مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیان آنتی بادی شوک حرارتی (HSP) در سیستم اعصاب مرکزی در استرس های مختلف مانند هیپوترمی، هیپوکسی، آسیب تروماتیک و صرع پایدار و سوء مصرف مواد دیده می شود. از سویی HSP به عنوان یک محافظ مولکولی برای پروتئین های آسیب دیده ی سلولی نیز مطرح است. در این مطالعه ی مروری به بررسی و جمع بندی مقالات مرتبط با نقش پروتئین شوک حرارتی در روان پریشی ناشی از سوء مصرف مواد پرداخته شده است.
روش کار: در این مطالعه مروری نظام مند، کلیه مقالات چاپ شده تا دسامبر 2014 به دو زبان فارسی و انگلیسی در زمینه ارتباط پروتئین شوک حرارتی و سوء مصرف مواد انجام شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این مطالعات از طریق پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات مقالات علوم پزشکی ایران، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، بانک اطلاعات نشریات کشور،Science Direct، Ovid، Google Scholar ، PubMed، CINAHL و با استفاده از کلیدواژه های پروتئین شوک حرارتی 27 و سوء مصرف مواد، به دست آمد. به منظور جمع آوری داده ها از فرم استخراج داده ها که بر اساس هدف پژوهش طراحی شده بود، استفاده گردید. نتیجه ی این جستجو دست یابی به 11 مقاله ی مرتبط با موضوع بودکه از این میان 5 مقاله به علت دارا نبودن معیارهای ورود از مطالعه حذف و 6 مطالعه وارد پژوهش شدند.
یافته ها: از 6 مطالعه ی مورد بررسی، قدیمی ترین مربوط به سال 2001 و جدیدترین آن ها در سال 2014 انجام شده بود. 3 مورد (50%) از مطالعات روی رت (rat) و 3 مورد (50%) روی موش انجام گرفته بود. 4 مورد از مقالات سوء مصرف مورفین، 1 مورد سوء مصرف آمفتامین و یک مورد سوء مصرف فنوباربیتال بود.
نتیجه گیری: تمامی مطالعات نشان می دهند که پروتیئن شوک حرارتی 27 پس از ترک مواد، افزایش می یابد و به نظر می رسد دارای اثر محافظت کننده از آسیب باشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی: مطالعه ی تک موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان متمرکز بر هیجان، یک مداخله ی کوتاه مدت است که می تواند مجموعه ای از تخریب های ناشی از اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) را که ناشی از سوء استفاده ی جنسی است، مورد هدف قرار دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی بود.
روش کار: بررسی حاضر به روش طرح آزمایش تک موردی و از نوع خط پایه ی چندگانه انجام شد. به این منظور سه آزمودنی (سه دختر) به شیوه ی نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر هیجان، 12 جلسه ی هفتگی در سال 91-1390 در مرکز مشاوره ی دانشگاه تبریز به کار گرفته شد و مرحله ی پی گیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. آزمودنی ها در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مراحل پی گیری سه ماهه پرسش نامه های مقیاس استرس پس از آسیب، عزت نفس روزنبرگ، افسردگی بک، اضطراب بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسش نامه ی استرس پس از آسیب و سلامت عمومی (GHQ-28) را برای ورود به پژوهش کامل کردند. برای تحلیل داده ها از روش معنی داری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد.
یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان، موجب کاهش معنادار نشانگان PTSD، افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری و نیز افزایش معنی دار عزت نفس در آزمودنی ها شده است. به علاوه این نتایج در پی گیری سه ماهه در تمامی موارد توانسته روند بهبودی پایداری را داشته باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان متمرکز بر هیجان، در تعدیل نشانگان بالینی قربانیان جنسی روابط عاطفی موثر است و باعث بهبودی عزت نفس آن ها می گردد.
