مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره دهم پاییز 1400 شماره 3 (پیاپی 39) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی فضا و زمان برنامه ریزی توسعه در دهه چهل شمسی از خلال طرح جامع شهر تهران می پردازد. برای تحلیل این مسئله از نظریه تولید فضا و مفهوم فن حکمرانی لیبرالیستی استفاده شده و بنابراین در میان سه لحظه تولید فضا، بر لحظه بازنمایی های فضایی تأکید شده است؛ زیرا مسئله تحقیق که بررسی برنامه ریزی شهری است، چنین تأکیدی را ضروری می سازد. از لحاظ روش شناختی از روش پس روندی-پیش روندی لوفور استفاده شده و تکنیک روشی این پژوهش، بررسی اسناد است. طرح جامع شهر تهران که در سال 1348 نوشته شد، مبنای تحلیل قرار می گیرد. هدف این مقاله نشان دادن بررسی فضا و زمان توسعه نهفته در طرح جامع است تا بتوانیم نسبت مذکور را توضیح دهیم. مطابق نتایج، فضا و زمان طرح جامع تبلور نوعی فضا و زمان سرمایه است. دلالت های آن، تعریف سعادت مبتنی بر نوعی آینده است که اصول آن را انباشت سرمایه، جمعیت و دوگانه فراغت و کار، و استراتژی های آن را کارایی، کفایت و غیره تشکیل می دهد. همچنین نظم خطی طراحی زیرساخت ها و مصرف محوری و تقلید طرح از مدمحوری شهرهای بزرگ، میانجی های قلمروگستری سرمایه به شمار می آیند. شرایط تاریخی نسبت دولت و سرمایه در ایران که به ضرورت، دولت را به شکل دهی بازار سرمایه و حمایت از بورژوازی بوروکرات ملزم کرد، با شکست در برنامه های توسعه و طرح جامع، بحران مشروعیت دولت پهلوی را عمق بخشید و درنهایت در انقلاب 1357 نتایج آن آشکار شد. از این رو می توان در حاکمیتی اقتدارگرا، از فن حکمرانی لیبرالیستی و فضا و زمان سرمایه صحبت کرد که در آن، هرگونه بحران در این نسبت، به بحران مشروعیت دولت دامن خواهد زد.
پدیدارشناسی فاصله بین خود واقعی و خود ایده آل با تأکید بر تجربه زیسته جوانان از تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خود یکی از مسائل پر ابهامی بود که به نظر رسید در مواجهه با واقعیت، قابلیت مطالعه جامعه شناختی دارد. خود سالم نتیجه زندگی در جامعه سالم و جامعه سالم نتیجه وجود خودهای سالم است. بررسی ها نشان داد انتظار دانشجویان از خود بیش از واقعیت است و دانشجویان در تقابل با واقعیت با خود خویش به گونه ای دیگر مواجه می شوند و این واقعیت های پیش روی جوانان نیازمند مطالعه است. از این رو، هدف این مطالعه، تفسیر تجربه جوانان از فاصله خود واقعی تا خود ایده آل پس از واقعیت تحصیل بود.با توجه به مزایای رویکرد کیفی، روش پدیدارشناسی برای این پژوهش انتخاب شد. مشارکت کنندگان با نمونه گیری هدفمند، مشخص شدند و مصاحبه نیم ساختار یافته انجام شد. پس از مصاحبه با 38 نفر، اشباع حاصل شد. یافته ها نشان داد ابتدا سه گانه خود واقعی غیرمادی، مادی و تعاملی و دوگانه خود ایده آل مادی و غیر مادی پیش از واقعیت تحصیل شناسایی شد. پس از تجربه واقعیت تحصیل درک افراد از شخصیت خود افزایش یافته و بیشتر با ضعف های ساختاری آشنا می شوند و درمی یابند خود ایشان به طور کامل در اختیار قدرت ایشان نیست. پس از تجربه واقعیت تحصیل، جوانان درک می کنند تحصیل برای ایشان امکان دست یابی جایگاه اقتصادی را فراهم نمی کند. خودایده آل جوان تحصیل کرده در ابتدا خودی است کارآمد اما خود واقعی او پس از اتمام تحصیل به طور معمول فاقد این ویژگی است. دلایل دور شدن خود واقعی از خود ایده آل پس از واقعیت تحصیل تفسیرشد. سنخ شناسی تجربه شرکت کنندگان نسبت به دورشدن خود نشان داد افراد دچار ناامیدی مقطعی و دائمی می شوند یا تلاش مضاعف می کنند. جامعه بدنبال ایجاد نگرش مثبت در خود افراد است، اما همیشه موفق نیست. پس از مواجه شدن با واقعیت تحصیل، شرکت کنندگان ساختار را قویتر از اختیار خود درک کردند. به خاطر وسعت دید و خودآگاهی که پیدا می کنند درمی یابند، تحصیل نمی تواند به بالابردن جایگاه اقتصادی ایشان کمک کند.
