مقالات
حوزه های تخصصی:
بیشک بازخورد افزوده نقش مؤثری در بهینهسازی یادگیری دارد، ولی آنچه چالشبرانگیز است، محتوای آن است. هدف از تحقیق حاضر، مقایسة اثر بازخورد به کوششهای موفق و ناموفق در تکالیف ردیابی ساده و پیچیده است. بهاین منظور 48 آزمودنی دختر و پسر راست دست با میانگین سنی 8/1± 23 سال از جامعة آماری دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری که واحد تربیت عمومی را انتخاب کرده بودند، انتخاب شدند و بهطور تصادفی در چهار گروه بازخورد به کوششهای موفق و ناموفق در تکالیف ساده و پیچیده قرار گرفتند. تکلیف مورد استفاده در این تحقیق تکلیف ردیابی موقعیتی بود که بهصورت نرمافزاری در دو سطح ساده و پیچیده طراحی شد و هدف از اجرای آن، ردیابی سریع با حداقل خطا بود. آزمودنیها طی مرحلة اکتساب، هر جلسه 7 دسته کوشش 6 تایی را طی 8 جلسه اکتساب انجام دادند و از هر دسته کوشش 6تایی برای 2 کوشش بازخورد آگاهی از نتیجه دریافت کردند. روش تحقیق نیمهتجربی بود و بهمنظور تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس عاملی مرکب و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمونهای تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 P< استفاده شد. نتایج نشان داد در آزمون اکتساب در زمان حرکت، اثر اصلی روزهای تمرینی و پیچیدگی تکلیف معنادار و اثر هیچکدام از مؤلفهها در خطای حرکت و تعامل آنها معنادار نبود. در آزمون یادداری فوری در زمان حرکت، اثر نوع تکلیف و نوع بازخورد معنادار و اثر هیچکدام از مؤلفهها در خطای حرکت و تعامل آنها معنادار نبود. آزمون یادداری تأخیری در زمان حرکت و خطای حرکت، فقط اثر نوع تکلیف را معنادار نشان داد. در آزمون انتقال در زمان حرکت، اثر نوع بازخورد و نوع تکلیف معنادار بود و در خطای حرکت هیچکدام از عوامل و تعامل آنها معنادار نبود. براساس این یافتهها میتوان گفت که اثر نوع بازخورد و نوع تکلیف هر کدام میتواند بهعنوان عاملی مستقل در یادگیری مؤثر باشد و اثرگذاری نوع بازخورد و نوع تکلیف در مؤلفة زمان حرکت مؤثرتر است.
تاثیر انواع رنگ محیطی بر زمان واکنش ساده به محرک شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگها تأثیر زیادی بر حالات خلقی و روانی انسان دارند و از آنجا که انسان پیوسته با رنگها در ارتباط است، رنگها اهمیت بسیاری پیدا میکنند. ورزش نیز با رنگهای مختلف در ارتباط است و در محیط با رنگهای متفاوت انجام میگیرد. همچنین یکی از عوامل اثرگذار و مهم در موفقیت ورزشکاران، زمان پاسخ به محرک ارائهشده است. از اینرو با توجه به اهمیت رنگ و زمان واکنش، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر رنگ محیطی بر زمان واکنش ساده به صدا در بین ورزشکاران پرادخته است. جامعة آماری را دانشجویان پسر با میانگین سنی 2/22 دانشگاه تهران تشکیل میدهد که از این بین 50 نفر بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از مشخص شدن پژوهش و انتخاب نمونه، زمان واکنش ساده به محرک شنیداری دانشجویان با استفاده از دستگاه YB-1000 ثبت شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازههای تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که کوچکترین انحراف معیار و میانگین زمان واکنش ساده به صدا مربوط به محیط آبی رنگ بوده و همچنین زمان واکنش بین محیط آبی، با تمام محیطها به غیر از محیط سفید رنگ تفاوت معنادار است (05/0p<). نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که، قرار گرفتن در محیط آبی رنگ میتواند موجب افزایش سرعت پردازش اطلاعات شنیداری در سیستم پردازش اطلاعات انسان شود.