بررسی کاربرد ابزار روابط واژگانی در گفت وگوهای سالمندان آلزایمری و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیوستگی کلامی از عوامل درک مطلب است که می تواند تحت تاثیر بیماری آلزایمر قرار گیرد. روابط واژگانی نیز از انواع ابزارهای پیوستگی است. با وجود پژوهش های قابل ملاحظه در زمینه ی بیماری های اعصاب و ابزار پیوستگی تا کنون مقایسه و تحلیلی از انواع روابط واژگانی به عنوان زیرمجموعه ای از ابزار پیوستگی در گفتار سالمندان آلزایمری و عادی صورت نگرفته است. به علاوه، بررسی اختلالات احتمالی در گفتار سالمندان آلزایمری، گامی به سوی ترسیم دقیق تر رابطه ی مغز و زبان و کمک به توان بخشی کلامی این بیماران خواهد بود. این پژوهش با هدف مقایسه ی کاربرد ابزار روابط واژگانی در گفتمان تعدادی از سالمندان آلزایمری و عادی بر اساس دیدگاه دولی و لوینسون (2001) صورت گرفت.
روش کار: جامعه ی آماری، 6 سالمند آلزایمری شدید و 6 سالمند عادی (سن 74 تا 90 سال و زن) ساکن در خانه ی سالمندان بیرجند و قاین بودند. داده های زبانی از مهر تا بهمن ماه 1391 جمع آوری شدند. یک نمونه ی گفتار 40 دقیقه ای از هرکدام از 12 سالمند، ضبط و ثبت گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی20 و آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: بین کاربرد ابزار روابط واژگانی در سالمندان آلزایمری و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد (009/0=P). نتایج انفرادی انواع روابط واژگانی نشان داد که به استثنای رابطه ی باهم آیی (107/0=P) در رابطه ی جزء-کل (019/0=P) و شمول معنایی (044/0=P) نیز تفاوت معنی داری در دو گروه سالمند آلزایمری و عادی وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد بین کاربرد ابزار روابط واژگانی در سالمندان آلزایمری و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد.
همبسته های تعارض نقش جنسیتی دانشجویان: تعارض نقش جنسیتی می تواند بهزیستی روان شناختی را پیش بینی کند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تحقیقات مختلف، تعارض نقش جنسیتی به عنوان یکی از همبسته های مشکلات روان شناختی معرفی شده است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط تعارض نقش جنسیتی و بهزیستی روان شناختی در بین دانشجویان بود.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-همبستگی، 200 نفر دانشجوی مرد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 92-1391 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تعارض نقش جنسیتی اونیل و همکاران (1986) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره، تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که از روی مولفه های موفقیت، قدرت، رقابت می توان مولفه های پذیرش خود (01/0>P)، خودمختاری و تسلط بر محیط (05/0>P) را پیش بینی کرد. هیجان پذیری محدود بر روابط مثبت (05/0>P) و رشد فردی (01/0>P) تاثیر معنی داری دارد و تعارض بین کار وروابط خانوادگی اثر معنی داری بر روابط مثبت (05/0>P)، تسلط بر محیط (01/0>P) و زندگی هدف مند (01/0>P) دارد. هم چنین تعارض نقش جنسیتی 42 درصد از واریانس بهزیستی روانی را درمیان دانشجویان تبیین می کند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، با داشتن اطلاعاتی در مورد وضعیت تعارض نقش جنسیتی می توان در مورد بهزیستی روان شناختی افراد پیش بینی هایی به عمل آورد. به طوری که افراد با تعارض کمتری در نقش جنسیتی برخوردارند بهزیستی روان شناختی بهتری دارند.
