اصول بهداشت روانی
اصول بهداشت روانی سال هفدهم اردیبهشت و خرداد 1394 شماره 3 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محققان با تمرکز بر سلامت روان افراد، به طور فزاینده ای به مفهوم تاب آوری علاقه مند شده اند. دانش در زمینه ی تاب آوری ممکن است به توسعه ی مداخلات با هدف بهبود نتایج مثبت و یا کاهش پیامدهای منفی کمک کند. تاب آوری واند به عنوان یک ساز و کار دفاعی در نظر گرفته شودکه افراد را به پایداری در مواجهه با سختی و بهبود سلامت روان، توانا سازد. پژوهش حاضر به جمع آوری و یکپارچه سازی نتایج رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان و محاسبه ی میزان اثر آن ها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل پرداخته است.
روش کار: تعداد9 پژوهش داخلی که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل بر روی آن ها انجام شد. بازه ی زمانی مطالعات از سال 1386 تا 1392 می باشد. ابزار این پژوهش، چک لیست فراتحلیل بوده است.
یافته ها: میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان 35/0 بوده است (00001/0P<). هم چنین نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این رابطه نبود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان ، مطابق جدول کوهن در حد متوسط است.
پیش بینی ناگویی خلقی در نوجوانان بر اساس تروماهای اوایل زندگی و نگرش به والدین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش ها دریافته اند که بین ناگویی خلقی و طیف گسترده ای از بیماری ها از جمله اختلالات خلقی، اختلالات خوردن، سوءمصرف مواد، بیماری های قلبی عروقی، بیماری دیابت، آرتریت روماتوئید، بیماری التهابی روده، سرطان، بیماری های تنفسی و دردهای مزمن، همبستگی مثبت وجود دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی ناگویی خلقی بر اساس تروماهای اوایل زندگی و نگرش نسبت به پدر و مادر است.
روش کار: در این پژوهش همبستگی متعارف در سال 92-1391، نمونه ای به حجم 300 نفر (150 دختر و 150 پسر) از دانش آموزان دبیرستان های شیراز، به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها شامل مقیاس تروماهای اوایل زندگی، مقیاس نگرش نسبت به پدر و مادر، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و روش همبستگی متعارف استفاده شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر این است که الگویی از نمرات بالا در دشواری در شناسایی هیجانات و دشواری توصیف هیجانات با الگویی از نمرات بالا در تروماهای دوران کودکی، نگرش نسبت به پدر و نگرش نسبت به مادر همبسته هستند (001/0>P). بنابراین، ترکیب دشواری در شناسایی هیجانات و دشواری در توصیف هیجانات پایین، احتمال وجود تروماهای دوران کودکی، نگرش نسبت به پدر و نگرش نسبت به مادر را پایین می برد.
نتیجه گیری: بنا بر نتایج، تروماهای اوایل زندگی، نگرش نسبت به پدر و نگرش نسبت به مادر، قادر به پیش بینی دشواری در توصیف و شناسایی هیجانات بوده و واریانس قابل توجهی از شاخص بقا را تبیین می کنند.
نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر، شایع ترین اختلال اضطرابی است و بالاترین نرخ همبودی را با سایر اختلالات روان پزشکی دارد. نگرانی شدید، معیار تشخیصی اصلی برای اختلال اضطراب فراگیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش اکتشافی همبستگی، بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز روان پزشکی شهر تهران و یزد در سال 1391 و 1392 بودند. 100 بیمار مبتلا (74 زن، 26 مرد) به روش مراجعات متوالی و به صورت هدف مند انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مقیاس شناخت های کمال گرایانه، پرسش نامه ها ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. برای تحلیل آماری داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی دوگامی در نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: کمال گرایی شناختی، باورهای فراشناختی، به ویژه باورهای فراشناختی منفی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان با نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در سطح 001/0P< رابطه ی مثبت معنی دار دارند. به علاوه، باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشتند (001/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، رابطه ی بین کمال گرایی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، یک رابطه ی خطی ساده نیست و باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان می توانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند.
