تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال هشتم بهار 1394 شماره 1 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﻓﺮﺍﮔیﺮﺗﺮیﻦ ﻭ ﻣﻬﻢ ﺗﺮیﻦ ﺳﻄﺢ ﻫﻮیﺖ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻈﺎﻡ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﺍﺳﺖ کﻪ ﺑﺮ کﻠیة ﺣﻮﺯﻩ ﻫﺎﻯ ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ و ﺳیﺎﺳﺖ ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻋﻠﻢ ﺑﻪ ﺍﻫﻤیﺖ ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ مؤلفة ﻧﻈﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺠﺎﻡ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی، ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻣﻌﺮﻑﻫﺎﻯ ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍیﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ، ﺗﺄﺛیﺮ ارزش های فرهنگی ﺑﺮ ﻧﮕﺮﺵ شهروندان ﺑﻪ ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎﺿﺮ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﭘیﻤﺎیﺸﻰ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﻧیﺎﺯ ﺍﺯ ﻃﺮیﻖ پرسش نامة ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭی ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺟﺎمعة ﺁﻣﺎﺭی ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ 16 ﺗﺎ 40 ﺳﺎﻝ شهر کرمان هستند کﻪ ﺍﺯ ﺍیﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ 270 ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎکی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ کﻪ میزان ارزش های جمع گرایی، پدرسالاری، فاصلة قدرت و اجتناب از عدم اطمینان در حد نسبتاً بالایی قرار دارد. از سوی دیگر، هویت ملی شهروندان نیز بالاتر از حد متوسط است. همچنین یافته ها نشان می دهد که تأثیر متغیرهای جمع گرایی و فاصلة قدرت بر میزان هویت ملی شهروندان معنی دار است و ضریب و جهت تأثیر این دو متغیر بر هویت ملی مثبت است. به عبارت دیگر، افرادی که دارای ارزش های فرهنگی جمع گرایانه هستند، نسبت به کسانی که ویژگی های فردگرایانه دارند، از میزان هویت ملی بیشتری برخوردارند و احتمال بیشتری وجود دارد که در طبقات بالاتر هویت ملی قرار بگیرند. همچنین نتایج نشان می دهد که افرادی که دارای ارزش های فرهنگی با میزان فاصلة قدرت زیاد هستند، نسبت به کسانی که ویژگی های فرهنگی با میزان فاصلة قدرت کم دارند، از میزان هویت ملی بیشتری برخوردارند. یافته ها نشان می دهد که متغیرهای ریسک پذیری و پدرسالاری تأثیری بر میزان هویت ملی شهروندان ندارد.
بررسی رابطة فرایند جهانی شدن فرهنگی و هویت مذهبی در ایران (مطالعة موردی گروه های قومی لُر شهر نورآباد ممسنی و عرب شهر کنگان و توابع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ و ارتقای هویت مذهبی از دغدغه های جامعة مذهبی ایران است. فرایند جهانی شدن در چند دهة گذشته ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است. این مطالعه تأثیر فرایند جهانی شدن فرهنگی را بر هویت مذهبی دو گروه قومی لُر ساکن شهر نورآباد ممسنی و عرب ساکن شهر کنگان و توابع مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا تحقیقات پیشین مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از چارچوب نظر ی مبتنی بر نظریة گیدنز شش فرضیه مطرح شد. نمونة مورد مطالعه 770 نفر از اهالی 15 تا 64 سالة ساکن این دو شهر بودند که به شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، ده سبک زندگی در شهر شیراز یافت شد که بر اساس ماهیت متغیرها نام گذاری شدند. یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه قومی لُر و عرب مورد مطالعه، تفاوت معنی داری از حیث هویت مذهبی وجود داشته است. همچنین نتایج حاصل از تکنیک رگرسیون چندمتغیره، نشان دهندة آن است که به ترتیب متغیرهای سبک مذهبی، سبک علمی آموزشی، بازاندیشی، سبک ورزشی، آگاهی از جهانی شدن، سبک مشارکت فرهنگی، سبک موبایلی بر روی هم 7/36 درصد تغییرات را متغیر هویت مذهبی را تبیین کرده اند.
