مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره یازدهم تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 42) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بررسی هم زمان گذار فرهنگی و مادی نشان می دهد چگونه روابط متغیر اشیا و زبان، نوع خاصی از سیاست را در تهران، در فاصله سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ پدیدار می کند. گفتمان لیبرال «پسااسلام گرا» ی اصلاحات درخصوص اشیای وارداتی ایجاد شد که به آن ها ارجاع می داد و با آن ها بسط می یافت. در مقابل، واژه «اسلام گرا» ی نسل دوم، حزب اللهی ها درمورد همان اشیای وارداتی نامتقارنی بازسازی شد که بخش های مهمی از قشر ضعیف به آن دسترسی نداشتند. بدین ترتیب دو گفتمان اصلاح طلب و حزب اللهی در کنار اشیائی که به هریک مربوط بود، دو شیوه زندگی متمایز ایجاد کردند که علاوه بر ایده های متفاوت هریک، با اشیای جهانی نامتقارن نیز از یکدیگر منفک می شدند. این فرایند روابط پیشین بین واژه ها و مرجع های مادی، آن ها را سست و امکان جایگزینی دال ها در سطح بی شمار مدلول را با سرعت زیادی فراهم کرد؛ به طوری که «فرهنگ شهادت» که در دهه 13۶۰ در ایران رایج بود، به سرعت رنگ باخت.
شناسایی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر مصرف انرژی خانگی (مروری سیستماتیک بر مطالعات حوزه انرژی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله انرژی و مصرف آن از مسائل مهم جهان از جمله ایران (به ویژه مصرف در بخش خانگی) است. این پژوهش به منظور شناخت عوامل مؤثر بر مصرف انرژی خانگی و تعیین چشم اندازهای پژوهشی آتی در این حوزه صورت گرفته است. در راستای شناخت مصرف و رفتار مصرفی در بخش خانگی، مطالعات متعددی انجام شده، ولی زوایای دید هر پژوهش، متکی به عناصر خاصی بوده است. رویکرد مرور سیستماتیک می تواند با بررسی و تحلیل یافته های تحقیقات، آنچه در پژوهش های مختلف گزارش شده است، در قالب جدید تحلیل و ارائه کند؛ در این تحقیق با استفاده از مرور سیستماتیک، از طریق خوانش 176 مقاله و غربالگری آن ها و درنهایت انتخاب 40 مقاله علمی، سعی شده عوامل مؤثر بر مصرف انرژی خانگی مطرح شود. یافته ها از طریق به کارگیری روش کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و مقوله بندی فرعی و اصلی آن ها حاصل شده است. برای اعتبار از راهبرد های اعتبارپذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری استفاده شده است. از میان داده های بررسی شده، سه سطح کلان (حاکمیت)، میانه (اجتماع) و خرد (خانواده) حاصل شده و روابط مستقیم و غیرمستقیم در هر سطح، در قالب مدل علی تدوین شده است. نتایج نشان می دهد در سطح حاکمیت (نظام آموزشی و رسانه، سیاست های انرژی و قانون گذاری، مدیریت اجرایی دولت و نهادهای مرتبط با انرژی، مدیریت تولید، توزیع و مصرف انرژی، توسعه فناوری، و استاندارد شهرسازی و معماری)، در سطح اجتماع (عوامل اجتماعی و فرهنگی، آگاهی عمومی و عوامل میان فردی) و در سطح خانوار (ویژگی های جمعیت شناختی خانوار، سبک زندگی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی) بر مصرف انرژی خانگی تأثیرگذار هستند. نتایج این پژوهش می تواند راهنما و هدایت کننده پژوهش های آتی در حوزه انرژی، برای گسترش تحقیقات بین رشته ای (با ورود عوامل جامعه شناختی) باشد.
