تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال نهم بهار 1395 شماره 1 (پیاپی 33) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
آن چه ما را متعلق به شهر می کند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سال هاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نویی را طلب می کند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل می دهد؟ این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تلاش کرده سؤالات فوق را پاسخ دهد که به همین منظور با نمونه گیری نظری، تعداد 22 نفر از ساکنین مناطق 1، 3، 17 و 19 به عنوان توسعه یافته ترین و کم تر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخش نظری، از زیمل و مفهوم بلازه، توجه بنیامین به خاطره و معنای شهر، ایدة بیگانگی و فضاهای بازنمایی لوفور الهام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شمال و جنوب تفاوت هایی دارد. از جمله آن که تصویر جنوب شهری ها بیشتر منفی و آسیبی بوده، اما شمال شهری ها به جز موارد کلی نظیر ترافیک، به نسبت تصویر مطلوب تری از شهر دارند که اغلب به خاطرة آنان از شهر مربوط می شود. تجربة روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تراژدی زوال خاطره همراه است، چیزی که ساکنان را به حسرت از دست رفتن شهر قدیمی و نوستالژی نسبت به گذشته معطوف می کند. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری که با عدم ارتباط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است. این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همراه با حس محرومیت، نابرابری و نارضایتی است. هم چنین ساکنین شهر از کاهش روابط انسانی عمیق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هستند. مجموع تم های تصویر ذهنی شهر نزد ساکنین نشان می دهد که کالبد جدید تهران، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن می برد.
نگرش به نقش های جنسیتی در نسبت با قومیت و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور سنجش تفاوت های جنسیتی و قومیتی در نگرش به نقش های جنسیتی و با استفاده از سنجه متناسب با فرهنگ کشورهای اسلامی طراحی شده توسط خلید و فریزی (2004) صورت گرفته است. حجم نمونه در این مطالعه 400 نفر از دانشجویان دختر و پسر سه دانشگاه دولتی شامل دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و دانشگاه کردستان است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش پیمایش، و ابزار مورد استفاده پرسش نامه بوده که با شیوه نمونه گیری تصادفی در بین پاسخگویان توزیع شده است. نتایج حاصل از سنجش بیانگر این است که دیدگاه سنتی به نقش های جنسیتی در بین دانشجویان وجود ندارد و نگرش ها در سطح حرفه ای و لیبرال قرار دارد. بین زنان و مردان تفاوت معنادار در نگرش به نقش های جنسیتی وجود دارد بطوریکه مردان نگرش حرفه ای و زنان نگرش لیبرال به نقش های جنسیتی دارند. از نظر قومیتی، نگرش به نقش های جنسیتی در بین زنان و مردان در قومیت فارس و لر دارای تفاوت معناداری است به طوری که در هر دو قومیت، زنان نگرش لیبرال و مردان نگرش حرفه ای به نقش ها دارند. این در حالی است که در قومیت کرد تفاوت معناداری ببن دو جنس وجود نداشته و هر دو جنس نگرش لیبرال به نقش ها دارند. در قومیت ترک هم تفاوت معنادار بین دو جنس وجود ندارد و نگرش هر دو جنس به نقش های جنسیتی حرفه ای و سنتی است.