تدوین الگوی ارزیابی شاخص های فرهنگ عمومی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین الگویی برای ارزیابی فرهنگ عمومی در دانشگاه ها و ارزیابی شاخص های مذکور در دانشگاه های دولتی شهر مشهد انجام شد. رویکرد پژوهشی در این تحقیق، روش آمیخته اکتشافی است. راهبرد پژوهش در بخش کیفی، روش تحلیل شبکة مضامین و در بخش کمی روش توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش در بخش کیفی تحلیل اسناد و مصاحبة نیمه ساختاریافته با خبرگان مسائل فرهنگی است که نمونه گیری در این بخش به روش هدفمند صورت گرفته است. در بخش کمّی نیز از پرسش نامه ای مبتنی بر یافته های بخش کیفی استفاده شده است. جامعة آماری بخش کمّی این پژوهش شامل کلیة دانشجویان ورودی سال های 88 تا 91 دانشگاه های دولتی شهر مشهد است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه برآورد و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، نمونة آماری انتخاب شد. نتایج بخش کیفی تحقیق موجب شناسایی 44 مضمون پایه به عنوان شاخص های خرد پژوهش گردید که پس از خوشه بندی این مضامین در گروه های مشابه، ده مضمون سازمان دهنده شناسایی و به عنوان شاخص های کلان پژوهش انتخاب شدند. سپس از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی ضریب اهمیت هریک از شاخص ها نیز مشخص شد. نتایج ارزیابی کمّی شاخص ها در دانشگاه های دولتی شهر مشهد نشان داد که میزان شاخص فرهنگی کل در طول حضور دانشجو در دانشگاه رو به کاهش است. همچنین بیشترین میزان همبستگی بین شاخص های هویت ملی و انقلابی وجود دارد و تنها همبستگی های منفی تحقیق نیز بین شاخص خانواده با شاخص سرمایة اجتماعی و مصرف فرهنگی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای ارزیابی وضعیت فرهنگ عمومی دانشجویان و جهت دهی به سیاست های فرهنگی در دانشگاه ها توسط سیاست گذاران و مدیران فرهنگی حوزة آموزش عالی مورد استفاده و مبنای ارزیابی برنامه ریزی های فرهنگی قرار گیرد.
ایدئولوژی مقاومت و مخاطب فعال: نگاهی به مطالعات خوانش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر مطالعه ای است بر روی تحقیقات انجام شده در دپارتمان های مطالعات فرهنگی در ایران (پایان نامه ها و تحقیقات پژوهشگران) و مقالات دو مجلة علمی پژوهشی در حوزة مطالعات فرهنگی (تحقیقات فرهنگی و مطالعات فرهنگی و ارتباطات). پرسش های اصلی ای که مقاله حول آنها سامان گرفته است عبارت اند از اینکه مطالعات فرهنگی در ایران چگونه شرایط و امکان خوانش را به تصویر کشیده است؟ آیا می توان گونه شناسی ای از انواع قرائت کنندگان از متن در ایران به دست داد؟ به طور خاص این پرسش برای ما اهمیت دارد که چه درکی از مخاطب در مطالعات فرهنگی ایرانی وجود دارد؟ و در نهایت هدف فهم محدودیت های تحقیقات مبتنی بر خوانش در ایران است.
نتایج نشان داده است که مطالعات فرهنگی در آموزش عالی ایران، بیشتر تمایل داشته است از نوعی مخاطب فعال که مستمراً مقاومت می کند سخن بگوید و کمتر به عنصر ایدئولوژی و نقش قدرت در برساختن مخاطب اشاره داشته است. درعین حال، مخاطبی که مطالعات فرهنگی آموزش عالی ایران از آن پرده برداشته است، سوژة طبقة متوسط تهرانی است که عمدتاً دارای سرمایة فرهنگی بالاست. شکل دیگری از مخاطب که اخیراً تحقیقات از آن یاد کرده اند نه حول مقاومت، بلکه بیشتر حول لذت معنا می شود. مخاطب لذت طلب اساساً از الگوی هال خارج می شود و الگوی متفاوتی از مواجهه با متن را ابداع می کند.
