آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

مقاله حاضر به دنبال بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر تقاضای اجتماعی برای تحصیل در مقطع دکتری است. به منظور دستیابی به این هدف، از روش کمی-پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان مقطع دکتری تخصصی دانشگاه های تهران هستند که در سال تحصیلی 1394-1395 معادل 20.956 نفر بودند. بدین ترتیب 364 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده از دانشگاه های مختلف انتخاب شدند. یافته های مقاله نشان می دهد با اجرای آزمون رگرسیون و ضریب هم بستگی پیرسون از میان پنج فرضیه مطرح شده، چهار فرضیه تأیید شد. این فرضیه ها نشان می دهد میان متغیرهای نظام ارزشی، تغییرات اجتماعی، فشار اجتماعی و انگیزه بهبود وضعیت شغلی با تقاضا برای تحصیل در مقطع دکتری رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. همچنین با مقایسه مجذور تأثیرات خالص مشاهده شد متغیر نظام ارزشی با مجذور اثر خالص (226/0) بیشترین سهم را در تبیین تقاضای اجتماعی برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری دارد. پس از آن از نظر داشتن بیشترین سهم در تبیین متغیر وابسته، به ترتیب متغیرهای تغییرات اجتماعی (127/0)، انگیزه بهبود وضعیت شغلی (052/0)، فشار اجتماعی (038/0) و درنهایت سیاست های انبساطی آموزش عالی (015/0)، قرار دارند. مجموع مجذور اثر خالص متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته مدل 458/0 است؛ یعنی حدود 46 درصد تغییرات تقاضای اجتماعی برای تحصیل در دوره دکتری به کمک مجموع متغیرهای مستقل پژوهش تبیین می شود.

تبلیغات