مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی بود.
روشکار: در یک طرح شبهآزمایشی، 12 آزمودنی مبتلا به اختلال افسردگی عمده مراجعهکننده به کلینیک آتیه از تابستان تا پاییز 1387 با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به مدت 30 جلسه تحت درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال با فرکانس20 هرتز بر روی ناحیهی پشتیجانبی کورتکس پیشپیشانی نیمکرهی چپ قرار گرفتند. آزمودنیها به کمک مقیاس افسردگی بک، پیش و پس از درمان و 5/1 ماه بعد از درمان ارزیابی شدند. دادهها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تحلیل شدند.
نتایج: تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال بهطور معنیداری سبب کاهش علایم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده گردید (001/0P<) و این تغییرات 5/1 ماه پس از آن به طول انجامید.
نتیجهگیری: تحریک مکرر مغناطیسی ترانسکرانیال در درمان افسردگی عمدهی مقاوم به درمان دارویی تاثیر دارد و اثرات آن بیش از یک ماه و نیم بعد از درمان ماندگار است.
تغییرات در کیفیت زندگی و خستگی بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس پس از 8 هفته ورزش در آب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این تحقیق تاثیر 8 هفته ورزش در آب بر تغییرات کیفیت زندگی و خستگی بیماران زن مبتلا بهMS شهرستان اصفهان بود.
روش کار: در یک تحقیق نیمه تجربی، تعداد 21 نفر از بین زنان مبتلا به بیماری MS نوع RR با 5/3> EDSSمراجعه کننده به انجمن MS شهرستان اصفهان در سال 1388 بصورت هدفمند انتخاب و پس از ارزیابی اولیه توسط متخصص مغز و اعصاب، به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه تجربی در یک برنامهی 8 هفته ای نظارت شده ی ورزش در آب (هر هفته 3 جلسهی یک ساعته با شدت 50 تا 85 درصد ضربان قلب ذخیره ی بیشینه) شرکت کردند، در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد که شیوه ی زندگی معمولی خود را پیگیری کنند. متغیرهای مورد اندازهگیری از قبیل؛ درجه ی ناتوانی جسمی بیماران با استفاده از مقیاس EDSS، کیفیت زندگی و مقیاس خستگی نیز به ترتیب با استفاده از پرسشنامه ی 54 سؤالی کیفیت زندگی نسخه ی ایرانی و مقیاس اصلاح شده ی خستگی در شرایط پایه، پایان هفته های چهارم و هشتم ارزیابی شدند.
یافتهها: بهبود های معناداری در کلیه ی مقیاس های کیفیت زندگی (بجز عملکرد ذهنی و جنسی) و بطور کلی رضایت از زندگی در گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه و گروه کنترل هنگام 8 هفته ورزش در آب پیدا شد (05/0P≤). بر خلاف گروه کنترل، کاهش معناداری در مقیاس خستگی هنگام 4 و 8 هفته ورزش در آب در گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه مشاهده شد (001/0P≤).
نتیجه گیری: تمرین ورزشی منظم در آب هر دو مقیاس های کیفیت زندگی و خستگی در بیماران زن مبتلا به MS در آب بهبود می بخشد و باید بطور وسیعی مورد تشویق قرار گیرد
ساخت و هنجاریابی مقیاس درجه بندی تشخیص اختلال سلوک در دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی شهر تهران( فرم معلمان )(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دو دهه اخیر با عنایت به نظریه روان شناسان رشد و متخصصان تعلیم و تربیت، توجه به کودکان و اختلالات مربوط به کودکان نقش پر رنگی به خود گرفته است. از جمله مهمترین اختلالات رفتاری کودکان می توان به اختلال سلوک اشاره کرد. هدف از این مطالعه تهیه ابزار تشخیصی در این حیطه است، پرسشنامه رفتاری که بخوبی بتواند کودکان دارای این اختلال را از کودکان عادی متمایز و این اختلال را از دیگر اختلالات مشابه تفکیک نماید.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. در این مطالعه تعداد 515 نفر از دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی که در سال تحصیل86 – 85 در شهر تهران به تحصیل اشتغال داشته اند ، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انجام این مطالعه ابتدا لیستی از ویژگی های اختلال سلوک بر طبق منابع بالینی تهیه و در اختیار متخصصین این رشته قرار گرفت ، سپس به منظور رفع ابهامات پرسشنامه تنظیم شده به 10 نفر از معلمین مقطع پنجم ابتدایی داده شد تا نظر خود را در مورد سوالات بیان کنند و پرسشنامه نهایی تنظیم گردید .
