رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی
رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی پاییز و زمستان 1391 شماره 10 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی عملکرد کمانداران ماهر براساس عوامل روانشناختی انگیختگی، فعال سازی، اضطراب، انگیزش و ویژگی های شخصیتی بر مبنای بُعد شخصیتی برونگرایی / درونگرایی است. طی یک مطالعه همبستگی از نوع پیش بینی، از بین جامعة آماری کمانداران عضو تیم ملی و افراد دعوت شده به این تیم، 34 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. مقدار انگیختگی با اندازه گیری سطح هدایت الکتریکی پوست تعیین شد و برای سنجش اضطراب صفتی از آزمون اضطراب رقابتی ورزشی ، برای سنجش اضطراب حالتی از سیاهه اضطراب حالتی رقابتی (نسخه دوم) ، برای اندازه گیری انگیزش از مقیاس انگیزش ورزشی و برای سنجش بُعد شخصیتی برونگرایی/ درونگرایی، پرسشنامه شخصیتی آیزنک مورد استفاده قرار گرفت. آزمون همبستگی پیرسون برای تعیین میزان همبستگی و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای پیش بینی عملکرد آزمودنی ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد کمانداران و انگیختگی، فعال سازی، انگیزش (درونی و بیرونی) و بُعد شخصیتی برونگرایی / درونگرایی ضریب همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. اما هیچ یک از متغیرهای اضطراب (صفتی، شناختی و بدنی) با عملکرد، ضریب همبستگی معنی داری نداشتند و در نتیجه، پیش بینی کنندة عملکرد این ورزشکاران نبودند. متغیرهای انگیختگی و فعال سازی با هم (05 /0 P< و 418 /79 =(31و2)F و 837 /0 =R2 ، انگیزش درونی (05 /0 P< و 826 /1031 = (30و1)F و 972 /0 = R2) و برونگرایی / درونگرایی (05 /0 P< و 199 /330=(33و1)F و 909 /0 = R2) به طور معنی داری، توانایی پیش بینی عملکرد کمانداران را داشتند. اما انگیزش بیرونی، پیش بینی کنندة عملکرد این ورزشکاران نبود. توصیه می شود مربیان در استعدادیابی، آموزش، انتخاب و شرکت دادن کمانداران در مسابقات، به متغیرهای مذکور توجه کافی داشته باشند.
اثرخودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت های حرکتی ساده و پیچیده بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، تعیین اثر یکی از راهبردهای روانشناختی با عنوان خودگفتاری انگیزشی بود. خودگفتاری انگیزشی نوعی خودگفتاری است که به نظر می رسد از طریق تلاش و صرف انرژی بیشتر و با ایجاد انگیزش مثبت در اجرا موجب تسهیل در کار و کنترل سطح انگیختگی می شود. البته در این پژوهش اثر این راهبرد بر اجرای مهارت ساده و پیچیده بررسی شده است. به همین منظور از 42 دانشجوی تربیت بدنی در دامنه سنی 20 تا 25 سال که واحد بسکتبال 1 و 2 را گذرانده اند، استفاده شد. نمونه حاضر به شکل تصادفی ساده دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند، پس از 15 دقیقه گرم کردن عمومی بدن و تمرین تکالیف ابتدا یک پیش آزمون بدون مداخلة خودگفتاری، شامل آزمون پاس دادن توپ بسکتبال، ایفرد 1996 الف تحت تکلیف ساده و آزمون پاس دادن، ایفرد 1984 تحت تکلیف پیچیده، انجام گرفت. سپس یک پس آزمون شامل آزمون عنوان شده با مداخلة خودگفتاری از آنها به عمل آمد. در این پژوهش برای تعیین اختلاف درون گروهی و برون گروهی به ترتیب از آزمون های t همبسته و t مستقل از نرم افزار SPSS با نسخة 5 /11 در سطح معنی داری آلفای 05 /0 استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه های کنترل و تجربی در اجرای مهارت ساده (703 /0= P) و پیچیده (512 /0=P) در مرحلة پیش آزمون وجود نداشت. در نتیجه هر دو گروه از نظر عملکرد در یک سطح هستند. همچنین خودگفتاری انگیزشی موجب افزایش بهبود در اجرای مهارت ساده در گروه تجربی شد (01 /0=P) ؛ اختلاف معنی دار به نفع گروه تجربی به لحاظ بهبود مهارت ساده در پس آزمون دو گروه مشاهده شد (004 /0=P) ؛ خودگفتاری انگیزشی موجب افزایش بهبود در اجرای مهارت پیچیده در گروه تجربی شد (001 /0=P) ؛ اختلاف معنی دار به نفع گروه تجربی به لحاظ بهبود مهارت پیچیده در پس آزمون دو گروه مشاهده شد (048 /0=P) . با توجه به اختلاف میانگین در مهارت ساده بین گروه انگیزشی و کنترل (94 /0= ) و اختلاف میانگین در مهارت پیچیده بین این دو گروه (48 /0 = )، مشخص شد که اختلاف میانگین در مهارت ساده بیشتر از مهارت پیچیده بوده است. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد خودگفتاری انگیزشی بر بهبود اجرای تکالیف مؤثر بوده و اثر آن بر مهارت ساده بیشتر بوده است.
