مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره هشتم زمستان 1398 شماره 4 (پیاپی 32) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، اعتکاف از جمله مناسک عمومی و رسمی است که عرصه ای برای بررسی رویکرد متأخر به دین در ایران به شمار می آید. در این مطالعه، با رویکرد دورکیمی- وبری و با بهره گرفتن از دیدگاه های مارسل گوشه، به تحلیل گرایش به اعتکاف پرداخته شده است. دو سنخ اصلی اعتکاف از نظر کارکردی از یکدیگر متمایز شده اند. سنخ نخست اعتکاف را بستری برای بازگشت دینی به «خود» می داند. در این وجه، اعتکاف نقشی خودسازانه و معنویت گرایانه دارد. در سنخ دوم، اعتکاف کارکردی رسانه ای و هم زمان هویت بخش برای معتکفان دارد. با بررسی اعتکاف در بستر تحقق آن در جامعه ایران پساانقلابی می توان ادعا کرد فرایند تفکیک گذاری حوزه های اجتماعی از یکدیگر، که طی سال های پس از انقلاب رخ داده است، نزد دینداران با شکاف میان ارزش های اجتماعی و ارزش های حوزه دین (به مثابه یک حوزه مجزای اجتماعی) همراه بوده است. از سوی دیگر، یکپارچگی هویتی حاصل از انقلاب و دوران جنگ هشت ساله نیز طی این دوران از میان رفته است. می توان گفت اعتکاف تلاشی است برای شکل دادن به هویتی جدید؛ خواه در قالب مطالباتی فردگرایانه یا مطالباتی اجتماعی.
برساخت سوژه دینی در گفتمان های سینمای دینی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد انقلاب اسلامی به مثابه رخدادی سیاسی، موجی از تلاش ها برای دینی سازی و اسلامی کردن زمینه های اجتماعی، فرهنگی و هنری به شمار می آید. یکی از حوزه هایی که در ساخت فرهنگی به طور کل و سراسری متحول شد و ساخت نهادی آن استحاله یافت، نهاد سینماست. در این پژوهش، در چارچوب الگوی برساختی و از منظری گفتمانی، ضمن انتخاب هدفمند 44 فیلم سینمای دینی پس از انقلاب به روش تحلیل گفتمان انواع سوژه دینی و مکانیسم های برساخت این سوژه واکاوی و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد مکانیسم های برساخت سوژه دینی شامل مکانیسم استعلا، مکش، پالایش و طرد است. در گفتمان سینمای دینی شاهد تکثر سوژگانی نیستیم و سوژه ها فضای محدودی برای عاملیت دارند. در این میان، نیروهای ساختاری پیوسته به عاملیت سوژه ها حمله می کنند. در سینمای دینی، از این حیث شاهد تخاصمی اساسی نیستیم، بلکه نوعی قبض و بسط گفتمانی حادث می شود؛ به این معنا که بنا به اقتضاهای سیاست گذاری و تحولات زمینه ای، برخی تفاسیر دین و برساخت مدل های دینداری مرجح شده و سوژه هایی، که طیف و تنوع آن ها بسیار محدود است، عرصه سخنگویی یافته اند، اما سوژه های برون از چارچوب ایدئولوژیک مسلط قادر به هژمونیک شدن نیستند.
تحلیل روند دگرگونی فرهنگ سیاسی نسل های اجتماعی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی روند دگرگونی فرهنگ سیاسی نسل های اجتماعی شهر سنندج است. مدل نظری و مفهومی پژوهش حاضر، بر مبنای کارهای آلموند و وربا، پای، اینگلهارت، الازار و روزنبام و تسلر و گائو ارائه شده است. همچنین این مطالعه به روش کمی صورت گرفته و داده ها با تکنیک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. جامعه آماری شامل افراد 15-74 ساله ساکن محله های مختلف شهر اعم از زن و مرد است که 485 نفر آنان به روش های نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد فرهنگ سیاسی نسل های اجتماعی شهر سنندج در حال دگرگونی از فرهنگ سیاسی محدود به دیگر فرهنگ های سیاسی از جمله دموکراتیک است. این روند با فرض رفع بسیاری از موانع ساختاری فراروی نسل های جوان تر و افزایش مشارکت های فعال آنان در زمینه های اجتماعی-اقتصادی و سیاسی تسریع می شود. همچنین نسل های بزرگ سال بیشتر بازنمای فرهنگ سیاسی محدود هستند، اما جوانان در کنار بازنمایی فرهنگ سیاسی دموکراتیک، بیش از نسل های میانی فرهنگ های بی اعتنا و عملگرا را بروز داده اند که مطابق با خواسته های تئوریک نیست. متغیرهای این مطالعه، دگرگونی و تفاوت فرهنگ سیاسی نسل ها را تا حد زیادی توضیح داده است. نتایج نیز پشتوانه نظری و تجربی دارد.