تاثیر برنامه ی نوین آموزش تعدیل سوگیری شناختی بر سوگیری توجه و علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مضطرب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه ی حاضر، بررسی اثربخشی برنامه ی 4 جلسه ای تعدیل سوگیری شناختی توجه (CBM-A) بر کاهش سوگیری توجه به تهدید و علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مضطرب اجتماعی بود.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 92-1391 بودند. داوطلبان با نمره ی بالا در پرسش نامه ی هراس اجتماعی کانور (30 نفر) به طور تصادفی در گروه آزمون و درمان نما قرار گرفتند. در پیش آزمون، آزمودنی ها تست کامپیوتری سنجش سوگیری توجه و پرسش نامه ی اضطراب اجتماعی کانور را کامل کردند. گروه آزمون، 4 جلسه ی آموزش تعدیل سوگیری شناختی برای سوگیری توجه را در طی چهار هفته (جلسات هفتگی) دریافت کردند. گروه درمان نما تعداد جلسات آموزشی برابر با گروه آزمون و مداخله ی درمان نما را دریافت کردند. در پس آزمون (یک هفته بعد از آموزش) و بعد از 12 هفته در آزمون پی گیری (90 روز)، تمام آزمودنی ها تکلیف سوگیری توجه و اضطراب اجتماعی را دریافت کردند. داده ها با نرم افزارSPSS نسخه ی 16 و تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند.
یافته ها: گروه آزمون نسبت به درمان نما، کاهش معنی داری در سوگیری توجه به تهدید در ارزیابی پس آزمون (01/0>P) و پی گیری (01/0>P) نشان دادند. هم چنین گروه آزمون نسبت به درمان نما به طور معنی داری علایم اضطراب اجتماعی کمتری در پس آزمون (05/0>P) و پی گیری (01/0>P) گزارش کردند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از یک برنامه ی تعدیل سوگیری توجه چندجلسه ای برای تسهیل رهاسازی توجه از تهدید می تواند در درمان اضطراب اجتماعی کاربردهای بالینی داشته باشد.
میزان شیوع اختلال فوبیای اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهرستان ابهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فوبیای اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی سنین نوجوانی است. این اختلال دارای اثرات منفی بر سلامت کلی و عمکرد این گروه از افراد جامعه می باشد. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع فوبیای اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهرستان ابهر انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی- مقطعی، تعداد 5526 دانش آموز مقطع متوسطه ی شهرستان ابهر در طول سال تحصیلی 1390-1389 از هر دو جنس با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مشارکت کننده ها با استفاده از پرسش نامه ی لایبویتز و مشخصات جمعیت شناختی با رعایت اصل گمنامی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل های آماری و توصیف داده ها با استفاده از جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی و به منظور تعیین و مقایسه ی نسبت شیوع اختلال فوبیای اجتماعی بر اساس متغیرهای زمینه ای از مجذور خی و نرم افزار SPSS نسخه ی 17 استفاده شد.
یافته ها: شیوع کلی فوبیای اجتماعی در جمعیت مورد بررسی 2/17 درصد بود. جنسیت مونث (000/0=P)، سن (001/0=P)، تجرد (001/0=P)، کم جمعیت بودن خانواده (003/0=P)، تحصیلات والدین در حد ابتدایی و متوسط (001/0=P)، خانه دار بودن مادر (012/0=P)، شغل آزاد پدر (000/0=P)، شهرنشینی (000/0=P) و درآمد متوسط خانواده (000/0=P) با میزان شیوع بالاتر اختلال ارتباط دارند.
نتیجه گیری: اختلال فوبیای اجتماعی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهرستان ابهر از شیوع بالایی برخوردار است. یافته های مطالعه می تواند به تصمیم گیرندگان سلامت و بهداشت در اجرای نوعی راهبرد جامع در جمعیت مورد مطالعه در راستای مداخلات عرصه ی ارتقای سلامت روان و جلوگیری از ابتلا به اختلال فوبیای اجتماعی، کمک نماید.
اعتبار و روایی سازه ی فهرست 25 سئوالی نشانه های روان شناختی (SCL-25)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فهرست 90 نشانه ای (SCL-90) ابزاری پرکاربرد در مطالعات مربوط به حیطه ی سلامت روان است. تعداد زیاد عبارت های این فهرست، استفاده از آن را با وجود اشتیاق پژوهشگران، با محدودیت مواجه می سازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، روایی واگرا و پایایی فهرست 25 نشانه ای بود.