بررسی تأثیر یک برنامه فعالیت های بدنی منتخب بر رشد مهارت های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی (ADHD) و کودکان اوتیسم (HFA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک برنامة فعالیت های بدنی منتخب بر رشد مهارت های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا می باشد. در این مطالعة نیمه تجربی تعداد 20 کودک (7 /0 ± 8 /8 سال) مبتلا به اختلال HFA و 10 کودک (4 /1 ± 9 /7) مبتلا به اختلال ADHD از بین جوامع مورد نظر به صورت کاملاً تصادفی و براساس پیش آزمون انتخاب شدند. مجموعة آزمون تبحر حرکتی برونینکس – اوزرتسکی برای کودکان ADHD و آزمون رشد حرکتی درشت – ویرایش دوم برای کودکان HFA مورد استفاده قرار گرفت. برنامة حرکتی منتخب (برنامة حرکتی اسپارک) که شامل فعالیت های تقویتی، بازی و ورزش برای کودکان است، به مدت 18 جلسه برای کودکان ADHD و 12 جلسه برای کودکان ADHD اجرا شد. آزمون K-S جهت تعیین نرمال بودن توزیع داده ها و آزمون های t همبسته و t مستقل و آزمون لوین و تحلیل کوواریانس جهت مقایسه میانگین ها استفاده گردید. در کودکان ADHD و HFA تمرین برنامة حرکتی منتخب در گروه تجربی تغییرات معناداری در اکثر متغیرها ایجاد کرد ولی در مورد گروه کنترل اینگونه نبود. باتوجه به نتایج می توان ادعا کرد برنامة فعالیت بدنی منتخب (SPARK) مورد استفاده احتمالاً می تواند باعث بهبود مهارت های حرکتی در کودکان مبتلا به ADHD و HFA شود.
تأثیر سبک های شناختی بردقت : نقش حافظة کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی دقت پرتاب شرکت کنندگان مستقل از زمینه و وابسته به زمینه و همچنین بررسی حافظة کاری عددی و فضایی آنها اجرا شد. در این راستا آزمون گروهی تصاویر پنهان شده (GEFT) بین 320 دانشجوی پسر توزیع شد و در نهایت براساس نمره های به دست آمده از آزمون، 45 نفر به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری وابسته به زمینه، بی طرف و مستقل از زمینه قرار گرفتند. مطالعه شامل دو تکلیف (پرتاب دارت و آزمون حافظة کاری عددی و فضایی) بود. در تکلیف پرتاب دارت، شرکت کنندگان در مرحلة پیش آزمون 10 دارت پرتاب کردند. در مرحلة اکتساب شرکت کنندگان در 6 بلوک 10 کوششی تکلیف پرتاب دارت را انجام دادند. آزمون یادداری شامل یک بلوک 10 کوششی بود که 24 ساعت بعد از مرحلة اکتساب انجام گرفت. آزمون حافظة کاری عددی و فضایی به صورت انفرادی و با استفاده از نرم افزار علوم ذهنی کمبریج اجرا شد. داده ها به کمک روش های آماری تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون تعقیبی توکی و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان مستقل از زمینه در هر دو آزمون پرتاب دارت و حافظة کاری عملکرد بهتری داشتند. یافته های این پژوهش نشان داد که نمره های بالاتر در آزمون گروهی تصاویر پنهان شدة GEFT نشان دهندة توانایی فضایی- دیداری بهتر افراد مستقل از زمینه است، که این توانایی ممکن است موجب عملکرد بهتر این افراد در آزمون حافظه کاری عددی و فضایی و تکلیف پرتاب دارت باشد.
