مطالب مرتبط با کلید واژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
گیدنز
روش شناسی انتقادی عاملیت و ساختار در اندیشة گیدنز از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چگونگی رابطة عاملیت و ساختار، معضل اساسی علوم اجتماعی است. نظریة ساخت یابی با هدف پایان دادن به امپراطوری نظریه های هرمنوتیکی از یک سو و ساختارگرایی و کارکردگرایی از سوی دیگر، در نظر دارد تبیینی کفایتمندتر در این زمینه ارائه دهد. در راستای هدف بومی سازی علوم انسانی و با توجه به محوریت مبانی معرفتی در نظریه های اجتماعی، این پژوهش با روش تحلیلی اسنادی در پی روش شناسی نظریة مزبور از منظر حکمت اسلامی است. پژوهش حاضر به این نتیجه رهنمون می شود که اگر چه نظریة ساخت یابی، علوم اجتماعی را از چنگال افراط و تفریط گرایی کل گرایی روش شناختی و فردگرایی روش شناختی در باب رابطة عاملیت و ساختار نجات می دهد، به دلیل عدم اتخاذ موضع واقع بیانه دربارة هستی، انسان و معرفت نمی تواند راه حل اساسی به شمار آید.
بررسی عشق در خسرو و شیرین نظامی براساس دیدگاه های گیدنز، دانینو و ایوانز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی موضوع عشق درداستان خسرو و شیرین نظامی، براساس دیدگاه های گیدنز، دانینو و مری ایوانز است. مسئله اصلی آن، پاسخ به این پرسش است که مفاهیم و ویژگی های عشق در نظریه های غربی را ، تا چه میزان می توان با انواع عشق در این داستان تطبیق داد؟ گیدنز، سیر تحول مفهوم عشق در غرب را، برمبنای تاریخ عشق، بر سه گونه تقسیم می کند: 1. عشق شورانگیز؛ 2. عشق رمانتیک؛ 3. عشق سیال. دانینو ،عشق را نوعی همزیستی میل جنسی و عاطفی می داند. ایوانز نیز دو گونه تجاری و رمانتیک آن را متمایز می سازد. نظامی ، در داستان خسرو و شیرین، چندین داستان را با محوریت عشق در هم تنیده که می توان آن را به شش دسته تقسیم کرد: 1. عشق عاشق به معشوق؛ 2. عشق معشوق به عاشق؛ 3. عشق یک سویه؛ ۴. عشق مصلحتی و سیاسی؛ ۵. عشق هوسناک و انتقام جویانه ؛ ۶. عشق ممنوع و شیفتگی بیمار گونه . با تأمل دراین داستان ، عشق خسرو به شیرین و برعکس ، از گونه عشق شورانگیز در نظر گیدنز و حقیقی و عرفانی است. عشق فرهاد به شیرین، عشق رمانتیک؛ عشق مریم و خسرو، عشق مصلحتی و سیاسی از دید ایوانز است. دو گونه دیگر،عشقی آمیخته به هوس و گناه و محکوم به مرگ است.
بررسی و نقد اندیشه های آنتونی گیدنز در زمینه سیاست های زیست محیطی مطالعه موردی: کتاب «سیاست های مقابله با تغییرات آب و هوا»
منبع:
مجموعه مقالات اولین همایش ملی نقد متون و کتب علوم انسانی ۳۰ آذر ۱۳۹۶ جلد اول «تجارب حرفه ای نقد»
آنتونی گیدنز از جمله مهم ترین متفکران جامعه شناسی است که تلاش می کند ضمن درک انتقادی اقتضائات جامعه معاصر، راهکارهایی برای حل مسائل آن ارائه کند. وی که از جمله نظریه پردازان مقوله جهانی شدن است، موضوعات مرتبط با این امر را مورد کاوش قرار دادهاست. تغییرات آب و هوایی از جمله مهم ترین مسائلی است که در دهه های اخیر زندگی انسانی بر روی کره زمین را دچار چالش کردهاست. پدیده هایی مانند گرمایش زمین و وقوع سیلاب ها و توفان های متعدد در سرتاسر جهان نشان می دهد که باید هرچه زودتر چاره ای برای این بحران اندیشیده شود. گیدنز، در کتاب «سیاست های مقابله با تغییرات آب و هوا» به دنبال آن است که با پرداختن به ابعاد مختلف این بحران، در سطوح ملی، بین المللی و غیردولتی، راهکاری هنجاری و فراگیر را در این زمینه عرضه کند. مقاله حاضر با بررسی انتقادی کتاب مذکور، ضمن تبیین ابعاد مختلف مدنی و سیاسی موضوع در سطح ملی و جهانی، نقاط ضعف و قوت دیدگاه های گیدنز در این زمینه را مورد کاوش قرار دهد.
