رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی
رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی بهار و تابستان 1390 شماره 7 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعة تأثیر یک برنامة منتخب حرکتی به عنوان تجارب حرکتی بر رشد مهارت های دستکاری کودکان 4 تا 6 ساله پسر بود. به این منظور 40 نفر به صورت تصادفی از بین نمونه های همگن شده با پرسشنامة ویژگی های فردی انتخاب شدند. پس از پیش آزمون با استفاده از آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ 2000 (بهرة حرکتی درشت یا مهارت های حرکتی بنیادی، مهارت های جابجایی و دستکاری یا کنترل شیء) آزمودنی ها به شیوة تصادفی به دو گروه برنامة حرکتی منتخب (سن 9 /58 = X ماه و 57 /8 = SD) همتاسازی شدند. سپس، به مدت 24 جلسه هر جلسه 30 دقیقه برنامة حرکتی منتخب اجرا شد. در این مدت گروه کنترل فعالیت های عادی روزمرة خود را انجام می دادند. در انتهای هفتة هشتم، پس آزمون به عمل آمد. در این تحقیق برای آزمون فرضیه از روش های کلموگروف اسمیرنوف و تی استیودنت مستقل و وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد، گروه حرکتی منتخب نسبت به گروه کنترل با 05 /0P< تاثیر بیشتری بر رشد مهارت های دستکاری داشته است. بنابراین با طراحی برنامة آموزشی مناسب و غنی سازی محیط می توان فرصت تمرین را برای رشد مهارت های دستکاری که پایه و اساس مهارت های تخصصی و ورزشی کودکان است، فراهم ساخت.
تأثیر انگیختگی (با ارائه مؤلفه های انگیزشی تماشاگر و موسیقی) بر اجرا و یادگیری یک مهارت مداوم (دریبل بسکتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انگیختگی با حضور مؤلفه های انگیزشی تماشاگر و موسیقی و مقایسه این مؤلفه ها بر اجرا و یادگیری مهارت مداوم دریبل بسکتبال بود. به این منظور 36 دختر سالم غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 23 /2 ± 8 /21 سال، قد 19 /6 ± 4 /163 سانتی متر، وزن 13 /10 ± 5 /57 کیلوگرم، به صورت تصادفی به سه گروه تماشاگر (12 نفر)، موسیقی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین در مرحله اکتساب شامل دریبل از بین موانع بسکتبال هریسون به مدت 6 هفته تمرین بود که هر هفته سه جلسه و هر جلسه 30 ثانیه با حضور مؤلفه های انگیزشی در گروه های مجزا برگزار شد. امتیاز آزمون دریبل بسکتبال در هر جلسه ثبت و سپس پس آزمون گرفته شد و در نهایت بعد از دو هفته بی تمرینی آزمون یادداری در شرایط یکسان و پس از 24 ساعت آزمون انتقال مشابه شرایط واقعی مسابقه و با حضور تمام مؤلفه ها (موسیقی و تماشاگر) به عمل آمد. از شاخص ضربان قلب استراحت جهت همسانی سطح پایه انگیختگی در آزمودنی ها استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک سویه، آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر سه گروه یادگیری مهارت در مرحله اکتساب پیشرفته داشته است. همچنین تفاوت معنی داری در امتیاز مهارت دریبل بسکتبال بین سه گروه در مرحله اکتساب مشاهده شد (0001 /0 = P) که این تفاوت به نفع گروه کنترل بود، یعنی گروه های انگیزشی تماشاگر و موسیقی عملکرد ضعیف تری در پس آزمون مرحله اکتساب نشان دادند. اما در آزمون یادداری و انتقال، نتایج به سود گروه موسیقی و تماشاگر بود. به این صورت که در آزمودن یادداری گروه تماشاگر بیشترین امتیاز را کسب کرد و در آزمون انتقال دو گروه موسیقی و تماشاگر امتیاز بیشتر و معناداری از لحاظ آماری نسبت به گروه کنترل به دست آوردند (0001 /0 = P) .
مقایسه تأثیر بار توجهی شناختی و شناختی – حرکتی بر اجرای تکلیف هماهنگی دو دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر بار توجهی شناختی و شناختی – حرکتی بر اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بود. 31 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سنی 2 ± 25 سال در این پژوهش شرکت داشتند که به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه کنترل (11 نفر)، شناختی (10 نفر) و حرکتی (10 نفر) تقسیم شدند. افراد گروه کنترل، تکلیف مجرد هماهنگی دودستی، افراد گروه شناختی، تکلیف هماهنگی دودستی را همراه با تکلیف شمارش معکوس اعداد و افراد گروه شناختی – حرکتی، تکلیف هماهنگی دودستی را همراه با تکلیف زمان واکنش پا انجام دادند. برای سنجش اجرای تکلیف هماهنگی دودستی از آزمون هماهنگی دودستی مجموعه ابزار وینا و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد و سطح معناداری آماری 05 /0P< بود. نتایج نشان داد که در اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بین گروه کنترل با شناختی و گروه شناختی با حرکتی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین تفاوت معناداری در اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بین دو گروه کنترل با حرکتی مشاهده شد. در کل نتایج نشان داد تداخل دو تکلیف با ماهیت حرکتی بیشتر از تداخل دو تکلیف با ماهیت حرکتی و شناختی است.
