تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال سیزدهم بهار 1399 شماره 1 (پیاپی 49) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
علوم اجتماعی در طول بیش از دو قرن در مطالعهٔ علمی دین تحت سیطرهٔ «مفروضهٔ کنشگر نامعقول» قرار گرفته بود. دینداری و رفتارهای مذهبی بر اساس تفکر ابتدایی، انگیزش های روان نژندی و شرطی سازی اجتماعی تبیین می شد و افول دین و دینداری نیز به عنوان پیامدِ اجتناب ناپذیر روشنگری های علم و پیشرفت های تکنولوژیک دیده می شد. از اواخر قرن بیستم و به ویژه اوایل قرن بیست ویکم مجموعه ای فزاینده از داده های تجربی حاصل از تحقیقات علوم اجتماعی نشان داده اند که این رویکرد سنتی به مطالعهٔ علمی دین معیوب می باشد. بسیاری از این داده ها، به طور جدی، با مدعاهای قدیمی ولی محبوبِ دانش پژوهان علوم اجتماعی مبنی بر «ناسازگاری علم با دین»، «افول و زوال تدریجی دین» و «ریشه های آسیب شناختی التزام مذهبی» در چالش بوده اند. شواهد پژوهشی ارائه شده در مقالهٔ حاضر نیز نشان داد که اکثر ادبیات حجیم مربوط به ارتباط تحصیلات دانشگاهی با کاهش دینداری دانشجویان، که تحت سیطرهٔ پارادایم سکولاریزاسیون و فرضیهٔ ناسازگاری علم با دین تولید شده بود، از حمایت تجربی لازم برخوردار نیست. همچنین، تحلیل داده های مربوط به دینداری مسلمانان ایرانی نشان داد که تفاوت دینداری جمعیت نمونهٔ تحقیق بیشتر تحت تأثیر زمینهٔ مذهبی خانوادگی آنان بوده است نه تحصیل در دانشگاه؛ به عبارت دیگر، آن چیزی که غالباً به عنوان تأثیرات دانشگاه بر کاهشِ التزام مذهبی دانشجویان در مقایسه با همتایان شان، که فاقد تحصیلات دانشگاهی بوده اند، مطرح می شود اغلب به خاطر تفاوت در زمینه های خانوادگی و جامعه پذیری اولیهٔ آنان قبل از ورود به دانشگاه بوده؛ نه اینکه محصول تجربیات آنان بعد از ورود به دانشگاه ها باشد.
دشواری های زنان برای ورود به حرفه دانشگاهی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های مقاله نشان می دهد که با وجود سابقه زیاد حضور زنان در آموزش عالی ایران به عنوان عضو هیئت علمی، با تداوم شکاف جنسیتی در میان اعضای هیئت علمی روبه رو هستیم و هر چقدر از نردبان سلسله مراتب حرفه ای در دانشگاه بالاتر می رویم، این شکاف تقویت می شود. پرسش محوری این است که زنان برای ورود به حرفه استاد پژوهشگری با چه چالش هایی مواجه هستند و روایت آنان از طی این مسیر در بطن مناسبات جنسیتی موجود چیست؟ همچنین این مقاله به عوامل تسهیل گر و موانع دستیابی به این حرفه از نگاه استاد پژوهشگران زن خواهد پرداخت. رویکرد این مقاله کیفی است و از میان تکنیک های مختلف مورد استفاده در پژوهش کیفی برای دستیابی به اطلاعات موردنیاز، از تکنیک مصاحبهٔ عمیق استفاده شده است. در تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شده است. برای رسیدن به فهمی دقیق تر از ورود زنان به زندگی حرفه ای دانشگاهی، دانشگاه تهران و دانشگاه خلیج فارس بوشهر را انتخاب کرده ایم. بر اساس روایت مشارکت کنندگان پژوهش، برخوردهای تبعیض آمیز نسبت به زنان در برخی از جلسات جذب متقاضیان دیده می شود. وجود معیارهای فراآکادمیک در جلسات جذب، تغییر مداوم آیین نامه ها و تصمیمات و نیز وجود لابی های مردانه از دشواری های ورود به حرفه دانشگاهی است. برخی از مسائلی که زنان از آن به عنوان دشواری های جذب نام می برند، ممکن است میان زنان و مردان مشترک باشد؛ اما باید توجه داشت که در بطن مناسبات جنسیتی موجود، حتی مسائل مشترک بین زن و مرد برای هر کدام سویه و شکلی دیگرگون می یابد.
همنشینی الگوی آموزش فرانسوی و ایدهٔ وحدت ملّی در آموزش نوین ایران: از مشروطه تا شهریور۱۳۲۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینکه چرا و چگونه نظام آموزشی نوین ایران، که هم زمان با افتتاح دارالفنون در سال ۱۲۳۰ شمسی آغاز شد، به تدریج تحت نفوذ نظام آموزشی فرانسه قرار گرفت اما در اواخر قاجار و در تمام دوره پهلوی اول به دامن ملّی گرایی غلطید، و اینکه این دو زمینهٔ صوری و محتوایی از چه زمانی و با چه کیفیتی نظام آموزشی نوین ایران را درگیر کرد، موضوعی است که این نوشتار تلاش دارد بر پایه گزارش های تاریخی و اسناد و تحلیل های ارائه شده زمینه های چنین پیوندی را نشان دهد. برای پاسخ به پرسش های فوق لازم است بدانیم کدام یک از ویژگی های نظام آموزشی فرانسه با تمایلات میهن پرستانهٔ ایرانی ها در انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم، که بی تأثیر از تحوّلات اروپا و غرب آسیا نبود، همراه شد. این مقاله نشان خواهد داد اقتضائات داخلی ایران، از جمله تثبیت امنیت داخلی و مرزی، تحوّلات فرهنگی و اقتصادی و ضرورت های پزشکی در کنار زمینه های تاریخی التفات ایرانیان به فرانسه و انقلاب خوشنام آن، در دوره احمدشاهی که دوره تثبیت مشروطه نیز خوانده شده است، به روی کار آوردن نظامی سیاسی فرهنگی اقتصادی منجر شد که در آن، حکومت مرکزی می بایست از طریق اتخاذ یکسان سازی فرهنگی ذیل ایدهٔ وحدت ملّی و طرح مدرنیته ایرانی، به مدد دو ابزار آموزش نوین و دیوان سالاری، تمامی آمال و آرزوهای مشروطه خواهان را محقق سازد.