چالش سنّت و مدرنیته در رمان«اهل غرق» منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش میان سنّت و مدرنیته به عنوان یک مسأله اجتماعی در آثار ادبی معاصر بازتاب یافته است. یکی از این آثار ادبی، که بازگو کننده روایت تقابل این دو پدیده اجتماعی است، رمان «اهل غرق» منیرو روانی پوراست که به شیوه رئالیسم جادویی به نگارش در آمده است. تبیین روابط و عناصر سنت و مدرنیته، انعکاس دیدگاه نویسنده و نقد آن هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نویسنده این رمان برخلاف نظر گیدنز، جامعه ای را به تصویر کشیده است که مدرنیته در آن موجب زوال سنّت می شود. وی علیرغم خشنودی از ظهور برخی پدیده های مدرن، در هیبت یک مدرنیته ستیز کامل ظاهر شده است. او اعتقاد دارد که با گسترش روز افزون مدرنیته، دنیای سنّت روبه زوال مینهد. با بررسی این رمان می توان دریافت که فرایند نفوذ و انتقال از جهان سنّتی به دنیای مدرن، بیشتر در حوزه اقتصاد و از طریق ابزار آلات جدید و محصولات صنعتی صورت پذیرفته است. پدیده نوین مدرنیته در «اهل غرق» بیشتر از طریق تکنولوژی های صنعتی و با طرح برخی دستاوردهای علمی و جنبش های سیاسی، همراه با آثار سوء آن تعریف شده است که حضور تدریجی و گاه سریع این پدیده، در نهایت منجر به برچیده شدن دامن سنّت و زوال آن می گردد.
ارزیابی نظریه گیدنز، در باب دین و دنیوی شدن براساس مبانی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال سوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
132 - 155
گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک و با عنایت به پیدایش جنبش های نوین دینی، به ویژه بنیادگرایی اسلامی، دنیوی شدن دین در دنیای مدرن را نپذیرفته و با تفسیر بازاندیشانه ، کارکردهای دین را متناسب با اقتضائات جامعه جدید، معنایابی کرده است. گیدنز معتقد است که دین می تواند با مدرنیته هم زیستی داشته باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. این نظریه، هرچند به لحاظ پاسخ گو دانستن دین به سوالات انسان مدرن، نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده؛ اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد. مغفول ماندن سرچشمه ها ی وحیانی دین، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، تعارض علم و دین، نادیده انگاشتن بُعد معرفتی دین و گرفتار شدن در دام ابدال های نابجا، پدیده انگاری و نفی حقانیت دین، همسان سازی هویت ادیان مختلف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، استقراء ناقص دین پژوهی (کلیسامحور) و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر از جمله اسلام و...، وزانت علمی نظریه وی را فروکاسته است. چنانچه مبانی اسلامی در این نظریه جایگزین شود، بی تردید رهیافت ها، لزوماً آن گونه که گیدنز ارائه داده، نخواهد بود و نفی دنیوی شدن به جای استناد به میزان حضور و عضویت افراد در مناسک و مراکز دینی، به ماهیت دین و جامعیت آموزه های آن، عیارسنجی خواهد شد.
