مقالات
حوزه های تخصصی:
اشتغال بیرونی زن، یکی از موضوعات چالشی حوزه مطالعات زنان است. موافقان و مخالفان هر یک با ارجاع به مبانی و پیش فرض های خود، جهت اثبات مدعا به دلایلی تمسک جسته اند. این موضوع همچون سایر موضوعات فرهنگی اجتماعی مورد التفات عموم، در رسانه های جمعی از جمله محصولات سینمایی انعکاس یافته است. سینما، علاوه بر انعکاس نمادین الگوها و رسوم جاری در متن اجتماع، خود نیز در مقام داوری و فضاسازی تأییدی یا انتقادی نسبت به سوژه های طرح شده، کاملاً سوگیرانه عمل می کند. ورود نظریه های فمنیستی به محافل علمی و فضای فرهنگی کشور، و طرح خوانش های غیرمتعارف و حساسیت برانگیز، از موضوعات اجتماعی زنان از جمله اشتغال، علاقمندی ارباب سینما به طرح این سنخ مباحث را فزونی بخشید. سؤال تلویحی نوشتار این است که بازنمایی اشتغال زن در فیلم همسر، به چه میزان با معیارهای الزامی و ترجیحی اسلام در این خصوص همنوایی دارد. ادعای نوشتار با عطف توجه به رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک مندرج در فیلم این است که بازنمایی اشتغال در این محصول سینمایی، آگاهانه یا ناآگاهانه با دواعی فمینیسم رادیکال همسویی زیادی دارد.
نقد و بررسی «ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریات فمینیستی به ویژه نظریه اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار، نه تنها در جوامع غربی، که در جامعه ما نیز تأثیرگذار بوده است. تعریف دوبووار از زن که «زن زاده نمی شود؛ زن می شود»، در حکم بیانیه ای است که موضع کلی هستی شناختی فمینیست ها را پیرامون زنان بیان می کند. در این تعریف، وی ماهیت و چیستی زن را ساختگی و محصول جامعه می داند و زنانگی را امری تاریخی و فرهنگی تلقی می کند، نه برآمده از سرشتی الهی. این تعریف از زن با مبانی و آموزه های دینی و فرهنگی ما تضادهای فراوانی دارد که مورد غفلت واقع شده است. این مقاله بر آن است تا با پاسخ به این پرسش که «ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیسمی سیمون دوبووار چیست؟» نقد و بررسی آن را از دیدگاه اسلامی مورد نظر قرار دهد. بر حسب یافته های تحقیق دوبووار با انکار وجود طبیعت و سرشتی ثابت برای زنان، نقش های مربوط به طبیعت و بیولوژی زن همچون مادری و همسری را ساختگی، فرهنگی و تاریخی می داند. درحالی که ادله او برای ساختگی و جعلی بودن نقش های زنانه کافی نیست، وجود این تفاوت ها در طول قرن ها خود نشانی از سرشت ثابت در انسان هاست. این تحقیق، پژوهشی است ژرفانگر که با روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی و به شیوه اسنادی صورت گرفته است.
واکاوی جایگاه جمعیت در اسلام و نگاهی به جایگاه آن در نظام اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جمعیت از جمله مؤلفه های اصلى توسعه و پیشرفت هر کشوری است که باید همه سیاست ها، راهبردها و برنامه ریزى ها بر اساس آن صورت گیرد. ازاین رو، شناخت اندازه جمعیت، رشد، ساختار سنى و جنسى و رسیدن به یک جمعیت متناسب امرى اجتناب ناپذیر است. ازاین رو، ارائه تحلیلی از جایگاه جمعیت در اسلام و نظام اسلامی، و اتخاذ رویکرد مناسب در این عرصه در کشور امری ضروری است. این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، درصدد واکاوی جایگاه جمعیت در اسلام و نظام اسلامی است. یافته های پژوهش حاکی از این است آیات و یا روایات در مقوله جمعیت را می توان در چند مقوله دسته بندی کرد: توصیه به ازدواج و فرزندآوری، تشویق به ازدواج با زنان ولود، تضمن رزق و روزی افراد، توبیخ فرزندکشی، تشویق به افزایش نسل مسلمانان. ازآنجایی که در منابع دینی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر محبوبیت فرزندآوری و تکثیر نسل تأکید و به آن توصیه شده، اصل اولی و به عنوان یک قاعده کلی در متون دینی، فزونی جمعیت است. ازاین رو، اسلام و همه ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته در حد توان توصیه می کند.
ابعاد «تعین اجتماعی معرفت» از منظر نظریه های جامعه شناسی معرفت و نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی ابعاد تعین اجتماعی معرفت در تحلیل ها و نظریات جامعه شناسانه و نهج البلاغه و به روش مقایسه ای، تحلیل محتوای کیفی، تفسیری و اسنادی تدوین یافته است. در این دو رویکرد، یعنی نظریه های جامعه شناسی معرفت و نهج البلاغه، به مطالعه تفاوت بین تعین اجتماعی معرفت، بر محور مؤلفه های پنج گانه عمق تعین، درجه تعین، سطح تعین، آماج تعین، و عامل مسلط پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که بسیاری از نظریه های جامعه شناسی معرفت، راه کاملاً متفاوتی از نهج البلاغه را در بسیاری از محورهای پنج گانه درپیش گرفته اند.
