مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره سوم تابستان 1393 شماره 2 (پیاپی 10) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به محله نمایانگر احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محلة مسکونی است که تعهد ساکنان به محل سکونت و تمایلشان به حفظ رابطه با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی را موجب می شود. این پژوهش نقش شبکه فردی و همچنین شیوه های ارتباطی نوین بر دلبستگی را بررسی می کند. در بررسی شبکه های فردی، به پیوندهای محلی و فرامحلی توجه شده است. جامعه آماری این پژوهش پیمایشی را 391 نفر از ساکنان بالای 15 سال ساکن شهر تهران تشکیل می دهند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. مناطق 3، 11 و 18؛ و چهار محله از هر منطقه شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. بر اساس یافته ها، دلبستگی افراد به محله در سطح متوسط است. روابط افراد بیشتر فرامحلی است، شبکه روابط محلی فرد بر دلبستگی به محله تأثیر می گذارد اما روابط فرامحلی مؤثر نیست. بررسی نتایج پژوهش در زمینه نقش وسایل ارتباطی نوین نشان می دهد که دربین وسایل ارتباطی نوین، فقط تماس از تلفن همراه افراد با دلبستگی به محله ارتباط معناداری دارد. بین متغیرهای زمینه ای و محله ای نیز سن، درآمد ماهیانه خانوار و مدت اقامت فرد در محله با دلبستگی به محله ارتباط مثبت و معناداری دارند.
اعتماد اجتماعی، زنان و سیاست های مقابله با تغییرات آب وهوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، اعتماد به موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی تبدیل شده و نقش اساسی در سیاست های مقابله با مشکلات اجتماعی به وی ژه در زمینه خطرهای محیط زیستی دارد. مقابله با خطرهای محیط زیستی مانند تغییر آب وهوا، نیازمند آگاهی است؛ آگاهی و آمادگی برای مقابله با مخاطرات برای همه گروه های اجتماعی لازم و ضروری است از جمله زنان که قشر آسیب پذیری در مقابل مخاطرات محیط زیستی هستند. این آگاهی معمولاً از سوی نهادهای اصلی و مرتبط همچون دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان به دست می آید. بنابراین، پذیرش این آگاهی و اعتماد به آنها، مستلزم اعتماد مردم به نهادهای مرتبط با آن است. در این بررسی، میزان اعتماد دانشجویان نسبت به منابع اطلاعات (دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان) و تفاوت آن برمبنای جنسیت و دانشکده بررسی شده است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و با نمونه گیری طبقه ای، 411 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد دانشجویان به منابع اطلاعات کمی بیشتر از متوسط بود و گروه های حامی محیط زیست، معتمدترین منبع اطلاعات تغییر آب وهوا بودند. همچنین تفاوت محسوس فقط در اعتماد براساس جنسیت به دانشمندان مربوط است. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد که میزان اعتماد دانشجویان پسر به منابع اطلاعات بیش از دانشجویان دختر بود. منابع اعتماد برمبنای دانشکده نیز متفاوت بود. به عبارت دیگر، دانشکده هایی که برنامه درسی شان ارتباط نزدیک تری با موضوع های محیط زیستی داشته است اعتماد بیشتری به دانشمندان و سازمان های خصوصی داشتند. در پایان، براساس تفاوت های جنسیتی در اعتماد به منابع اطلاعات و دانشکده، پیشنهادهایی ارائه شد.