خانواده، دوستان، غریبه ها؛ مطالعه کیفی شبکه سازی زنان در حوزه صنایع دستی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت مفهوم شبکه برای فعالیت های کارآفرینی به طور فزاینده ای تبدیل به مد روز شده است. مطالعات اخیر جامعه شناسی اقتصادی جدید نیز پیرامون موضوع کارآفرینی زنان، به جای توجه به مشخصات عمومی و محدودیت ها، عمدتاً بر اهمیت شبکه ها تأکید دارند. مطالعه شبکه های زنان کارآفرین، انگیزه ها، ابعاد و زوایای گوناگون کنش کارآفرینانه آنها، جنبه ای مهم در راه شناخت ابعاد کنش کارآفرینانه زنان در همه کشور ها به خصوص ایران است. بنابراین، هدف مقاله حاضر افزایش ادراک در مورد شبکه های زنان و نحوه بهره گیری از آنها برای تحقق کنش اقتصادی/کارآفرینانه است. برای رسیدن به این هدف، رویکرد شبکه اجتماعی مدنظر قرار گرفت و از روش کیفی تحلیل شبکه برای تبیین عمیق فعالیت ها استفاده شد. داده های این پژوهش از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ۴۰ زن بنیانگذار برندهای صنایع دستی مدرن که در فضای مجازی (اینستاگرام) فعال اند، به دست آمده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که اشکال و کیفیت شبکه سازی زنان در این حوزه چگونه است و آیا این شبکه سازی به تسهیل کنش های اقتصادی کمک کرده است؟ در پاسخ به این پرسش ها نهایتاً سه سطح از شبکه در این مقاله نشان داده شد: 1) پیوندهای قوی که روابط خانوادگی را در برمی گیرند؛ 2) پیوندهای ضعیف که شامل روابط با دوستان است؛ و 3) ارتباط با غریبه ها که شامل ارتباطات با مشتریان و ارتباطات مجازی است. شباهت مهم و منحصربه فرد این مطالعه، بهره گرفتن تمامی مصاحبه شوندگان از ارتباطات مجازی است. این شبکه های ارتباطات مجازی نوعا تضمین کننده دوام و بقای کسب وکار نیز هستند.
تولید اجتماعی فضای شهری؛ مورد مطالعه، پارک نوبهار کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سازوکار تولید اجتماعی پارک نوبهار در کلانشهر کرمانشاه می پردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء هانری لوفور در باب «تولید فضا» است. روش مطالعه اتنوگرافی است و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه، بررسی اسناد و نقشه های ذهنی استفاده شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: الف) پارک نوبهار در اواخر دهه 40 هجری شمسی در روند شهرک سازی های گسترده ساخته شده است. ب) نحوه مواجهه مردم با این فضای عمومی متأثر از معانی ذهنی است و گروه های سنی هر کدام به فراخور شرایط خویش از آن بهره می برند. نوجوانان و جوانان در بازتولید معانی داغ خورده و سالمندان در تولید معانی مثبت نقش دارند. حضور پررنگ نوجوانان و جوانان قدرت نام گذاری آنها را بیشتر کرده است. ج) کنشگران زندگی روزمره به مرور زمان معانی مختلفی را بدان نسبت داده اند. این معانی دوگانه بوده و همزمان خوب/بد، آرامش بخش/تهدیدزا هستند. روی هم رفته، معانی منفی برجستگی بیشتری دارند و به مثابه یک مکان برچسب خورده در فضای ذهنی شهر شناخته شده است.
کهریزک همچون حاشیه ای بر متن تهران؛ مطالعه ای تبارشناسانه در باب فرایندهای تولیدِ فضایی کهریزک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حیات شهری ذیل منطق آسیب شناختیِ رایجی قرار گرفته است که بر مبنای درکی خاص از حاشیه نشینی و مشتقاتش استوار شده است. حاشیه در این منطق رایج چیزی است بیرون از شهر و یا جزیره ای است جدا افتاده از متن. منطقه کهریزک یکی از مناطق تهران است که ذیل چنین درک آسیب شناختی رایجی فهمیده می شود؛ بی آنکه منطق تولید و بازتولیدش همچون حاشیه مورد بررسی قرار گیرد. مسئله اینجاست که حاشیه حاشیه می شود. فرایند حاشیه شدن محور اصلیِ مطالعه حاضر است. مطالعه حاضر بنا دارد تولید و بازتولید کهریزک همچون حاشیه را در منطق روابط نیروها مورد بررسی قرار دهد. به این ترتیب، با منطقی تبار شناسانه به بررسی نسبت نیروها در چگونگی حاشیه شدنِ کهریزک پرداخته ایم. نتایج مطالعه تاریخی چهار لحظه مهم را پیش روی ما می گذارند: تأسیس کارخانه قند، اصلاحات ارضی، تبدیل کهریزک به بارانداز، برساخت کهریزک در تاریخ شفاهی. نسبت این چهار لحظه در فرایند تاریخی تلاقی شان مورد بحث قرار قرار گرفته است.