ماهیت و مختصات مفهوم «مسئله اجتماعی» در دوره های مدرن و پست مدرن (مورد مطالعه: آراء امیل دورکیم و ژان بودریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم حوزه مطالعات جامعه شناختی است که فاقد مختصات معنایی مشترک است. به گونه ای که در هر یک از رویکردهای مدرن و پست مدرن این مفهوم دارای تعریف متفاوتی است. تفاوتی که امکان هرگونه تجمیع نظری را سلب و تباینی فکری را پیش روی قرار می دهد. برهمین اساس، در این مقاله کوشش شده است که ماهیت و تعریف مسئله اجتماعی و شاخص های تشخیص یک پدیده به مثابه مسئله اجتماعی با اتکای به مواضع هستی شناختی برجسته ترین متفکران رویکرد مدرن و پست مدرن، یعنی امیل دورکیم و ژان بودریار پاسخ داده شود. در نتیجه پاسخ به این پرسش ها که از طریق روش مطالعه تطبیقی این دو صاحب نظر اجتماعی حاصل آمده است، مشخص شد که از دید دورکیم، مسئله اجتماعی همچون سایر واقعیت های اجتماعی امری عینی و مستقل است که به جهت عمومی نبودن، فقدان کارکرد و فراتر رفتن از حدود طبیعی با توجه به نوع و دوره تحول جامعه تشخیص داده می شود. در مقابل، بودریار به استناد عدم باور به واقعیت عینی، جهان اجتماعی و مسئله اجتماعی را برساختی ذهنی می داند که ریشه در منافع مراکز قدرت داشته و بر پایه نظام زبانی هر گروه اجتماعی و از طریق رسانه خلق می شود.
نهاد روحانیت و مواجهه با تضاد هنجاری: مطالعه موردی جایگاه اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روحانیت به مثابه یک نهاد در تشیع و جامعه ایران حامل نظامی هنجاری است. چنانچه این نظام هنجاری در تضاد و تعارض با دیگر نظام های هنجاری شایع و مورد پذیرش جامعه قرار گیرد، شاهد بروز وضعیتی هستیم که از آن به مثابه «تضاد هنجاری» یاد می شود. در پژوهش حاضر با ارزیابی مقایسه ای میان نظام هنجاری روحانیت و ارزش ها و نگرش های جاری در جامعه به ابعاد مختلف تفاوت های میان نظام هنجاری نهاد روحانیت و نظام هنجاری اکثریت اعضای جامعه می پردازیم و این پرسش را پاسخ خواهیم داد که آیا این تفاوت ها حالت قطبی گرفته و نشانگر تضاد هنجاری است؟ روش این پژوهش، ترکیبی از روش اسنادی، مصاحبه با مطلعان و تحلیل داده های ثانوی است. یافته ها نشان می دهد در نظام هنجاری روحانیت، نوعی خاص گرایی مذهبی و جنسیتی دیده می شود. از میان هفت محور مورد بررسی، در چهار محور شاهد تضاد هنجاری قابل توجهی هستیم: ازدواج زودهنگام دختران، خانه داری زنان، حق طلاق زنان و اشتغال زنان. در خصوص «حق تصدی مناصب حکومتی» نیز گرچه نه به صراحت و شدت چهار محور قبلی، اما در مورد بسیاری از مناصب شاهد آن هستیم که اکثریت جامعه برخلاف جریان مسلط روحانیت، معتقد به صاحب حقی زنان در تصدی این جایگاه هاست.