سنجش میزان تأثیر سازه های جامعه شناختی بر رفتارهای سلامت محور بین شهروندان شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش زندگی سلامت محور پدیدهای چندعلتی، چندبعدی و چنددلالتی است که به الگوهای رفتار جمعی مربوط می شود؛ مسائلی که تهدیدکننده سلامت افراد است و بدین ترتیب قصد دارد سلامت افراد را تضمین کند. از دیدگاه کاکرهام، روش زندگی سلامت محور با مفهوم انتخاب تحقق می یابد، اما انتخابی که در درون ساختار اجتماعی رخ می دهد؛ هر ساختار اجتماعی نیز محدودیت هایی را بر آن اعمال می کند. این پژوهش نیز با هدف شناسایی برخی عوامل مؤثر بر رفتار سلامت، با روش پیمایشی نگاشته شده است. براساس بررسی یک نمونه 486 نفری از شهروندان بالای 20 سال ساکن شهر ارومیه با روش نمونه گیری طبقه ای، همبستگی بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با متغیر رفتار سلامت معنادار بوده است. همچنین براساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی، نزدیک به 16 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتار سلامت با متغیرهای مستقل موجود تبیین شده است که در این میان متغیر سرمایه فرهنگی با بتای 291/0 بیشتر از سایر متغیرهای مستقل بر رفتار سلامت شهروندان تأثیر گذاشته است.
مطالعه تغییرات زمانی ارزش فرزند در ایران (مطالعه زنان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرزند و فرزندآوری از مهم ترین ارزش های خانواده در ایران است. نسل های مختلف زنان در ایران، براساس تجارب و حوادث تاریخی و تجربه زندگی مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند دارند. با تکیه بر دو دسته از نظریه های غربی شامل تغییرات فرهنگی، گذار جمعیتی دوم، تضاد نسلی و ساختاری و نظریه های جوامع پیرامون مانند نظریه جهان محلی شدن، الگوی پژوهش ساخته شد.
روش پژوهش، پیمایشی است. جمعیت آماری، پنج نسل از زنان شهر زنجان با توجه به شرایط تاریخی انتخاب شده اند: متولدین قبل از سال 42، متولدین سال های 57-1342، متولدین سال های 67-1358، متولدین سال های 70-1367 و متولدین سال های 74-1370. از هر نسل 100 نفر و درمجموع 500 نفر حجم نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است.
براساس یافته های پژوهش، تفاوت میانگین ارزش بین نسل های بررسی شده به لحاظ آماری معنادار است؛ پایین ترین سطح ارزش فرزند متعلق به نسل زنان متولد سال های 74-1371 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان متولد سال های قبل از 42 است. فردگرایی با ارزش فرزند ارتباط منفی و دینداری با ارزش فرزند ارتباط مثبت دارد. تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدین 67-1358 شدیدتر از سایر نسل ها است.
تحلیل جامعه شناختی نظم اجتماعی با توجه به انواع هنجارگرایی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارهای اجتماعی، مقررات و انتظاراتی هستند که با آن جامعه رفتار اعضای خود را هدایت می کند و بر اساس فرآیند کنترل اجتماعی، مشروعیت سیاسی و رویه های اعمال عدالت در زمینه حاکمیت، نظم اجتماعی در جامعه تضمین می شود. در این پژوهش تأثیر متغیرهای مستقل مرتبط با سه زمینه کنترل اجتماعی، عدالت رویه ای و سرمایه اجتماعی بر متغیر وابسته یعنی هنجارگرایی و ابعاد چهارگانه آن (متعهدانه، مصلحت گرایانه، اجبارگرایانه و عادت گرایانه) در شهر تهران بررسی شده است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار استفاده شده پرسشنامه است. جمعیت آماری پژوهش، افراد بالای 18 سال ساکن شهر تهران بود که براساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری احتمالی خوشه ای چند مرحله ای، درنهایت 400 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان داد میانگین رتبه ای هنجارگرایی 81/2 از 5 بوده است. متغیرهای مستقل سن، پایگاه اقتصادی اجتماعی، کنترل رسمی، کنترل غیررسمی، خودکنترلی، قطعیت مجازات، عدالت رویه ای، مشروعیت سیاسی، تعهد دینی، سرمایه اجتماعی و فردگرایی ارتباط معنادار با متغیر هنجارگرایی دارند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون نیز متغیرهای مستقل تعهد دینی، خودکنترلی، فردگرایی، مشروعیت سیاسی، عدالت رویه ای و قطعیت مجازات به اندازه 429/0 از کل واریانس متغیر وابسته هنجارگرایی را در شهر تهران نشان می دهد.
