مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره 12 زمستان 1402 شماره 4 (پیاپی 48) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برخی نظریه پردازان رویکرد انتخاب بخردانه در جامعه شناسی دین این استدلال را مطرح نمودند که همان طور که افزایش دانش و مهارت های فرد (= سرمایه انسانی) کیفیت کالاهای اقتصادی را افزایش می دهد، دانش و مهارت های مذهبی فرد (= سرمایه دینی) نیز موجب افزایش کیفیت فعالیت های مذهبی و در نتیجه مزایایی می شود که فرد از مشارکت مذهبی دریافت می کند. از این رو، هر چه فرد واجد سرمایه دینی بیشتری باشد، خشنودی بیشتری (یعنی افزایش مزایا) از فعالیت های مذهبی بدست می آورد که یکی از نتایج اصلی اش، افزایش مشارکت مذهبی او خواهد بود. در پژوهش حاضر تلاش گردید تا اعتبار این فرضیه، به محک تجربه زده شود.این مطالعه از روش «تطبیقی درون کشوری» استفاده نموده است. «واحد تحلیل» و «سطح تحلیل» در مطالعه حاضر به ترتیب «شهرستان» و «ایران» بوده که از داده های ثانویه برای وارسی مدعاهای نظری و تحلیل نهایی استفاده گردیده است.یافته های پژوهش برای فرضیه تحقیق مبنی بر ارتباط مثبت سرمایه دینی با مشارکت مذهبی در شهرستان های ایران- حتی وقتی که شاخص های توسعه یافتگی نیز کنترل شدند- دلالت تأییدی داشت، هر چند که شدت این ارتباط، ضعیف بود.نتایج بدست آمده گویای آن بود که اکثر تغییرات یا عمده تفاوت های موجود در مشارکت مذهبی در سطح شهرستان های ایران مربوط به عوامل دیگری غیر از سرمایه دینی می باشد. بنابراین، می توان گفت که برای تبیین مشارکت مذهبی در سطح شهرستان های ایران، نظریه سرمایه دینی فاقد توان تبیینی مکفی است و بایستی آن را مکمل نظریه های دیگر محسوب نمود.
پیمایش های ملی و نظام دانش جامعه شناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر مدیران سازمان های دولتی ایران به منظور شناسایی نگرش ها و گرایش های مردم و شاید اداره بهتر امور کشور به انجام پیمایش های ملی روی آورده اند. این نوع پژوهش اغلب توسط دانش آموختگان جامعه شناسی و با تکیه بر ظرفیت دانش جامعه شناسی کشور انجام شده است. هدف این مطالعه شناسایی نسبت میان پیمایش های ملی و نظام دانش جامعه شناسی کشور است.این موضوع با تکیه بر رویکرد بازاندیشانه و براساس دو معیار مبناگرا و برساخت گرا در چهار سطح (شامل تولید متن علمی، افزایش ظرفیت های پژوهشی، رقابت پارادایم های پژوهشی، و انجمن علمی) مطالعه شده است. به این منظور از روش مطالعه اسنادی، مصاحبه های عمیق با مطلعان کلیدی و نظرخواهی از اعضای هیئت علمی گروه های جامعه شناسی دانشگاه های مختلف کشور استفاده شده است.اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که پیمایش های ملی در سطح توصیف نگرش ها و گرایش های مردم، اطلاعات سودمندی در اختیار پژوهشگران و جامعه شناسان کشور قرار داده و به شناسایی وجوهی از واقعیت های مربوط به ترجیحات، انتظارات و جهت گیری های مردم کمک کرده است. اطلاعات پیمایش های ملی در تولید متن علمی به ویژه کتاب و مقاله هم تأثیر داشته و پاره ای ظرفیت های پژوهشی جدید را در نظام دانش جامعه شناسی ایران ایجاد کرده است. اما دستاورد پیمایش های ملی آن طور که انتظار می رود منشأ یک مفهوم سازی متناسب با مسائل و شرایط خاص جامعه ایران نیست یا در خدمت شکل گیری یک جریان فکری تازه یا ایده پردازی خاص درباره یکی از وجوه جامعه ایران به کار گرفته نشده است.درنهایت به نظر می رسد سهیم شدن پیمایش های ملی در چرخه تولید دانش نیازمند پیش نیازهایی در درون نظام علم و در محیط بیرون از آن است و این ظرفیت هنوز به قدرکفایت محقق نشده است. مادامی که چنین امکانی ایجاد نشده، سودمندی پیمایش های ملی در سطح رفع نیازهای مقطعی دستگاه های اجرایی یا انجام تحلیل های گذرا از امور جاری متوقف خواهد ماند.
