مقالات
حوزه های تخصصی:
کنش های اجتماعی متأثر از ارزش های حاکم بر جامعه است. ازاین رو، دگرگونی کنش اجتماعی تابعی از تغییر ارزش های اجتماعی است. در این میان، خانواده یکی از کانون های مهم تغییرات ارزشی جامعه است که تغییرات آن در سایر حوزه های زندگی اجتماعی خود را نشان می دهد. دگرگونی های ارزشی خانواده ، از مؤلفه های مهم نظام فرهنگی جامعه است که شناخت آنها، در شناسایی دگرگونی های اجتماعی نقش دارد. کاهش باروری، به مثابه یک کنش، نیز متأثر از دگرگونی ارزش های خانوادگی است. باروری، رخدادی است که درون خانواده اتفاق می افتد؛ هرگونه تغییر در ارزش های خانواده، می تواند این رخداد را دگرگون سازد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که تغییرات ارزشی خانواده، چه نقشی در کاهش باروری در خانواده ایرانی دارد؟ گردآوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای بوده و برای پردازش آنها، از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده است. با این حال، برای مستند سازی یافته ها از روش تحلیل ثانویه آمار ها و نتایج پژوهش های پیشین نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که تغییرات ارزشی خانواده، از طریق گسترش فردگرایی، کاهش ارزش فرزندان، کاهش ترجیح جنسی، ضعف باورهای دینی، تغییر ارزش ازدواج و افزایش مصرف گرایی بر باروری مؤثر می باشد.
تحلیلی بر رابطه شاخص های باروری و سالخوردگی جمعیت در ایران براساس مدلسازی ساختاری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه، پدیده سالخوردگی جمعیت و ارتباط آن با شاخص های باروری، نیازمند سیاست گذاری و برنامه ریزی های مناسب برای کاهش این پدیده است. هدف این مطالعه، بررسی رابطه شاخص های باروری و سالخوردگی جمعیتی در ایران، براساس مدلسازی ساختاری است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی، از نوع تحقیقات کاربردی بوده و شیوه های جمع آوری اطلاعات اسنادی است. برای جمع آوری داده ها، از سالنامه آماری کشور و سرشمارهای عمومی نفوس و مسکن، طی سال های 1335 الی 1395 استفاده گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که متغیرهای حرکات طبیعی جمعیتی (الگوهای جمعیتی) کل کشور، طی سال های 1335 1395 دارای روندی نزولی و شاخص های سالمندی دارای روندی صعودی بوده است. همچنین، نتایج نشان داد، ارتباط منفی و معنی داری بین متغیر الگوهای جمعیتی، با سالمندی در کل کشور به میزان 881/0 و با مقدار t 114/5، وجود دارد. در مجموع، عوامل مربوط به الگوهای جمعیتی کل کشور، 9/73 درصد واریانس متغیر وابسته نرخ سالمندی را تبیین می کنند. با توجه به وضعیت سالخوردگی جمعیت در کشور، اجرای مداخلات کارا و مؤثر در شاخص های باروری، در جهت بهبود وضعیت شاخص های سالخوردگی امری ضروری است.
کارکرد مقاومتی خانواده در منازعات قدرت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحران هایی که پس از دوران مدرن، گریبان گیر جامعه غرب و سایر نقاط جهان شد، متفکران و اندیشمندان را به بازنگری در رویدادهای جهان غرب و بنیادهای آن واداشت. نیمه دوم قرن بیستم، شاهد شوریدن حوزه های تفکر، به ویژه جامعه شناسی، علیه نظم نوینی بود که جهان سرمایه داری ایجاد کرد و کانون های قدرت را هدف می گرفت. ازجمله این رویکردها، نگاه پساساختارگرایان، بخصوص فوکو به حوزه قدرت و سخن درباره مقاومت علیه قدرت است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره مندی از نگاه وجودشناختی به نهاد خانواده، این نهاد را که مبتنی بر رویکردی فطری و در جهت تکامل دوجنس است، دارای حیثیت هایی می داند که می تواند به عنوان کانونی علیه قدرت، دست به مقاومت بزند. نقطه قوت این نهاد، بازگرداندن مسیری است که قدرت نظم نوین در راستای سوژه گی به کار گرفته است. به عبارت دیگر، تلاش می شود تا ابتدا کارکرد مقاومتی خانواده، به عنوان یکی از پایدارترین نهادهای اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. سازوکار این کارکرد این است که از طریق وجود احساس در خانواده و نیز با رویکردی غیرفردگرا این نهاد، توانی مقاومتی می یابد که با ایجاد واسطه در خودآگاهی افراد، هدایت گری غرایز، بهره مندی از ذهنیت زنانِ درون خانواده و قوتی که خانواده در حوزه اقتصادی دارد، می تواند قدرت نظم نوین را بر هم زند.