بررسی دشواری در نظم بخشی هیجانی به عنوان پیش بین در ابتلا به حالت تهوع و استفراغ و شدت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی از زجرآورترین عوارض این درمان برای بیماران سرطانی می باشد. به غیر از عوامل دارویی، عوامل غیر دارویی از جمله عوامل روان شناختی مثل هیجان و تنظیم هیجان در بروز و شدت این عارضه جانبی تاثیرگذار است. تنظیم هیجان از اصلی ترین عواملی است که سبب بروز رفتارهای متفاوت در افراد در پاسخ به شرایط می شود. هدف از این مطالعه، بررسی دشواری در نظم بخشی هیجانی به عنوان پیش بین در ابتلا به حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی و شدت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان می باشد.
روش کار: دراین مطالعه ی توصیفی به روش همبستگی از مهر 1391 تا بهمن 1391، 300 نفر از بیماران سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک رضا و بیمارستان امید و قائم مشهد از طریق نمونه گیری در دسترس، پرسش نامه ی دشواری در نظم بخشی هیجانی و به منظور بررسی حالت تهوع و استفراغ پرسش نامه ی بررسی تهوع و استفراغ مورو را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی رگرسیون استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از طریق دشواری در نظم بخشی هیجانی می توان شدت تهوع و استفراغ (01/0P<) و ابتلا به حالت تهوع و استفراغ را نیز پیش بینی کرد (01/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که دشواری در نظم بخشی هیجانی، قادر به پیش بینی ابتلا و شدت تهوع و استفراغ در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی است.
بررسی اعتبار و پایایی نسخه ی فارسی پرسش نامه ی معنویت پارسیان و دونینگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه معنویت به عنوان جنبه ای مهم از سلامت و بهزیستی افراد شناخته شده است. معنویت به زندگی افراد معنا می بخشد و به عنوان یک منبع مقابله ای مهم در شرایط بحرانی به افراد کمک می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی پرسش نامه ی معنویت پارسیان و دونینگ (2009) می باشد.
روش کار: نمونه ی پژوهش حاضر (92-1391) شامل 348 نفر از دانشجویان شهر مشهد (141 مرد و 206 نفر زن) که توسط نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسش نامه ی معنویت پارسیان و دونینگ (2009)، را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی اعتبار سازه، شاخص همبستگی پیرسون به منظور بررسی اعتبار همگرا و پایایی (همسانی درونی) آن با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 20 انجام شد.
یافته ها: باتحلیل عاملی تاییدی، 4 عامل (خودآگاهی، اهمیت اعتقادات معنوی، فعالیت معنوی و نیاز معنوی) استخراج شد. پایایی این آزمون (آلفای کرونباخ) برای عوامل خودآگاهی، اهمیت اعتقادات معنوی، فعالیت معنوی و نیاز معنوی به ترتیب برابر 84/0، 90/0، 77/0و 82/0 و برای کل آزمون 90/0به دست آمد.
نتیجه گیری: بنا بر نتایجاین مطالعه، پرسش نامه ی معنویت، اعتبار و پایایی مناسبی دارد و می توان از آن به منظور ارزیابی معنویت در جامعه ی ایرانی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه ی والدگری مثبت بر کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودکان دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در خانواده های ترکمن انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی در سال 1392، 22 نفر از مادران دارای کودک بیش فعال/نقص توجه در شهرستان کلاله از استان گلستان و به طور تصادفی به دو گروه آموزش والدگری مثبت در هشت جلسه (10 نفر) و گروه شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. داده ها توسط پرسش نامه ی چک لیست رفتاری کودکان که توسط والدین گزارش داده می شد، جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون های تحلیل کوواریانس، تی مستقل و مجذور خی، تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه آزمون، کودکان کاهش معنی داری (004/0P<) را در مشکلات برونی سازی شده نسبت به گروه شاهد نشان دادند. برنامه ی والدگری مثبت، توانست اندازه اثر متوسطی را ایجاد کند.
نتیجه گیری: با توجه به این که به نظر می رسد آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران در کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان موثر است، اجرای این برنامه ی آموزشی در کنار درمان دارویی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه توصیه می شود.