زنان و برساخت روابط زناشویی در فضای مجازی مطالعه موردی «تالار گفت وگوی سایت اینترنتی نی نی سایت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نفوذ شبکه های اجتماعی به زندگی شخصی افراد در چند دهه اخیر، ابعاد و کیفیت روابط خانوادگی در معرض تحولات گسترده و بی سابقه ای قرار گرفته است. یکی از مهم ترین گروه های متأثر زنان هستند که شکل جدیدی از ارتباطات اجتماعی را ورای محدودیت های سنتی یا فرهنگی مرسوم تجربه می کنند. وب سایت «نی نی سایت» به طور مشخص محورها و مسائل مربوط به زنان را پوشش می دهد و کاربران پرشماری یافته است. مطالعه حاضر به بررسی یکی از تالارهای گفت وگوی این سایت با موضوع «همسران» می پردازد تا نحوه برساخت روابط زناشویی توسط کاربران زن را تحلیل و بررسی کند. پژوهش، مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی است و نمونه گیری زمانی، در بازه یک ماهه (تیر تا مرداد 1398) انجام شده است. چهار تم اصلی مستخرج شامل روابط عاطفی و جنسی، مالی، خانوادگی و بحرانی بودند. نتایج تحلیل نشان می دهد دغدغه های عاطفی و احساسی دارای بیشترین فراوانی گفت وگوها در میان کاربران است. زنان بیشترین نشانه های عاملیت و بازاندیشی را در زمینه روابط جنسی و مالی از خود بروز داده اند؛ حال آنکه در زمینه های مربوط به عرف های اجتماعی (مانند تعهد زناشویی)، سنت های خانوادگی (مانند خانواده محوری فرهنگ ایرانی) و چالش های قانونی (مانند حق طلاق و حضانت فرزند) بازتولید باورهای کلیشه ای جنسیتی و سازش پررنگ تر است.
گفتمان عدالت خواه و بازنمایی طبقات اجتماعی در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم های سینمایی متأثر از پراکسیس، گفتمان های سیاسی در بازنمایی واقعیت هستند. گفتمان مسلط، بر آن است تا الگوهای کنشی و حیات مطلوب خود را به نمایش بگذارد و سینما یکی از مجراهای آن است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش تحلیل روایت، بازنمایی طبقات مختلف را در ذیل گفتمان اصولگرایی عدالت خواه مطالعه کند. بدین منظور 67 فیلم که در بین سال های 1388-1384 در ایران نمایش داده شده اند، به عنوان حجم نمونه و به شیوه نمونه گیری هدفمند گزینش شده اند. نتایج نشان می دهد فیلم های سینمای ایران پنج طبقه بالای مدرن، طبقه بالای سنتی، طبقه متوسط مدرن، طبقه متوسط سنتی و طبقه پایین را بازنمایی می کنند. این طبقات، براساس «نمایش ثروت» به طور عمودی و «ارزش های اجتماعی» به طور افقی از هم مجزا می شوند. در سطح گفتمان فیلم، طبقات با ویژگی های سنتی، نزدیکی بیشتری با گفتمان اصولگرایی عدالت خواه دارند و در سطح داستانی، گفتمان، روایت آنان را تأیید کرده است. طبقه پایین به عنوان پایگاه اصلی گفتمان عدالت خواه، به مثابه افرادی خونگرم، خانواده دوست، زحمتکش و قربانی بازنمایی می شوند که همواره با مشکلات دست وپنجه نرم می کنند. این مشکلات به شکلی خیالی هستند که در انتهای روایت فیلم ها حل وفصل می شوند. درنهایت گفتمان حاکم، با فروکاست مسئله اساسی این طبقه شامل فقر به امور دیگری مانند ازدواج، از مسئولیت خود در قبال توزیع عادلانه ثروت شانه خالی کرده است.
شبکه های جهانی ارتباطی (توییتر) ظرفیتی برای تقویت سرمایه اجتماعی بین المللی (روایتگری ایران در برجام در مقطع خروج آمریکا برای تقویت سرمایه اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توییتر شبکه جهانی ارتباطی است که در عصر کنونی به ابزاری برای دیپلماسی و ارتقای سرمایه اجتماعی بین المللی کشورها بدل شده است. توییتر نقش مهمی در عرصه سیاست خارجی آمریکا به خصوص پس از برجام ایفا کرده است. از آنجا که برجام به عنوان مهم ترین دستاورد دیپلماسی ایران در معرض خطر است، در این میان به مدد رشد فناوری ارتباطات، کمک شایانی به دیپلماسی ایران شده است. سؤال اصلی این است که آیا نقش توییتر در قدرت دیپلماسی ایران در برجام، ظرفیتی برای تقویت سرمایه اجتماعی بین المللی در زمان خروج آمریکا از برجام است. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی روی توییت های 2018 رهبران سیاسی ایران و آمریکا (ترامپ، پمپئو و بولتن از آمریکا، و آقای خامنه ای، حسن روحانی و جواد ظریف از ایران) انجام گرفت. درمجموع بالغ بر 5700 توییت با استفاده از نرم افزار مکس کودا 18 بررسی شد. تحلیل محتوای توییت ها با اتکا به رویکرد روایتگری راهبردی و قدرت نرم نشان داد ایران در راستای ترمیم نگرش ها، اعتمادزایی و هویت سازی که عناصر جدی در تولید سرمایه اجتماعی بین المللی هستند، دیپلماسی فعالی را در جهت تأثیرگذاری بر اقدام آمریکا در خروج از برجام تعریف کرده است. تأکید بر شبکه ارتباطی جهانی و ترویج این مهم با اتکا به منابع تولید سرمایه اجتماعی، تصویر تازه ای از دیپلماسی را در سطح جامعه بین المللی ایجاد کرده است. این مهم بستری برای تقویت سرمایه اجتماعی بین المللی در راستای همکاری و کاهش تنازعات است.
تحلیل عوامل مؤثر بر نحوه مواجهه افراد با بیماری کرونا با تأکید بر دینداری و بی تفاوتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر نحوه مواجهه افراد با بیماری کرونا می پردازد. در این پژوهش با درنظرگرفتن دینداری و بی تفاوتی اجتماعی به عنوان مؤلفه های اجتماعی مؤثر بر مواجهه افراد با بیماری کرونا، روی ابعاد رفتاری، احساسی و نگرشی تمرکز شده است. از آنجا که افراد دیندار هنگام روبه روشدن با بحران های انسانی مواجهه عاقلانه تر و توأم با آرامش بیشتری دارند، چارچوب نظری مقاله، براساس نظریه انطباق مذهبی شکل گرفته است. همچنین مطابق رویکرد عقل گرایی دینی، گرایش های دین مدارانه نقش مؤثری بر شکل دهی به رفتار مسئولانه مردم در مواجهه با بیماری کرونا دارند. این مطالعه به روش پیمایشی و با ابزار جمع آوری داده پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد ساکن شهر تهران هستند و سیصد نفر به عنوان نمونه تحقیق، با روش خوشه ای، متناسب با حجم انتخاب شدند. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد شاخص «مواجهه با کرونا» و متغیرهای مستقل، رابطه معناداری در ابعاد مختلف دارد (427/0=R). یافته های این پژوهش نشان می دهد ارتباط غیرمستقیمی بین بی تفاوتی اجتماعی و مواجهه با کرونا وجود دارد (268/0-B=)؛ به این صورت که با افزایش بی تفاوتی اجتماعی در میان مردم، آن ها کمتر اصول بهداشتی را رعایت می کنند. همچنین دینداری افراد بر نحوه مواجهه آن ها با بیماری کرونا تأثیر مستقیم دارد (242/0B=)؛ به گونه ای که افراد دیندارتر بیش از بقیه سعی دارند در برخورد با این بیماری رفتار مسئولانه ای از خود نشان دهند.
