مقالات
حوزه های تخصصی:
بحث از «بومیسازی جامعه شناسی» از جمله مباحث چالش زا و مطرح در قلمرو علوم انسانی، به ویژه جامعه شناسی است. در همایشی که به همت گروه جامعه شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار گردید، این موضوع به تضارب آراء گذشته شد. در حایشه این همایش میزگردی تحت عنوان «بومی سازی جامعه شناسی اسلامی» با حضور استادان محترم جناب حجج الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، اکبر میرسپاه و و دکتر پناهی برگزار گردید. به دلیل اهمیت موضوع، این نشست علمی از نظر خوانندگان گرامی میگذرد. آنچه باید گفت: جامعه شناسی در خاستگاه خود علمی بومی است و در جوامع شرقی علمی غیر بومی. علاوه بر این، میان بومی سازی و اسلامی سازی باید تفاوت گذاشت.
از سوی دیگر، باید در بومی سازی توجه کنیم که چه مبنایی را میپذیریم: اسلامی یا پوزیتویستی؟ این گفت وگو به چند و چون این موضوع می پردازد.
وضعیت دینداری و نگرش به آینده دین در میان نسل ها مطالعه موردی شهر سنندج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دین از جمله مهم ترین مفاهیم و از کارکردی ترین مقولات در جامعه بشری است. تجربة تاریخی زندگی بشر نشان میدهد که دین جزیی جدایی ناپذیر از این زندگی بوده است. پژوهش حاضر به روش پیمایشی به میزان پایبندی به دین را میسنجد. جامعه آماری شهروندان 18-29 و 40 سال به بالای مناطق سه گانه شهر سنندج بوده، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 360 نفر تعیین شده است. نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شده است.
یافته های پژوهش هر چند حکایت از رتبه مناسب دو نسل جوان و بزرگسال به لحاظ میزان دینداری به عنوان شاخصی کلی دارد، اما مطابق انتظار، رتبه نسل بزرگسال نسبتاً بالاتر از نسل جوان قرار دارد. همچنین تفاوت معنی داری میان دو نسل در ابعاد مناسکی و پیامدی دینداری و نگرش به آینده دین وجود دارد. البته، تفاوت معنیداری میان دو نسل در متغیرهای بعد اعتقادی و تلقی از مذهبی بودن افراد در آینده وجود ندارد. هر چند در زمینه نگرش به آینده مذهب، تلقی نسل بزرگسال منفیتر از نسل جوان است. در رابطه با پیوستار نسلی در زمینه دینداری میتوان تفاوت های مکشوف میان نسل ها را با عبارت «فاصله نسلی» بیان داشت. اگرچه در پاره ای از ابعاد، مانند بُعد مناسکی و نگرش به آینده دین میتوان تاحدودی قائل به «شکاف نسلی» بود.
آینده پژوهی و جامعه مطلوب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«آینده پژوهی»، علم و هنر کشف آینده و شکل بخشیدن به دنیای مطلوب فرداست. از ویژگیهای مهم این دانش، بهره گیری از ابزارهای علمی به منظور ترسیم چشم انداز متناسب با ارزش های حاکم بـر جامعه و برنامه ریزی برای نیل به جامعة مطلوب است. از این رو، جامعه شناسان آینده پژوهی را ابزار هدایت اجتماعی دانسته اند.
اسلام نیز علاوه بر جامعة آرمانی، که نوید تحقق آن را در فرجام تاریخ داده است، از پیروان خود انتظار دارد که با الهام از شاخص های آن جامعـة آرمانی، بـه اقتضای امکانات و توانمندی اجتماعی خود، بکوشند تا در یک روند تکاملی حداقل هایی از ویژگیهای جامعة مطلوب اسلامی را محقق سازند. با الهام از آموزه های اسلامی همچون سنت های اجتماعی و صبغة عبرت آموزی آن و فلسفة انتظار، میتوان نوعی آینده پژوهی دینی را استخراج نمود که حاصل آن، ترسیم چشم اندازی دقیق از آینده ای آرمانی باشد. با قراردادن این آیندة مطلوب به عنوان هدف، میتوان آینده های مقدور را به عنوان حلقه های میانی نیل به ویژگیهای جامعة آمادة ظهور، طراحی و تعریف نمود.
زیرساخت های دینی اندیشه های اجتماعی ابن خلدون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اندیشه های اجتماعی ابن خلدون توجه صاحب نظران بسیاری را به خود جلب کرده است. برداشت های صورت گرفته از آرای ابن خلدون متفاوت و بعضاً متناقض است. برخی پژوهشگران، رویکرد ابن خلدون در طرح موضوعات اجتماعی و پایه گذاری علم عمران را ناشی از گسست وی از منظومه فکری اسلامی میدانند. گروهی دیگر، تأملات اجتماعی وی را برخاسته از مبانی معرفت دینی او میدانند. عده ای نیز در این میان، علل ظهور و افول تمدن اسلامی، ویژگیهای شخصیتی و گستردگی مطالعات وی را از دغدغه های تعیین کننده در رویکرد ابن خلدون به طرح موضوعات اجتماعی و تأسیس علم عمران میدانند.
