تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال یازدهم پاییز 1397 شماره 3 (پیاپی 43) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در میان دانشجویان غیربومی دانشگاه فردوسی است. دانشجویان غیربومی به دلیل داشتن شرایط خاص، روند متفاوتی را در ترم های مختلف در مورد گذران اوقات فراغت، تجربه می کنند. ورود به فضای جدید و در اغلب موارد، تجربه جدید زندگی در یک کلان شهر، افراد را با انواع متفاوتی از شیوه های گذران اوقات فراغت آشنا می کند. درواقع، یک دانشجوی غیربومی ، پس از ورود به شهر محل تحصیل، اوقات فراغت خود را با دوستان خود شریک می شود و خانواده، نقش بسیار اندکی در گذران اوقات فراغت وی ایفا می کند. آزادی عمل بیشتر، داشتن زمان فراغت بیشتر، آشنایی با دوستان جدید، آشنایی با شیوه های متفاوت گذران اوقات فراغت در یک کلان شهر، فرصت آشنایی با جنس مخالف، و بسیاری دیگر از موارد، موجب تفاوت های گسترده ای در شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی می شود. روش انجام این پژوهش، کیفی بوده است؛ به این ترتیب که با 40 نفر از دانشجویان غیربومی، مصاحبه عمیق فردی انجام شده و درنهایت، با رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه ها در سه مرحله، کدگذاری و درنهایت، تحلیل شده اند. یکی از مهم ترین نتایج این پژوهش، کاهش زمان فراغت در ترم های پایانی است. همچنین، شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان غیربومی در ترم های پایانی، تفاوت هایی دارد که در قسمت یافته ها مطرح و بررسی شده است. به طورکلی، فعالیت در شبکه های اجتماعی، ارتباط با جنس مخالف، خیابان گردی و رفتن به پارک، از مهم ترین فعالیت های فراغتی دانشجویان است. بیش از بیست نوع از شیوه های گذران اوقات فراغت (براساس مصاحبه های انجام شده) در طول مقاله شرح داده شده است.
درک دانشجویان دانشگاه تهران از تعاملات غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشجویان، تعاملات و ارتباطاتی فراتر از کلاس درس و نظام رسمی دانشگاه دارند که به طور غیررسمی وجود دارد و بخش زیادی از وقت دانشجویان را در طول دوران تحصیل به خود اختصاص می دهد. آنچه مهم است، درک دانشجو و فهم معانی ذهنی از تعاملات دوران دانشجویی است که کشف آن به کاهش شکاف موجود میان این قشر و مسئولان دانشگاه و آموزش عالی کمک می کند و از طریق آن می توان لایه های پنهان زندگی دانشجویان را شناخت و برمبنای آن سیاست گذاری کرد. در این مقاله خلاصه زندگی دانشجویی ادراک شده، معناشده، و تجربه شده را در خلال این تعاملات دنبال خواهیم کرد. در این راستا با ۵۲ دانشجوی دانشگاه تهران از دانشکده ها و رشته های مختلف مصاحبه عمیق پدیدارشناسی انجام شد. پس از تقلیل، کدگذاری، و تحلیل یافته های مصاحبه، به تغییر الگوی زیست دانشجو رسیدیم؛ به این معنا که دانشجو در طول تعاملات غیررسمی و گذراندن اوقات زیادی از دوران دانشجویی خود با دوستان در موارد گوناگون به تغییراتی در زیست دانشجویی خود رسیده است؛ ازجمله تغییر الگوی ارتباطات انسانی، تغییر سبک های دین داری، تغییر الگوی اوقات فراغت، افزایش توانمندی های فردی، نگرش جنسیتی، تغییر الگوهای تحصیلی، تغییر نگرش و جهان بینی، حس مثبت فردی، حمایت و تعلق خاطر گروهی، جبران، تغییر در انگیزه مشارکت اجتماعی، تغییر در فرایند اجتماعی شدن و نظام هنجاری.