طراحی شاخص های سنجش مفهوم عادت واره کسب و کار(مورد مطالعه شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه بسیاری از شرکت های نوپا و نوآور توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل شده است، یکی از مهم ترین مشکلات این شرکت ها توانمندی ورود به بازار است. این توانمندی معمولاً به تدریج و در اثر فعالیت های مختلف در میدان کسب و کار در فرد درونی شده و جزئی از عادات و رفتار او می شود که می تواند به مثابه عادت واره کسب و کار راهنمای عملی وی باشد. هدف تحقیق حاضر طراحی شاخص های سنجش مفهوم عادت واره کسب و کار است. جامعه آماری کلیه اعضای فعال در شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه فردوسی مشهد و حجم نمونه که به روش نمونه گیری به شکل تصادفی از لیست اعضای شرکت ها انتخاب شده، برابر با 204 نفر است. عادت واره کسب و کار در این تحقیق شامل چهار بعد نوآوری، تعامل اجتماعی، بازارگرایی و ارائه طرح کسب و کار بر اساس چهار نوع سرمایه در میدان کسب و کار است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نمره میانگین شاخص عادت واره کسب و کار اعضای شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه در حد متوسط است. از بین ابعاد مرتبط با این شاخص میانگین متغیر نوآوری از سایر ابعاد دیگر عادت واره کمتر است در حالی که سه بعد دیگر تقریبا در حد متوسط با هم برابر هستند. نتیجه پژوهش اینکه استراتژی شکل گیری عادت واره کسب و کار داشتن توانمندی بازارگرایی با شناخت مناسب بازار، توانایی تعاملات اجتماعی در کسب و کار با استفاده از روابط عمومی بالا، داشتن توانایی نوآوری در تمام بخش های کسب و کار و داشتن توانایی تجاری سازی یعنی قدرت ارائه ایده های مناسب و کاربردی است.
افت تحصیلی در مناطق پیرامونی (مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر نیک شهرِ استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری فضایی جلوه های دیگر نابرابری ، از جمله نابرابری آموزشی را به همراه دارد. یکی از مسائل مهم مناطق پیرامونی، افت تحصیلی دانش آموزان از مصادیق و پیامدهای نابرابری آموزشی است که مانع جدی پیشِ روی نظام آموزش و پرورش برای رسیدن به هدف دسترسی آموزشی است. از این رو، در تحقیق حاضر به دنبال شناسائی عوامل مؤثر بر افت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر نیک شهر (واقع در استان سیستان و بلوچستان) به مثابه منطقه پیرامونی با روش پیمایش هستیم. جامعه آماری پژوهش، آن دسته از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر نیک شهر در سال تحصیلی 96-1395 هستند که طی پنج سال گذشته سابقه تجدیدی یا مردودی داشته اند که تعداد آن ها حدود 1500 نفر برآورد شد. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 138 نفر محاسبه گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین دوازده متغیر مورد بررسی به ترتیب هزینه های تحصیلی، انگیزه یافتن شغل، تمایل به موفقیت و تعداد دوستان صمیمی درس خوان، دارای رابطه معناداری با افت تحصیلی بودند که برای سه متغیر اول این رابطه منفی و برای متغیر چهارم این رابطه مثبت بود. در تحلیل رگرسیون چند متغیری، اهمیت نسبی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر افت تحصیلی در مدل برمبنای قدرت تبیینی شان به به ترتیب عبارتند از هزینه های تحصیلی، انگیزه یافتن شغل و تعداد دوستان صمیمی درس خوان. سایر متغیرهای این تحقیق مانند جنسیت، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سرمایه فرهنگی، عزت نفس دانش آموزان، میزان توجه والدین به تحصیل فرزندانشان، میزان سخت گیری والدین نسبت به دانش آموزان، انگیزه کسب مدرک دانشگاهی و تعداد اعضای خانواده، با افت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری نداشتند.