هدف مقاله توصیفی تحلیلی حاضر، که با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای انجام گرفته، بررسی نظری دلالت های معرفت شناختی اندیشه های اجتماعی ابن خلدون است. پرسش اصلی مقاله این است که اندیشه های اجتماعی وی چه نسبتی با مبانی معرفتی دینی او دارد. یافته های نظری نشان میدهد که اندیشه های اجتماعی ابن خلدون و بنیان نهادن علم عمران، تحت تأثیر نگرش های اسلامی او بوده است.
غرب شناسی وارونه؛ نقدی بر غرب شناسی حسن حنفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غرب شناسی، یکی از حوزه های مطالعاتی مهم معاصر است که به بررسی تاریخ، ماهیت و سرنوشت تمدن غرب میپردازد. حسن حنفی از روشنفکران معاصر و معروف مصر، مدعی تأسیس علم جدیدی به نام استغراب یا غرب شناسی است که از آفات غرب شناسی وارونه مصون میباشد. بررسی کتاب او در این زمینه نشان میدهد که مجموعه مباحث غرب شناسی وی با سه عنوان «تکوین آگاهی اروپایی»، «ساختار آگاهی اروپایی» و «سرنوشت آگاهی اروپائی» به غیر از بیان تاریخ مکتب های فلسفی غرب و ریشه های تاریخی آن و نیز وضعیت کنونی آگاهی غربی، کار جدیدی را در غرب شناسی انجام نداده است؛ بلکه خود به آفت غرب شناسی وارونه دچار شده است و نه تنها غرب را از منظر خودی مطالعه نکرده، بلکه «خود» را در آیینة غرب مشاهده کرده است. او بارها دربارة الگوگیری از مدل های تغییر و تجدد غربی برای بازسازی اندیشه دینی در آثار مختلف خویش سخن گفته و خود نیز از چنین روش هایی برای معناسازی میراث اسلامی بهره گرفته است و این همه، نشان از وارونگی غرب شناسی او دارد.
بررسی نظریه و بنیادهای نظری مارکسیسم ساختاری لویی آلتوسر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مارکسیسم ساختاری آلتوسر در واکنش به دو تفسیر از مارکس، و بازخوانی او بسط یافته است. آلتوسر نخست در برابر رهیافت مارکسیسم ارتدکس ایستاد و از آن انتقاد کرد؛ دومین رهیافت مورد انتقاد آلتوسر، مارکسیسم هگلی و حلقة فرانکفورت است. او تلاش کرد نظریة مارکسیستی را هم از جبرگرایی اقتصادی و هم از رهیافت انسان گرایانة لوکاچ و حلقة فرانکفورت برحذر دارد. تلاش های آلتوسر برای فرار از تقلیل گرایی نظریة مارکسیستی، تا حدودی موفقیت آمیز بود؛ اما چرخش آلتوسر بیشتر درون پاردایمی بود و از نظر ماهوی نظریة مارکسیستی را از محدودیت های بنیادی در عرصه های هستیشناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی نجات نداده است. در این نوشتار، برآنیم تا نظریه و بنیادهای نظری نظریة اجتماعی آلتوسر را ارزیابی کنیم و کج تابیهای اساسی آن را برملا سازیم.
نگاهی به تحول آرای پیتر برگر درباره سکولاریسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با بهره گیری از روش اسنادی، به بررسی تحول نظریه های پیتربرگر دربارة دین و عرفی شدن میپردازد. پیتر برگر جامعه شناسی است که یک دهه از مدافعان سرسخت نظریه عرفی شدن بوده و آثار زیادی را از خود بر جای گذاشته است. رویکرد برگر به تحولات جهانی در زمینه دین و عرفیشدن، عمدتاً تحت تأثیر فضای حاکم بر جوامع علمی اروپایی و آمریکایی شکل گرفته است. تجربه های بعدی وی از سایر نقاط جهان، موجب تغییر نظریه وی شد. از جمله عواملی که در تحول نظر پیتر برگر مؤثر بوده، میتوان به سرزنده بودن دین و جریان هایی در جهان غیرغربی، ناتوانی نظریه های عرفی ازپاسخ گویی به پرسش های بنیادین بشر دربارة هستی، صداقت در پذیرش واقعیت های موجود،ترکیب معرفتی وتأملات نظری برگر اشاره کرد.