رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی
رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی سال پانزدهم بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 51) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد فرآیندی مستمر، دائمی و پیوسته بوده و ابعاد مختلفی دربر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ریتمیک روی ریباندر بر تبحرحرکتی و انگیزش کودکان با دوره یادداری 6 ماهه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش وپس آزمون بود. جامعه ی آماری کودکان 10-9 سال شهرتبریز بود که با روش نمونه گیری دردسترس سی نفر انتخاب و تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پیش آزمون شامل آزمون تبحرحرکتی برونینکس-اوزورتسکی و پرسشنامه انگیزش حرکتی کودکان بود. گروه تجربی تمرینات روی ریباندر را هشت هفته انجام دادند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. سپس، پس آزمون مشابه با پیش آزمون انجام شد. بعد از شش ماه دوره یادداری از نمونه های هر دو گروه گرفته شد. تحلیل آماری با استفاده از تحلیل واریانس مرکب درسطح معناداری 05/0 و نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تمرینات ریتمیک ریباندر بر تبحر حرکتی و انگیزش کودکان 9-10 سال تاثیر معناداری داشته، بطوریکه احتمالا 95درصد از تغییرات مهارت حرکتی درشت و 98درصد از تغییرات انگیزش حرکتی کودکان تحت تاثیر تمرینات ریباندر بود. نتیجه گیری: پرش فعالیتی اساسی در رشدحرکتی کودکان است و انگیزش نیروی درونی را برای حرکت فراهم می کند. طبق یافته های پژوهش، چون فعالیت های ریتمیک می توانند انگیزش حرکتی ایجاد کنند و فعالیت های ورزشی موجب رشد مهارتهای حرکتی می گردد، لازم است تجهیزات و تدابیر لازم برای استفاده کودکان ازاین تمرینات ایجاد شود.
تاًثیر هدف گزینی عملکرد به صورت خودکنترل و مربی کنترل بر یادگیری مهارت پاس فوتبال؛ کاربرد نظریه انتخاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف گزینی به عنوان یک مداخله شناختی موجب تقویت عملکرد می شود. با وجود این هدفگزینی به صورت خودکنترل در طول مراحل یادگیری بررسی نشده است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر هدف گزینی عملکرد به صورت خودکنترل و مربی کنترل بر یادگیری پاس فوتبال با تمرکز بر تئوری انتخاب بود. روش پژوهش: شرکتکنندگان 30 پسر 18 تا 28 ساله بودند که به صورت سازمان یافته در تمرینات فوتبال شرکت نداشتند. ابتدا پیش آزمون از شرکتکنندگان گرفته شد و سپس آنها در یک طرح نیمه تجربی و به صورت سیستماتیک در یکی از سه گروه هدف گزینی عملکرد خودکنترل، هدف گزینی عملکرد مربی کنترل و کنترل شرکت کردند. پس از 15جلسه تمرین بلافاصله آزمون اکتساب و پس از 72 ساعت آزمونهای یادداری و انتقال گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس2*3) مرحله * گروه) نشان داد که در آزمون اکتساب عملکرد گروهها بهبود یافت، اماتفاوت معناداری بین آنها مشاهده نشد. همچنین تحلیل واریانس یک سویه نشان داد که در هر دو مرحله یادداری و انتقال بین گروهها تفاوت وجود دارد و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که هر دو گروه مداخله هدف گزینی خودکنترل و مربی کنترل نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری دارند و تفاوتشان معنادار است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن بود که عملکرد گروههای هدف گزینی به صورت خودکنترل و مربی کنترل نسبت به گروه کنترل بهتر بود و هدفگزینی خودکنترل مزیت بیشتری نسبت به سایر گروهها دارد. پیشنهاد می شود از راهبرد هدف گزینی به صورت خود کنترل در پروتکل های تمرینی استفاده شود.
اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر زمان واکنش و عملکرد فوتبالیست های نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای از قشر حرکتی بر زمان واکنش و عملکرد فوتبالیست های ماهر است.
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش فوتبالیست های ماهر مرد استان تهران در سال 1401 بودند که 36 تن از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تحریک قشر حرکتی اولیه (12 نفر)، تحریک ساختگی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بدین صورت بود که در تحریک قشر حرکتی اولیه الکترودها در آند C3 و کاتد Fp 2 قرار می گیرند. برای بررسی و تجزیه وتحلیل فرضیه های تحقیق، از آزمون تی همبسته و تحلیل کوواریانس به همراه آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین زمان واکنش پس از تحریک الکتریکی در گروه tDCS قشر حرکتی از 58/71 ± 25/354 به 72/63 ± 41/256 هزارم ثانیه کاهش و میانگین عملکرد از 14/6 ± 00/46 به 83/5 ± 41/68 افزایش یافته است که با توجه به سطح معنا داری 05/0 تفاوت معنا دار در زمان واکنش و عملکرد قابل مشاهده است (05/0 P <).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی از قشر حرکتی اولیه بر زمان واکنش و عملکرد فوتبالیست های ماهر مؤثر است. از آنجا که پژوهش حاضر روی فوتبالیست های ماهر انجام گرفته است، پیشنهاد می شود تا حد امکان در تعمیم نتایج به فوتبالیست ها و ورزشکاران مبتدی احتیاط شود.
