تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال هفتم پاییز 1393 شماره 3 (پیاپی 27) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدارشناختی به بررسی و بازسازی معنایی سبک زندگی جوانان شهر تهران پرداخته شود. غالب پژوهش های صورت گرفته دربارة این موضوع با اتخاذ استراتژی قیاسی و مبنا قراردادن تئوری های پیش ساخته به توصیف و تبیین آن پرداخته اند. حال آن که در روش پدیدارشناسی تمرکز بر کاوش دراین باره است که انسان ها چگونه به تجربه های خود معنا می بخشند و آنها را، هم به طور فردی و هم به شکل جمعی، به آگاهی تبدیل می کنند. این کار نیز از نظر روش شناختی مستلزم فهم این است که انسان ها چطور برخی پدیده ها را به تجربه درمی آورند. برای گردآوری چنین داده هایی لازم است که محقق به مصاحبه های عمیق با افرادی بپردازد که مستقیماً پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند (تجربه زیسته دارند). این در تقابل با تجربه دست دوم و عملیاتی کردن متغیرهایی است که از درون نظریه های کلان روایت وار استخراج شده اند. از این رو بر مبنای شیوة در پرانتزگذاری هوسرل و رعایت معیارهای ساخت نمونه های آرمانی شوتس، چهار سبک زندگی لذت جویانه زیبایی شناختی، کارکردگرایانه، خرده فرهنگی، و منفعلانه به عنوان سبک های عمده زندگی جوانان شهر تهران نمونه سازی شدند.
مطالعه منطق مدیریت تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله شناخت و ارزیابی منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی است. تولید دانش در این حوزه کمک خواهد کرد تا درک روشنی از چرایی و چگونگی تولید متون علمی عمومی در ایران به دست آوریم. برای دست یابی به این شناخت، این مقاله بر نحوه کاربرد زبان در ساده سازی علم تمرکز کرده و بین کاربرد قابلیت های زبان در این مجله ها و منطق مدیریتی حاکم بر آنها رابطه منطقی برقرار کرده است. اهمیت این پژوهش در آن است که این مجله ها حدود صد سال است که در ایران فعالند ولی تاکنون مدیریت انتقال پیام های علمی در این مجله ها مورد پژوهش قرار نگرفته است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است که شامل سه روش تحلیل محتوا، مصاحبه و پیمایش از طریق پرسشنامه می باشد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل اشخاص و مجلات هستند که به طور تصادفی نمونه گیری شده اند. البته با توجه به فقدان فهرست مجله های علمی عمومی ایرانی، ابتدا این فهرست را تهیه کردیم و سپس بر آن اساس واحد تحلیل مشخص شد و نمونه گیری تصادفی بر این مبنا انجام شد. برخی نتایج این پژوهش علاوه بر این که نشان می دهند مجلات علمی در ایران از روش های ساده کردن و جذاب کردن علم در تلفیق با نظرات خوانندگان استفاده کرده اند، همین نتایج آشکار می سازند که منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی، بر اساس مؤلفه های فرهنگی اطلاع رسانی تنظیم شده است. در عین حال و بر اساس نتایج به دست آمده، مقاله مدعی است که منطق تجارت آموزش، منطق مناسب تری برای مدیریت این مجله ها است.
