تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال 17 تابستان 1403 شماره 2 (پیاپی 66) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مدیریت تغییرات اجتناب ناپذیر فرهنگی در فضای مجازی محل نزاع جریان های قدرت به ویژه نظام شهرت است. دستیابی به تغییرات فرهنگی مطلوب و پایدار نیازمند توجه به الزامات تغییرپذیری است. کم توجهی به این الزامات می تواند فرایند و محتوای تغییرات را تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس هدف مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که تغییرات فرهنگی از طریق شهرت سلبریتی ها در فضای مجازی چه الزاماتی دارد؟ روش مطالعه، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی و مبتنی بر روش کولایزی است و جامعه پژوهش چهره های فعال در عرصه های مختلف علمی، هنر، ورزش و فعالان فضای مجازی هستند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار تا سطح اشباع داده ها با 16 نفر به عنوان نمونه پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق صورت گرفت. اعتبار پ ژوهش از طریق ممیزان بیرونی، بازگشت به مصاحبه شوندگان و توصیف عمیق انجام شد. یافته ها نشان داد الزامات تغییرات فرهنگی از طریق سلبریتی ها در فضای مجازی را می توان در دو سطح کلی ساختاری و محتوایی و در ابعاد شبکه سازی بهینه، کنترل مقاومت ساختاری، تحولات خانواده، سرمایه سازی اجتماعی در قالب الزامات ساختاری و ابعاد جریان سازی فرهنگی، رهبری فرهنگی و توجه به منزلت اجتماعی در قالب الزامات محتوایی قرار داد. نتایج این مطالعه علاوه بر اینکه نقش سلبریتی ها را در تغییرات فرهنگی نشان می دهد، به عوامل تسهیل کننده نفوذ فرهنگ شهرت در جامعه ایران تأکید می کند.
شهرت در شبکه های اجتماعی: پژوهشی درباره چرایی و پیامدهای مشهور شدن در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی جدید، سازوکارهای شهرت یابی، دستخوش دگرگونی های گسترده ای شده است. امروزه، کاربران به فرصت مشهور شدن از طریق شبکه های اجتماعی دست یافته اند که تا پیش ازاین به آسانی امکان پذیر نبود. در این زمینه، اینستاگرام به دلیل ویژگی بصری، قابلیت کاربری آسان، و استقبال بسیار کاربران از آن، به عرصه اصلی خلق شهرت تبدیل شده است. کاربران بسیاری به دلایل گوناگون تمایل دارند که در این شبکه به شهرت دست یابند و این شهرت، پیامدهایی را در جامعه به همراه می آورد و این مسئله ، اهمیت جامعه شناختی موضوع را افزایش می دهد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر، ضمن مروری بر نظریه های موجود درباره اقتصاد توجه، شهرت، و میکروسلبریتی، چرایی ها و پیامدهای شهرت را نیز واکاوی کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد کیفی و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 20 نفر از کاربران اینستاگرام، انجام شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها نیز با فن تحلیل مضمون، استخراج و تحلیل شده است که 6 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی را دربر می گیرد. سرانجام، برپایه پاسخ های مصاحبه شوندگان، درآمدزایی و کسب سرمایه اقتصادی، میان بر موفقیت، و فرصتی برای دیده و شنیده شدن، ازجمله دلایل اصلی کاربران برای شهرت طلبی در اینستاگرام هستند که به پیامدهایی همچون استانداردسازی ذائقه، مصرفی شدن زندگی روزمره، و دگردیسی ارزش ها و هنجارها در جامعه منجر می شوند.
کاربست روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی با تحلیل یکی از پرطرفدارترین صفحات اینستاگرامی کودک محور ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اینستاگرام، بخش بزرگی از معنای برساخت شده با تصاویر و ویژ گی های بصری به مخاطب منتقل می شود و به همین دلیل نیاز است که متون اینستاگرامی با رویکردی چندوجهی تحلیل شوند. روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، همچون سایر انواع تحلیل گفتمان انتقادی به مفاهیم قدرت و ایدئولوژی و نیز به بافت و زمینه دﺧﯿﻞ در اﻣﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺘﻦ توجه دارد و در عین حال، به دلیل توجه بر چندوجهی بودن و استفاده از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی به منظور تحلیل وجه تصویر، برای تحلیل متون اینستاگرامی مناسب است. هدف مقاله حاضر، معرفی روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و بیان چگونگی کاربست آن به عنوان روشی مناسب برای انجام تحلیل گفتمان در اینستاگرام است. ساخت هویت، یک حوزه اصلی موردعلاقه برای مطالعات گفتمان انتقادی به شمار می رود. از طرفی، رسانه های اجتماعی مبتنی بر تصویر همچون اینستاگرام، توانایی تصویر برای برساخت هویت و انتقال آن به دیگران را ارتقا داده اند. به همین دلیل، مطالعه برساخت هویت کودکی، مادری و پدری در صفحات کودک محور اینستاگرامی برای مطالعه موردی انتخاب شد. برای این منظور، ابتدا الگوی تحلیلی کرس و ون لیوون در تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و چگونگی تحلیل هر یک از فرانقش های اندیشگانی، بین فردی و ترکیبی شرح داده شد. سپس تنها صفحه کودک محور خواهربرادری که در دسته اینفلوئنسرهای سطح بالای اینستاگرام ایرانی قرار دارد، با استفاده از این روش تحلیل شد. یافته ها به تفکیک تحلیل متنی و تحلیل پیکره ای بیان شد که به دنبال آن، دو گفتمان مردسالاری و سرمایه داری در این صفحه شناسایی شدند. در ادامه، ارتباط این دو گفتمان با زمینه های اجتماعی و صنعتی شرح داده شد. یافته ها همچنین سیال شدن و هم زمانی شدن هویت ها، متأثر از ظهور رسانه های اجتماعی را نشان داد.