روش کار: در یک طرح همبستگی و اعتباریابی آزمون، 1076 نفر( 553 زن و 523 مرد) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان تمامی شاغلین در مدارس استان خراسان شمالی، انتخاب شدند و SCL-25، فرم کوتاه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و فرم کوتاه بهزیستی اجتماعی کی یز (1998) را تکمیل کردند. بررسی روایی با تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و نیز روایی واگرا و بررسی پایایی با همسانی درونی، آلفای کرونباخ و ضریب دو نیمه سازی با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ی 17 و LISREL8.54 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با الگوی مولفه های اصلی و چرخش واریماکس از ساختار 7 عاملی SCL-25 حمایت کرد که 16/82 درصد واریانس را تبیین می کرد. تحلیل عاملی تاییدی نیز حاکی از برازش مناسب ساختار 7 عاملی با الگوی زیربنایی بود. همبستگی منفی و معنی داری نیز (05/0>P)، میان خرده مقیاس های SCL-25 و ابعاد بهزیستی روان شناختی و اجتماعی وجود داشت که نشان دهنده ی روایی واگرای مناسب SCL-25 بود. بررسی پایایی ابزار، نشان دهنده ی آن بود که رابطه ی مثبت و معنی داری میان خرده مقیاس های SCL-25 وجود داشته و ضرایب آلفای کرونباخ 71/0 تا 95/0 و ضرایب دو نیمه سازی 65/0 تا 96/0 برای خرده مقیاس ها و کل آزمون به دست آمد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد ساختار 7 عاملی SCL-25، به دلیل کوتاهی و چندبعدی بودن و نیز روایی عاملی و واگرا و پایایی مناسب، ابزار مناسبی جهت استفاده در موقعیت های پژوهشی و بالینی می باشد.
رابطه ی حالت های روان شناختی مثبت با سبک های مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به نظر می رسد که توجه به توانایی ها، به جای توجه به ناتوانی ها و ضعف های بشری، در برنامه های سلامت، موثرتر و کارآمدتر باشد. حالت های روان شناختی مثبت شامل توکل به خدا، خوش بینی و ... می باشند و پژوهشگران، بارها به رابطه ی بین مثبت دیدن و استفاده از راهبرد موثر در برابر ناتوانی ها و مشکلات روانی اشاره نموده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی حالت های روان شناختی مثبت با سبک های مقابله ای انجام گرفت .
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی-همبستگی در سال 1391، تمام دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های آزاد و پیام نور در دامنه ی سنی 24-19 سال شهرستان فریمان در استان خراسان رضوی بود. نمونه شامل 230 نفر از دانشجویان (115 پسر و 115 دختر) هستند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه ی راهبردهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) و پرسش نامه ی حالت-های روان شناختی مثبت (رجایی، خوی نژاد و نسایی، 1390) را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 18 تحلیل گردیدند.
یافته ها: بین حالت های روان شناختی مثبت با راهبرد مقابله ی مسئله مدار، رابطه ی مثبت و معنی دار (01/0>P) هم چنین بین حالت قدردانی با راهبرد مقابله ی هیجان مدار رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>P). بین حالت های خوش بینی و احساس آرامش با مقابله ی هیجان مدار رابطه ی منفی و معنی داری به دست آمد (01/0>P) اما بین سایر حالت های روان شناختی با مقابله ی هیجان مدار، رابطه ای به دست نیامد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که حالت های روان شناختی مثبت شامل هدف مندی، قدردانی، اجتماعی بودن و خوش بینی 27 درصد واریانس سبک مقابله ی مسئله مدار را تبیین می کنند و دو حالت قدردانی و خوش بینی 053/0 درصد واریانس سبک مقابله ی هیجان مدار را پیش بینی می کنند.
نتیجه گیری: در مجموع، حالت های روان شناختی مثبت، رابطه ی نیرومندتری با سبک های مقابله ای مسئله مدار نسبت به سبک های هیجان مدار دارند.