طراحی یک مداخله تربیتی- حرکتی و ارزیابی اثربخشی آن بر انگیزه پیشرفت نوجوانان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، نوجوانان و جوانان کشور به ورزش فوتبال روی آورده اند و لزوم توجه به آموزش پایه ای آنان ضروری به نظر می رسد. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف طراحی و اثربخشی یک مداخله تربیتی- حرکتی بر انگیزه پیشرفت نوجوانان فوتبالیست انجام گرفت. روش پژوهش: روش مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی کودکان و نوجوانان 12 تا 16 ساله عضو مدارس فوتبال باشگاه سایپا شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین آنان 60 نفر ( 30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) بر اساس ملاکهای ورود و به طور هدفمند انتخاب شدند و سپس در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انگیزه پیشرفت (هرمنس، 1970 ) بود. گروه آزمایشی، تحت آموزش مداخله تربیتی- حرکتی در 16 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل در فهرست انتظار بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود دارد و مداخله تربیتی- حرکتی موجب بهبود انگیزه پیشرفت نوجوانان عضو مدارس فوتبال باشگاه فرهنگی ورزشی سایپا شد (5./.>P) نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر مداخله تربیتی- حرکتی می تواند برای بهبود انگیزه پیشرفت نوجوانان عضو مدارس فوتبال باشگاه فرهنگی ورزشی سایپا کارامد باشد و توصیه میشود که طراحان برنامه در وزارت ورزش و جوانان در راستای بهبود انگیزه پیشرفت نوجوانان مدارس فوتبال از این روش استفاده کنند.
اثر استراحت های مغزی بر پیشرفت تحصیلی، خودکارامدی و علاقه به فعالیت بدنی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر استراحت های مغزی بر پیشرفت تحصیلی، خودکارامدی و علاقه به فعالیت بدنی دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن شامل دانش آموزان دختر پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 127 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارامدی کودکان و نوجوانان موریس (2001) و فعالیت بدنی برای کودکان رز و همکاران (2009) و پیشرفت تحصیلی شرکت کنندگان استفاده شد. گروه مداخله به مدت چهار ماه، دو بار در روز و سه بار در هفته مجموعه فعالیت های بدنی استراحت مغزی را انجام دادند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل ارزیابی شدند. یافته ها تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که پس از مداخله (استراحت مغزی) میانگین گروه آزمایش در سه متغیر پیشرفت تحصیلی (57/3F= ، 001/0 P=)، خودکارامدی (65/7F= ، 001/0 P=) و علاقه به فعالیت بدنی (72/10F= ، 001/0 P=) نسبت به گروه کنترل تفاوت معنا داری دارد. نتیجه گیری: این یافته ها می تواند ضرورت توجه برنامه ریزان و مسئولان آموزشی را به اهمیت نقش فعالیت های استراحت مغزی در بهبود پیشرفت تحصیلی، خودکارامدی و تأثیر آن بر میزان علاقه به فعالیت بدنی دانش آموزان دختر ابتدایی به دنبال داشته باشد.
تدوین و استانداردسازی پرسشنامه سنجش هوش حرکتی- جسمانی در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش تدوین و استانداردسازی پرسشنامه سنجش هوش حرکتی- جسمانی در جامعه ایرانی بود . روش پژوهش: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی- مدل تدوین ابزار بود. در مرحله کیفی پس از اجرای 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته، مقولات مرتبط گردآوری شد و در نهایت پس از بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ای 36 سؤالی طراحی شد. در مرحله کمی، روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته بررسی شد. نمونه آماری شامل 808 نوجوان از پنج استان کشور بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پرسشنامه را تکمیل کردند. برای تعیین روایی همزمان از آزمون استاندارد شایستگی حرکتی KTK3+ و به منظور بررسی پایایی زمانی از آزمون مجدد و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: با تحلیل عاملی اکتشافی پنج عامل آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت و مهارت، توانایی ادراکی، ارتباطات غیرکلامی، لذت و مشارکت از فعالیت های بدنی مختلف، یادگیری و تجربه مهارت های حرکتی شناسایی شدند و این پنج عامل 51 درصد واریانس کل را تبیین کردند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از 90/0 است. در روایی همزمان همبستگی میان نمرات دو آزمون 51/0 و ضرایب آلفای کرونباخ (89/0) و همبستگی درون طبقه ای (87/0) به دست آمد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه هوش حرکتی – جسمانی از روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی برخوردار است و با استفاده از این ابزار می توان هوش حرکتی – جسمانی را در نوجوانان بررسی کرد.