آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

در مقاله حاضر با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و از دریچه نگاه متفکران نظریه انتقادی زندگی روزمره، همچون هانری لوفور، میشل دوسرتو، و جان فیسک، و با استفاده از روش نشانه شناسی رولان بارت، به تحلیل نشانه شناختی و کشف معنای تصویر بازنمایی شده از ابعاد مختلف زندگی روزمره جوانان در بستر شهر تهران در سه فیلم ”طهران، تهران“، ”مرهم“ و ”انتهای خیابان هشتم“، و در دو سطح دلالت آشکار و پنهان پرداخته می شود. انتخاب فیلم ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و توالی زمانی در ساخت فیلم ها برای آشکار شدن نوع نگاه کارگردانانی از نسل های متفاوت و نیز اهمیت نقش شهر به عنوان عنصر پیش برنده روایت در آنها بوده است. تصویر ارائه شده از جوانان تهرانی نشان می دهد که تلقی آنها از رابطه و موقعیت شهروندی، تلقی عمودی است که با وجود تلاش برای مقاومت در مقابل منافع قدرت حاکم، در نهایت خود را در شرایطی به ناچار تابع و پذیرای منفعل تحولات محیط پیرامون می بینند. ویژگی های خاص تهران، به مثابه اراده، نیرو، و فشاری بر جوانان، آنها را وادار به تصمیم گیری یا واکنشی می کند که اگر در این شهر نبودند چنین نمی کردند. شهری که در این فیلم ها تصویر می شود محلی است که در آن شخصیت ها روابطی کوتاه و ناپایدار دارند، فضای ناامنی است که آرزوهای جوانانش را سرکوب می کند و آنها را برای دست یابی به خواسته هاشان به مکانی خارج از خود سوق می دهد. تهران جایگاه فاصله گذاری میان قهرمانان، نسل ها و شهروندان خود است که نسل جدید پرورش یافته در دامان خود را به بهای تلاش برای انتخاب و تعیین سرنوشت خود، از جریان اصلی جامعه به حاشیه می راند.

تبلیغات