کسب و کارهای کوچک مستقر در یک منطقه جغرافیایی، در صورتی که بتوانند بر محدودیت های طبیعی شان فائق آیند، نقش مکمل و اساسی در رشد اقتصادی یک کشور ایفا خواهند کرد. بر این اساس، روش توسعه خوشه ای، در بازارهای پویا و رقابتی، رهیافتی برای رشد و توسعه صنایع کوچک معرفی شده و شناخت جنبه های مختلف این رویکرد مورد توجه پژوهش گران و سیاست گذاران کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، شناخت عمیق تر و اهمیت عوامل بازدارنده و پیش ران در مسیر رشد و بالندگی"خوشه نساجی یزد"، است. از این رو، با نگاهی گذرا به شکل گیری و تحولات این صنعت در منطقه، ابتدا مهم ترین موانع و عوامل مؤثر بر توسعه این خوشه با برگزاری جلسات مصاحبه به روش گروه کانونی استخراج شدند و به عنوان مبنای مطالعاتی مورد استفاده قرار گرفتند. از آن جا که اهمیت عوامل تاثیرگذار بر توسعه خوشه را نمی توان به راحتی تبدیل به مقادیر کمی نمود و مورد سنجش قرار داد، باید به دنبال مکانیزمی بود تا بتوان نوع و تاثیر عوامل مختلف روی یکدیگر و بر توسعه خوشه را فرموله نمود. بنابراین، در این مرحله، میزان تاثیرگذاری و اهمیت این عوامل، با کمک پرسش نامه ای بسته با مقیاس لیکرت، با استفاده از نظر خبرگان صنعت و فعالان این خوشه مورد سنجش قرار گرفت و نقشه شناختی فازی عوامل به روش نیمه اتومات، ترسیم شد و شبکه روابط میان آنها، تحلیل و تبیین گردید که یافته های قابل توجهی برای سیاست گذاری در سطح خوشه، به همراه داشت.