ارائه مدل توسعه گردشگری پایدار اجتماعی قوم ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اقوام مختلف در کشور و عدم توسعه روستاها و مقاصد هدف گردشگری قومی کشور، توسعه گردشگری قومی می تواند به رشد و توسعه اقتصادی پایدار در این مناطق، بقا و ترویج فرهنگ بومی، میراث شفاهی، سنت ها، صنایع بومی، هنرهای سنتی و آداب ورسوم اقوام ایران منجر شود. بر این اساس، هدف پژوهش، ارائه مدلی برای توسعه گردشگری پایدار اجتماعی در قالب مطالعه ای موردی روی قوم ترکمن است. مبانی فلسفی پژوهش حاضر، ریشه در تفسیرگرایی و راهبرد پژوهش مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. درمجموع از 81 نفر مشارکت کننده، مصاحبه هایی با استفاده از سه نوع پروتکل مختلف برای سه گروه شامل افراد بومی، گردشگران و مدیران صورت گرفت. نمونه گیری، به صورت نظری و تا حد اشباع نظری اجرا شد و به صورت ترکیبی با نمونه گیری گلوله برفی بود. در کل از 2284 گزاره معنادار این مصاحبه ها، 3255 کد و با حذف موارد تکراری، 635 خرده مقوله و 92 مقوله محوری یا مقوله هسته ای استخراج شد. به این صورت که از 96 خرده مقوله در بعد شرایط علی 11 مقوله محوری، از 29 خرده مقوله شناسایی شده برای بعد شرایط زمینه ای 8 مقوله محوری، 17 عامل مداخله گر از 116 خرده مقوله، از 279 خرده مقوله 32 مقوله محوری برای راهبردها، از 67 خرده مقوله مربوط به نتایج توسعه گردشگری اجتماعی پایدار قومی 11 مقوله محوری، و درنهایت از 48 خرده مقوله 9 مقوله محوری برای پدیده توسعه گردشگری اجتماعی پایدار قومی به دست آمد. براساس مدل نظری پژوهش، عوامل متعددی بر توسعه گردشگری پایدار اجتماعی قومی تأثیرگذار است و برای مواجهه با آن ها اقدامات خاصی باید انجام داد. چنانچه اجرای این اقدامات/راهبردها در بسترهای مناسب رخ دهد، پیامدهای مطلوبی برای منطقه ترکمن نشین به ارمغان خواهد آورد.
مطالعه جامعه شناختی فرسودگی تحصیلی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره دانشجویی به دلیل شرایط خاص از جمله دوری از خانواده، حجم زیاد دروس، رقابت های فشرده و... زمینه ساز مشکلات فردی و اجتماعی زیادی برای دانشجویان است. یکی از عوامل مهم کاهش انگیزش و افت عملکرد تحصیلی دانشجویان که زمینه ساز پیامدهای منفی مانند کاهش رشد و پیشرفت دانشجویان، افسردگی و آسیب به سلامت روانی است، مسئله فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان است. فرسودگی تحصیلی می تواند در ایجاد احساس خستگی نسبت به انجام تکالیف درسی و نگرش بدبینانه به تحصیل مؤثر باشد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه تبریز به انجام رسیده است. روش پژوهش پیمایش است و جامعه آماری آن شامل تمام دانشجویان دانشگاه تبریز است که طبق آمار ارائه شده 20,997 نفر است. حجم نمونه برابر با 275 و شیوه نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم است. پشتوانه نظری تحقیق و متغیرهای مستخرج از آن ها بیانگر این است که استفاده از رسانه بر فرسودگی تحصیلی تأثیر مستقیم و متغیرهای عدالت آموزشی و کیفیت زندگی دانشگاهی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان تأثیر معکوس دارد. نتیجه بررسی تفاوت میانگین میزان فرسودگی تحصیلی دانشجویان برحسب متغیر جنسیت و وضعیت اشتغال پاسخگو نشان دهنده آن است که میزان فرسودگی تحصیلی در بین زنان و مردان و دانشجویان با وضعیت اشتغال مختلف، متفاوت و معنادار است. نتایج بررسی تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد درمجموع متغیرهای عدالت آموزشی، کیفیت زندگی دانشگاهی و میزان استفاده از رسانه، 47 درصد از تغییرات مربوط به فرسودگی تحصیلی را تبیین می کنند. براساس نتایج می توان گفت فرسودگی تحصیلی از جمله متغیرهایی است که عوامل مختلفی در ایجاد آن می توانند مؤثر باشند و درمجموع ترکیب متغیرهای مطرح در محیط دانشگاه و عوامل اجتماعی در شیوع فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان دارای تأثیر مستقیم است. زمانی که کیفیت محیط دانشگاه و روابط آموزشی موجود در آن بهبود یابد، زمینه رشد و پیشرفت هرچه بهتر دانشجویان فراهم خواهد شد.