بی تی اس در ایران: یک پژوهش ژرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تی اس یک گروه کره ای است که بیش از ده سال از آغاز کار آن می گذرد و در مدتی کوتاه به یکی از پرطرفدارترین گروه های موسیقی نه تنها در کره بلکه همچنین در جهان تبدیل شد. این گروه در ایران هم میلیون ها طرفدار کودک و نوجوان (عمدتاً دختر) دارد و در سال های اخیر به یک نگرانی عمده برای پدرومادرها، آموزگاران و حتی سیاست گذاران فرهنگی بدل شده است. این پژوهش با کمک داده کاوی تلاش کرده است تصویری روشن از حضور بی تی اس در ایران -دست کم در شبکه های اجتماعی ایرانی- تولید کند و به صورت خاص نشان دهد بی تی اس چگونه از عناصر دینی برای دستیابی به موفقیت استفاده کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که حضور بی تی اس و کلیدواژگان آن در توئیتر فارسی در دوره سه ساله پژوهش کاهش یافته و از ۳۹۲۳۷ تویت در سال ۱۴۰۰ به ۲۳۶۹۷ تویت در سال ۱۴۰۱ و ۹۲۱۵ تویت در نه ماهه نخست سال ۱۴۰۲ رسیده است. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که در سه سال گذشته به رغم افول نسبی بی تی اس در ایران، هسته سخت هواداران این گروه همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد.
خوانش جماعت تتلیتی در رهیافت نظری خرده فرهنگ های متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای مختلف به ماهیت جماعت های انسانی و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر، در تطور مفهومیِ اصطلاح خرده فرهنگ نقش محوری داشته است. از دوره ای که برخی جماعت های خاصِ جوانان در آثار متفکران مکتب بیرمنگام با نام خرده فرهنگ معرفی شدند تا به امروز که برخی رویکردها اساساً از ناکارآمدی مفهوم خرده فرهنگ سخن می گویند، طیفی از دیدگاه ها ناظر به سیر تغییر و تحولات اجتماعی، فناورانه و رسانه ای درباره این مفهوم و ویژگی های آن عرضه شده است. مقاله حاضر با حساسیت نظری که مطالعات خرده فرهنگ در اختیار می گذارد به پدیده فرهنگی هواخواهی از امیرتتلو می پردازد. به این معنا، تطابق نظری و تجربی واژه خرده فرهنگ دیجیتال تتلیتی، با جماعت هواخواه امیرتتلو که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته اند، مسئله پژوهش است. در راستای اهداف تحقیق، مصاحبه نیم ساخت یافته با 16 نوجوان مدیر صفحات هواداری در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شد و تحلیل تماتیک داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. نتایج نشان می دهد، نظریات خرده فرهنگ های متأخر برای توضیحِ نمونه تجربی پژوهش راهگشاست زیرا «جامعیت در موسیقی»، «برساخت شخصیت کاریزماتیک» و «تبدیل هواخواه به تتلیتی» سه اصل ارتباطی به شمار می آیند که به سبب نقش شان در جماعت هواخواهان، بر این امر دلالت دارند.
اقتضائات پلتفرمی و چگونگی ابراز هواداری؛ با تمرکز بر هواداری موسیقی پاپ کُره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هواداری، یکی از پدیده های اجتماعی متأثر از روندهای رسانه ای شدن و پلتفرمی شدن در جهان امروز است. در مطالعات رسانه غالباً توجه زیادی به ماهیت و اقتضائات رسانه نشده و این پدیده به مثابه نوعی جعبهٔ سیاه، نادیده گرفته می شود. درک ویژگی های خاص پلتفرم های گوناگون و شناخت امکانات یا محدودیت های این پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداریِ هواداران، هدف اصلی این پژوهش است. مبانی نظری این پژوهش بر دو مفهوم اصلی، یعنی جبرگرایی تکنولوژیک و پلتفرمی شدن تمرکز دارد. در اجرای روش پژوهش، با 10 نفر از هواداران گروه های کی پاپ مصاحبه شده است. یافته های حاصل از تحلیل مضمون مصاحبه ها در قالب 5 مضمون اصلی «انگیزه ها و دلایل هوادارشدن و هوادارماندن»، «ویژگی های خاص هر پلتفرم از منظر هواداران»، «پلتفرم هواداری»، «تغییر پلتفرم هواداری و نقش آن در ابراز هواداری»، و «موانع و محدودیت های پلتفرمی برای ابراز هواداری» تبیین شده اند. در مجموع می توان ادعا کرد آنچه هواداری در پلتفرم را شکل می دهد، ترکیبی از عوامل فناورانه و اجتماعی است. اقتضائات پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداری نقش دارند؛ اما تنها عامل تعیین کننده نیستند و نقش آفرینی شان در تعامل با عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ...، نتیجهٔ نهایی را رقم می زند.