تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال هفتم زمستان 1393 شماره 4 (پیاپی 28) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
افراد به طور معمول با محیط پیرامون خود به مذاکرة هویت می پردازند و با انباشتی از یافته های حاصل از این مذاکره ها، هویت خود را شکل می دهند. در شرایطی که فرد در زندگی خود تغییراتی مثل مهاجرت یا روی آوردن به دینی جدید را تجربه کند، این مذاکرات به منظور انطباق با شرایط جدید شدت می یابد و به انتخاب راهبردهایی برای سازگاری با این تغییرات و رسیدن به هویت جدید منجر می شود. حال سؤال این است که تازه مسلمانان ساکن در ایران در خصوص مؤلفه های هویتی ای چون نام گذاری، حجاب، تفریح و سرگرمی، ارتباطات (با دوستان و اقوام)، احکام و عبادات و مسائل مالی، چه راهبردهایی را برای دستیابی به هویت جدید خود انتخاب می کنند؟ هویت تازه مسلمانانة آنها چه وجوه متمایزی نسبت به هویت قبل از اسلام آنها پیدا کرده است، در چه ابعادی هویت سابق خود را استمرار داده اند و چه ابعاد خاص گرایانه ای دارند؟ در این تحقیق طی دو مرحله مصاحبه هایی با مجموعه ای از این افراد صورت گرفته است که با مقوله بندی این مصاحبه ها، راهبردهای نه گانه ای در خصوص مذاکرة هویت تازه مسلمانان با جامعة ایران استخراج شده است.
تأویل کارکردشناختی فضاهای عمومی محله ای از منظر هویت نمونة موردی: محلة نازی آباد و مهران تهرانروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعة شهر ایرانی، محلات همواره یکی از قدیمی ترین و پایه ای ترین عوامل ساختاری شهرها به شمار می رفتند که در مقام ابژه ای قابل تأمل و به دور از نگاهی نوستالژیک، از ویژگی های تکامل یافته ای برخوردار بودند. از مصادیق این تکامل یافتگی که خود نیازمند مداقة مفصل است، می توان به وجود طیفی از فضاهای عمومی از مشترک میان چند خانوار تا مشترک میان تمامی ساکنان محله اشاره کرد که زمینة بسط و رونق تعاملات اجتماعی در سطوح مختلف محله را فراهم می کردند.
با آغاز دورة شهرنشینی فزاینده از اوایل دهة 1340، شهر ایرانی با تغییرات معناداری در کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود مواجه شد. از این رو و در مقایسه با کارکرد و اهمیت این فضاها، نوشتار تلاش دارد تا روشنگری را در خصوص کارکرد فضاهای عمومی در پشتیبانی از هویت محلات شهری ایجاد کند. به این منظور دو محلة «نازی آباد» و «مهران» که وجوه مشترکی از منظر سال های شکل گیری و طبقة اجتماعی ساکن، و وجوه افتراقی در سازمان فضایی و کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود دارند، مورد مطالعة تطبیقی قرار گرفتند.
در تبیین چارچوب نظری پژوهش از نظرات و آرای صاحب نظرانی چون راپاپورت[1]، رالف[2]، کارمونا[3]، لینچ[4] و گِل[5] بهره گرفته شد. همچنین در انتخاب روش تحقیق، با توجه به ماهیت پژوهش که معنای خود را وام دار مجموعه عوامل چندبعدی است، از تلفیق دو روش کمّی و کیفی بهره گرفته شد.
نتایج پژوهش برآمده از خلال پرسشگری ها و مصاحبه های عمیق، نشان از نقش بسزای فضاهای عمومی در تولید و پشتیبانی از معیارهای برسازندة هویت در محلات شهری دارد.
بررسی رابطة استفاده از اینترنت با نگرش به دوستی اینترنتی با جنس مخالف (مطالعة موردی دانشجویان دانشگاه گیلان)روستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینترنت در حال دگرگون ساختن سیمای زندگی روزمره جوامع، به ویژه در میان قشر جوان است. جاذبه اینترنت باعث شده است که بسیاری از جوانان به جای تعاملات و دوستی های رو در رو به سمت دوستی ها و روابط اینترنتی کشیده شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه استفاده از اینترنت با نگرش به دوستی اینترنتی با جنس مخالف در بین دانشجویان با تکیه بر دیدگاه های گیدنز است. روش پژوهش پیمایشی و داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان تشکیل می دهند، از بین آنان 372 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. رابطه مشاهده شده بین متغیر نگرش به دوستی اینترنتی با جنس مخالف و متغیرهای نشان گر میزان و نحوه استفاده از اینترنت نشان می دهند که استفاده از اینترنت در نگرش مثبت به دوستی اینترنتی با جنس مخالف تأثیرگذار بوده و مطابق با دیدگاه گیدنز می توان گفت که افزایش کنش متقابل الکترونیکی ارزش ها و نگرش های سنتی در مورد رابطه بین دو جنس را تغییر داده است. رابطه ی مثبت مشاهده شده بین سن دانشجویان و نگرش به دوستی اینترنتی نشان گر نقش عامل زمان و فضا بر روی تغییر نگرش ها است. در مجموع، با توجه به دیدگاه های گیدنز، گسترش کاربرد اینترنت به عنوان بخشی از فرایند جهانی شدن در شکل گیری معانی اجتماعی جدید مانند دوستی اینترنتی با جنس مخالف نقش داشته است که از ویژگی های بارز جهان مدرن است.