ایستارهای گفتمان های روشنفکری دینی ایران معاصر در سلامت اجتماعی افراد جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی در چند سال اخیر مورد توجه واقع شده است. هرچند عوامل مختلفی در سلامت اجتماعی مؤثرند، نقش دین در سلامت اجتماعی افراد به خصوص در جامعه ایرانی غیرقابل چشم پوشی است و فکر دینی و دینداری همچنان جایگاه مهمی در سپهر اندیشه ایرانیان دارد. بدین ترتیب از یک طرف دین و دینداری جامعه ایران در وضعیتی است که به خاطر نفوذ و گستره آن نمی توان در حوزه سلامت اجتماعی به آن بی تفاوت بود و از سویی دیگر، مشکلات دینداری در جامعه ایران نشان از این دارد که روشنفکری دینی در جامعه ایران مقوله کم اهمیتی نیست. از این رو به ایستارهای گفتمان های روشنفکری دینی در سلامت اجتماعی پرداختیم. این تحقیق از نوع کیفی و روش آن، تحلیل گفتمان با رویکرد لاکلا، موفه و فرکلاف با تکنیک های تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا است. براساس اهداف تحقیق، مؤلفه های سلامت اجتماعی (انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، همبستگی اجتماعی و شکوفایی اجتماعی) در گفتمان های روشنفکری دینی در ایران معاصر شامل گفتمان لیبرالی اندیشه دینی به نمایندگی بازرگان، گفتمان نوسنت گرا به نمایندگی سید حسین نصر و گفتمان رادیکال-انتقادی به نمایندگی علی شریعتی حول مفهوم سلامت اجتماعی را با لحاظ کردن عنصر دین کنکاش کرده ایم. مطابق اصول تحلیل گفتمان، ابتدا مفصل بندی گفتمان و عناصر در مفصل بندی و حوزه گفتمانگی و دال های مرکزی گفتمان ها در سلامت اجتماعی با مؤلفه های مد نظر کییز و شاپیرو در آثار و سخنرانی ها و مصاحبه های نمایندگان گفتمان های روشنفکری دینی در ایران را بازنمایی کردیم. در میان روشنفکران دینی به رغم تنوع تعابیر، به خصوص در ابعاد مختلف و آنچه در این تحقیق به عنوان دال های مرکزی اختیار شده اند، می توان خطوط مشترکی یافت. ایمان، تعالی جویی معنوی، خاصیت معنابخش و جان پرور دین، هواداری سازوکارهای دموکراتیک و وفادار به آزادی، عقل گرایی در موازات معناگرایی دینی، اقتضائات تاریخی دین، بازنگری انتظارات و توقعات از دین، قائل به قرائت پذیری دین و کثرت گرایی و در عین اعتقاد به شریعت و مناسک، تلاش می کنند تلقی اخلاقانه-عارفانه ای از دین ارائه دهند که متضمن بسیاری از مفاهیم اساسی سلامت اجتماعی است.
بررسی ارتباط تعاملات نهادی و شاخص های سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: خیریه ها و کمیته امداد امام خمینی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه تعاملات نهادی و شاخص های سرمایه اجتماعی و «مطالعه موردی؛ نهادهای خیریه و کمیته امداد 1399» می پردازد. این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون -که به دنبال خروجی مضمون های پایه، سازمان دهنده و فراگیر مرتبط با مسئله تحقیق است- و با هدف دستیابی به رابطه تعاملی بین کمیته امداد و خیریه ها با شاخص های سرمایه اجتماعی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق برای مصاحبه های نیمه ساختاریافته شامل مدیران، برنامه ریزان، کارشناسان و استادهای دانشگاه در کمیته و مؤسسات خیریه بود که درنهایت 23 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) استفاده شد و درنهایت سه مضمون اصلی اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی استخراج شدند. با شناخت ادراک و نگرش مشارکت کنندگان مشخص شد ارتباط و تعامل مناسب بین کمیته امداد و نهادهای خیریه می تواند سبب افزایش سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت و انسجام) شود. کمیته امداد و نهادهای خیریه به عنوان شبکه های اجتماعی، بستری برای مشارکت هستند که ماحصل آن ها انسجام و یکپارچگی، و اعتماد اجتماعی است. هرچقدر پیوند افراد با دیگران در جامعه بیشتر شود، مشارکت و اعتماد بیشتری در درون شبکه های اجتماعی صورت می گیرد و درنتیجه میزان همبستگی و یکپارچگی بیشتر خواهد شد؛ ضمن آنکه کیفیت خدمت رسانی به نیازمندان نیز افزایش می یابد.