معرفت فرهنگی اجتماعی
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ششم تابستان 1394 شماره 3 (پیاپی 23) (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مناقشات گفتمانی عرصه های سیاسی و فرهنگی در جامعه، بر نهادهای اجتماعی تأثیر می گذارد. در این میان، نهاد خانواده، به منزلة کانون سبک زندگی، در معرض الگوسازی گفتمان ها قرار می گیرد. در ایران، پس از انقلاب اسلامی، توجه به الگویی از خانواده برای تحقق سبک زندگی اسلامی ایرانی و کاستن از برخی مسائل اجتماعی و فرهنگی، ضروری تلقی شده است. در این مقاله، با استفاده از نظریات تحلیل گفتمانی و بر اساس روش تحلیل گفتمان (مدل تحلیلی ترکیبی فرکلاف، لاکلاو و موفه) می کوشیم تا مؤلفه های الگوی خانواده اسلامی ایرانی را به عنوان محصول و کفایت تجربی گفتمان انقلاب اسلامی در سه سطح توصیفی، تفسیری و تبیینی تحلیل کنیم. بر طبق نتایج مقاله، الگوی خانواده اسلامی ایرانی بر محور مفاهیم «عدالت محوری»، «اصالت فرد و جمع»، «ارزش های اسلامی» و «فرهنگ ایرانی» مفصل بندی شده و دال مرکزی آن «اسلام و فرهنگ ایرانی» است. همچنین این الگو با ارکان هویتی جامعه ایران سازگاری و تناسب دارد.
ارتباط عفیفانه به مثابه نظریه ای فرهنگی ارتباطی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زندگی و رفتار اجتماعی افراد و گروه ها بر اساس هنجارهایی شکل می گیرد که تعیین کنندة بایدها و نبایدهای رفتار اجتماعی و ترسیم کنندة الگوهای پذیرفته شده فرهنگی اند. یکی از مهم ترین هنجارهای ارتباطی در میان انسان ها از نگاه اسلام، عفاف و حجاب است. پرسش اصلی این مقاله بر ابعاد معنایی، نمادی و رفتاری عفاف با توجه به ارتباطات کلامی و غیرکلامی تمرکز دارد. با رویکردی توصیفی تحلیلی کوشیده ایم در پیوند میان آموزه های دین مبین اسلام دربارة عفاف با دانش ارتباطات، و تمرکز بر دو مبنای نظری کنش متقابل نمادین و نشانه شناسی، به فهمی عمیق تر از وجود عفاف در همه مراتب ارتباطی انسان به ویژه کلام، نگاه و رفتار دست یابیم. در نتیجه، ابعاد فقهی ارتباطی عفاف در آموزه های اسلامی کشف شد و تعریفی جدید از ارتباط عفیفانه به دست آمد. بدین ترتیب مبنایی نظری برای ارتباطات در فرهنگ اسلامی پیشنهاد داده ایم که سیاست گذاری های فرهنگی در موضوع عفاف را نیز تسهیل می کند.
صداقت خبری؛ مؤلفه های سازندة «خبر صادقانه» برای بخش های خبری تلویزیون جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رسیدن به این نتیجه که تلویزیون در ذات خود دروغ گوست، اغراق به نظر می رسد؛ اما این نتیجة قطعی است که در تلویزیون، به ویژه در برنامه های خبری، امکان سوگیری، تحریف، بازسازی، جعل واقعیت، جانب داری و غیره وجود دارد. این مقاله می کوشد با توجه به سه منبع معرفتی «پژوهش های انجام شده در حوزة ارتباطات و ژورنالیسم»، «آیین نامه ها و منشورهای اخلاقی بین المللی» و «پژوهش های فقهی حوزة خبر»، مؤلفه های تأمین کنندة صداقت در خبر را استخراج کند و در واقع مشخص سازد که چه شاخصه هایی باید در خبر وجود داشته باشد، تا خبر، صادقانه خوانده شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد بر اساس اصول حرفه ای ژورنالیسم، منشورهای اخلاقی بین المللی، قواعد و دیدگاه های فقهی، تولیدات خبری سازمان صدا و سیما برای احراز صفت «صداقت» باید از مؤلفه های «بی طرفی»، «عینیت»، «انصاف»، «صحت» و «جامعیت» به منزلة شاخصه های تأمین کننده صداقت خبری برخوردار باشد.
سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با ایران هراسی (با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از بدو پیدایی انقلاب اسلامی ایران، ایران هراسی به مثابه نوعی ایران ستیزی، از سوی دشمنان انقلاب اسلامی ایران در گسترة دولت ها و ملت های مسلمان و غیرمسلمان در حال انجام است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که برای مقابله با سیاست ایران هراسی در سطح ملت ها، چه سیاست فرهنگی ای را باید در پیش گرفت؟ بنا بر یافته های این تحقیق که با رویکرد توصیفی تبیینی انجام گرفته است، برای مقابله با ایران هراسی در گسترة ملت ها، دیپلماسی فرهنگی گزینة مطلوب است که در آن کوشش می شود با استفاده از ابزارهای فرهنگی، تصویری مثبت از واقعیت یک کشور برای مردم دیگر کشورها ترسیم شود. تحلیل مضمون بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان می دهد مضمون فراگیری که باید در فرایند دیپلماسی فرهنگی به ملت ها منتقل شود، «معرفی ایران» است که در ذیل آن مضامین سازمان دهندة معرفی ایران اسلامی، معرفی ایران انقلابی و معرفی ایران فرهنگی قرار می گیرد.
تحلیل رویکردهای علم دینی با تأکید بر علوم اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای علم دینی بر مبنای موضعی که در تعیین نسبت میان علم و دین در پیش می گیرند، نخست به تهذیبی و تأسیسی تقسیم می شوند. تأسیسی ها نیز به مبناگرا و فرامبنا قابل قسمت هستند. مبناگرایی شامل نظریات استنباطی، فلسفة روش و فلسفة مضاف می شود. تصور ابتدایی هرچند حاکی از تعارض جدی این دیدگاه هاست، تعمق بیشتر آشکار می سازد که آنها نه تنها دارای خاستگاه های انگیزشی مشترک اند، که در چارچوب منطق نسبتاً مشترک، محورهای اصلی علم دینی را تعقیب می کنند. سخن جدی در این پژوهش، ابهام زدایی از تعارض ها و امکان ترمیم ضعف ها و اشکالات هر کدام با قوت های تمهیدشده در دیگری است. برای تحقق این هدف، تلاش کردیم که مباحث، بر تحلیل ماهیت، زیرساخت ها و روش شناسی علم، در هر رویکرد متمرکز شود. در نهایت روشن شد که رویکرد فلسفة روش با اشکال نسبیت روبه روست و نظریة فلسفة مضاف ظرفیت تأمین دغدغة رویکردهای دیگر را دارد.
روش شناسی انتقادی عاملیت و ساختار در اندیشة گیدنز از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چگونگی رابطة عاملیت و ساختار، معضل اساسی علوم اجتماعی است. نظریة ساخت یابی با هدف پایان دادن به امپراطوری نظریه های هرمنوتیکی از یک سو و ساختارگرایی و کارکردگرایی از سوی دیگر، در نظر دارد تبیینی کفایتمندتر در این زمینه ارائه دهد. در راستای هدف بومی سازی علوم انسانی و با توجه به محوریت مبانی معرفتی در نظریه های اجتماعی، این پژوهش با روش تحلیلی اسنادی در پی روش شناسی نظریة مزبور از منظر حکمت اسلامی است. پژوهش حاضر به این نتیجه رهنمون می شود که اگر چه نظریة ساخت یابی، علوم اجتماعی را از چنگال افراط و تفریط گرایی کل گرایی روش شناختی و فردگرایی روش شناختی در باب رابطة عاملیت و ساختار نجات می دهد، به دلیل عدم اتخاذ موضع واقع بیانه دربارة هستی، انسان و معرفت نمی تواند راه حل اساسی به شمار آید.
تبیین جامعه شناختی گرایش به دستفروشی: پژوهشی کیفی (مطالعة موردی دربارة مردان دستفروش بازار و مترو در شهر تهران)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دستفروشی از جمله مشاغل کاذبی است که با گسترش شهرنشینی، و افزایش جاذبه های شهرنشینی بوجود آمده است. این پژوهش کیفی در سال 1393، با استفاده از نتایج حاصل از مشاهده و مصاحبة عمیق با60 دستفروش مرد (30 دستفروش بازار و 30 دستفروش مترو)، در صدد آشکار کردن تجربة زیستة دستفروشان و بازگویی درون مایه های کلی دستفروشی از دید جامعة هدف بوده است. تجزیه و تحلیل یافته ها چهار درون مایة کلی، یعنی عرصة تعاملات، تیپولوژی دستفروشان، جذابیت های دستفروشی و مقصران در دستفروشی را نشان داد. بررسی درون مایة تیپولوژی دستفروشان نشان داد که دسته های شناسایی شده در نوع کار مشترک بودند، اما انگیزه آنان بر اساس سه مفهوم اجبار، آرمان و عادت متفاوت بود. بررسی درون مایة جذابیت های دستفروشی نشان داد که نیاز مالی، دستیابی به درآمد مناسب، عدم لزوم پرداخت اجاره، استقلال کاری و روزمزد بودن، از علل مشابه میان این دو شیوه دستفروشی اند. همچنین بررسی درون مایة مقصران وضع موجود با توجه به تلقی دستفروشان از این امر، بیانگر بالا بودن خطر میل به تخریب اموال عمومی در مواقع بحرانی از سوی آنان است.