الگوهای استفاده از فرهنگ سراها در میان جوانان شهر تهران معانی، انگیزه ها و کارکردهاروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نگرانی های مطرح در سال های اخیر این مسئله بوده است که فرهنگ سراها از آنچه به خاطر آنها تأسیس شده اند، فاصله بگیرند و به جای بازتولید هژمونی به جایگاه مقاومت و بازتولید مقاومت در برابر هژمونی تبدیل شوند. فرهنگ سراها به عنوان یکی از فضاهای عمومی شهری در دو دهة اخیر، موضوع بحث ها و مجادلات ایدئولوژیک بوده اند. در چنین فضاهایی مصرف صرفاً به استفاده از برنامه های فرهنگ سراها محدود نمی شود، بلکه مصرف فضای فرهنگ سراها بر مصرف فعالیت ها و برنامه ها آنها غلبه دارد. چنین مصرفی با تولید معانی اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی این مقاله، شناخت «کاربردها و دلالت های فرهنگ سراها در میان جوانان تهرانی و انگیزه ها و کارکردهای مترتب بر مصرف این فضاهاست». در این مقاله برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظریه پردازی مبنایی استفاده شده است. بدین منظور با 25 نفر از مراجعان به فرهنگ سراهای بهمن، شفق، هنر، کار، قرآن و اشراق در شهر تهران مصاحبة عمیق شده است. یافته ها نشان می دهد الگوی استفاده و دلالت فرهنگ سراها در میان کاربران، متعدد و متفاوت است و این دلالت ها و کاربردها با آنچه فلسفة وجودی فرهنگ سراها را تشکیل می دهد، متمایز است. در مجموع یافته های مقاله حاکی از آن است که فرهنگ سراها برای جوانان تهرانی بخشی از مناسک گذار آنها به دوران بزرگسالی محسوب می شوند و آنان در این فضا به بسیاری از نیازهای مرتبط با دورة زندگی خود پاسخ می دهند و در یک کلام نقاشی خاص خود را بر روی این فضای عمومی ترسیم می کنند. این مقاله درصدد توصیف و تبیین این الگوی نقاشی و مداخله و دخل و تصرف در فضای عمومی فرهنگ سراهاست. در این تحقیق فرهنگ سرا به عنوان یک متن در نظر گرفته شده و دلالت های متعدد آن برای کاربران این فضا مورد واکاوی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی گرایش های فرهنگی دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی کشورروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توجه به اهمیت جوانان دانشجو و وضعیت احتمالاً متفاوت دانشجویان خوابگاهی، به بررسی تفاوت میان چگونگی گذران اوقات فراغت و برخی گرایش های فرهنگی میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی می پردازد. روش پژوهش پیمایش بوده و از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعة آماری، دانشجویان زیرمجموعة وزارت علوم تحقیقات و فناوری بوده اند و برای نمونه گیری از روش خوشه ای سه مرحله ای استفاده شده است. بدین منظور در مرحلة اول از بین 31 استان کشور شش استان انتخاب شدند و سپس در مرحلة دوم از بین دانشگاه های دولتی، پیام نور، علمی کاربردی و غیرانتفاعی تعدادی از واحدهای دانشگاهی و در مرحلة سوم تعدادی از دانشجویان ساکن در خوابگاه ها یا داخل دانشکده ها بر حسب تصادف انتخاب شدند. حجم نمونه 2500 نفر بوده و برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در زمینة اوقات فراغت تفاوت های قابل ملاحظه ای در خصوص همراهان، اولویت ها، موانع و امکانات در میان این دو گروه وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری نیز میان دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی در زمینة تلقی ایشان از مهم ترین مسائل دانشگاه، عوامل مهم در موفقیت فردی، دغدغه ها در مورد خود و جامعه وجود دارد. اگر دانشجویان خوابگاهی محدودیت های مالی را مهم ترین مانع اوقات فراغت می دانند، دانشجویان غیرخوابگاهی نظارت اجتماعی را سبب محدودیت می دانند. همچنین دسترسی دانشجویان خوابگاهی به امکانات فراغتی فاصلة زیادی با دیگر دانشجویان دارد. همچنین دغدغه ها و نگرانی های این دو دسته از دانشجویان نیز تفاوت های مهمی دارد. برای نمونه دانشجویان خوابگاهی تا دو برابر بیشتر دغدغة ازدواج دارند، یا برعکس دانشجویان غیرخوابگاهی تا دو برابر بیشتر در پی مهاجرت به خارج هستند.