بررسی میزان تفاوت های سنی و جنسی کودکان پیش دبستانی در ابعاد پیکرسنجی و عملکرد حرکتی ناشی از قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس یافته های روانشناسی و علوم تربیتی، سال های پیش از دبستان در رشد و تربیت کودکان نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد. یکی از ابعاد رشد در این سال ها رشد حرکتی است. بررسی عملکرد حرکتی با توجه به ابعاد پیکرسنجی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ازاین رو تحقیق حاضر، از طرفی با هدف بررسی ارتباط ویژگی های پیکرسنجی با عملکرد حرکتی، و از طرف دیگر به منظور تعیین اختلاف عملکرد حرکتی در کلیة کودکان پیش دبستانی شهر شیراز، بر روی 157 دختر و پسر 3 تا 6 ساله اجرا شد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی بود. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، برگة ثبت ویژگی های پیکرسنجی و آزمون عملکرد حرکتی بود. از روش های آماری تحلیل واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تی مستقل برای تحلیل استفاده گردید. نتایج در بررسی گروه های سنی، تفاوت معناداری را در پرش عمودی با 47 /25 =F و 2 = df و 000 /0 ≥P و در پرش افقی با 15 /14 = F و 2= df و 000 /0≥ P نشان داد. در پرش عمودی برتری با گروه سنی 5 ساله ها و در پرش افقی برتری با گروه سنی 4 ساله ها بود. همچنین در بررسی تأثیر جنسیت، در پرش عمودی (70 /1 = t و 155=df و 008 /0 ≥P و پرتاب توپ 98 /1 =t و 155 = df و 030 /0 P≥ برتری با پسران بود. در نهایت در بررسی ارتباط ابعاد پیکرسنجی با عملکرد حرکتی، وزن و ابعاد طولی بیشترین همبستگی را نشان دادند. نتایج این تحقیق نشان دهندة افزایش تدریجی قدرت عضلانی متناسب با افزایش سن است. به دست آمدن تفاوت جنسیتی در برخی از عامل های مورد بررسی، ضرورت مطالعات بعدی را بارز می سازد. بر اساس یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود که در تحقیقات آینده از نمونه ها و ابزارهای دیگری در پیکرسنجی به منظور مقایسه استفاده شود.
تأثیر تمرین دو تکنیک کاراته بر کاهش رفتارهای قالبی سه پسر در خود فرورفتة نهایی، پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین دو تکنیک کاراته بر کاهش رفتارهای قالبی سه پسر 5 سالة درخودفرورفته است. شرکت کنندگان شامل سه پسر 5 سالة مبتلا به اختلال در خودفرورفتگی بودند. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش حاضر دو تکنیک کاراته (زوکی و مای گری) را به مدت 12 هفته تمرین کردند. مقدار تغییر در شدت بروز رفتارهای قالبی در طول فرایند مداخله و همچنین در طول یک ماه پس از پایان مداخله در توالی های یک هفته ای از طریق مقیاس رتبه بندی در خودفرورفتگی گیلیام – ویرایش دوم اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد که مطابق با تحلیل دیداری نمودار داده ها بر اساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، مداخلة مورد نظر در مورد هر سه شرکت کننده اثربخش بوده است (با PND100 درصد برای شرکت کنندگان اول و سوم و 50 درصد برای شرکت کنندة دوم) و این کاهش بعد از یک ماه از پایان مداخلة پایدار باقی ماند. نتایج پژوهش حاضر مشخص ساخت که آموزش تکنیک های کاراته به کودکان درخودفرورفته رفتارهای قالبی آنها را به طور پایداری کاهش می دهد.