تصویر کووید-19 در وب سایت های نهادهای ملی و بین المللی تحلیل اینفوگرافیک های سازمان جهانی بهداشت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و خبرگزاری ایرنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاندمی کووید-19 بشر را دچار بحرانی کرد که پاسخ به آن جز از طریق مدیریت جهانی امکان پذیر نبود. به منظور مقابله با آن، آموزش و اطلاع رسانی صحیح به عموم مردم به عنوان رسالت اصلی نهادهای متولی مبارزه با کرونا تعریف شد و حجم عظیمی از اطلاعات توسط نهادها و رسانه های مختلف منتشر شد. مطالعه این پیام ها می تواند ضمن ارائه شناختی دقیق از چگونگی مواجهه با کرونا توسط نهادهای مختلف، در بحران های آینده نیز کارساز باشد. مقاله حاضر اینفوگرافی های تولیدشده در خصوص ویروس کووید-۱۹ توسط «سازمان جهانی بهداشت» در سطح بین المللی و «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» و «خبرگزاری ایرنا» را در سطح ملی مطالعه می کند.در این پژوهش 560 اینفوگرافی وب سایت نهادهای مذکور از ابتدای اسفند 1398 تا پایان 1400 برمبنای دو الگوی اعتقاد بهداشتی و موازی توسعه یافته با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی مطالعه می شود.یافته ها گویای این است که سازمان جهانی بهداشت بیشتر از تکنیک اقناعی «خودترغیبی» استفاده کرده بود؛ یعنی به منظور ترغیب مخاطب به رعایت پروتکل های بهداشتی، به بیان استدلال و مزایای پیشنهاد های مطرح شده پرداخته است؛ درحالی که ضمیر شخصی ما پرکاربردترین تکنیک اقناعی در وزارت بهداشت است؛ یعنی این وزارتخانه بیش از هر چیز بر مقوله جمع گرایی و تقویت روحیه ملی گرایی ایرانیان تأکید کرده است. ایرنا نیز بیشتر از تکنیک «شواهد (استفاده از آمار و نمودار)» و «گواهی دادن متخصصان» استفاده کرده است.توجه صرف پزشکی به اپیدمی موجب تبدیل آن به مسئله اجتماعی می شود. برخلاف سازمان جهانی بهداشت که به ابعاد اجتماعی و روانی که درنتیجه این بحران رخ داده بود، توجه نشان داد، دو نهاد داخلی به پدیده کرونا صرفاً با نگاهی پزشکی نگریستند این در حالی است که آثار کرونا صرفاً به بخش سلامت و امنیت جان افراد محدود نشده بود، بلکه با گذشت زمان، کرونا به مسئله ای اجتماعی تبدیل شد.
جستجوی عناصر پلِبیَنی در جنبش تنباکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهدف این مقاله واکاوی متفاوت جنبش تنباکو است؛ با این فرض که این نخستین تجربه رویارویی مردم و حاکمیت در ایران، متأثر از قلمروگستری سرمایه داری جهانی به واسطه امتیازگیری در کشوری پیرامونی، حاوی عناصری است که خاص نوعی تجربه پلبینی است. این نوشتار از جهت نظری ملهم از آرای مارتین براو است.از وجه روش شناختی، از بینش منظومه ای بهره برده شده است که بیشتر به نقد زبانی-تاریخی موضوع می پردازد و آن را امری نااین همان فرض می کند. تکنیک های به کاررفته تحلیل اسناد و ثانویه است. از خلال نقد زبانی و نیز بازخوانی اسناد تاریخی و حتی تحلیل تحلیل ها، بودونبود عناصر اصل پلبینی در لحظات و کنش های جنبش مذکور سنجیده می شود.عمده ترین نتایج این پژوهش عبارت اند از: 1. این جنبش با تهییج تجار و بازرگانان آغاز شد و رهبری آن را علمای شیعه عهده دار شدند، اما به سرعت بدل به حرکتی اجتماعی شد که از سطح این گروه های اجتماعی فراتر رفت و تهیدستان شهری، داش مشتی ها، زنان، کودکان و درباریان و حتی حرمسرای شاهی را نیز دربرگرفت؛ 2. با وجود تظاهرات و اعتراضات خیابانی که از عشق به میادین (آگورافیلیا) در تجربه پلبینی نشئت می گیرد، تحریم مهم ترین و کاراترین راهبرد برای مقابله با شاه و خارجی ها بود که طبق ادعای این مقاله در وجه مصرف کنندگی یا لحظه C- M’ رقم خورد؛ 3. حاکمیت تمامیت خواه، نه به سبب فقدان مشروعیت، بلکه هنگامی که توان «فرمان راندن» ندارد، از اعمال خشونت بازمی ایستد؛ 4. نوعی خواست دموکراتیک شکل گرفت که پیامد آن، گرچه نیت ناشده، خواست به رسمیت شناخته شدن مردم بود و فقط پس از رسیدن به نتیجه منطقی خود از حرکت بازایستاد، اما زمینه ساز تحولات بعدی شد. این امر کماکان معاصر است و مهم ترین خواست اجتماعی در تمام جنبش های معاصر اجتماعی ایران بوده است؛ 5. برخلاف نگرش ذات گرایانه و غیرتاریخی شرق شناسانه، جنبش تنباکو نمود مقاومت دموکراتیک است.