بررسی معیارهای عملکرد حرکتی به منظور ارزیابی عصب شناختی آسیب ورزشی ضربه به سر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم کنترل وضعیت، سیستم پیچیدة حرکتی است که براساس تعامل بین فرایندهای پویا و مختلف شکل گرفته است و بسیاری از تکنیکهای آزمایشگاهی با استفاده از دامنة وسیعی از علائم و نشانههای عصبشناختی به تشخیص اختلالات عملکردی میپردازند. تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی پایایی معیارهای متداول تعادل کلینیکی و تعیین اثر سن، قد، وزن و شاخص تودة بدن در اجرای آزمونهای تعادل کلینیکی انجام گرفت. بهاین منظور 133 شرکتکننده در دامنة سنی 59 -18 سال که در هفته حداقل سه جلسه فعالیت ورزشی داشتند، در این تحقیق شرکت کردند. آزمونهای تعادل کلینیکی مورد استفاده شامل رساندن انگشت اشاره به بینی، ایستادن روی یک پا، ایستادن پاشنه – پنجه و آزمون بلند شدن از روی صندلی و راه رفتن بود. یافتهها نشان داد که اولین اجرا در هر سه کوشش آهستهتر انجام پذیرفت. ارتباط بین برخی فاکتورها و آزمونهای تعادلی نیز مشخص شد. نتایج آشکار کرد که آزمونهای عملکرد تعادلی رساندن انگشت اشاره به بینی و بلند شدن از روی صندلی و راه رفتن و به ویژه آزمون دوم، باثباتترین آزمون در ارزیابی آسیب ورزشی ضربه به سر هستند.
درک دختران نوجوان و والدینشان از نقش خانواده در شکل گیری رفتار فعالیت بدنی در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده تأثیر بسزایی بر رفتارهای مرتبط با فعالیت بدنی در کودکان و نوجوان دارد، گرچه نحوة این تأثیر هنوز مشخص نیست. پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی نقش خانواده در شکلگیری رفتار فعالیت بدنی در دختران نوجوان طراحی شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوة تحلیل محتوا انجام گرفته است. بهمنظور جمعآوری دادهها مشارکتکنندگان این پژوهش (شامل 16 دختر نوجوان، 2 پدر و 7 مادر) مورد مصاحبة عمیق نیمهساختاری قرار گرفتند. کلیة مصاحبهها ضبط و سپس خط به خط دستنویس شد و در نهایت از طریق تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شد. طی تجزیه و تحلیل این پژوهش، مضامینی با عنوان شروعکننده (استعدادیابی، ایجاد علاقه)، تقویتکننده (فراهم کردن، همراهی، تشویق) و نگهدارنده (تلاش بهمنظور رفع موانع، تلاش برای کسب رضایت عضو مخالف در خانواده) بهعنوان نقش خانواده در شکلگیری رفتار فعالیت بدنی در دختران نوجوان بهدست آمد. این پژوهش درک بهتری از نحوة تأثیر خانواده بر شکلگیری رفتار فعالیت بدنی دختران نوجوانان فراهم کرد. شناسایی نقش خانواده در این زمینه میتواند به طراحی مداخلات مؤثرتر مبتنیبر خانواده به کارکنان بهداشتی و مربیان تربیت بدنی کمک کند، ضمن اینکه به این وسیله حوزههای مورد نیاز برای تحقیق بیشتر آشکار میشود.
تفاوت های رشدی – تکاملی در یادگیری توالی حرکتی : رویکرد یادگیری تکلیف مبتنی بر رشد حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری تکالیف حرکتی یکی از مؤلفه های اساسی تجربیات بشر و مجموعه ای از فرایندهای حسی ، شناختی و حرکتی می باشد. بسیاری از رفتارهای پیچیده حرکتی بر اساس نوعی ترتیب یا توالی انجام می شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تفاوت های رشدی تکاملی در یادگیری توالی حرکتی در سه نمونه مقطعی از کودکان با دامنه سنی 7، 8 و 10 سال و یک گروه گواه از بزرگسالان بوده است. برای این منظور، ابتدا نرم افزار تخصصی ارائه محرک های متوالی، ثبت زمان و خطای پاسخ در محیط برنامه نویسی C++ طراحی شد. در این تحقیق 48 نفر آزمودنی راست دست(سه گروه12 نفری از کودکان و یک گروه گواه 12نفری از بزرگسال)، سالم از نظر سیستم عصبی و بدون تجربه قبلی با تکلیف مورد نظر شرکت داشتند. کل مداخله شامل 10 مرحله بود که 8 مرحله به اکتساب توالی ها و دو مرحله به آزمون یادداری اختصاص داشت. عملکرد با بررسی تغییرات