مطالعه تاب آوری جامعه روستایی در برابر زلزله (مطالعه موردی: مجتمع روستایی کوییک سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه وقوع مخاطرات طبیعی مانند زلزله به لحاظ گستره تأثیراتی که بر زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد و جوامع انسانی دارند، می توانند به مثابه یکی از عوامل مؤثر بر تحولات اجتماعی به شمار آیند. این پژوهش به مطالعه تاب آوری در جوامع روستایی در برابر زلزله (مجتمع روستایی کوییک) در زلزله آبان ماه 1396 سرپل ذهاب پرداخته و هدف آن تشریح تاب آوری و چگونگی عملکرد آن بر کاهش آسیب پذیری اجتماعی و بازسازی جامعه فاجعه دیده است. پژوهش حاضر تحقیقی کیفی و از نوع مطالعه میدانی است. در این پژوهش در مجموع 25 مصاحبه با نمونه گیری ناهمگون و با حداکثر تنوع تا حصول به اشباع مفهومی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد، تاب آوری ابعاد کالبدی- محیطی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی را شامل می شود. تاب آوری اجتماعی از سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین افراد تأثیر می پذیرد و آن باعث شکل گیری شرایط جهت بهبود تاب آوری کالبدی و نهادی در مجتمع روستایی زلزله زده کوییک شده است از این رو تلاش سیاستگذارانه برای افزایش سرمایه اجتماعی و نمادین افراد جامعه جهت تاب آوری در مقابل بحران های محیطی یک امر مهم و استراتژیک تلقی می شود که آن می تواند در شکل دهی و به وجود آوردن شرایط مطلوب آمادگی، پاسخگویی، بازیابی و بازسازی در برابر مصائب جمعی نقش بسزایی داشته باشد.
مردم نگاری انتقادی طرد اجتماعی و خشونت ورزی در میدان مدرسه (مورد مطالعه: دانش آموزان مدارس متوسطه دوم پسرانه شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه ایرانی با تغییرات شگرف اجتماعی اش، هویت و منابع هویت ساز افراد به ویژه جوانان، همیشه مطمح نظر سیاست گذارن فرهنگی و پژوهشگران بوده است. در این میان، تعارضات هنجاری به وجود آمده بین هنجارهای رسمی و غیررسمی از یک سو و هویت مدرن و دینی از سوی دیگر، ما را بر آن داشت که در پژوهش حاضر به مطالعه هویت مدرن و دینی دانشجویان به مثابه جوانان تأثیرگذار اجتماعی، پرداخته و به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که بین هویت دینی و مدرن دانشجویان چه ارتباطی حاکم است؟ جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه تهران با حجم نمونه 380 نفر است. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین هویت مدرن و دینی رابطه معکوس وجود دارد و تمایل پسران به هویت مدرن بیش از دختران است. همچنین یافته ها نشان داد که بین رشته های دانشکده فنی و رشته های دانشکده هنر در گرایش به ارزش های مدرن اختلاف معنی دار وجود دارد و دانشجویان فنی در مقایسه با دو گروه دیگر و دانشجویان علوم اجتماعی در مقایسه با دانشجویان هنر گرایش بیشتری به ارزش های مدرن دارند؛ با بررسی ارزش های دینی نیز آشکار شد که دانشجویان رشته های فنی بیشترین تأثیرپذیری را دارند و همین امر نشان دهنده کیفیت سیال و تعامل گرایانه میان دو دسته از ارزش های مذکور است که در دانشجویان درونی شده و می تواند برهم زننده پیش بینی ها از رفتار دانشجویان در وضعیت های آتی باشد و هم نویدبخش تعاملی سازنده میان دو دسته از منابع هویت ساز سنتی و مدرن باشد.