مقایسه ی خود واقعی، خود ایده آل و خود بایسته در نوجوانان با و بدون سابقه ی کیفری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانان بنا به دلایل متعدد به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه در معرض ابتلا به انوع عوارض و آسیب های اجتماعی هستند. این مطالعه با هدف مقایسه ی بین خود واقعی، خود ایده آل و خود بایسته در نوجوانان با و بدون سابقه ی کیفری شهر اصفهان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی در سال 1391، 79 نفر از افراد 18-15 ساله ی مرکز اصلاح و تربیت و 120 نفر از دانش آموزان بدون سابقه ی کیفری مشغول به تحصیل در دبیرستان های اصفهان بودند که از نظر سن با گروه اول همسان سازی شده بودند، مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های اطلاعات جمعیت شناختی و 27 سئوالی خودگسستگی بود. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون هایآنکووا، آنووا، مجذور خی و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه بزهکار میانگین و انحراف معیار نمره ی خود واقعی 82/13±08/63، خود ایده آل 34/15±97/80، خود بایسته 14/14±77، تفاوت خود واقعی و ایده آل 17/18± 89/17-، تفاوت خودواقعی و بایسته 09/17± 92/13- و در نوجوانان بدون سابقه، نمره ی خود واقعی 33/9±63/73، خود ایده آل 69/14±35/79، خود بایسته 56/15±07/75، تفاوت خود واقعی و ایده آل 17/15± 07/6- و تفاوت خود واقعی و بایسته 33/16± 31/1-بود. میانگین نمره ی خود واقعی در گروه بدون سابقه به طور معنی داری بالاتر بود(001/0>P) اما اختلاف میانگین نمره ی خود بایسته (36/0=P) و خود ایده آل (45/0=P) در دو گروه معنی دار نبود.
نتیجه گیری: نمره ی خود واقعی در نوجوانان با سابقه ی کیفری کمتر از نوجوانان بدون سابقه ارزیابی گردید لذا برنامه ریزان آموزشی و اولیای مدارس بایستی رویکرد آموزشی متناسبی با توجه به خود واقعی برای حفاظت از نوجوانان در برابر رفتار بزهکارانه اتخاذ نمایند.
ویژگی های خانوادگی افراد دارای رفتارهای پرخطر جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش اساسی و مهم خانواده در شکل گیری رفتارهای آدمی، تحقیق حاضر با هدف شناخت ویژگی های خانوادگی افراد دارای رفتارهای پرخطر جنسی انجام شده است.
روش کار: در این پژوهش همبستگی، جامعه ی آماری شامل افراد دارای رفتار جنسی پرخطر و خارج از روابط ازدواج بود. برای نمونه گیری تعداد 104 نفر از زنان دارای رفتار جنسی پرخطر از شهر تهران در سال 90-1389 به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی ارزیابی خطر ابتلا به ایدز (سیمپسون، 1997) برای سنجش میزان رفتارهای پرخطر و عوامل مرتبط با آن و پرسش نامه ی میزان رفتارهای پرخطر جنسی و مشخصات خانوادگی بودند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تی و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی عوامل و متغیرهای خانوادگی مرتبط با میزان رفتارهای پرخطر جنسی نشان داد که بین وضعیت و چگونگی سکونت، وضعیت اشتغال، وضعیت زندگی، وضعیت حیات والدین و میزان صمیمیت در خانواده با میزان دفعات رابطه ی جنسی پرخطر، رابطه ی منفی معنی داری (05/0< P) و بین تجارب بدرفتاری از سوی اعضای خانواده با میزان دفعات رابطه ی جنسی پرخطر رابطه ی مثبت معنی داری (05/0< P) وجود دارد در حالی که بین وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات و میزان رابطه ی جنسی پرخطر، رابطه ی معنی داری وجود ندارد (05/0> P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج مبنی بر نقش و اهمیت خانواده در بروز رفتارهای پرخطر جنسی و از سویی دیگر گسترش این گونه رفتارها در جامعه ی امروزی، توجه به نقش خانواده برای پیشگیری از آن ضروری است.