نتایج: پس از تحلیل عامل به روش مؤلفه های اصلی و استفاده از چرخش واریماکس 5 عامل پرخاشگری ، بی مسئولیتی ، فریبکاری ، خرابکاری و روابط میان فردی ضعیف استخراج شد ،که این 5 عامل 70/74 درصد کل واریانس را تبیین می کند . پایایی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرانباخ 975/0 ، از طریق روش تنصیف 858/0 و از طریق روش آزمون _آزمون مجدد 973/0 به دست آمد که نشاندهنده پایایی مناسب آزمون است. همبستگی آزمون با پرسشنامه CSI-4 ( فرم معلمان ) 871/0 می باشد. نقطه برش برای این آزمون با در نظر گرفتن انحراف استاندارد ، چارکها ، آزمون حساسیت و ویژگی و همچنین صدک نمره 60 انتخاب گردید.
نتیجه گیری: با توجه به تحلیل ها و نتایج بدست آمده نسخه نهایی پرسشنامه تشخیص اختلالسلوک( فرم معلمان ) تهیه گردید.
بررسی وضعیت سلامت روانی معتادان تزریقی در مراکز گذری روزانه استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اختلالات روانی شیوع بالایی در بین معتادان دارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه وضعیت سلامت روانی معتادان مراکز DIC (Drop- In- Centers) و معتادان تزریقی مراجعه کننده به بیمارستان رازی بود. مواد روشها: در یک مطالعه مورد شاهدی 194 معتاد تزریقی تحت پوشش مراکز DIC استان آذربایجان شرقی و 132 معتاد تزریقی مراجعه کننده به بیمارستان رازی شهر تبریز از نظر وضعیت سلامت روانی مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار گرد آوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه GHQ28 و آزمون های مورد استفاده آزمون من ویتنی و رگرسیون لوجیستیک چند گانه بود. نتایج: شیوع علائم اختلالات روانی در بین معتادان تزریقی DIC وبیمارستان رازی به ترتیب 4/78% و 3/92% بود، همچنین شیوع اعتباد به الکل و ارتکاب جرم نیزدر بین معتادان تزریقی بسیار بالا بود. شانس معتادان هرگز ازدواج نکرده در داشتن علائم اختلالات روانی بالا تر بود .
نتایج کلی: شیوع بالای اختلالات روانی در بین معتادان می تواند به سخت تر شدن ترک مواد و همچنین افزایش رفتارهای پرخطر وضد اجتماعی منجر شود. بالا بودن کیفیت سلامت روانی در معتادان تحت پوشش DIC نسبت به معتادان بیمارستان رازی می تواند احتمال تاثیر مثبت مداخله های روانشناختی DIC را بر روی معتادان تزریقی نشان دهد .
اثر بخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر رضایت زناشویی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک رویداد منفی بسیار مهم زندگی است که منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس زای هیجانی می شود .هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زنان نابارورمراجعه کننده به کلینیک های زنان ونازایی شهر یزد بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل وپیگیری یک ماهه است.جامعه آماری آن زنان ناباروری بودندکه در تابستان 1388به کلینیکهای زنان ونازایی شهر یزد مراجعه کرده بودند.24 زن نابارور با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(12 نفر)و گروه گواه(12 نفر)قرار گرفتند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه هفتگی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری را دریافت کردند. ابزارهای به کار برده شده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بوده است. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss-15در دو سطح آمار تو صیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین نمرات رضایت زناشویی درگروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زنان نابارور می باشد. با توجه به کاهش رضایت زناشویی در زنان نابارور و موثر بودن مداخله روانی باید توجه جدی به درمان های روانشناختی در این گروه بیماران شود.
بررسی فراوانی آسیب شناسی روانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس در شهرستان سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: در این مطالعه سعی شده است تا شیوع آسیب شناسی روانی در مبتلایان به پسوریازیس در نمونه ای از بیماران درجامعه ایرانی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.
مواد وروشها: در یک مطالعه مقطعی، 70 بیمار با تشخیص قطعی پسوریازیس، مراجعه کننده به کلینیکهای پوست شهرستان سمنان در طول نیمه اول سال 1387، مورد مطالعه قرار گرفتند. شدت بیماری پسوریازیس با استفاده از شاخص تعیین شدت و مساحت پسوریازیس (PASI) طبقه بندی گردید. اطلاعات مربوط به آسیب شناسی روانی بیماران نیز با استفاده از پرسشنامه SCL90 ارزیابی شد. مقایسه میان متغیرهای طبقه ای بین گروهها از طریق آزمون کای دو و ارتباط میان متغیرهای پیوسته با استفاده از آزمون t ویا آزمون مان-ویتنی انجام گرفت.