بازنمایی زندگی روزمره جوانان در شهر تهران؛ تحلیل فیلم های نیمه دوم دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و از دریچه نگاه متفکران نظریه انتقادی زندگی روزمره، همچون هانری لوفور، میشل دوسرتو، و جان فیسک، و با استفاده از روش نشانه شناسی رولان بارت، به تحلیل نشانه شناختی و کشف معنای تصویر بازنمایی شده از ابعاد مختلف زندگی روزمره جوانان در بستر شهر تهران در سه فیلم ”طهران، تهران“، ”مرهم“ و ”انتهای خیابان هشتم“، و در دو سطح دلالت آشکار و پنهان پرداخته می شود. انتخاب فیلم ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و توالی زمانی در ساخت فیلم ها برای آشکار شدن نوع نگاه کارگردانانی از نسل های متفاوت و نیز اهمیت نقش شهر به عنوان عنصر پیش برنده روایت در آنها بوده است. تصویر ارائه شده از جوانان تهرانی نشان می دهد که تلقی آنها از رابطه و موقعیت شهروندی، تلقی عمودی است که با وجود تلاش برای مقاومت در مقابل منافع قدرت حاکم، در نهایت خود را در شرایطی به ناچار تابع و پذیرای منفعل تحولات محیط پیرامون می بینند. ویژگی های خاص تهران، به مثابه اراده، نیرو، و فشاری بر جوانان، آنها را وادار به تصمیم گیری یا واکنشی می کند که اگر در این شهر نبودند چنین نمی کردند. شهری که در این فیلم ها تصویر می شود محلی است که در آن شخصیت ها روابطی کوتاه و ناپایدار دارند، فضای ناامنی است که آرزوهای جوانانش را سرکوب می کند و آنها را برای دست یابی به خواسته هاشان به مکانی خارج از خود سوق می دهد. تهران جایگاه فاصله گذاری میان قهرمانان، نسل ها و شهروندان خود است که نسل جدید پرورش یافته در دامان خود را به بهای تلاش برای انتخاب و تعیین سرنوشت خود، از جریان اصلی جامعه به حاشیه می راند.
تلفن همراه و رفتارهای ارتباطی دانشجویان دانشگاه های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین استفاده از تلفن همراه با روابط اجتماعی دانشجویان دانشگاه های یزد می پردازد. جامعه آماری تحقیق تمام دانشجویان دانشگاه های یزد بود که تعداد کل آنها 42426 نفر است. از جدول کرجسی و مورگان (1970) جهت تعیین اندازه نمونه استفاده شد که با توجه به پراکندگی جامعه آماری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر متغیر مستقل میزان استفاده از تلفن همراه و متغیر وابسته رفتارهای ارتباطی است که در سه بعد رابطه با دوستان، رابطه با خانواده، و رابطه در نهاد دانشگاه مورد سنجش قرار گرفته است. با استفاده از مدل کمپبل (2005) گویه ها استخراج شد و روابط در سه بعد ذکر شده با تفکیک پیامدهای مثبت و منفی بررسی شده اند. همچنین بر مبنای مدل کیم و میتومو (2002 و 2006) استفاده از تلفن همراه در رابطه با عمق و گستره روابط اجتماعی دانشجویان نیز قرار داده شده است. نتیجه آزمون فرضیات حاکی از آن است که بین استفاده از تلفن همراه با روابط دانشجویان با خانواده، دوستان و در نهاد دانشگاه رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که استفاده از تلفن همراه سبب افزایش عمق روابط اجتماعی می شود ولی سبب گسترش روابط نمی شود.
نحوه خوانش و رمزگشایی شبکه های فارسی زبان ماهواره ای؛ مطالعه موردی خوانش جوانان تهران از شبکه های سیاسی و تفریحی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی است که چگونه مخاطبان جوان شبکه های خاص ماهواره ای فارسی زبان به خوانش پیام های ارتباطی این شبکه ها می پردازند و چه نوع قرائت و خوانشی از این پیام ها دارند. برای پاسخ به این سؤال این مطالعه از رویکرد تحلیل دریافت و مدل رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال استفاده کرده است. این رویکرد بر این اصل استوار است که مخاطبان هنگامی که در برابر پیام های رسانه های جمعی قرار می گیرند بر اساس زمینه های اجتماعی و فرهنگی خود به صورتی فعالانه متون رسانه ای را قرائت و دریافت می کنند. بر اساس این دیدگاه متون رسانه ای از قابلیت چند معنایی بهره مند هستند و افراد بر اساس زمینه های شناختی، اجتماعی و هویتی که دارند معنای خاصی از این متون دریافت می کنند. این مطالعه با اتخاذ روش تحلیل گفتمان و از طریق تکنیک مصاحبه عمقی، در پایان نشان می دهد که شرایط فرهنگی و هویتی مخاطبان مورد مطالعه در نحوه پذیرش و دریافت پیام ها بسیار مؤثر است.
