معرفت فرهنگی اجتماعی
معرفت فرهنگی اجتماعی سال هشتم تابستان 1396 شماره 3 (پیاپی 31) (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هر جریان فکری و هنری برای حیات خود، نیازمند استفاده از ابزارهای فرهنگی ایدئولوژیک است تا عناصر اصلی خود را در میان مخاطبان خویش درونی سازد. جایگاه جریان های غالب و مغلوب نیز به مقدار زیادی وابسته به عملکرد ابزارهای فرهنگی و مهم تر از آن، برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی است. پس از گذشت سه دهة پرفراز و نشیب از انقلاب اسلامی ایران، ترسیم جریان های سینمایی موجود و ارزیابی آنها، با جریان هنری مطلوب انقلاب اسلامی، می تواند به درک هنر انقلاب کمک کند. این پژوهش، با روش تحلیل نشانه شناسی جریانی بر آن است که می توان با بازخوانی سینما، بر اساس دو جهان اجتماعی اسلام و سکولار، مبنایی نظری برای تحلیل جریان های فرهنگی سینما در ایران فراهم آورد. پس از بازخوانی سینمایی این دو جهان، خرده جریانات و فراز و فرودهای سینمای پس از انقلاب تحلیل شده است. در پایان، تلاش شده است با انتخاب فیلم های متناسب با هر جریان، تحلیلی از آثار شاخص هر جریان در هر دوره فرهنگی سیاسی پس از انقلاب اسلامی ارائه شود.
روش شناسی فقه اجتماعی از دوره تأسیس تا دوره تثبیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انزوای سیاسی تشیع در بسیاری از مقاطع تاریخی، اغلب فقه شیعی را به اتخاذ رویکرد فردی سوق داده است. اما برخی از دوره های تاریخی، حمایت حکومت ها از مذهب تشیع، یا دستیابی تشیع به قدرت و حکومت، تحولاتی را در علم فقه به دنبال داشته است. اتخاذ رویکرد اجتماعی تحت عنوان «فقه اجتماعی» یا «فقه الاجتماع» از آن جمله است. در این مقاله برآنیم تا مبادی معرفتی و غیرمعرفتی فقه اجتماعی شیعی را از دوران صفویه تا دوره معاصر، با روش تحلیلی مورد بررسی روش شناختی قرار دهیم. این بررسی نشان می دهد که ویژگی های فردی، فقهایی مثل محقق کرکی، میرزای شیرازی، مرحوم نائینی، شهید صدر و امام خمینی ره، در بستر اجتماعی سیاسی مناسب، فقه را به سمت توجه به مبانی معرفتی ویژه ای، از جمله نقش زمان و مکان، مصلحت، مقاصد، نظر کارشناسان، تاریخ اسلام و روایات غیرفقهی، در فرایند اجتهاد سوق داده است که محصول آن، اتخاذ رویکرد اجتماعی در فقه و تأسیس، تثبیت و تکامل فقه اجتماعی است.
بررسی انتقادی نظریه هستی اجتماعی در اندیشه بسکار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظریة هستی اجتماعی از منظر روی بسکار، با روشی کتابخانه ای و تحلیلی مورد بررسی انتقادی قرار می گیرد. هستی عینی ساختارهای اجتماعی و چگونگی رابطة ساختار و عامل، سؤالاتی است که پاسخ آنها قلب نظریه هستی اجتماعی را تشکیل می دهد. روی بسکار، فیلسوف هندی الاصلی است که با مبانی فلسفی خاصش، نظریه ای جدید دربارة هستی اجتماعی ارائه نموده است. این مقاله درصدد است تا با استفاده از چارچوب نظری روش شناسی بنیادین، به کشف مبانی این نظریه بپردازد و سپس نظریه هستی اجتماعی بسکار را مورد نقد مبنایی قرار دهد. با بررسی مبانی نظریه هستی اجتماعی بسکار، روشن می شود که این نظریه در همة مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی خود دارای اشکالات بنیادین است؛ هویت اجتماعی علم و معیار صدق از نظر بسکار مورد اشکال است. استدلال مربوط به هستی عینی ساختارها و چگونگی وجود ساختارهای اجتماعی، که وجودی رابطی است، مورد خدشه قرار می گیرد. علایق بنیادین به مثابه هویت انسان، مبنایی است که با سایر مبانی بسکار در تناقض است.
