آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۳

چکیده

هدف: فاصله با هدف مسیرشغلی شکافی است بین جایگاه فعلی و جایگاه مطلوبی که فرد برای آینده شغلی اش در نظر گرفته است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی فاصله با هدف مسیرشغلی بر اساس استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشته تحصیلی دانش آموزان بود؛ روش: جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 450 دانش آموز (225 پسر و 225 دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس فاصله با هدف مسیرشغلی (کرید و هود، 2015)، پرسش نامه استرس مسیرشغلی (چوی و همکاران، 2011) و مقیاس بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی (هو، کرید و هود، 2016) استفاده شد . روش پژوهش همبستگی بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و آماره رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد پیشرفت، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف، بازخورد منفی در مورد ارتقاء و رشته تحصیلی با فاصله با هدف مسیرشغلی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. در مجموع متغیرهای استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف بازخورد منفی در مورد پیشرفت و رشته تحصیلی 63/0 واریانس متغیر ملاک یعنی فاصله با هدف مسیرشغلی را تبیین می کرد؛ در نتیجه می توان فاصله با هدف مسیرشغلی دانش آموزان را به کمک استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشته تحصیلی پیش بینی کرد . نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش، ضروری است که مشاوران مدارس، والدین و سایر اطرافیان مهم به دانش آموزان کمک کنند تا در مورد جایگاه فعلی شان از نظر تحصیلی و جایگاه ایده آل شان برای آینده تأمل کنند؛ هم چنین آن ها را یاری کنند تا فاصله بین این دو را بررسی کنند و در نهایت فنون و اقداماتی را به آن ها آموزش دهند تا در راستای کاهش این فاصله بکوشند.

تبلیغات