«مرگ خود و مردن دیگری»: روایت دو فرهنگ عرفی/ عقیدتی- معنوی (کاوشی در نظریة اجتماعی، نهج البلاغه، مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چه معنایی برای مرگ می توان تصور کرد؟ مردن را چگونه باید فهمید؟ با مرگ خود و مردن دیگری در لحظة سرنوشت محتوم و مختوم چگونه مواجه می شویم؟ اینها سؤالاتی وجودی هستند به قدمت تاریخ زیستن بشریت. به این معنا و به عبارتی دیگر، ما برای زیستنی معنامند، خود نیازمند مواجهه ای معنامند و البته درست با مرگ خود و مردن دیگری هستیم. از این حیث فرهنگ است که ساختارهای معرفتی وجودی برای تکوین زیست جهانی معنامند از این دست را فراهم می سازد، تا من تو او بهتر بتوانیم با چنین رخداد وجودی، فرهنگی و اجتماعی مواجه شویم. آشکار است که منبع تغذیه این تکوین همانا روایت های فرهنگی از مرگ و مردن است که علم و دین و عرفان ممثل آن اند؛ علم ممثلی است برای فرهنگ عرفی و دین نیز ممثلی است برای فرهنگ شرعی و عرفان نیز ممثلی است برای فرهنگ معنوی. ازاین رو، این مقاله با طرح چند پرسش مشخص در پی کاویدن چنین روایتی از طریق سه سرمتن (علمی دینی ادبی) است: الف) مرگ و مردن خود/ دیگری در متن عرفی نظریة اجتماعی مرگ با چه نشانه های فرهنگی و آثار اجتماعی وصف شده است؟ ب) مرگ و مردن خود/ دیگری در متن شرعی نهج البلاغه با چه نشانه های عقیدتی و آثار معرفتی وجودی وصف شده است؟ ج) مرگ و مردن خود/ دیگری در متن ادبی مثنوی معنوی با چه نشانه های معرفتی و آثار عقیدتی وجودی وصف شده است؟
نحوة بازنمایی ایدئولوژی در روزنامه های داخلی و خارجی درباره برنامه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی ها ساخت هایی معنایی هستند که در تولید، بازنمایی و تغییر روابط نابرابر قدرت نقش دارند و به واسطة معنا با گفتمان و زبان که ابزار تولید معناست، پیوند می خورند. ایدئولوژی ها در قالب رخدادهای گفتمانی، تولید می شوند و انتقال می یابند. عناوین خبری مطبوعات نمونه های این رخدادهای گفتمانی هستند. در این پژوهش در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از مؤلفه های جامعه شناختی معنایی الگوی تحلیلی ون لیوون (1996) همچون «حذف، اظهار، پیوند زدن، ارزش دهی و تفکیک کردن»، به بررسی چگونگی بازنمایی ایدئولوژی ها دربارة برنامة هسته ای ایران در سال 1390 در روزنامه های داخلی و خارجی به شکل تحلیلی و توصیفی پرداخته شده و بسامد استفاده از این مؤلفه ها توسط هر دو گروه از روزنامه ها تعیین و مقایسه گردیده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که بازنمایی ایدئولوژی در برنامة مذکور با استفاده از کدام مؤلفه های جامعه شناختی معنایی صورت می گیرد و آیا نحوة این بازنمایی و بسامد استفاده از مؤلفه ها در روزنامه های داخلی و خارجی یکسان است. برای این منظور 242 عنوان از دو روزنامة داخلی ایران و کیهان و دو روزنامة خارجی گاردین و واشنگتن پست دربارة موضوع هسته ای ایران مورد بررسی تحلیلی و توصیفی قرار گرفت. نتایج تحلیل حاکی از این است که نوع مؤلفه های به کاررفته یکسان است و میزان استفاده از مؤلفه ها در روزنامه های ذکرشده، بیشتر در مؤلفة حذف، تفاوت می کند، اما نحوة استفاده از این مؤلفه ها متفاوت و منطبق بر ایدئولوژی و دیدگاهی است که از آن جانبداری می کنند. در واقع ایدئولوژی های متفاوت به بهره گیری متفاوت از مؤلفه های زبانی منجر می شود.
سنجش نگرش جامعه میزبان به گسترش آسیب های اجتماعی ناشی از توسعه گردشگری در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مقالة حاضر، سنجش نگرش جامعة میزبان در مورد گسترش آسیب های اجتماعی ناشی از توسعة گردشگری در شهرستان همدان است. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت استفاده شده است. بدین منظور کل جامعة آماری به دو گروه متفاوت شامل ساکنان محلی، و کسبه ای که به فعالیت های گردشگری وابسته اند، تقسیم شد. چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریة کنترل اجتماعی تراویس هیرشی است. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده با ترکیبی از افراد زن و مرد در طیف سنی 18 سال و بالاتر استفاده شده و بر این اساس نمونة آماری موردمطالعه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر برآورد گردیده است. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان ضریب آن (83/.) است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسش نامه بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که گردشگری در شهر همدان تا حدودی توسعه یافته است. همچنین نتایج تحقیق نشان دهندة این نکته است که بین توسعة گردشگری و نگرش پاسخگویان به افزایش آسیب های اجتماعی رابطة معنی داری وجود دارد. سطح معنی داری به دست آمده برابر با (Sig = 0/000) و با 95 درصد اطمینان می توان بیان داشت که این رابطه معنی دار است. شدت رابطة بین دو متغیر برابر با 20/0 است. نتایج نشان می دهد که شهروندان همدانی در خصوص تأثیرات منفی و رتبه بندی آسیب های اجتماعی گسترش یافته، توزیع اقلام ضدفرهنگی را با میانگین (33/3 از 5) بالاترین و رواج قماربازی را با میانگین ( 04/2 از 5) پایین ترین آسیب اجتماعی تلقی کرده اند.