ارائه نظریه زمینه ای از رویارویی نخبگان جوان با بوروکراسی بنیاد ملی نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخبگان علمی یکی از ارکان توسعه کشور محسوب می شوند؛ از این رو ماندگاری یا جذب آنان از اولویت های اساسی کشور است. با این حال، آمارها نشان دهنده وضعیت به شدت نامطلوب کشور از نظر فرار نخبگان است. به فراخور اهمیت موضوع، در سال های گذشته سازمان بنیاد ملی نخبگان بر ای رسیدگی و بهبود وضعیت نخبگان تأسیس شده است. شناخت چگونگی بازنمایی این بنیاد و بوروکراسی حاکم بر آن در ذهن نخبگان می تواند به فهم جهان ذهنی نخبگان، شناخت محتوا و کیفیت اثرگذاری این بنیاد منجر شود؛ از این رو در این مطالعه تجربه نخبگان از رویارویی با بوروکراسی بنیاد کاوش شده است؛ بدین منظور، با استفاده از روش شناسی کیفی و برای ارائه نظریه زمینه ای، با یازده نفر از استعدادهای درخشان مصاحبه های عمیق انجام شد که به صورتی هدفمند و نظری انتخاب شدند. سپس کدگذاری داده های حاصل به شیوه باز، محوری و گزینشی انجام شد. درمجموع یافته های پژوهش شامل 15 مقوله اصلی، 36 مقوله فرعی و 317 مفهوم است. درنهایت نیز مقوله هسته نهایی استخراج شد. نتایج نشان می دهد تنش های مداوم و گوناگون نخبگان در مواجهه با ساختار بوروکراتیک بوده که آن ها را از خود بیگانه کرده است. در پایان نتایج در قالب مدل پارادایمی و طرح واره نظری ارائه و مطرح شد.
آزمون فیصله بخش، جامعه شناسی دین و رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو پارادایم حاکم بر جامعه شناسی دین از اواخر قرن بیستم آتش مناقشه ای داغ را برافروختند که محور آن ها، چگونگی ارتباط پلورالیسم مذهبی و مشارکت دینی بود. از یک سو، پارادایم سکولاریزاسیون استدلال کرد که قدرت و اقتدار یک دین در جامعه، در انحصاری بودن آن است و پلورالیسم مذهبی موجب فرسایش ایمان مذهبی افراد می شود و تأثیراتی سکولارکننده دارد. از سوی دیگر، پارادایم اقتصاد/ بازار دین استدلال کرد که تنوع و رقابت آزاد میان مذاهب مختلف در یک جامعه، نه تنها به سکولاریزاسیون منجر نمی شود، بلکه به افزایش مشارکت و بسیج مذهبی می انجامد. این استدلال ها برای آزمون تجربی در تحقیقات اجتماعی به دو فرضیه متضاد و مانعه الجمع منجر شد: 1. پلورالیسم مذهبی ارتباط منفی با مشارکت دینی دارد (پارادایم سکولاریزاسیون)، 2. پلورالیسم مذهبی ارتباط مثبتی با مشارکت دینی دارد (پارادایم اقتصاد/ بازار دین). با وجود این، مجموعه عظیمی از پژوهش های جامعه شناختی نتایج متعارضی به دنبال دارد. برخی یافته های تجربی از فرضیه پارادایم سکولاریزاسیون حمایت کرده و دلالت بر رد فرضیه پارادایم اقتصاد/ بازار دین داشته است. برخی دیگر، از فرضیه پارادایم اقتصاد/ بازار دین حمایت کرده اند و دلالت بر رد فرضیه پارادایم سکولاریزاسیون داشته اند. براین اساس مسئله ای کلی برای مقاله حاضر شکل گرفت، مبنی بر اینکه چرا الگوی رایج در علوم اجتماعی به طور عام و جامعه شناسی به طور خاص آن است که پژوهش های تجربی متعدد در یک موضوع واحد، نتایج متعارضی به دنبال دارند. برای پاسخ به پرسش مزبور و حل این مسئله، از استدلال های مندرج در دیدگاه رئالیسم انتقادی استفاده شد.