فرا تحلیلی بر ارتباط سرمایة فرهنگی و مدیریت بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروزی مدیریت بدن به معنای دستکاری مستمر در ویژگی های ظاهری آن گسترش چشمگیری یافته است و بدن به عنوان عنصری هویت ساز و اجتماعی در حوزه جامعه شناسی، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش که با هدف فرا تحلیل رابطه متغیرهای مدیریت بدن و سرمایه فرهنگی انجام شده است، پس از بررسی های اولیه و استخراج مطالب توسط نویسندگان و تایید نهایی داوران، 10 پژوهش از میان 38 پژوهش جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی در خصوص مدیریت بدن که دارای شرایط لازم بودند، انتخاب و داده ها توسط نرم افزار فرا تحلیلِ جامع (CMA) مورد واکاوی قرار گرفتند. در این پژوهش با عنایت به نتایج بررسی ناهمگنی، مدل اثرات تصادفی متناسب تشخیص داد شد و اندازه اثر ترکیبی رابطه 32 درصد به دست آمد که بر اساس معیار کوهن یک اندازه اثر متوسط است. به عبارت دیگر سرمایه فرهنگی نقش متوسطی را در تبیین واریانس مدیریت بدن ایفا می کند.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
تماس های شبکه ای و تجربه عشق سیّال: مطالعه کیفی دانشجویان دختر دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال گسترش نفوذ اینترنت، تعاملات اجتماعی بین دو جنس به ویژه در فضای مجازی ابعاد جدیدی به خود گرفته اند. این تعاملات ویژگی های خاصی داشته و پیامدهایی برای کاربران اینترنت در زمینه دوستی ها به دنبال داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی ها و پیامدهای روابط بین دو جنس در فضای مجازی با استفاده از نظریه ی عشق سیال زیگمونت باومن است. سؤال اصلی پژوهش این است که در روابط و دوستی های اینترنتی دانشجویان، کدام یک از ویژگی ها و پیامدهای تماس های شبکه ای نمود بیشتری دارد؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوه «بحث گروهی متمرکز» در بین دانشجویان دختر دانشگاه گیلان انجام گرفت. نتایج نشان می دهند که رقیق بودن، سادگی و گمنامی در تماس های شبکه ای و همچنین آزادی که در فضای مجازی به دست می آورند باعث گرایش بیش از اندازه جوانان به اینترنت و دوستی های اینترنتی شده است. آن ها در عین آگاهی از پیامدهای منفی این تماس ها، مانند عدم اعتماد و عدم تعهد و ناپایداری این نوع روابط، اغلب نگرش مثبتی به روابط و دوستی های اینترنتی داشتند و حتی تمایل به ازدواج از طریق این رابطه ها نیز در بین آن ها دیده می شود.
عشّاق و شهر مطالعه ای درباره جوانان و فضاهای عمومی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین اندیشمندان شهری، به نحوة مواجهة گروه های اجتماعی مختلف با فضاهای عمومی شهری توجه زیادی وجود داشته است که در بین این گروه های اجتماعی جوانان از اهمیت ویژه ای برخوردارند، چرا که آنان حضور ملموسی در فضاهای عمومی شهر دارند و حیات اجتماعی شهر نیز از حضور آنان تأثیر می پذیرد. این مقاله به بررسی استفاده های جوانان از فضاهای عمومی می پردازد و نگاه ویژه ای به نقش کنترل اجتماعی در استفاده از فضاهای عمومی خواهد داشت. مقاله بر مطالعه جوانانی تمرکز دارد که با دوستان جنس مخالف خود در فضاهای عمومی حضور می یابند. ما در این مقاله از نظریه های فضاهای عمومی شهری همچون نظریه مکان سوم اولدنبرگ، به علاوه تحقیقات مفصل راب وایت درباره جرم، پلیس و فضاهای عمومی شهری در استرالیا تأثیراتی گرفته ایم. سؤال اصلی مقاله آن است که این گروه خاص از جوانان کدام فضاهای عمومی را بر اساس چه دلایلی ترجیح می دهند؟ یافته ها نشان می دهد که پارک ها و کافی شاپ ها از جمله مکان های عمومی ترجیحی جوانان هستند. کنترل رسمی، این جوانان را به مکان های عمومی شهری دنج و پرت سوق می دهد.
دوسوگرایی جامعه شناختی در دوران سه پادشاه قاجار از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر جهان و پدیده های موجود در آن از زاویه یک گروه خاص (مانند مردان) نمی تواند تفسیر به راستی حقیقی از جهان و پدیده های آن باشد. چشم انداز زنانه امکان دیدن و تفسیر کردن پدیده های جدید، متفاوت یا مغفول مانده از نگاه مردان را فراهم می کند. در پژوهش حاضر چشم اندازی زنانه را در راستای کشف خاستگاه مسئله دوسوگرایی، به عنوان یکی از مسائلی که امروزه در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، پزشکی و حتی اقتصادی از مسائل عمده به شمار می آید، برگزیدیم و به پیگیری این نگاه خاص در زوایای تاریخ پرداختیم؛ سؤال اصلی در این پژوهش اینگونه طرح گردیده است: از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی، دوسوگرایی (دوگانگی) جامعه شناختی و فرهنگی ایرانیان در دوران سه پادشاه قاجار (ناصرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمدشاه) شامل چه انواعی می گردد؟ این پژوهش با استفاده از رویکرد نوع شناسی و با استعانت از نظریه مرتون درباره انواع دوسوگرایی روانشناختی و جامعه شناختی و از طریق تکنیک های بررسی تاریخی و تحلیل محتوا سعی نموده است به پرسش مذکور پاسخ دهد. دستاوردهای این پژوهش حاکی از شناسایی پنج نوع دوسوگرایی (دوگانگی) اجتماعی و فرهنگی در میان ایرانیان از نگاه مسافران زن انگلیسی است.