نتایج: شایعترین آسیب شناسی روانی تشخیص داده شده در بیماران پسوریاتیک شامل علائم افسردگی (4/31%)، وسواس (3/14%) و علائم اضطرابی (4/11%) بود. رابطه مستقیم معنی دار بین شیوع آسیب شناسی روانی و مدت ابتلا به پسوریازیس در مورد افسردگی مشاهده گردید. بجز پرخاشگری و پارانوییا، شدت سایر علایم روانپزشکی، با شدت پسوریازیس رابطه معنی دار آماری داشتند.
بحث: آسیب شناسی روانی به ویژه علائم افسردگی، وسواس و علائم اضطرابی به طور قابل ملاحظه ای در بیماران پسوریاتیک مشاهده می گردد و این علائم به طور محسوسی با شدت بیماری و هم چنین مدت ابتلا به بیماری پسوریازیس ارتباط قوی دارند.
مقایسه تاثیر شاخص های محیط کار بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بخش های اورژانس با سایر بخش های بیمارستان ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت روان در پزشکان و پرستاران اهمیت خاصی دارد با توجه به اثر مستقیم سلامت جسمی وروانی این افراد بر سلامت بیماران بر آن شدیم تا اثر محیط کاررا بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بررسی نماییم.
روش مطالعه: این تحقیق مطالعه مقطعی بوده که در سال های88-1387 انجام گرفته است. جمعیت مورد مطالعه 107 نفر از پزشکان و پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه شاغل در اورژانس و شاغل در سایر بخش ها دسته بندی شدند و پرسشنامه های سلامت روان[1] (GHQ)،ارزیابی اختلال اضطرابی پس از حادثه2 (PCL-C)، نمره بندی (استرس های) محیط کار3 و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک را تکمیل نمودند، اطلاعات پس از جمع آوری در SPSS5/11 توسط آزمون های t، من ویتنی و مجذور خی با سطح معنی داری 05/0P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: متوسط نمره GHQ و PCL-C در دو گروه با 680/0p= و372/0 p=اختلاف معنی داری نداشت،در حالی که گروه شاغل دراورژانس سابقه صدمات شغلی بیشتری داشتند (008/0= p) .در بررسی آیتم های استرس های محیط کار که تعیین کننده استرس شغلی است، در بررسی اختلاف بین دو گروه ، اختلاف هیچ یک از آیتم ها معنی دار نشده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کار در اورژانس حتی با وجود سابقه وارد آوردن تروما و صدمات شغلی بیشتر، بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران تاثیر منفی نداشته است.
بررسی اثربخشی درمان کوتاه مدت متمرکز بر فراشناخت بر کاهش علائم اختلال هراس اجتماعی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه، اثربخشی یک روش جدید درمانی برای اختلال هراس اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس رویکرد فراشناختی، افکار و عقاید منفی در مورد خود اجتماعی، از سبک پردازش ایجاد شده به وسیله فراشناخت های فرد به وجود می آیند. بنابراین، درمان بر اصلاح سبک پردازش، قبل، در حین و بعد از رویارویی با موقعیت اجتماعی تمرکز می کند.
روش کار: در این تحقیق، طرح مطالعه موردی (1n=) با تکرار A-B همراه با خط پایه چندگانه و پیگیری سه ماهه به کار برده شد. نمونه مورد پژوهش از بین مراجعینی که از آبان ماه تا دیماه سال 1387 به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز مراجعه نمودند، انتخاب گردید. وی تحت 8 جلسه درمان فراشناختی قرار گرفت. در این تحقیق، از مقیاس های فراشناخت هراس اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و آشفتگی اجتماعی و هراس اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: در پایان درمان، نتایج حاکی از تغییر معنادار بالینی و آماری در نمرات به دست آمده از همه مقیاس های خاص هراس اجتماعی در مورد این بیمار بود؛ ضمن این که این نتایج در پیگیری نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی می تواند درمانی اثربخش و کوتاه مدت برای اختلال هراس اجتماعی باشد. با توجه به بدیع بودن این تحقیق، پر واضح است که ارزیابی های بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.