آینده پژوهی تغییرات اجتماعی خانواده (ارائه یک مدل نظری ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات آینده خانواده نیازمند مدل نظری جامعی است که بتواند پویایی و ایستایی تغییرات را دربرگیرد. این مقاله در راستای تدوین چنین مدلی ارائه شده است. روش مطالعه تحلیل نظری است که در آن با استفاده از سه رویکرد نظری فردگرایی، سرمایه اجتماعی و تکوین شکل مدلی ترکیبی ارائه شده است. براساس این مدل، تغییرات آینده خانواده نتیجه راهبردهای نسل حاضر برای سازگاری با شرایط ساختاری است. این نسل با بازاندیشی شرایط ساختاری جامعه که در سیاست زندگی و مشی تربیتی آنان تبلور می یابد، در شکل دادن به ساختارهای متفاوت در دوره بعد نقش دارد. نسل دوم متأثر از راهبردهای والدین خود عادت واره ای متفاوت دارد و انتخاب هایی در زندگی خانوادگی خود خواهد داشت که ممکن است تکمیل کننده یا بازتولیدکننده ساختارهای پیشین باشد. مدل پیشنهادی با انجام پژوهشی کیفی با 33 مشارکت کننده از میان عموم مردم و 12 مشارکت کننده از میان صاحب نظران حوزه خانواده ارزیابی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد با استفاده از این مدل، در صورت وجود پیش بینی ها درباره وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور و تعیین سهم هریک از طبقات اجتماعی از کل جمعیت کشور، امکان پیش بینی تغییرات خانواده با طرح سناریوهای مختلف وجود دارد.
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر تقاضای اجتماعی برای تحصیل در مقطع دکتری (مورد مطالعه: دانشجویان دکتری دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر تقاضای اجتماعی برای تحصیل در مقطع دکتری است. به منظور دستیابی به این هدف، از روش کمی-پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان مقطع دکتری تخصصی دانشگاه های تهران هستند که در سال تحصیلی 1394-1395 معادل 20.956 نفر بودند. بدین ترتیب 364 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده از دانشگاه های مختلف انتخاب شدند. یافته های مقاله نشان می دهد با اجرای آزمون رگرسیون و ضریب هم بستگی پیرسون از میان پنج فرضیه مطرح شده، چهار فرضیه تأیید شد. این فرضیه ها نشان می دهد میان متغیرهای نظام ارزشی، تغییرات اجتماعی، فشار اجتماعی و انگیزه بهبود وضعیت شغلی با تقاضا برای تحصیل در مقطع دکتری رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. همچنین با مقایسه مجذور تأثیرات خالص مشاهده شد متغیر نظام ارزشی با مجذور اثر خالص (226/0) بیشترین سهم را در تبیین تقاضای اجتماعی برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری دارد. پس از آن از نظر داشتن بیشترین سهم در تبیین متغیر وابسته، به ترتیب متغیرهای تغییرات اجتماعی (127/0)، انگیزه بهبود وضعیت شغلی (052/0)، فشار اجتماعی (038/0) و درنهایت سیاست های انبساطی آموزش عالی (015/0)، قرار دارند. مجموع مجذور اثر خالص متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته مدل 458/0 است؛ یعنی حدود 46 درصد تغییرات تقاضای اجتماعی برای تحصیل در دوره دکتری به کمک مجموع متغیرهای مستقل پژوهش تبیین می شود.
مطالعه خرافه گرایی در میان دانشجویان با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا به روش شناسی کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی به فهم عمیق تجربه زیسته خرافه گرایی در میان دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز بپردازد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش دانشجویان دختر مقطع ارشد دانشگاه تبریز است که حداقل دو بار در یک سال اخیر ۱۳۹۴-۱۳۹۵ به فال بین مراجعه کرده اند. مصاحبه ها به روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شده است و تا جایی که از نظر پژوهشگر به اشباع نظری برسد، ادامه یافته است. اعتبار پژوهش با درنظرگرفتن مکان و زمان پژوهش و حداقل دخالت ارزشی از سوی مصاحبه گر صورت گرفته است. بعد از گردآوری داده ها و مطالعه متن مصاحبه ها، داده ها بعد از بازبینی های مکرر کدگذاری و مقوله بندی شدند. نتایج یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که پدیده خرافه گرایی به پیامدهای ذهنی منفی از جمله تقدیرگرایی، وابستگی فکری و تأثیرگذاری منفی بر ذهن آزمون شوندگان منجر می شود. همچنین از جمله متغیرهای تأثیرگذار بر خرافه گرایی در پژوهش حاضر می توان به احساس ناتوانی، پیشینه خانوادگی (تجربه آموخته شده)، نظام مردسالاری حاکم بر فضای جامعه و بی هنجاری اشاره کرد. در پایان پژوهش برآیند متغیرهای تأثیرگذار در گرایش به خرافه گرایی ماتریس شرطی «تخدیر ذهنیت» حاصل شده است.