بررسی تجربی دو نظریة رقیب همسرگزینی در ایرانروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر جامعه و فرهنگی بنا به شرایط و مقتضیات خود محدودیت ها، معیارها و هنجارهایی را برای انتخاب همسر وضع می کند. در هر فرهنگی یک شخص ممکن است گزینه های مختلفی از جنس مخالف را به عنوان همسر احتمالی پیش روی خود داشته باشد، اما در هیچ فرهنگی انتخاب همسر انتخابی تصادفی نیست. در هر فرهنگی علاوه بر محدودیت های ناشی از ارزش ها و امیال فردی، جامعه نیز مجموعه ای از محدودیت ها را تحمیل می کند.
در ایران تا چند دهة پیش انتخاب همسر عمدتاً بر عهدة اعضای خانواده بوده است، اما امروزه تا حدود زیادی خود فرد نقش اصلی را در انتخاب همسر بازی می کند. هرچند این نقش تحت تأثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی ایفا می شود. بنابراین امروزه همسرگزینی به عنوان یک کنش مهم اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد و برای فهم و درک الگوهای همسرگزینی نظریه های زیادی ارائه شده است.
در این مقاله در سطح نظری دو نظریة مهم همسرگزینی (به عنوان دو نظریة رقیب) یعنی همسان همسری و ناهمسان همسری مطرح و سپس بر اساس نقاط تأکید مشابه آنها شاخص های تحقیق ساخته شد. در مرحلة بعد با استفاده از روش پیمایش در سطح کل کشور با حجم نمونة پنج هزارنفری اقدام به بررسی و سنجش تجربی شاخص های تحقیق و دو نظریة همسرگزینی شد.
نتایج تحقیق نشان از غلبة قاطع الگوهای همسان همسری در ایران دارد. نتایج گویای این مطلب هستند که حدود 90 درصد در خصوصیات ظاهری، 89 درصد از نظر ویژگی های روانی- عاطفی، 93 درصد در خصوصیات شخصیتی، 68 درصد از نظر خصوصیات طبقاتی و 88 درصد از نظر مذهبی از الگوهای همسان همسری تبعیت می کنند. نتایج تحلیلی نیز به صورت قاطع این مسئله را نشان می دهد که در ایران گروه های مختلف برای ازدواج کسانی را انتخاب می کنند که از نظر خصوصیات ظاهری، روانی-عاطفی، شخصیتی، طبقاتی و مذهبی شباهت بیشتری با آنها دارند؛ هرچند شدت و ضعف این الگوها در میان زنان و مردان متفاوت است.
بازنمایی زنان در تبلیغات تلویزیونی پودر لباسشویی پرسیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه بازنمایی زنان در آگهی بازرگانی پودر لباسشویی پرسیل است. این پژوهش از نوع کیفی و با تکیه بر روش نشانه شناسی در پی رمزگشایی از کلیشه های فرهنگی در آگهی پودر لباسشویی پرسیل است. نتایج این پژوهش نشان داد که بازنمایی زنان در آگهی ها اغلب با مجموعه ای از تصاویر و ایماژهای کلیشه ای فرهنگی همراه است. در واقع علی رغم تدابیری که برای از میان بردن تصاویر کلیشه ای فرهنگی در آگهی های بازرگانی اندیشیده شده، همچنان آگهی ها پر از تصاویر و ایماژهایی است که زنان را به صورت فرودست نشان می دهد. در این آگهی زنان به عنوان کسانی که هویتی مستقل از خود ندارند و همواره نیازمند حمایتی پدرانه- مردانه هستند؛ بازنمایی شده اند. یافته ها نشان داد که هویت زنانه همواره بازتابی از کلیشه های رایج در جامعه ایرانی است. این کلیشه ها زنان را متعلق به خانه و محیط آن می داند و با استفاده از تصاویر رسانه ای در پی تشدید روابط موجود است. در واقع رسانه ها در پی طبیعی جلوه دادن این روابط برساخته شده به وسیله رمزهای فرهنگی در جامعه هستند.