نقش فطرت در تکامل اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فهم و تبیین تغییر و پویایی جوامع انسانی همواره مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است. پیرامون جهت تغییرات و دگرگونی جوامع و اینکه روند تغییرات جوامع چه سمت وسویی دارد، سه دیدگاه کلی تحت عنوان نظریه های تکاملی، دوری یا چرخشی و انحطاطی وجود دارد. نظریه های تکاملی مبنی بر پیشرفت و ترقی جوامع در طول تاریخ همواره درصدد تبیین هویت، علت، غایت و چگونگی تکامل اجتماعی با توجه به مبانی و پیش فرض های خود بوده اند. در این زمینه، این مقاله درصدد است با تأکید بر دیدگاه تکاملی علامه طباطبائی و شهید مطهری نسبت به تحولات اجتماعی، به بررسی و تبیین هویت، علت، غایت و چگونگی تکامل اجتماعی بپردازد. این پژوهش، از این جهت که بر آثار مکتوب علامه طباطبائی و شهید مطهری تمرکز کرده است، تحقیقی متن محور محسوب می شود. ازاین رو، روش این پژوهش تحلیل محتوای متن می باشد. علامه طباطبائی و شهید مطهری، با قرار دادن فطرت کمال طلب در کانون توجه خویش، معتقدند تکامل اجتماعی در نسبت با فطرت به عنوان امری ثابت و بدون تغییر در طول زمان فهم می گردد. فطرت دو نقش عمده در تکامل اجتماعی ایفا می کند: اول اینکه، فطرت به عنوان عاملی درونی و دینامیکی، علت اصلی تکامل جامعه محسوب می گردد. دوم اینکه، فطرت جامعه را هم از جهت ساختاری و هم از جهت ارزشی تکامل می بخشد.
مفهوم زمان و تکوین موضوع علم اجتماعی در اندیشه هایدگر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علم اجتماعی، همچون هر علمی، از ارکان ثلاثه موضوع، غایت و روش تشکیل شده است. این مقاله سعی دارد با بررسی مفهوم زمان در اندیشه مارتین هایدگر، موضوع علم اجتماعی را بر اساس تفکر هایدگر توضیح دهد. بنابراین، ضمن توضیح مختصری، در خلال مقایسه نظرات هایدگر و ماکس وبر و تبیین جایگاه زمان در اندیشه او، نحوه شکل گیری و تکوین امر اجتماعی که موضوع علم اجتماعی است، شرح داده شد. علم در نگاه هایدگر، امری تاریخی است که با بنیاد و وجود آدمی نسبتی دارد؛ واکاوی این نسبت ما را به ساحت خیال استعلایی و اگزیستانس خواهد کشاند و مواجهه دازاین با وجود را که امری است که در زمان رخ می دهد، منکشف خواهد کرد. دلالت های تفکر فلسفی هایدگر، در توضیح چگونگی تکوین امر اجتماعی، بدین صورت امتداد خواهد یافت که امر اجتماعی، امری تاریخی و خیال بنیاد خواهد بود و با امر اجتماعی مبتنی بر تفکر سوبژکتیو بالذات متفاوت است. ازآنجاکه بررسی آراء هایدگر در این مقاله، از گذر توصیف نظریات وی به تحلیل آنها می رسد، روش مورد استفاده، توصیفی تحلیلی است.
راهبرد نفوذ دشمن و فرهنگ دفاعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی، دستگاه محاسباتی دشمن نشانه های متقنی از فروپاشی نظم مطلوب خود را مشاهده کرد و تمام توان خود را برای مهار، انحراف و براندازی آن به کار بست. یکی از راهبردهای مقابله، اتخاذ رویکردهای نرم بود که به واسطه فنون پیچیده ای از جمله نفوذ، در دستور کار قرار گرفت. در این شرایط، جمهوری اسلامی تلاش نموده است تا با بهره گیری از ظرفیت های دینی و فرهنگی ملت ایران و توجه به نگاه ایجابی رهبران انقلاب، رخنه گاه های نفوذ دشمن را مسدود کند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ به این پرسش است که تأثیرگذاری راهبرد نفوذ دشمن در فرهنگ دفاعی ایران دارای چه ابعادی است؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که دشمن در این مسیر دو هدف کلان و عملیاتی را در نظر دارد: در هدف کلان به دنبال استحاله و تضعیف ارکان اساسی فرهنگ دفاعی کشور بوده و در هدف عملیاتی، تأثیرگذاری بنیادین بر موضوعاتی همچون ولایت فقیه، آرمان های انقلاب، پایگاه مردمی فرهنگ دفاعی، بنیه دفاعی، پشتیبانی مردم و دولت از نیروهای مسلح، فرهنگ جهاد و شهادت، تفکر و عمل انقلابی، هندسه جایگاه دوست و دشمن و... را دنبال می کند.