تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران دوره پنجم زمستان 1391 شماره 4 (پیاپی 20) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گفتمان های موجود در هرجامعه فرایندهایی را بازتولید می کنند که بر اساس آنها، این توانایی در افراد ایجاد می شود تا با به کارگیری نمادها، نشانه ها و زبان مشترک به عمل با یکدیگر بپردازند. هر گفتمان اغلب برخی انتخاب ها را به عنوان انتخاب های اشتباه، بیمعنا یا غیر مناسب کنار می گذارد. در این پژوهش تلاش می شود با رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از روش گفتمان، سیاست نام گذاری در مجموعه های طنز صدا و سیما مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به جمعآوری داده ها پرداخته شده است و سپس با انتخاب پنج مجموعه طنز پخش شده از صداوسیما به استخراج نامهای مورد استفاده در این برنامه ها و نسبت آنها با نام های ملّی و اسلامی پرداخته شده است. در این راستا، از مجموعه های پخش شده در سال های دهه 1380 به صورت تصادفی پنج سریال تلویزیونی، مرد هزارچهره، دارا و ندار، خوش نشین ها و خانه به دوش انتخاب شده، مورد بررسی قرار گرفته اند و نام هایی که در این مجموعه ها مورد استفاده قرار گرفته بود، استخراج شده است. نتایج این پژوهش در جداول فراوانی نشان می دهد علی رغم اینکه در زندگی اجتماعی همواره نام ها و نشانه های مندرج در متن گفتمان اسلامی مرکزیت دارند، در مجموعه های طنز صداوسیما، این نام ها حداقل استفاده را دارند و در مقابل، این نام های ایرانی اند که بیشترین استفاده را داشتهاند. از این رو، گفتمان معنایی حاکم در عرصه سیاست نام گذاری در برنامه های طنز صداوسیما فرایندهایی را ایجاد کرده است که منجر به بازنمایی طنزگونه اسامی اغلب ایرانی و تضعیف نظام معنایی آن از طریق مطایبه بوده است
طراحی و اجرای مدل عمومی ارزیابی پیشرفت فرهنگی اجتماعی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی، تحلیل و سنجش عملکرد در حوزه های خاص و کیفی فرهنگی اجتماعی، علاوه بر تازگی و ضرورت اجرا، نیازمند طراحی روش شناسی های بومی و ویژه، به منظور پیاده سازی در کشور است. ازاین رو، هدف مقالة حاضر، بررسی مفهوم فرهنگ، طبقه بندی سازمان های فرهنگی در جمهوری اسلامی و ساختار هرمی سلسله مراتب فرهنگ، روند تحول و اثرگذاری متقابل ارگان ها، مرور ادبیات مرتبط با حوزة سیاست گذاری فرهنگی، انطباق ذی نفعان راهبردها با واقعیات موجود در ساختار عملیاتی فرهنگ، تفکیک دوگانة شاخص ها و تحلیل و تشریح شاخص های پیشنهادی است.
به این منظور، این مقاله به بررسی مدل وزن دهی و نیز روش ارزیابی و سنجش شاخص پیشرفت، با رویکرد خاص به چهارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و تحلیل اثرات ناشی از اجرای الگو، روش وزن دهی و بهره گیری از شاخص ها و بررسی موردی دانشگاه ها که به صورت نمونة خاص طی سه دوره، در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کل کشور اجرا شده و ارائة مدل خطی، با لحاظ ضرایب وزنی در این خصوص پرداخته است.
نظریه سازی برای موسیقی زیرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه های مختلف موسیقی زیرزمینی از جمله مسائل مهم عرصه فرهنگ جوانان کشور در سال های اخیر بوده است. شناخت انتقادی این گونه های موسیقی، به مواجهه مناسب تر با این پدیده اجتماعی - فرهنگی کمک خواهد کرد. از این رو، این پژوهش به دنبال مطالعه گونه موسیقی رپ ایرانی - فارسی با تأکید بر مسئله مردانگی است. بدین منظور موسیقی رپ فارسی در سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ تحلیل شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، نظریه زمینه محور[1] ساختارگرا است. از این رو، به جای استفاده از نظریه های موجود به عنوان چهارچوب نظری، پژوهشگران در پی تولید نظریه خودبنیاد و بومی از دل داده های میدانی بوده اند. بدین منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری نظری، داده های لازم از منابع مختلف گردآوری شده اند. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند مصاحبه، مشاهده، مشاهده آنلاین و گردآوری اسناد و متون استفاده شده است. پس از این مرحله، همه داده ها با استفاده از دستورالعمل های کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی کدگذاری شده اند. در نهایت، از دل داده ها ۶۲ مفهوم و ۱۶ مقوله استخراج شده و شکل های متکثر مردانگی در موسیقی رپ ایرانی - فارسی به عنوان مقوله مرکزی مشخص شده اند. پس از آن، با استفاده از مدل پارادایمی، نظریه خودبنیادِ برآمده از دل داده ها به صورت داستان و مدل تصویری ارائه شده است. در پایان نیز با پاسخ گویی به سؤالات هفت گانه استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه، پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته است
