و در نهایت، کنترل عامدانه طی می کنند. همچنین، تجارب ارتباطی مشارکت کنندگان گونه های متفاوت ارتباط مخدوش شده را نشان می دهد. این فرایند را موبایلی شدن می نامند؛ یعنی ویژگی ها و ماهیت خاص و زمینه کاربردی موبایل، وارد لایه های انسانی شده و شکل روابط را تغییر می دهد. موبایلی شدن فرایندی فنّاورانه نیست، بلکه فرایندی فرهنگی است. مسئله اختراع نیست بلکه واداشتن مان به کاربرد و احساس نیاز کردن است.
الگوهای به کارگیری راهبردهای سواد حریم خصوصی آنلاین؛ مطالعه موردی کاربران دختر اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی در زندگی کاربران حضوری پُررنگ دارند، اما بهره مندی کاربران از مزایای آن ها، مانند اغلب تعاملات میان فردی در زندگی واقعی مستلزم حل تناقض میان خودافشاگری و حفظ حریم خصوصی کاربر است. این بهره مندی با فرایندهای بهینه سازی حریم خصوصی و با تأکید بر توانایی های کاربر در سطح فردی محقق می شود. هدف اصلی این نوشتار ایجاد درکی از چگونگی به کارگیری راهبردهای مبتنی بر سواد حریم خصوصی آنلاین برای دستیابی کاربران دختر اینستاگرام به سطح بهینه حریم خصوصی است. به این منظور ابتدا تناقض حریم خصوصی، مزایا و خطرهای خودافشاگری بررسی شده و سپس بر اساس سواد حریم خصوصی آنلاین، برخی از راهبرد های اجتماعی و فنّاورانه برای حل «تناقض حریم خصوصی» معرفی شده اند. در بخش یافته ها پس از توصیف مهم ترین مزایا و خطرهای خودافشاگری برای کاربران دختر، الگوهای فعلی چگونگی به کارگیری راهبردهای اجتماعی و فنّاورانه برای حل این تضاد استخراج و درباره آن ها بحث شده است. این بررسی به روش مردم نگاری و با مصاحبه نیمه ساخت یافته و مشاهده غیرمشارکتی صفحات 20 کاربر دختر اینستاگرام صورت گرفته است.
شناسایی و تحلیل فرصتها و تهدیدهای شبکه های اجتماعی در فضای مجازی؛ مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد فزاینده فنّاوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع به ویژه در میان قشر فرهیخته دانشگاهی استفاده از این فنّاوری ها بخشی از کار روزمره افراد شده است. شبکه های اجتماعی نیز یکی از موضوعات مهم و گسترده در فضای مجازی است که بسیاری از افراد در زمینه های گوناگون از آن استفاده می کنند. بهره برداری دانشجویان از این شبکه ها به مثابه قشر جوان و فرهیخته جامعه بسیار اهمیت دارد. این تحقیق با هدف بررسی و شناسایی فرصت ها و تهدیدهای شبکه های اجتماعی برای دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفته است. جامعه آماریِ تحقیق دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی فعال در شبکه های اجتماعی است و نمونه آماری به صورت تصادفی شامل 370 نفر است. متغیرهای مستقل تحقیق در قالب فرصت ها و تهدیدهای شبکه های اجتماعی با مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق در قالب مدل مفهومی احصا شده و بر اساس آن پرسشنامه تحقیق طراحی شده است. بر مبنای نتایج تحقیق پنج متغیر فرصت های شبکه های اجتماعی شامل یادگیری الکترونیک، پر کردن اوقات فراغت، سازماندهی گروه های اجتماعی، امکان گفت و گو و آشنایی با فرهنگ ها، و همچنین پنج متغیر تهدیدهای شبکه های اجتماعی شامل انتقال ارزش های غیراخلاقی، سوء استفاده، انتشار اطلاعات نادرست، اعتیاد اینترنتی و ارتباطات مخرب بر دانشجویان اثری مثبت و معنادار دارد.