تصریح روش شناسی ساختارگرایی تکوینی پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران علوم اجتماعی هنگام بهره گیری از روش شناسی ساختارگرایی تکوینی بوردیو با ابهاماتی از قبیل چگونگی شروع پژوهش، چگونگی تحلیل عادت واره، چگونگی بررسی منطق، هدف و موضع گیری عاملان اجتماعی و چگونگی رابطه منطق تبیین و روش شناسی ساختارگرایی تکوینی مواجه می شوند. در پژوهش حاضر، با تصریح این ابهامات زمینه های ÷پوهش های بوردیویی برای پژوهشگران تا حدودی هموار شده است. اینکه پژوهشگران پژوهشات مبتنی بر روش شناسی ساختارگرایی تکوینی خود را از چه سطحی شروع کنند و چگونه به تحلیل عادت واره، منطق، هدف و موضع گیری عاملان اجتماعی می پردازند، مهم ترین سؤالاتی است که پژوهش حاضر سعی دارد به آن ها پاسخ دهد. برای این منظور به آثار نظری و تجربی پی یر بوردیو و سایر اندیشمندان رجوع شد و با استناد به آن ها این ابهامات از بین رفت. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که در زمینه نقطه شروع پژوهش ابتدا باید میدان مورد نظر از نظر مؤلفه های میدان تحلیل شود. سپس تبیین چگونگی وضعیت میدان در ارتباط با میدان قدرت تبیین می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد تحلیل عادت واره در میدان به دو شکل «تحلیل نوع و تیپولوژی عادت واره» و «تحلیل سطح (مقدار) عادت واره» امکان پذیر است. در راستای تصریح جایگاه منطق میدان، اهداف و موضع گیری عاملان اجتماعی نتایج پژوهش بیانگر این است که بررسی موارد مذکور در پژوهش های بوردیویی ضروری است و باید در سطح دوم روش شناسی ساختارگرایی تکوینی بررسی شود. در زمینه چگونگی رابطه منطق تبیین و روش شناسی ساختارگرایی تکوینی نیز نتایج نشان می دهد منطق تبیین و روش شناسی ساختارگرایی تکوینی بر یکدیگر منطبق هستند و تنها نقطه شروع آن ها متفاوت است.
عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر رضایت سالمندان از خدمات رفاهی بازنشستگی (مورد مطالعه: بازنشستگان تحت پوشش سازمان بازنشستگی شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندان از مهم ترین اقشار جامعه هستند که در آینده ای نزدیک، جامعه با مسائل و مشکلات آن ها روبه رو خواهد شد. مطالعه کمی حاضر به بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر رضایت سالمندان از خدمات رفاهی بازنشستگان شهرداری تهران پرداخته است. داده های آن نیز با پیمایش و استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. جامعه آماری 2255 نفر از بازنشستگان بالای 65 سال تحت پوشش سازمان بازنشستگی شهرداری تهران هستند. از این تعداد 389 نفر با استفاده از فرمول های موجود انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد. همچنین، در این پژوهش برای توصیف داده ها از شاخص های حد وسط، پراکندگی و توزیع و برای تجزیه و تحلیل داده ها و استنباط آماری از تحلیل چندمتغیره رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میان سن و میزان رضایت بازنشستگان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین میزان رضایت پاسخگویان متأثر از پایگاه فرهنگی آن هاست، اما میان متغیر وابسته، یعنی میزان رضایت بازنشستگان و متغیرهای جنسیت، تحصیلات، طبقه اجتماعی و احساس عدالت اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد. با وجود این نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد مدل رگرسیونی پیش بینی کننده متغیر وابسته پژوهش است.