بررسی سبک زندگی جوانان در شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به گونه شناسی سبک زندگی جوانان در شهر تهران و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن می پردازد. شیوه نمونه گیری خوشه ای بوده و حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر برآورد شده است. در کنار تبین تئوریک مسئله به واسطه طیف متنوعی از نظریه های کلاسیک و متأخر، نظریه ساخت گرایی تکوینی بوردیو برای تدوین چهارچوب تئوریک مبنای کار قرار گرفته است. بر مبنای تحقیقات تجربی و تئوری های موجود، سبک های زیبایی شناختی - لذت جویانه، کارکردگرایانه، خرده فرهنگی و انفعالی زمینهیابی و شناسایی شده اند. بر اساس نمرات میانگین انواع سبک زندگی، بیشترین میانگین در سبک زندگی لذت جویانه و کمترین میانگین مربوط به سبک زندگی منفعلانه است. با توجه به ضریب همبستگی پیرسون، رابطه بین سرمایه اجتماعی و فرهنگی با انواع سبک زندگی مثبت و معنادار است. این ضریب معناداری رابطه بین سرمایه اقتصادی و سبک های زندگی کارکردگرایانه، لذت جویانه و منفعلانه را نیز تأیید می کند. با استفاده از روش رگرسیون گام به گام، ترتیب اثر متغیرها عبارت اند از: سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. نکته قابل ملاحظه، برتری نقش سرمایه اقتصادی نسبت به سایر متغیرها است. با توجه به ضریب همبستگی تعدیل شده سه متغیر سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در مجموع 19% از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند
بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مطالعة موردی: دانشجویان واحد پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سیاسی در عصر حاضر، یکی از پدیده های مهم زندگی اجتماعی به شمار می رود و نفوذی انکار ناپذیر بر کردار سیاسی اعضای جامعه دارد. همچنین یکی از ارکان و محورهای اصلی رشد و توسعه جامعه به شمار می رود؛ به طوری که اعتقاد به برابری سیاسی، اعتماد، احساس امنیت و وفاداری ملی یا قومی، ازجمله مواردی است که با فرهنگ سیاسی و درنتیجه با الگوی توسعة جامعه ارتباط دارد. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل تأثیر گذار بر فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پارس آباد می باشد. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال پاسخ آن است، «عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پارس آباد» است. مفروضات پژوهش، حاکی از آن است که متغیرهای قوم گرایی، مذهب گرایی، انگیزة سیاسی، شخصیت و پایگاه اجتماعی اقتصادی، رابطه ای معنی دار با فرهنگ سیاسی دارند.
در پژوهش حاضر، از روش پیمایشی (از نوع همبستگی بین متغیرها) و از مصاحبة کتبی (پرسش نامه) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات برای پاسخ گویی به پرسش ها استفاده شده است؛ همچنین از روش آماری و نرم افزار SPSS، برای تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که به جز وجود رابطه بین انگیزة سیاسی و فرهنگ سیاسی پاسخ گویان، هیچ کدام از فرضیات تحقیق، تأیید نشد. این مسئله نشان دهندة این مطلب است که موقعیت زمانی و مکانی حاکم بر بوم شناسی منطقة پارس آباد و به تبع، دانشجویان، متفاوت از موقعیت مکانی و زمانی نظریه هایی است که در این زمینه ارائه شده است
ریف: مدلی برای بازنمایی واقعیت در تلویزیون های محلی و جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیا شاهد تغییرات و تحولاتی عمیق است. این تغییرات در حوزه های عملکردی هویت[1]، مرز[2]، مفهوم جغرافیا (مکان) و زمان[3] قابل درک اند. هویت ها چند پاره شده، مرزها درنوردیده و مکان[4] و زمان به هم فشرده شده اند. در این رهگذر، تلویزیون یکی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات است. باوجوداین، به نظر می رسد تلویزیون که خود از مصادیق جهانی شدن به شمار می آید، دارای ویژگی های جدیدی است. چنانکه با اندکی مداقه در متون مربوط به جهانی شدن و رسانه ها در می یابیم، چهار واژه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت در چنین متونی همواره تکرار می شوند و کمتر کسی در ارتباط تنگاتنگ تلویزیون با این مقولات تردید روا می دارد. در مواجهه با چنین وضعیتی و برای درک مختصات تلویزیون جهانی، این مقاله نقطه عزیمت خود را بر پایه یک برساخته تئوریک با عنوان مدل ریف[5] (RIPH) قرار داده و بر پایه این پیشفرض که درباره نقش و جایگاه تلویزیون در شکلدهی به وضعیت های فرهنگی نباید رویکرد افراط یا تفریط در پیش گرفت، سعی کرده است چشماندازی از نحوه فعالیت تلویزیون های محلی و جهانی در عصر جهانی شدن ارائه کند و نتایج را از طریق روش مصاحبه با 20 نفر از پژوهشگران حوزه ارتباطات در میان بگذارد. ریف مخفف هم نشینی چهار کلمه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت است. اینها مفاهیمی هستند که تعریف های جدید از آنها، فهم ما را از زندگی بر روی کره زمین متحول کرده است. این مقاله با واکاوی نسبت میان تلویزیون و مفاهیم مذکور، مؤلفه های تلویزیون های جهانی و محلی را در قالب مدل ابداعی و پیشنهادی پژوهشگر به نام لوزی کارکرد تلویزیون های جهانی و محلی بررسی کرده است.