تأملی در آرایش نیروهای اجتماعی و تحول گفتمان های هویت قومی در بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمل در آرایش نیروهای اجتماعی و جریان<strong> </strong>های اندیشه<strong> </strong>ای گوناگون که در هر جامعه قومی، چشم<strong> </strong>انداز هویتی ویژه ای را توسعه می<strong> </strong>دهند، تأییدگر این نکته است که امر قومی به<strong> </strong>طور عام و مسئله هویت قومی به<strong> </strong>طور خاص، پدیده<strong> </strong>ای اجتماعی است که می<strong> </strong>تواند زمینه ساز مناقشه<strong> </strong>های اساساً گفتمانی باشد. پژوهش حاضر برمبنای چنین درکی و با توجه به ضرورت فهم گوناگونی<strong> </strong> اندیشه<strong> </strong>هایی که در مورد مسئله قومیت و هویت قومی در بلوچستان ایران، به ویژه در دوران معاصر، وجود داشته و دارد، سازمان یافته است. این پژوهش کیفی با استفاده از مجموعه<strong> </strong>ای از تکنیک<strong> </strong>ها، به<strong> </strong>ویژه با تأکید بر روش<strong> </strong>شناسی تاریخی، مطالعات کتابخانه<strong> </strong>ای اسنادی، و نیز تأملات میدانی، پس از طرح بحثی نسبتاً مفصل در مورد ساختار و سازمان اجتماعی بلوچ<strong> </strong>های ایران، نخست به ارائه نوعی دسته بندی از نیروها و گروه<strong> </strong>های اجتماعی مطرح در جامعه موردمطالعه پرداخته و سپس، بر این مبنا، بحثی را درباره گفتمان<strong> </strong>های رقیب در آن ارائه کرده است. یافته<strong> </strong>ها نشان می<strong> </strong>دهد که تأثیرگذارترین گروه<strong> </strong>های اجتماعی مطرح در سپهر سیاسی و اجتماعی بلوچستان به<strong> </strong>ویژه در یک سده اخیر عبارت بوده<strong> </strong>اند از: 1) سردارها، خوانین و اشرافیت سنتی؛ 2) نخبگان قومی ناسیونالیست و ملی<strong> </strong>گرا؛ 3) روحانیون، مولوی<strong> </strong>ها و فعالان مذهبی؛ 4) روشنفکران و فعالان مدنی تجددگرا. به نظر می<strong> </strong>رسد که هریک از این گروه<strong> </strong>ها، در چارچوب و فض ای اندیشگانی ویژه<strong> </strong>ای فعالیت م ی<strong> </strong>کند؛ در مقاله حاض ر، این موضوع با ارائه چهار دسته گفتمانی، بررسی شده اس ت: 1) گفتمان<strong> </strong>های خودمحور و قوم<strong> </strong>گرایانه؛ 2) گفتمان<strong> </strong>های ناسیونالیستی و ملی<strong> </strong>گرایانه؛ 3) گفتمان<strong> </strong>های سیاسی اجتماعی مذهب<strong> </strong>محور؛ 4) گفتمان<strong> </strong>های سیاسی اجتماعی بازاندیشانه.
مطالعه انگاره های ذهنی تشکل های دانشجویی دانشگاه تهران: انگاره های شخصی انجمن اسلامی و خویشتن بسیج دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگاره های ذهنی موجود میان گروه های اجتماعی، تأثیر مستقیمی بر شکل گیری تعاملات میان آن ها دارد. مردم اغلب دیگران را به عنوان اعضای یک گروه اجتماعی درک می کنند و براساس انگاره هایی که در ذهنشان از دیگری وجود دارد، تعاملات خود را شکل می دهند. مطالعه و شناسایی انگاره ها می تواند در برقراری یا عدم برقراری ارتباط درست، تأثیرگذار باشد. این مقاله به مطالعه انگاره های ذهنی شخصی اعضای انجمن اسلامی و انگاره های ذهنی خویشتن اعضای بسیج دانشجویی می پردازد. به این منظور سعی شده است از نظریه «انگاره های ذهنی» استفاده شود. براساس این نظریه، انگاره ذهنی، مجموعه ای از تجربه های گذشته هستند که در گروه های دانشی مرتبط دسته بندی شده اند و برای راهنمایی رفتارهای ما در موقعیت های آشنا به کار می روند. با توجه به تعریف های نیشیدا (1999) و ترنر (1987)، انگاره های ذهنی شخصی و خویشتن، دو نوع از انگاره های ذهنی هستند. رویکرد روشی پژوهش حاضر، رویکرد کیفی است و درمجموع با 46 نفر از اعضای فعال تشکل ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. تحلیل داده ها به صورت تحلیل مضمون انجام شده است؛ انگاره های شخصی اعضای انجمن اسلامی که شامل سه مضمون مطلق گرایی، سنت گرایی، و نسبی گرایی اخلاقی هستند در مقابل انگاره های خویشتن اعضای بسیج که شامل انگاره های خویشتن از منظر دیگری و از منظر خود هستند، مطالعه و بررسی شده و در ادامه انگاره های متضاد و مشابه بین این دو تشکل دانشجویی، شناسایی شده اند.
