"با وجود اینکه بعضی از موجودات زنده از لحاظ خصوصیات تمدنی و بعضی دیگر از لحاظ عناصر فرهنگی، ساختار پیچیدهتری از انسانها دارند، اما انسان با توجه به خصوصیات راستمغزی ـ چپمغزی، به تکامل ترکیبی این دو خصوصیت (با شدت و ضعف در جوامع مختلف) و توسعه و رشد متوازن آنها گرایش نشان داده و میدهد. ازآنجاکه بشر از ابتدای خلقت از توانایی ژنتیکی برتر خود در هر محیط و هر جامعه استفاده بیشتری برده، در صورت راستمغزی، رشد آن مجموعه بر اساس خصوصیات فرهنگی شکل گرفته و تمدن وی بر اساس فرهنگْ ساختار یافته و در صورت چپمغزی، رشد مجموعه بر اساس تمدن پایهریزی و فرهنگ آن از تمدنش پدید آمده است. بر این اساس، به نظر میرسد بتوان فرایندهای فرهنگی و تمدنیِ جوامع مختلف را مبتنی بر خصوصیات راستمغزی و چپمغزی آنها با دقت بالایی مطالعه، محاسبه، پیشبینی و برنامهریزی نمود. سؤال اصلی این مقاله اینست که چه رابطهای بین راستمغزی ـ چپمغزی و فرهنگ و تمدن وجود دارد؟ روش این تحقیق توصیفی، نوع آن بنیادی، شیوه جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و ابزار آن فیش و جدول میباشد.
"