تأثیر فرزندآوری بر طول مدت ازدواج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، طلاق روندی روبه افزایش داشته است و سهم چشمگیری از طلاق ها به ازدواج هایی اختصاص دارد که سال های زیادی دوام نمی آورند. فاصله زمانی میان ازدواج تا طلاق می تواند از عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و روانی تأثیر پذیرد. در این پژوهش، نقش فرزندآوری به عنوان یک عامل جمعیت شناختی در طول مدت ازدواج بررسی می شود. با توجه به اینکه در ایران، پرورش فرزندان از نظر هنجاری و نهادی از الگوی خانواده محور پیروی می کند، انتظار می رود وجود فرزندان تأثیر زیادی بر تدوام ازدواج داشته باشد.برای مطالعه این موضوع، با استفاده از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی ازدواج و طلاق (1396-1397) و به کارگیری آزمون های مقایسه میانگین ها و رگرسیون خطی چندگانه، رابطه بین تعداد فرزندان و طول مدت ازدواج در بین 2139 زن مراجعه کننده برای ثبت طلاق به دفترخانه های رسمی مراکز استان های کشور (به جز تهران) تحلیل شد.در این مقاله، عوامل مرتبط با ویژگی های فردی، ازدواج و طلاق در تحلیل های آماری گنجانده شدند. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد پس از تعدیل سایر ویژگی های زنان، طول مدت ازدواج با افزایش تعداد فرزندان افزایش می یابد. این متغیر به تنهایی 54 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند.به نظر می رسد وجود فرزندان به عنوان سرمایه های خاص ازدواج، تأثیر مثبتی بر به تعویق انداختن طلاق دارد. مطالعات آینده می توانند با بررسی نقش فرزندان در وقوع طلاق در کشور، تصویر جامع تری از اهمیت فرزندان به عنوان یکی از ستون های خانواده در تحکیم زندگی مشترک والدین ارائه کنند.
تحلیل جامعه شناختی ناسازه های نخبگی در مدارس سمپاد (مورد مطالعه: دانش آموزان مدارس سمپاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان سمپاد در رقابتی درونی با خود دوباره به دو سنخ قوی و ضعیف تقسیم می شوند. همه دانش آموزان سمپاد نخبه اند. دانش آموز ضعیف سمپاد نخبه ای معمولی می شود. نخبه معمولی، دانش آموزی است که در رقابت کنکور سمپاد پیروز شده است، ولی در رقابت درون سمپاد شکست خورده است. در این مقاله نشان می دهیم چگونه سنخ «نخبه معمولی» در نهایت میان ذهنیت دانش آموز سمپاد را تشکیل می دهد.در این پژوهش که به صورت اتنوگرافیک صورت پذیرفته است. یکی از پژوهشگران به عنوان معلم و مشاور مدرسه سمپاد با این دانش آموزان همراه بود و از خلال آنان زیست درون مدارس سمپاد را رصد می کرد. یکی دیگر از روش های ما، تحلیل ثانویه و تحلیل اسنادی است که از دیگر منابع و مصاحبه هایی که درمورد سمپاد در فضای مجازی در دسترس است، به دست آمده است.یافته ها نشان می دهد که «نخبه معمولی» وارد سمپاد شده است، ولی نمی تواند انتظارات مدرسه را برآورده کند؛ خانواده فشارش بر این نخبه معمولی مضاعف است. این نخبگان معمولی عامل اصلی تداوم رقابت هستند؛ زیرا آن ها وجه سلبی رقابت را نشان می دهند. گروه پیروزانی اکنون بازنده، اخلاق رقابت را در همه زیست خود تسری می دهند و بدین طریق فرهنگ سوبژکتیو موفقیت، از روی فرهنگ ابژکتیو رقابت به عنوان ارزش اصلی زیست برساخته می شود. از سوی دیگر، با شکست در رقابت و به رسمیت شناخته نشدن، اهداف اصلی سمپاد را به چالش می کشند.سنخ نخبه معمولی آشکارکننده وجهی از «شخصیت اقتدارگرا» است. او از یک سو خود را برنده رقابت می پندارد و از سوی دیگر ذهنیتش برساخته شده به واسطه همین رقابت است. به این ترتیب به صورتی متناقض خود را در برابر «همگان» ضعیف می پندارد.