عوامل مؤثر بر انطباق بین فرهنگی دانشجویان خارجی در ایران؛ مطالعه موردی دانشجویان خارجی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بین المللی شدن دانشگاه ها و جذب هرچه بیشتر دانشجویان خارجی، به یکی از مهم ترین دغدغه ها و سیاست های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبدیل شده است. مقاله حاضر در پی بررسی مهم ترین عوامل مؤثر بر انطباق فرهنگی اجتماعی دانشجویان بین المللی در ایران است. مطالعه موردی این پژوهش، دانشجویان بین المللی دانشگاه تهران هستند. داده های پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق پرسش نامه آنلاین و همچنین، به شیوهٔ حضوری در بین دانشجویان خارجی ساکن کوی دانشگاه تهران جمع آوری شده است. روی هم رفته تعداد 284 پرسش نامه تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان انطباق دانشجویان، با عواملی مانند داشتن همراه (به عنوان مثال، همسر و فرزند) در طول تحصیل، مدت اقامت در ایران، پذیرفته شدن از سوی افراد در محیط دانشگاهی و در اجتماع، انتخاب آگاهانه و با انگیزه ایران و همچنین، رضایت کلی از زندگی در ایران، به طور مثبت و معناداری مرتبط است. قابل ذکر است که میزان انطباق، با نوع آشنایی پیشین دانشجویان خارجی با ایران، رابطه معناداری نداشت. همچنین، نتایج نشان داد که درحالی که بین ویژگی های جمعیت شناسی ای مانند سن و جنسیت و میزان انطباق بین فرهنگی، رابطه معناداری مشاهده نشد، دانشجویان مقاطع بالاتر و همچنین دانشجویانی که کشور محل تولد آن ها نزدیکی فرهنگی بیشتری با ایران داشت، میزان بیشتری از انطباق بین فرهنگی را گزارش کردند.
الگوهای فرهنگی همسازی شیعه و سنی در جنوب ایران: مطالعه حساسیت میان فرهنگی اهل تسنن و تشیع در جنوب استان فارس (لارستان) و غرب استان هرمزگان (بستک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان های موجود در مورد همگرایی شیعه و سنی، شامل سه گفتمان «تقریب مذاهب»، «وحدت اسلامی»، و «انسجام اجتماعی» هستند، اما فارغ از گفتمان ها، مقاله حاضر الگوهای فرهنگی همسازی میان شیعه و سنی در منطقه لارستان (جنوب استان فارس) و بستک (غرب استان هرمزگان) را با رویکرد اجتماعی مطالعه می کند. هدف این مقاله، بررسی ابعاد مختلف این الگوی فرهنگی است و پرسش های پژوهش عبارتند از اینکه: درجه همزیستی و مدارای فرهنگی میان شیعه و سنی در این منطقه تا چه حد است؟ همچنین، درجه تعصب گرایی قومی و مذهبی در میان این دو گروه مذهبی چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش ها، به مطالعه میدانی و مصاحبه پیمایشی با 420 نفر از اهل تشیع و تسنن در منطقه لارستان و بستک پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد که در جنوب استان فارس، همزیستی، همگرایی، و درهم تنیدگی اجتماعی بین شیعیان و اهل تسنن وجود دارد.
تلاش برای به رسمیت شناخته شدن: تبیین فرهنگی کنش خودکشی در ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی یکی از مسائل اجتماعی مهمی است که شیوع روزافزون آن در استان ایلام، بحرانی را پدید آورده است. پژوهش حاضر، تنها با هدف مطالعه زمینه فرهنگیِ خودکشی در جامعه ایلام انجام شده است. برای رسیدن به این هدف از رهیافت جامعه شناسی فرهنگی الگزندر بهره گرفته ایم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در جامعه ایلام، خودکشی، نمادی برای اعتراض به وضع موجود است و به عنوان شر و امری شوم، رمزدهی شده است. درباره خودکشی نیز دو روایت اصلی وجود دارد: تقدیرگرایانه و رهایی بخش. با تحلیلِ بازنمایی، رمزدهی و روایت های خودکشی درمی یابیم که این کنش به منظور به رسمیت شناخته شدن انجام می شود. برای کاهش خودکشی، ایجاد تغییرات هوشمندانه در نظام ارزشی، هنجاری، و تفسیری موجود، ضروری است و انجام این کار مستلزم سیاست گذاری فرهنگی است تا در معنایی که خودکشی برای کنشگران دارد، تغییری اساسی ایجاد کند؛ نخست اینکه لازم است که پیوند فرهنگی میان نیاز سائقِ به رسمیت شناخته شدن، با استفاده ابزاری از کنش خودکشی، گسیخته شود. دوم اینکه هر دو نسل را برای به رسمیت شناختن یکدیگر آماده کند. نسل والدین برای پذیرش نسل جوان آمادگی ندارد. نسل جدید نیز برای نسل گذشته، مشروعیتی قائل نیست؛ بنابراین، روابط بین دو نسل، به روابطِ قدرت و مقاومت تبدیل شده است. نسل جدید مقاومت می کند و نسل گذشته جز اِعمال مقتدرانه ارزش ها، هنجارها، و تفسیرهای خود، چاره دیگری ندارد؛ بنابراین، سیاست گذاری باید در ارزش ها، هنجارها، و تفسیرهای هردو نسل، جرح و تعدیل ایجاد کند.