گونه شناسی اکتشافی برداشت از مفهوم زنانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنانگی مفهومی است که هر دو بعد جنسی و جنسیتی را شامل می شود و متأثر از فرهنگ قرار دارد. عضویت در گروه قومی نیز به مثابه یک عامل فرهنگی بر شکل گیری زنانگی مؤثر است. در این پژوهش با استفاده از روش های کیفی مصاحبه، داستان زندگی، تحلیل محتوا و شناسایی طبقه های متعارف، شاخص های زنانگی و گونه شناسی آن بین زنان متأهل 22-19 ساله در سه گروه قومی مشخص شد؛ در این پژوهش اقوام آذری و کُردی و مازندرانی و موضوع ها و طبقه های فکری متعارف شناسایی شده است. براساس نتایج شاخص های زنانگی مشترک در هر سه گروه قومی تقریباً مشابه و شامل پنج مورد نقش های مراقبتی، شخصیت احساس محور، رقابت درون جنسی، نقش های خانگی و زیبایی ظاهری است. سنخ های چهارگانه زنانگی شناخته شده در سه گروه قومی عبارتند از: منفعل، سنتی، مستقل و فعال؛ این سنخ شناسی برمبنای نگرش نسبت به شاخص های پنج گانه صورت گرفته است. سنخ منفعل در گروه قومی کُرد و آذری، سنخ سنتی و مستقل در هر سه گروه قومی کرد و آذری و مازندرانی و سنخ فعال فقط در گروه قومی مازندرانی دیده شده است. در حالی که به نظر می رسد برداشت از زنانگی در گروه قومی مازندرانی دستخوش بازتعریف از نگرش سنتی شده است، تمایز اساسی در برداشت گروه های قومی آذری و کرد مشاهده نشد. طبقه های متعارف فکری شناسایی شده در این پژوهش شامل تفکر «ذات گرایانه» و «تمایل های مادرانه» است.
بررسی دیوارنوشته های شهر تهران از دیدگاه جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوارنویسی پدیده ای اجتماعی با پیشینه ای بس طولانی است. اما دیوارنوشته ها در دوران تمدن مدرن، در نقش یک رسانه مطرح بوده اند. در این مقاله کوشیدیم که دیوارنوشته ها را از دیدگاه زبان شناختی بررسی کنیم. در این پژوهش ویژگی های کامل 2929 دیوارنوشته از محله های گوناگون شمال، جنوب، شرق، غرب، و مرکز تهران ثبت و سپس استخراج و بررسی شده اند. پس از بررسی دیوارنوشته ها مشخص شد: نوشته های زبانی 76/92 درصد و نوشته های تصویری 23/7 درصد کل دیوارنوشته های شهر تهران را دربرمی گیرد. از کل دیوارنوشته های زبانی شهر تهران،72/9 درصد برآمده از گفتمان رسمی و 27/90 درصد برآمده از گفتمان غیررسمی است. پس از بررسی موضوع نوشته های رسمی و غیررسمی، نوشته های رسمی بیشتر محتواهای تربیتی، سیاسی و مذهبی داشتند. درحالی که در نوشته های غیررسمی، اسامی افراد با 08/25 درصد بیشترین موضوع را داشتند. در خصوص اسامی به کار رفته، اسامی مذکر بسیار بیشتر از اسامی مؤنث بودند. در مقایسه نظام نوشتاری (خط)، خط فارسی با 16/79 درصد و خط انگلیسی با 83/20 درصد کل دیوارنوشته های زبانی شهر تهران را شامل می شوند. موضوع دیوارنوشته های انگلیسی بیشتر به خودابرازی (اسامی، علایق و نفرت ها) گرایش دارند. موضوع های اجتماعی مانند تبلیغات اقتصادی، اطلاع رسانی، تربیتی و مذهبی سهم اندکی در نوشته های به خط انگلیسی دارند. درواقع دیوارنویس ها، خط انگلیسی را در نقش رمزگان ابراز خود استفاده می کنند. در مقابل، خط فارسی برای پیام رسانی اجتماعی به کار رفته است.