نقش انگیزش بیرونی و درونی در گرایش بزرگسالان به فعالیت جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس تحقیقات افراد در سطوح مختلف فعالیت جسمانی انگیزه های متفاوتی برای فعالیت دارند. در این پژوهش به دنبال آن بودیم که براساس نظریه خودتعیین گری مشخص کنیم که چگونه انگیزه ها سه سطح فعالیت جسمانی (غیرفعال، فعال و تمرین مستمر) را از یکدیگر متمایز می سازند، 159 نفر از کارکنان دانشگاه زنجان (با میانگین سنی 33 سال) مقیاس «انگیزش ورزشی و مرحله تغییر را تکمیل کردند. با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی، روایی سازه مقیاس انگیزش ورزشی (EMI-2) برای جامعه مورد بررسی محاسبه شد. نتایج این بررسی 6 خرده مقیاس را تأیید کرد: سلامت و آمادگی، فواید اجتماعی – هیجانی، کنترل وزن، کنترل استرس، کسب لذت و وضعیت ظاهری. یافته ها نشان داد که انگیزه های لذت، کنترل استرس و فواید اجتماعی – هیجانی، سطوح مختلف فعالیت را متمایز می کنند. اثر متغیرهای تعدیل کننده سن و جنسیت معنادار نبود. در نتیجه انگیزش درونی (لذت) و انگیزش بیرونی ارادی (کنترل استرس و فواید اجتماعی – هیجانی) نقش مؤثری در تغییر رفتار و افزایش فعالیت جسمانی دارند.
نقش بازخورد خودکنترلی در یادگیری مشاهده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بازخورد خودکنترلی بر زمان بندی نسبی و مطلق طی تمرین مشاهده ای و بدنی بود. آزمودنی ها (90 نفر) به طور تصادفی به گروه های تمرین بدنی و مشاهده ای (خودکنترلی، جفت شده و آزمونگر) تقسیم شدند و به انجام یک تکلیف زمان بندی متوالی پرداختند. تکلیف فشردن کلیدهای 2، 4، 6 و 8 با حفظ زمان بندی نسبی و مطلق مشخص بود. گروه خودکنترلی در زمان نیاز طلب بازخورد می کردند. درصورتی که دو گروه دیگر بر زمان دریافت بازخورد، کنترلی نداشتند. در مرحله اکتساب 72 و یادداری و انتقال 12 کوشش انجام گرفت. داده ها با استفاده از روش تکرار سنجش و واریانس عاملی مرکب تحلیل شد. نتایج نشان داد در مرحله اکتساب، گروه خودکنترل و آزمونگر خطای زمان بندی نسبی کمتری در مقایسه با گروه جفت شده داشتند. در مراحل یادداری و انتقال، گروه خودکنترلی خطای زمان بندی نسبی کمتری در مقایسه با گروه های جفت شده و آزمونگر داشتند. همچنین گروه جفت شده خطای زمان بندی مطلق کمتری در مقایسه با گروه خودکنترلی نشان دادند.
کاربرد رویکرد چندمتغیره در استعدادیابی بازیکنان فوتبال زیر 16 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعدادیابی، فرایندی است که از طریق آن افرادی که بیشترین امید برای موفقیت آنها در آینده وجود دارد، شناسایی می شوند. هدف از تحقیق حاضر بررسی کاربرد یک رویکرد چندمتغیره در استعدادیابی بازیکنان نوجوان رشتة ورزشی فوتبال بود. جامعة تحقیق عبارت بود از کلیة فوتبالیست های 12 تا 16 سالة استان تهران. یک مجموعه آزمون با هدف اندازه گیری عوامل روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی روی فوتبالیست های نوجوان در دو سطح نخبه (26 نفر) و زیرنخبه (35 نفر) به کار گرفته شد. آزمودنی ها در چهار گروه سنی زیر 16، 15، 14 و زیر 13 سال قرار گرفتند. برای ارزیابی مهارت های روانی از پرسشنامة اتاوا – 3 استفاده شد. همچنین مهارت های تکنیکی با آزمون های شش گانة پیشنهادی فدراسیون فوتبال انگلیس اندازه گیری شدند. آزمون های فیزیولوژیکی عبارت بودند از پرش ارتفاع، دراز و نشست، دو سرعت 10 متر، دو سرعت 40 متر و دو رفت و برگشت 280 متر، برای سنجش ویژگی های آنتروپومتریکی نیز از اندازه گیری های قد، وزن، شاخص تودة بدنی، طول ساق، طول ران، ضخامت زیر جلدی چهار ناحیة بدن و درصد چربی بدن استفاده شد. