نسرین فاطمی عقدا

نسرین فاطمی عقدا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب افسردگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ناباروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 576 تعداد دانلود : 892
زمینه و هدف: باروری همواره یکی از مهم ترین کارکردهای خانواده به شمار رود. بر این اساس ناتوانی در داشتن فرزند، استرس آور بوده و موجب آشفتگی روانی زوجین می گردد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری شهر یزد در پاییز سال ۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۶ نفر از آنان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و سپس با جایگزینی تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان (HADS) زیگموند و اسنیت (۱۹۸۳) استفاده شد. یکی از گروه های آزمایشی طی ده جلسه، تحت آموزش بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر به مدت ده جلسه تحت آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از SPSS نسخه ۲۶ و روش های آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. فرم رضایت نامه آگاهانه توسط افراد قبل از شروع مطالعه تکمیل شده است. انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی و اضطراب زنان نابارور در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده اند (۰۵/۰P≤)؛ اما بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود نداشت. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که این دو روش درمانی (آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد با کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی) در ارتقای سلامت روان زنان نابارور مؤثر محسوب می شوند. لذا این درمان ها می توانند به عنوان درمان مکمل جهت کاهش مشکلات روان شناختی در مراکز درمان ناباروری بکار گرفته شوند. تازه های تحقیق آزاده چوب فروش زاده: Google Scholar, Pubmed
۲.

The mediating role of triangulation with children in the relationship between attachment style and marital relationship quality in conflicted couples

کلید واژه ها: triangulation attachment styles marital relationship quality couples

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 858 تعداد دانلود : 852
Objective:   Marital relationship quality is a very important aspect in the relationship of couples and plays an important role in marital conflicts. Therefore, the present study was conducted to determine the mediating role of triangulation with children in the relationship between attachment style and marital relationship quality. Methods:  The research method was descriptive, which was carried out in the form of path analysis. In order to conduct this research, 180 married people were selected from the counseling centers of Ardakan city by simple random sampling and the research tools included marital relationship quality questionnaire, adult attachment style scale and triangulation questionnaire. They answered the collected data were analyzed through AMOS software. Results: The results of the research showed that ambivalent and avoidant attachment styles have a positive and significant relationship with triangulation and triangulation also has a negative and significant relationship with the marital relationship quality. Also, secure (0.567), ambivalent (-0.454)  and avoidant (-0.433) attachment style have a significant relationship with the marital relationship quality. The results of investigating indirect relationships also indicated that the mediating role of triangulation with children was significant in the relationship between avoidant and ambivalent attachment styles with marital relationship quality. Conclusion: attachment style can affect the quality of marital relationship in conflicted couples by influencing triangulation with children. Therefore, it is necessary to pay attention to the underlying factors of psychological separation between couples.
۳.

رابطه کیفیت تعامل والد فرزندی با گرایش به تفکر انتقادی و مؤلفه های سلامت روان در دانش آموزان دختر نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روان روابط والد- فرزند تفکر انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 829 تعداد دانلود : 920
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه کیفیت تعامل والد- فرزندی و تفکر انتقادی با مولفه های سلامت روان در بین دختران نوجوان انجام شد. به این منظور تعداد 319 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم دبیرستان شهر یزد به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی ( PCRS ) ، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس(2003) و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی کلدبرگ ( GHQ-28 ) بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت تعامل والد-فرزند با سلامت روان و گرایش های تفکر انتقادی نوجوانان دختر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین گرایش به تفکر انتقادی و سلامت روان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کیفیت ارتباط با پدر به طور معناداری پیش بینی کننده سلامت روان و گرایش به تفکر انتقادی در نوجوانان دختر می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان