بازخوانی فرهنگی مفهوم سرزندگی در شهرهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
41 - 52
حوزه های تخصصی:
این معیارها مفهوم غربی سرزندگی را مدنظر داشته اند. در واقع می توان گفت پژوهشگران داخلی به معیارهای سرزندگی بومی، کمتر توجه کرده اند. بنابراین بازخوانی، مفهوم سرزندگی براساس داشته های فرهنگی ایرانی امری ضروری است. بدین منظور این پژوهش با استفاده از مفهوم سرزندگی شهری، براساس دو نمونه از آثار مکتوب فرهنگی «دیوان حافظ» و «مدینه الفاضله» ابن عربی، سعی در دسترسی به مفهوم این مقوله در نگاه ایرانی داشته است. این نگاه با نظر پژوهشگران معاصر داخلی مقایسه و تطبیق داده شده و سپس با نظر محققان غیر ایرانی مقایسه شده است.چه شباهت ها و یا تفاوت هایی میان پیشینه فرهنگ ایرانی در نگاه به پویایی و سرزندگی شهری مطلوب و آرای صاحب نظران فارسی زبان و یا غیر فارسی زبان معاصر در این زمینه می توان یافت؟بررسی میزان انطباق آرای صاحب نظران ایرانی در مقوله سرزندگی شهری با پیشینه فرهنگ ایرانی است.این مطالعه با رویکردی کیفی به تحلیل محتوا در مجموعه داده هایی می پردازد که از مطالعه متون کهن فرهنگی ایرانی، اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و نظر صاحب نظران ایرانی و خارجی به دست آمده است. روش شناسی پژوهش جهت تدوین فرضیه های این مطالعه و استخراج مفهوم سرزندگی در شهرهای ایرانی براساس داشته های فرهنگی آن تدوین شده است. انتخاب محققان معاصر ایرانی جهت انعکاس آرای آنها در این مقاله، براساس میزان استفاده از نظراتشان در مجامع آکادمیک ایران انجام شده است. نظرات ارائه شده از این محققان در آثار آکادمیک داخلی استفاده بیشتری داشته است. نظرات محققان خارجی نیز اغلب براساس اهمیت محقق در مبحث سرزندگی در فضای فرهنگی غرب و نیز توجه مخاطبان فارسی زبان به آرای آنها انتخاب شده اند. از مقایسه مفهومی تعاریف معاصر درمی یابیم که صاحب نظران داخلی تاکنون بیشتر به معیارهای خرد و کالبدی سرزندگی مانند پیاده مداری و خوانایی، حیات شبانه، فضاهای سبز، تنوع و زیبایی شناسی توجه داشته اند و مهمترین اصل سرزندگی برای آنان ارتقای کیفیت محیط بوده است. این در حالی است که اندیشمندان خارجی به معیارهای کلان سرزندگی نظیر پویایی اقتصاد منطقه ای، جذابیت جهانی و توریسم، تاب آوری، پویایی مناطق شهری، پویایی محله ها و مانند این ها توجه داشته و برای آنها ارتقای کیفیت محیط تنها یکی از ویژگی های سرزندگی بوده است. تفاوت این نظریات می تواند نشان دهنده فرهنگ، نیاز و نگرش مردمان در فرهنگ های متفاوت باشد. علاوه براین، برخی از معیارهای دیگر که توسط اندیشمندان خارجی ارائه شده ، باعث ارتقای کیفیت حضور مردم در شهر می شود، در صورتی که برخی از معیارهای اصلی ارائه شده توسط دانشمندان ایرانی (مانند پیاده مداری)، صرفاً حضور مردم را به مثابه هدف در نظر می گیرند. اما معیارهایی مانند تعامل مداوم و دوسویه مردم با دولت یا رقابت اقتصادی سالم، باعث حضور مثبت و آگاهانه و تأثیرگذار مردم در فضاهای شهری می شود. زیرا این حضور است که باعث جنب وجوش، سرزندگی و پویایی در شهر شده است. از طرف دیگر با مطالعه رویکرد فارابی و حافظ به سرزندگی شهری مشخص شد نظرات غیر ایرانی با بخشی از پیشینه فرهنگ ایرانی در مورد شهر ایده آل همپوشانی دارد؛ از جمله مفهوم حس مکان و صلح در شهر مورد نظر حافظ و فارابی. این مفاهیم در نظرات شهرسازان غربی بسیار تأکید شده است. شاید تأکید زیاد صاحب نظران فارسی زبان معاصر بر مفاهیم کالبدی را بتوان نقطه ضعفی در مفهوم سرزندگی شهرهای معاصر ایرانی دانست