همجنس گرایی: اختلال یا امر طبیعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انجام رفتارهای جنسی با همجنس قرن ها در اغلب جوامع بشری علامت یک انحراف و اختلال در شخصیت فرد محسوب می شد و با عناوین «لواط» و «مساحقه» در زمره یکی از بزرگ ترین گناهان قرار می گرفت؛ اما امروزه تحت عنوان «همجنس گرایی» به سمت عادی شدن پیش می رود و حتی گاه در زمره یکی از سرفصل های حقوق بشر مطرح می گردد. مقاله حاضر ضمن تأکید بر تفاوت های معناشناختیِ ظریفی که بین رفتار، گرایش و هویت جنسی برقرار است، می کوشد با گردآوری شواهد لازم در یک بررسی تاریخی معلوم سازد که چه تطوراتی در مواجهه با مسائل جنسی و فهم این مسائل رخ داد که فضای عمومی جوامع مدرن از گناه شمردن رفتار جنسی با همجنس، به بیماری قلمداد کردن همجنس گرایی، سپس عادی و طبیعی دانستن آن و قانونی کردن ازدواج همجنس گرایان کشیده شد؛ و این تطورات چه اندازه مستند به بحث های علمی بود. در اغلب آثار روان شناسی ای که در ایران رواج دارد، عمدتاً جریانی که همجنس گرایی را امری طبیعی معرفی می کند، بازنمایی شده است؛ اما مقاله حاضر با استناد به نقدهایی که در دو دهه اخیر بر طبیعی دانستن همجنس گرایی مطرح شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، و نیز با درنگی در باب هویت همجنس گرایانه و تحلیل پدیده همجنس گرایی از منظر انسان شناختی، درصدد بررسی این مسئله است که آیا مواجهه با این پدیده به عنوان یک وضع طبیعی موجه تر است یا به عنوان یک اختلال و بیماری و نارسایی ای که عدم درمان آن آسیب های بیشتری در پی خواهد داشت؟
آسیب شناسی تأثیر آموزش مجازی بر یادگیری در شرایط کرونایی؛ بررسی موردی دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی و آسیب شناسی تأثیر آموزش مجازی در شرایط کرونایی، بر یادگیری است که به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه موردمطالعه، دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی بوده است. برای این کار، با 10 نفر از دانشجویان مصاحبه صورت گرفت. افزون بر آن، پژوهشگران خوددرگیر در آموزش مجازی بوده و بخشی از اشباع نظری حاصل تجربه زیسته و مشاهده مشارکتی شان می باشد. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد اشتروس و کوربین استفاده گردید که براساس آن، از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که پدیده محوری این تحقیق «انتقال ناقص مطالب و عدم جبران آن با روش های آموزشی مکمل» است. شرایط علّی حاکم بر این پدیده، شامل چهار مقوله «کاهش تمرکز، مکان نامناسب آموزشی، کاهش انگیزه تحصیلی، ضعف سامانه آموزشی» است. بسترها و شرایط میانجی نیز عبارتند از: «عدم مهارت یا انس کافی برای فعالیت آموزشی در فضای مجازی، نهادینه نشدن هنجارهای آموزش مجازی، ناگهانی بودن شرایط کرونایی، بالا بودن هزینه اینترنت، الزامات قانونی نامناسب». راهبردهای مواجهه با این پدیده نیز عبارتند از: «مطالعه خودبنیان، مطلوب و کافی دانستن آموزش مجازی، تحمل و تسلیم» که بر اثر آن شاهد پیامدهایی نظیر «مطالعه فردی و خودمحور، اشتغال به فعالیت های غیردرسی و دلسردی و بی انگیزه گی تحصیلی» خواهیم بود.
تأثیر ابعاد مهارت ارتباطی بر تحرک اجتماعی شهروندان تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد مهارت ارتباطی بر تحرک اجتماعی شهروندان بالای 25سال تهرانی است. چارچوب نظری، به کمک آراء نظریه پردازان دیدگاه کنش متقابل نمادین، مکتب کارکردگرایی و ترکیب گرایان تعیین شده است. این پژوهش از نظر رویکردی کمّی و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری 844/076/6 نفر بود و تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حدود 400 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام شد و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد مهارت ارتباطی و متغیرهای جمعیت شناختی با ضریب تعیین 08/، بر تحرک اجتماعی ساکنان تهران اثرگذار بودند. بین مهارت کلامی و مهارت نوشتاری، با تحرک اجتماعی میان نسلی رابطه معناداری وجود نداشت. مهارت استفاده از زبان بدن، با بتای 11/0 و متغیر جنسیت با بتای 24/0- در تحرک اجتماعی شهروندان اثرگذار بودند. متغیرتأهل و سن در تحرک اجتماعی، شهروندان اثری نداشتند. تحرک اجتماعی بر حسب جنسیت به نفع مردان بوده است. مهارت ارتباطی پایتخت نشینان، بالاتر از حد متوسط و تحرک اجتماعی آنها نزولی و منفی بود.