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل یافته ها، تحلیل واریانس چندمتغیره بود. یافته ها نشان داد که از بین چهار دسته مقیاس های مورد ارزیابی، مقیاس های فیزیولوژیکی از لحاظ آماری توانایی بیشتری در تفکیک سطوح داشتند. نتایج پژوهش حاضر تفاوت معناداری بین بازیکنان نخبه و زیرنخبه در سه دسته ویژگی های فیزیولوژیکی، تکنیکی و روانی نشان داد. اما در ویژگی های آنتروپومتریکی تفاوت معناداری دیده نشد. ورزشکاران نخبه در آزمون های دراز و نشست، دو رفت و برگشت، دو سرعت 10متر و دو سرعت 40 متر (از آزمون های فیزیولوژیکی)، دویدن با توپ، چرخیدن، سرعت، دریبل و شوت زدن (از آزمون های تکنیکی)، هدف گذاری، آرمیدگی، مقابله با استرس، فعال سازی، تمرکز، بازیابی تمرکز و طرح مسابقه (از مهارت های روانی) تفاوت معناداری با بازیکنان زیرنخبه داشتند (05 /0 P<). این یافته ها نشان می دهد که در مدلهای استعدادیابی باید بیشتر بر مهارت های روانی تأکید شود. نتیجه اینکه، یک رویکرد چندمتغیره با در نظر گرفتن تفاوت های سنی می تواند به طور موفقیت آمیزی فوتبالیست های نخبه را از همنوعان زیرنخبة خود در سنین نوجوانی متمایز کند. پیشنهاد می شود در فرایند استعدادیابی در سنین زیر 13 و 14 سال، کمتر از ارزیابی های فیزیولوژیکی استفاده شده و تأکید بیشتری بر ویژگی های تکنیکی شود
بررسی آثار کم تحرکی بر جنبه های روانی (عزت نفس) و جسمانی (تودة چربی بدن) دانشجویان پسر و دختر دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش آموزش جامع در آموزش کل ابعاد انسانی است که علاوه بر جنبة هوشی فرد، تمامی جنبه های روانی و فیزیکی را دربرمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار کم تحرکی بر عزت نفس و درصد تودة چربی بدن دانشجویان دانشگاه تهران بود. جامعة آماری کل دانشجویان دانشگاه تهران بودند که از این میان 320 آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که 62 درصد دانشجویان مورد بررسی، کم تحرک و 38 درصد دارای تحرک کافی بودند. به علاوه میانگین درصد چربی کل آزمودنی ها 14، 26 درصد (53 /6 ±SD) بود. همچنین معلوم شد که 79 درصد از کل دانشجویان عزت نفس بالا و 21 درصد آنها عزت نفس ضعیفی داشتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت بین میزان فعالیت بدنی مردان و زنان معنادار و تفاوت تودة چربی بین افراد کم تحرک و دارای تحرک کافی معنادار نبوده است. همچنین رابطة معناداری بین میزان فعالیت و عزت نفس بالا و پایین به دست نیامد.
تأثیر بازی های کودکانة سنتی و مدرن بر رشد اجتماعی دانش آموزان دختر اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجتماعی شدن، یکی از والاترین و مهم ترین اهداف هر برنامة رشدی است و دانشمندان تعلیم و تربیت برای استفاده از ابزارهای لازم برای بهینه ساختن بستر مناسب به منظور ارتقای رشد اجتماعی کودکان در طول دوران رشد تلاش می کنند. در تحقیق حاضر تأثیر بازی های کودکانة سنتی و مدرن بر رشد اجتماعی کودکان دختر اول ابتدایی (6 و 7 ساله) بررسی می شود. پژوهش حاضر به روش آزمایشی با گروه های بازی های مدرن، بازی های سنتی و گروه کنترل همراه با طرح پیش آزمون – پس آزمون بر روی دانش آموزان دختر پایة اول ابتدایی در سال 89-1388 در دو دبستان مناطق 13 و 14 شهر تهران انجام گرفت. آزمودنی ها 45 دانش آموز دختر پایة اول ابتدایی بودند که به طور تصادفی و به تعداد برابر به 3 گروه تقسیم شدند. گروه اول بازی های سنتی و گروه دوم بازی های مدرن را به مدت 15 هفته، هفته ای یک جلسه انجام دادند و گروه سوم نیز به عنوان گروه کنترل بوده هیچ بازی را تجربه نکردند. برای اندازه گیری رشد اجتماعی افراد از پرسشنامة رشد اجتماعی واینلند (1953) استفاده شد. در این پژوهش از روش آماری تحلیل کوواریانس برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد بازی های کودکانة سنتی و مدرن هر دو بر رشد اجتماعی کودکان مؤثر بود و اختلاف معناداری بین دو نوع بازی مذکور وجود نداشت، ولی گروه بازی های سنتی امتیاز بیشتری در رشد اجتماعی کسب کردند. در این زمینه می توان گفت که گنجاندن بازی های کودکانه در ساعات تربیت بدنی مدارس برای توسعة رشد اجتماعی کودکان سودمند است.