این مقاله به بررسی فضا و زمان برنامه ریزی توسعه در دهه چهل شمسی از خلال طرح جامع شهر تهران می پردازد. برای تحلیل این مسئله از نظریه تولید فضا و مفهوم فن حکمرانی لیبرالیستی استفاده شده و بنابراین در میان سه لحظه تولید فضا، بر لحظه بازنمایی های فضایی تأکید شده است؛ زیرا مسئله تحقیق که بررسی برنامه ریزی شهری است، چنین تأکیدی را ضروری می سازد. از لحاظ روش شناختی از روش پس روندی-پیش روندی لوفور استفاده شده و تکنیک روشی این پژوهش، بررسی اسناد است. طرح جامع شهر تهران که در سال 1348 نوشته شد، مبنای تحلیل قرار می گیرد. هدف این مقاله نشان دادن بررسی فضا و زمان توسعه نهفته در طرح جامع است تا بتوانیم نسبت مذکور را توضیح دهیم. مطابق نتایج، فضا و زمان طرح جامع تبلور نوعی فضا و زمان سرمایه است. دلالت های آن، تعریف سعادت مبتنی بر نوعی آینده است که اصول آن را انباشت سرمایه، جمعیت و دوگانه فراغت و کار، و استراتژی های آن را کارایی، کفایت و غیره تشکیل می دهد. همچنین نظم خطی طراحی زیرساخت ها و مصرف محوری و تقلید طرح از مدمحوری شهرهای بزرگ، میانجی های قلمروگستری سرمایه به شمار می آیند. شرایط تاریخی نسبت دولت و سرمایه در ایران که به ضرورت، دولت را به شکل دهی بازار سرمایه و حمایت از بورژوازی بوروکرات ملزم کرد، با شکست در برنامه های توسعه و طرح جامع، بحران مشروعیت دولت پهلوی را عمق بخشید و درنهایت در انقلاب 1357 نتایج آن آشکار شد. از این رو می توان در حاکمیتی اقتدارگرا، از فن حکمرانی لیبرالیستی و فضا و زمان سرمایه صحبت کرد که در آن، هرگونه بحران در این نسبت، به بحران مشروعیت دولت دامن خواهد زد.