مناقشات نظری ابن سینا و گیدنز پیرامون الگوی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
مؤلفه های الگوی خانواده مطلوب و کیفیت افزایش کارآمدی این نهاد مهم در جامعه، پرسشی بنیادین بوده که هم در حکمت عملی یونانی و اسلامی بدان پرداخته شده و هم در جامعه شناسی امروز از آن سخن گفته شده است. گام مقدماتی و اساسی در طراحی الگو در مطالعات اجتماعی، بررسی تلاش های نظری صورت گرفته در این عرصه است. ابن سینا یکی از فلاسفه اسلامی مهم و تأثیرگذار است که به صورت مبسوط به مباحث مربوط به خانواده و تدبیر منزل پرداخته است. از سوی دیگر آنتونی گیدنز نیز یکی از جامعه شناسان معاصر است که به صورت مشخص و مدون درباره الگوی مطلوب خانواده نظریه پردازی کرده است. هدف تحقیق حاضر، مقایسه دیدگاه های این دو متفکر پیرامون الگوی مطلوب خانواده و ایضاح نقاط اختلاف این دو، در دو ساحت مبانی و مؤلفه های الگو است. روش انجام این پژوهش به صورت مطالعه اسنادی و تحلیلی است. پژوهش حاضر الگوی خانواده را در سه محور ساختار و نوع خانواده، کارکردهای خانواده و روابط نقشی در نگاه ابن سینا تبیین کرده و سپس به مناقشات گیدنز در نسبت با این الگو با استفاده از نظریه خانواده دموکراتیک و رابطه ناب وی پرداخته است. الگوهای ازدواج و طلاق، ساخت قدرت در خانواده، روابط جنسیتی نقش و منطق فرزندآوری ازجمله عرصه های مهم مناقشات نظری ابن سینا و گیدنز ذیل بحث الگوی خانواده به شمار می روند. ابن سینا الگویی از خانواده سنتی را صورت بندی می کند که در آن مناسبات جنسیتی در بستر سنت تاریخی مردسالاری انجام گرفته و بازتولید می شود؛ اما گیدنز با عنایت به تحولات خانواده در بستر مدرنیته بر امتناع بازگشت به الگوی سنتی خانواده تأکید دارد.
مناقشات نظری ابن سینا و گیدنز پیرامون الگوی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
مؤلفه های الگوی خانواده مطلوب و کیفیت افزایش کارآمدی این نهاد مهم در جامعه، پرسشی بنیادین بوده که هم در حکمت عملی یونانی و اسلامی بدان پرداخته شده و هم در جامعه شناسی امروز از آن سخن گفته شده است. گام مقدماتی و اساسی در طراحی الگو در مطالعات اجتماعی، بررسی تلاش های نظری صورت گرفته در این عرصه است. ابن سینا یکی از فلاسفه اسلامی مهم و تأثیرگذار است که به صورت مبسوط به مباحث مربوط به خانواده و تدبیر منزل پرداخته است. از سوی دیگر آنتونی گیدنز نیز یکی از جامعه شناسان معاصر است که به صورت مشخص و مدون درباره الگوی مطلوب خانواده نظریه پردازی کرده است. هدف تحقیق حاضر، مقایسه دیدگاه های این دو متفکر پیرامون الگوی مطلوب خانواده و ایضاح نقاط اختلاف این دو، در دو ساحت مبانی و مؤلفه های الگو است. روش انجام این پژوهش به صورت مطالعه اسنادی و تحلیلی است. پژوهش حاضر الگوی خانواده را در سه محور ساختار و نوع خانواده، کارکردهای خانواده و روابط نقشی در نگاه ابن سینا تبیین کرده و سپس به مناقشات گیدنز در نسبت با این الگو با استفاده از نظریه خانواده دموکراتیک و رابطه ناب وی پرداخته است. الگوهای ازدواج و طلاق، ساخت قدرت در خانواده، روابط جنسیتی نقش و منطق فرزندآوری ازجمله عرصه های مهم مناقشات نظری ابن سینا و گیدنز ذیل بحث الگوی خانواده به شمار می روند. ابن سینا الگویی از خانواده سنتی را صورت بندی می کند که در آن مناسبات جنسیتی در بستر سنت تاریخی مردسالاری انجام گرفته و بازتولید می شود؛ اما گیدنز با عنایت به تحولات خانواده در بستر مدرنیته بر امتناع بازگشت به الگوی سنتی خانواده تأکید دارد.