نگرش ها و رفتارهای دینی در جامعه ایثارگری (مقایسه شاخص های دین داری یک گروه خاص با عموم جامعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ا یکی از مهم ترین پرسشها در مورد تحولات دین داری در میان ایرانیان این است که آیا روند تحولات دین داری و ابعاد آن در میان گروه های مختلف اجتماعی مشابه است. در این میان، پرسش از تفاوت بین وضعیت دین داری عموم مردم با گروه های خاص همچون ایثارگران و خانواده های آنان، یکی از این پرسشهاست. از آنجا که از محورهای اصلی در پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های جامعه ایثارگری، نگرش ها و رفتارهای دینی بوده ، در این پژوهش نتایج موج نخست این پیمایش در چارچوب یک تحلیل ثانویه، با وضعیت نگرش ها و رفتارهای دینی عموم جامعه مقایسه شده است. براین اساس، نتایج به دست آمده در این پیمایش با یافته های پیمایش های ملی دین داری و همچنین آخرین پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان مقایسه شده تا با مقایسه بین شاخص های دین داری جامعه ایثارگری و عموم جامعه، در مورد روندهای مشابه یا متفاوت بین جامعه ایثارگری و کلِ جامعه بتوان استدلال منطقی بر اساس مبانی نظری موجود، ارائه کرد. نتایج این پژوهشِ تحلیل ثانویه نشان می دهد که نگرش ها و رفتارهای دینی در جامعه ایثارگری هرچند بیش از شاخص های مورد بررسی در میان عموم مردم بوده، اما تفاوت قابل ماحظه ای با کل جامعه نداشته است. لذا براین اساس، این مشابهت نسبی، هم در سطح باورها و نگرش ها و هم در سطح رفتارهای دینی وجود داشته است. بر مبنای نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی جهت اصلاح و بهینه سازی سیاست ها و برنامه های فرهنگی در جهت تعمیق باورها و رفتارهای دینی جامعه ایثارگری ارائه شده است.
مطالعه جامعه شناختی هویت مدرن و دینی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه ایرانی با تغییرات شگرف اجتماعی اش، هویت و منابع هویت ساز افراد به ویژه جوانان، همیشه مطمح نظر سیاست گذارن فرهنگی و پژوهشگران بوده است. در این میان، تعارضات هنجاری به وجود آمده بین هنجارهای رسمی و غیررسمی از یک سو و هویت مدرن و دینی از سوی دیگر، ما را بر آن داشت که در پژوهش حاضر به مطالعه هویت مدرن و دینی دانشجویان به مثابه جوانان تأثیرگذار اجتماعی، پرداخته و به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که بین هویت دینی و مدرن دانشجویان چه ارتباطی حاکم است؟ جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه تهران با حجم نمونه380 نفر است. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین هویت مدرن و دینی رابطه معکوس وجود دارد و تمایل پسران به هویت مدرن بیش از دختران است. همچنین یافته ها نشان داد که بین رشته های دانشکده فنی و رشته های دانشکده هنر در گرایش به ارزش های مدرن اختلاف معنی دار وجود دارد و دانشجویان فنی در مقایسه با دو گروه دیگر و دانشجویان علوم اجتماعی در مقایسه با دانشجویان هنر گرایش بیشتری به ارزش های مدرن دارند؛ با بررسی ارزش های دینی نیز آشکار شد که دانشجویان رشته های فنی بیشترین تأثیرپذیری را دارند و همین امر نشان دهنده کیفیت سیال و تعامل گرایانه میان دو دسته از ارزش های مذکور است که در دانشجویان درونی شده و می تواند برهم زننده پیش بینی ها از رفتار دانشجویان در وضعیت های آتی باشد و هم نویدبخش تعاملی سازنده میان دو دسته از منابع هویت ساز سنتی و مدرن باشد.