بررسی انتقادی سند توسعه پایدار 2030یونسکو؛ آثار و پیامدهای آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی، توصیفی، انتقادی، و با هدف بررسی سند آموزش 2030 یونسکو، به عنوان پروژه جهانی یکسان سازی نظام های آموزشی تدوین یافته است؛ پروژه ای که پس از برجام هسته ای، به عنوان پرژوه عملی نفوذ فرهنگی غرب در ایران و به عنوان «برجام فرهنگی» از آن یاد شده است. این پروژه توسط کارگروه ملی آموزش 2030، توسط دولت یازدهم با همکاری یونسکو تصویب و در اردیبهشت 95 توسط دولت برای اجرا ابلاغ گردید. نهیب رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی و تصویب و اجرای بی سر و صدای آن، گفتمان جدیدی در این عرصه و بیان چالش ها و ناسازگاری این گونه اسناد بین اللملی با آموزه های دینی و معارف ناب اهل بیت، شکل گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که پذیرش این سند دارای پیامدهای است. از جمله پذیرش سند به عنوان سند بالادستی در کشور، پذیرش سلطه فرهنگی غرب، حذف بسیاری از ارزش های دینی از متون آموزشی، پذیرش رسمی سلطه غرب در ارکان نظام اسلامی، تعارض سند با مبانی اندیشه اسلامی، چالش های حقوقی و امنیتی، تعارض با فلسفه تشکیل حکومت اسلامی.
صورت بندی سریال معمای شاه در تعامل سه گانه هستی شناسی، تاریخ، رسانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سریال معمای شاه، حامل روایت رئالیستی از تاریخ معاصر ایران است؛ از حیث ساختار رسانه ای، در این سریال مفهوم «ایران» به عنوان متغیر مستقل و نقش آفرینان و حوادث آن به مثابه متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. در واقع، ایران قلب تپنده سریال به حساب آمده و هر آنچه پیرامون آن روی می دهد، با این موقعیت در نظر گرفته می شود و قهرمانان تاریخ از آن حیث بزرگ می شوند که در پی عظمت آن هستند و کسانی که حقیرند، از آن حیث چنین اند که با الگوی مفهوم ایران ناسازگارند. از حیث محتوایی در این سریال، سطح سه گانه آگاهی یعنی «تاریخ، رسانه و هستی شناسی» همنوایی ویژه ای می یابند. در معناسازی این سریال، این ترکیب همگون که فرایند سریال را صورت بندی معنایی نموده، دارای پیامدهای خاص معنایی است. این پژوهش با هدف تحلیل محتوای سریال، به رهیافت کلی اشاره دارد که ساختار فیلم بر آن نهاده شده است. این رهیافت کلی، حضور رویکرد رئالیستی در سریال سازی در بازنمایی تاریخ معاصراست.
بررسی عوامل تعیین کنندة سن ازدواج در بین زنان 15-35 ساله متأهل شهر مروست(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ازدواج، اساس خانواده و از عوامل مؤثر در افزایش جمعیت و تغییرات ساخت سنی است. این تحقیق، با روش پیمایشی و تحلیلی، و با هدف بررسی عوامل تعیین کنندة سن ازدواج زنان شهر مروست تدوین یافته است. یافته ها نشان می دهد سن ازدواج 84 درصد پاسخگویان زیر 25 سال می باشد. همچنین، 82 درصد آنان خانه دار و 6/62 درصد تحصیلات دیپلم و کمتر دارند. حداکثر سن مناسب ازدواج، از نظر 3/93 درصد پاسخگویان 29-20 سال می باشد. بین تحصیلات و درآمد زنان و مردان، سن ازدواج شوهران، حداکثر سن مناسب ازدواج دختر، برخورداری از وسایل رفاهی و شهرنشینی، با سن ازدواج زنان، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. رابطه بین نگرش نسبت به ازدواج و سن ازدواج زنان، معنادار معکوس بود. زنان با خاستگاه شهری، شاغل، دارای ازدواج های غیرخویشاوندی و کسانی که به تنهایی تصمیم گیرنده ازدواج شان بودند، سن ازدواج بالاتری دارند. زنانی که مهم ترین شیوه کسب استقلال را، ازدواج و مهم ترین معیار انتخاب همسرشان را، داشتن اخلاق خوب و اصالت خانوادگی می دانستند، دارای پایین ترین سن ازدواج بودند. رابطه متغیر نگرش زنان نسبت به برابری جنسیتی، با سن ازدواج آنان معنا دار نبود.