زن در شعر البیاتی و شاملو با تکیه بر نظریّه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
اصل تحوّل جایگاه به مثابه واقعیّتی اجتماعی، برمبنای مطالعات جامعه شناختی، با نظریّه ساخت یابی «آنتونی گیدنز» قابل بررسی و انطباق است. نظریّه حاضر برمبنای تفکیک ناپذیری دو بُعد عاملیّت و ساختار، در تحقّق وقایع اجتماعی پی ریزی شده است. دیگر رهیافت های جهان بینی وی هم به ترتیب، برقراری نوع خاصّی از ارتباط انسانی و تحقّق جامعه آرمانی را تداعی می کند. با توجّه به نظریّه ساخت یابی (ساختاربندی)، نقش زن در حوزه ادبیّات نیز متناسب با انگیزش های کنش گر/ خالق اثر و مقتضیات زمانی - مکانی، فراز و نشیب هایی را از سر می گذراند. حضور این عنصر در شعر «عبدالوهّاب البیاتی» عراقی و «احمد شاملو» ایرانی، از بسامد قابل ملاحظه ای برخوردار است. در نوشتار پیش رو، ضمن بررسی راهکارهای پیشنهادی گیدنز، برای تصویر فرایند تحوّل پایگاه اجتماعی زن در شعر دو شاعر، زن به مثابه تجلّی عشق شخصی، در کنار نمود تعهّد اجتماعی و متعارض با واقع گرایی تخیّلی بررسی شده است. نتایج نشان داده است که در دو سطح نخست، همگرایی و در مرحله سوم، واگرایی دو شاعر مشهود است.
دارالترجمه همایونی نخستین اقدام وزارت انطباعات در باب ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
57 - 80
دارالترجمه همایونی» یکی از بخشهای فعال «اداره انطباعات» بود که به فرمان ناصرالدین شاه و به همت محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در 1300 ق تاسیس گردید. این مجموعه در عرف آن دوره سازمان وسیعی محسوب می شد که با به کارگیری مترجمین حاذق علاوه بر ترجمه آثار خارجی و گسترش زبان آموزی، چاپ و نشر آثار اروپایی را در دوره ناصرالدین شاه رونق بخشید. چگونگی شکل گیری «دارالترجمه همایونی» و ارتباط آن با دارالطباعه عصر ناصری و تاثیر آن بر ترجمه و نشر آثار غربی در ایران مسئله ای است که تاکنون به آن پرداخت نشده است. در این پژوهش که در چارچوب مطالعه تاریخی و بررسی منابعی چون روزنامه ها و کتب عصر ناصری صورت گرفته است مشخص می شود این مجموعه در زمان تصدی اعتمادالسلطنه از طریق سازماندهی و هدایت مترجمین و همچنین بهره گیری از پتانسیل های موجود در «دارالطباعه» تحولی بزرگ در زمینه ترجمه، چاپ و انتشار آثار متعدد از زبانهای گوناگون پدید آورد و عصر ناصری را به لحاظ کثرت آثار ترجمه شده نسبت به دوره های پیشین متمایز ساخت. واژگان کلیدی: اعتمادالسلطنه، ناصرالدین شاه، اداره انطباعات، دارالترجمه همایونی
تحلیلی تاریخی بر نقش فرهنگ وقف و کارکرد آن در ساختیابی بازار شهر تبریز با تأکید بر آرای گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
223 - 248
در میان نظریه های جامعه شناسی، نظریه ساختاربندی گیدنز از ظرفیت مناسبی برای تبیین پدیده های اجتماعی برخوردار است. این رویکرد تلفیقی در جامعه شناسی شامل دو وجه عمده «ساخت» و «عاملیت انسان» در تحقق پدیده های اجتماعی است که گیدنز، با گذر از هریک از آن ها، توأمان از الزام آور بودن ساخت ها و آزاد بودن کامل کنش های انسانی صرف نظر کرده و بر بینابین بودن آن ها تأکید می کند. بررسی بازار سنتی و اسلامی تبریز با دارا بودن سابقه تاریخی نشان می دهد که بیشتر فضاهای این بازار وقفی بوده و در طول تاریخ، علی رغم حفظ فضاها، همچنان کارکرد این فضاها نیز تداوم داشته است. در این راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نقش فرهنگ وقف و کارکرد آن چه تأثیری در ساخت یابی بازار تبریز داشته است. این مقاله به روش تفسیری تاریخی انجام شده است. جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده و محدوده موردمطالعه بازار سنتی شهر تبریز است. نتایج نشان می دهد ساختار (قواعد و منابع وقف) موجب ماندگاری این فضاها و تداوم عملکردشان شده است. طبق نظریه گیدنز، ما نهادها را می سازیم و آن ها کنش های ما را شکل می دهند. در این خصوص، کنشگران مسلمان با بهره گیری از قواعد وقف، که برگرفته از ارزش های والای اسلامی است، فضاهای بازار تبریز را شکل داده اند و سپس همان فضاها کنش های کنشگران (واقفان) را شکل داده است. بنابراین می توان گفت بازار تبریز تجلی عینی ارزش ها و هنجارهای اسلامی بوده و پدیده وقف موجب شکل گیری فضاهای شهری اسلامی و تداوم عملکرد آن ها در طول زمان و مکان می شود.