مطالعه جامعه شناختی عوامل زمینه ساز رفتارهای مخاطره آمیز در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش رفتارهای مخاطره آمیز در بین دانش آموزان کشور و اهمیت دوران نوجوانی و آسیب پذیری نوجوانان در موقعیت های تنش زا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه دلایل زمینه ساز رفتارهای پرخطر در بین دانش آموزان صورت گرفته است.پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی مقطعی و از نظر شیوه اجرا کیفی است. جمعیت آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تبریز در مناطق پنج گانه آموزش و پرورش هستند که 57 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور اطمینان از حصول اعتبار پژوهش از درگیری مستمر و طولانی مدت، کنترل داده ها توسط برخی از مشارکت کنندگان و جست وجوی توافق بین اعضای تیم تحقیق در روند کدگذاری و تحلیل، عرضه کامل یافته ها و تکنیک تثلیث بهره گرفته شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، گردآوری و با رویه های نظام مند کدگذاری استراوس و کوربین در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری و تحلیل شدند.براساس تحلیل داده ها، دلایل زمینه ساز رفتارهای پرخطر دانش آموزان شامل عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل آموزشی هستند.دلایل و شرایط فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی در پدیدآمدن و گسترش رفتارهای مخاطره آمیز دانش آموزان نقش دارند و کاهش هریک از کنش ها نیازمند برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت و اجرای برنامه های متنوع آموزشی در سطح خرد و کلان است.
بررسی اثرات صنعتی شدن بر ابعاد سلامت اجتماعی (ارائه مدل نظری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت و صنعتی شدن یکی از موضوعات محوری در جامعه شناسی است که در بیشتر نوشته های کلاسیک و مدرن ردپایی از آن ها وجود دارد. فرض مقاله این است که با استقرار و توسعه صنعت و فناوری های مرتبط با آن در جوامع میزبان، دگرگونی های مثبت و منفی متعددی در ابعاد سلامت اجتماعی ساکنان آن مناطق به وجود می آید.در بررسی نظری حاضر که مبتنی بر شیوه آزمایش فکری و آگزیوماتیزه سازی گزاره های مستدل است، با رویکردی انتقادی، مهم ترین مکانیسم های تأثیرگذار در بررسی رابطه میان صنعت (فناوری) و سلامت اجتماعی واکاوی می شود.در این راه برای تبیین مسئله تحقیق، ده گزاره نظری مورد توجه و واکاوی قرار گرفت و درنهایت عواملی به عنوان پیامدها و تأثیرات فرایند صنعتی شدن بر سلامت اجتماعی شهرها شناسایی شدند، از جمله: توسعه لجام گسیخته شهرنشینی، پیشی گرفتن ملاحظات منفعت اقتصادی بر سایر ملاحظات، افزایش مهاجرت و درون کوچی، افزایش تراکم ناهمگن جمعیت، بی توجهی به اقتضائات بومی و زیست محیطی، افزایش نابرابری اقتصادی- اجتماعی، تفاوت های گوناگون در ساختار جمعیتی مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست، کاهش سطح سرمایه اجتماعی، افزایش جرم و خشونت، توسعه ناپایدار و آسیب های زیست محیطی، کاهش سلامت جسمی و روانی، رشد نامتوازن آموزشی و درنهایت تحت تأثیر قراردادن سلامت اجتماعی ساکنان جوامع میزبان صنعت.بر پایه چنین نتایجی، مقاله حاضر به یک مدل سنتزی به منظور فهمی جدید از این مسئله رسید که می تواند به عنوان راهنمایی برای پژوهش های آینده کارساز باشد.