نتایج این تحقیق با توجه به شرایط خاص تلویزیون های ماهواره ای در ایران و همچنین با توجه به فرهنگ و هویت پیوندی مهاجران ایرانی که عمدتاً تولیدکنندگان برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان هستند، حاوی دلالت های نظری ویژه است.
الزامات راهبردی جمهوری اسلامی در مدیریت بحران جنگ نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آن که ماهیت بحران های فرهنگی با بحران های حاصل از حوادثی نظیر آتش سوزی، سیل و زلزله به میزان معتنابهی متفاوت است، اما به نظر می رسد بحران های فرهنگی از آن حیث که مخاطرات و خسارات جبران ناپذیری در میان مدت و دراز مدت به اندوخته و سرمایه اجتماعی ملت ها وارد می کنند، باید در شمار بحران هایی ارزیابی شوند که مستلزم مدیریت موشکافانه است. در همین حال، از آن جا که عنصر فرهنگ نقش غیرقابل انکاری در پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تداوم آن داشته و دارد، و به عنوان عنصری محوری و مسلط در تمامی مناسبات و تحولات اجتماعی عمل می کند، دشمنان جمهوری اسلامی همواره می کوشند با نفوذ و اشاعه فرهنگ غربی، موجب ایجاد بحران در کشور از طریق تغییر باورها و نگرش و رفتار مردم شوند و استقلال کشور و دستاوردهای انقلاب را به مخاطره اندازند. این در حالی است که برای تحقق مدیریت بحران های فرهنگی و یا پیشگیری و مصونیت جامعه از فرهنگ مهاجم، راهبردهای جامع تدوین نشده است. هدف این مقاله تدوین راهبردهای بهینه برای مدیریت بحران و مصون سازی جامعه از آسیب پذیری در مقابل تهاجم فرهنگی و نفوذ فرهنگ اجانب است. به عنوان یک تحقیق موردی زمینه ای و با استفاده از روش میدانی، پس از بررسی دیدگاه ها و نظرات مختلف و مطالعه محیطی از طریق ارسال پرسشنامه و انجام مصاحبه و نیز بهره گیری از تکنیک دلفی نقاط قوت و ضعف، و آسیب پذیری های فرهنگی، و نیز فرصت ها و تهدیدات فرهنگی احصا شده است و راهبردهای مدیریت بحران جنگ نرم و مصون سازی جامعه در برابر تهاجم فرهنگی و ایجاد امنیت فرهنگی ارائه می شود.
تأثیرمؤلفه های نوگرایی در حمایت خویشاوندی خانواده های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه اخیر نهاد خانواده و نظام خویشاوندی، در پی نوسازی و نوگرایی، تغییر و تحولات ژرفی را تجربه کرده است. گذر از سنت به مدرنیته سبب شده است که نهاد خانواده و کارکردهای آن در جامعه ما به شدت دگرگون شود. در همین راستا این مقاله درصدد واکاوی این مسئله است که آیا عناصر نوگرایی در حمایت خویشاوندی خانواد های شهر یزد نقش داشته اند؟ یافته های تحقیق حاضر، که با تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه، و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 384 سرپرست خانوار های شهر یزد به دست آمده است، نشان می دهد که پاسخ این سؤال مثبت است. بدین ترتیب بین متغیرهای زمینه ای درآمد، سن، و جنس، رابطه معنی داری با حمایت خویشاوندی وجود دارد. در بین مؤلفه های نوگرایی، فردگرایی عمودی، سودگرایی، و عرفی شدن، رابطه معنی دار و معکوسی با حمایت خویشاوندی وجود دارد. همچنین متغیر جمع گرایی نیز رابطه معنی دار و مثبتی با حمایت خویشاوندی نشان داد. اما دو متغیر عقلانیت و فردگرایی افقی رابطه ای با حمایت خویشاوندی نداشتند. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که این تحقیق بیش از 17 درصد از واریانس حمایت خویشاوندی در بین خانواده های شهر یزد را تبیین کرد.