اعتماد بیماران به طبّ مکمّل و جایگزین: روایت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36 - 65
اعتماد بیماران به پزشکان و نظام درمان یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های جامعه شناسی پزشکی در دو دهه اخیر است. با گسترش پرشتاب تقاضا برای دریافت خدمات طب مکمل و جایگزین در سطح جهانی، مطالعات پژوهشی فراوانی پیرامون این مسئله صورت گرفته که زمینه ها و علل اعتماد به این طب ها را مورد بررسی قرار داده است. در ایران نیز روند مشابهی در اقبال به اقسام طب های مکمل و جایگزین تجربه می شود که در خور پژوهش های جامعه شناسانه است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش روایت پژوهی و انجام بیست و نه مصاحبه روایی با بیمارانی که تجربه درمان با طب های جایگزین را داشته اند، به این سؤال پاسخ می دهد که در روایت تجربه بیماری، اعتماد به نظام درمانی جایگزین چگونه شکل می گیرد و چه سنخ هایی از آن قابل شناسایی است. بدین منظور با بهره گیری از آرای گیدنز، چالش اعتماد به طب مدرن به مثابه نظام کارشناسی و بازسازی اعتماد به نظام درمانی جایگزین مورد بررسی قرار گرفته، و در نهایت، با تحلیل تماتیک یافته های پژوهش، پنج سنخِ «اعتماد تدریجی»، «اعتماد نهادی»، «اعتماد مبتنی بر درمانگر»، «اعتماد معرفت شناختی»، و «اعتماد مبتنی بر تجربه زیسته دیگران» از یکدیگر متمایز شده است. همچنین برساخت طب جایگزین به مثابه «طب بی آسیب» و «طب آسان» به عنوان زمینه های مؤید اعتماد به طب مکمل و جایگزین مورد توجه قرار گرفته است.
تبیین عاملیت و ساختار در گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی براساس نظریه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی هنر و ادبیات دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
138 - 169
دست بافته های عشایری و جامعه شناسی، از جمله گفتمان های مطلوب در ساحت میان رشته ای است که از ظرفیت قابل قبولی در گفتمان سازی هنرهای بومی و قومی و دست یابی به معرفت آفرینندگان کُنش گر این بافته ها، اجتماع و بستر فرهنگی که چنین آثاری در آن ها خلق شده است، برخوردارند. در این مقاله، گبه ها و قالیچه های شیری ایل قشقایی از منظر جامعه شناسی گیدنز و در قالب نظریه ساخت یابی با محوریت گزاره های"ساختار و عاملیت"، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. منظور از ساختار، بُعد فنی دست بافته یعنی نوع و فن بافت و چگونگی شکل گیری بافته ها و نقوش آن هاست که در جایگاه ساختار اجتماعی قرار گرفته است. پرسش مطرح در این بافته ها، این است که ساختار(قواعد و منابع) بافت با چه ساز و کاری موجب ماندگاری گبه ها و قالیچه های شیری و تداوم عملکرد آن ها شده است؟. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه ها و عاملیت های مؤثر در ساخت(بافت)، شُهرت و قدرت نمادین گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه-های گونه گون از جمله ساختار و فنون بافندگی، به عنوان عاملیت ها در شُهرت و ارزش مداری این بافته ها نقش اساسی دارد. هم-چنین بر مبنای این نظریه، در فرآیند بافت و تولید دست بافته ها، نه تنها بافندگان به عنوان کنش گر و عامل انسانی، بلکه عاملیت های دیگری نیز هم چون حضور رنگ های طبیعی و نقوش تجریدی و انتزاعی، ویژگی ذهنی بافی و بداهه بافی نیز، در به وجود آمدن ساخت(بافته)، مشارکت دارند. این پژوهش کیفی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.