اثر تعاملی الگودهی (الگوی ماهر و الگوی از خود) و نوع بازخورد بر اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تعاملی شیوه های مختلف نمایش ویدیوئی و نوع بازخورد بر اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت بود. 90 آزمودنی به صورت تصادفی در 6 گروه بازخورد خودکنترل، آزمونگر کنترل و جفت شده قرار گرفتند که یکی از دو الگوی ماهر یا الگوی از خود را دریافت می کردند. سه گروهی که الگوی ماهر را مشاهده کردند، ابتدا و در فاصله های استراحت، اجرای پرتاب یکی از اعضای تیم ملی پرتاب دارت را ملاحظه کردند، درحالی که گروه های مشاهدة الگوی از خود، اجرای خود را مشاهده کردند. گروه های خودکنترل، در حین اجرا از آزمونگر درخواست بازخورد می کردند، گروه های جفت شده، در کوشش هایی که گروه خودکنترل در خواست بازخورد کرده بودند، بازخورد دریافت می کردند و گروه های آزمونگر کنترل به صلاحدید آزمونگر بازخورد می گرفتند. تمرین طی 6 روز انجام گرفت و آزمون یادداری و انتقال، 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین برگزار شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون های تعقیبی توکی و بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد پیشرفت از مرحلة پیش آزمون به مراحل اکتساب، یادداری و انتقال در هر شش گروه رخ داده است. فارغ از نقش بازخورد، تفاوتی بین الگوی ماهر و الگوی از خود در هیچ یک از مراحل وجود نداشت. از طرفی بازخورد آزمونگر کنترل در اکتساب سودمندی بیشتر از دو نوع بازخورد دیگر داشت، ولی در یادداری و انتقال بازخورد خود کنترل بهتر بود. تحلیل بیشتر نتایج نشان داد افرادی که بازخوردی خودکنترل دریافت کردند، زمانی که الگوی از خود را مشاهده کرده بودند، یادگیری بیشتری در آنها نسبت به گروه های دیگر رخ داد. برتری گروه الگوی از خود – بازخورد خودکنترل را می توان به تأثیر فرایندهای انگیزشی حاصل از این تعامل و نیز همخوانی بیشتر این نوع بازخورد با نیاز آزمودنی ها نسبت داد.
تأثیر مشاهدة مدل انیمیشنی، تصاویر ثابت و مدل ترکیبی بر یادگیری حرکتی مهارت بالانس دو پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مشاهدة مدل انیمیشنی، تصاویر ثابت و مدل ترکیبی بر یادگیری حرکتی مهارت بالانس دو پایه است. 45 آزمودنی با میانگین سنی7 /1±03 /8 به طور تصادفی در سه گروه تجربی مشاهدة مدل انیمیشنی، تصاویر ثابت و مدل ترکیبی قرار گرفتند. آزمودنی ها مهارت بالانس دو پایه را به مدت سه هفته (هر هفته سه جلسه) تمرین کردند. پیش آزمون، آزمون اکتساب و آزمون یادداری از سه گروه به عمل آمد. امتیازات آزمودنی ها از طریق محاسبة میانگین امتیازات سه داور براساس هنجار تعیین شدة فدراسیون ژیمناستیک صورت گرفت. نتایج تحلیل واریانس دو طرفه در اندازه های تکراری نشان داد مشاهدة مدل انیمیشنی، تصاویر ثابت و ترکیبی بر یادگیری حرکتی مهارت بالانس دو پایه تاثیر معنی داری دارد (001 /0 pv =). همچنین نتایج نشان داد اختلاف معنی داری بین گروه های مدل انیمیشن و مدل ترکیبی وجود ندارد (156 /0 pv =). در نهایت هر دو گروه مدل انیمیشن و مدل ترکیبی، عملکرد بهتری نسبت به گروه تصاویر ثابت داشتند (001 /0 pv =). در کل نتایج نشان میدهد مشاهدة انیمیشن روش الگودهی مناسب برای یادگیری مهارت بالانس دوپایه در سنین کودکی است. همچنین پیشنهاد می شود، از تصاویر ثابت به عنوان مکمل همراه با انیمیشن استفاده شود.