در دقت و هماهنگی پاسخ اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس عاملی و آزمون کولموگروف- اسمیرنف تجزیه و تحلیل شد. نتایج یک پیشرفت رشدی در یادگیری توالی حرکتی برای گروه ها را نشان داد. به طور قابل توجهی در دو جزء دقت پاسخ و هماهنگی پاسخ، مسیرهای رشدی متفاوتی نشان داده شد. برای مؤلفه دقت پاسخ، در دو گروه 7و 8 ساله ها در مرحله اکتساب نسبت به بزرگسالان و 10 ساله ها تفاوت معنی دار وجود داشت، اما بین بزرگسالان و ده ساله ها تفاوت معنی دار وجود نداشت. برای مؤلفه هماهنگی پاسخ، بزرگسالان هماهنگ تر از همه گروه ها و 10 ساله ها از 6 ساله ها سریعتر به محرک ها پاسخ دادند. در آزمون یادداری نیز برای دقت پاسخ 10 ساله ها مشابه بزرگسالان و برای هماهنگی پاسخ بزرگسالان از همه گروه ها هماهنگ تر بودند اما گروه 7ساله ها نسبت به بقیه گروه ها تأخیر در هماهنگی پاسخ داشتند. به طور کلی تفاوت مشاهده شده بین گروه ها در دقت و هماهنگی پاسخ در این تحقیق با نظریه ای منطبق است که بیان می کند دقت ممکن است متکی بر مسیرهای قشری باشد که بیشترین بالیدگی آنها بین سنین 7 تا 10 حاصل می شود، هماهنگی ممکن است متکی بر مسیرهای زیرقشری باشد که تا نوجوانی و جوانی، تکامل آنها ادامه دارد. با توجه به یافته ها از یک طرف یادگیری حرکتی متأثر از جنبه های مختلف رشد حرکتی است و از طرف دیگر در یادگیری اجزاء مختلف یک تکلیف، پارامترهایی که به لحاظ کنترل حرکتی دشوارترند (مانند هماهنگی پاسخ) در یک پروسه طولانی تر یادگرفته و یادآوری می شوند.
مقایسة برنامة حرکتی اسپارک با برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد بر رشد مهارت های بنیادی در کودکان 6 تا 8 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارتهای حرکتی بنیادی، پایه و اساس مهارتهای تخصصی هستند. علاوهبر بالیدگی غنیسازی محیط نیز میتواند بر توسعة این مهارتها اثرگذار باشد. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک بهعنوان تجربههای حرکتی بر رشد مهارتهای حرکتی بنیادی کودکان 6 تا 8 ساله بود. به این منظور 120 کودک 6 تا 8 ساله از بین مدارس ابتدایی شهر تهران بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. آنها در سه گروه برنامة اجرای حرکتی اسپارک، برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و گروه کنترل بعد از اجرای پیشآزمون (آزمون مهارتهای حرکتی درشت – ویرایش دوم اولریخ) و به شیوة همتاسازی قرار گرفتند. برنامهها بهصورت یکساله در گروهها (36 هفته و هر هفته یک جلسه و هر جلسه 30 دقیقه) انجام گرفت. در هفتة سیوهفتم پسآزمون اجرا شد. در این آزمون برای آزمون فرضیه از روش استیودنت وابسته و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک در مهارتهای بنیادی و جابهجایی نسبت به گروه کنترل با (05/0 P<) عملکرد بهتری داشتند و تفاوت بین دو گروه آزمایشی با یکدیگر معنادار نبود. در مهارتهای دستکاری برنامة حرکتی اسپارک نسبت به دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و کنترل تأثیر بیشتری بر رشد این مهارتها داشت. برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد نسبت به گروه کنترل تأثیر بیشتری بر رشد مهارتهای دستکاری داشت (05/0 P<). باتوجه به نتایج بهدستآمده، برنامههای آموزشی مورد استفاده میتوانند تجربة حرکتی مناسبی برای کودکان باشند. این برنامهها با ایجاد فرصت مناسب برای تمرین و ارائة تکالیف متناسب با رشد حرکتی میتوانند در مدرسه برای رشد مهارتهای حرکتی استفاده شوند.
تأثیر انواع مختلف خودگویی بر عملکرد تعادلی سالمندان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسة دو نوع خودگویی انگیزشی و آموزشی بر اجرای تکالیف تعادلی ایستا و پویا در سالمندان بود. 45 سالمند 60 تا 70 سالة استان قم، بدون مداخلة خودگویی تکالیف تعادلی ایستا، آزمون لک لک (ایستادن روی یک پا) و تعادلی پویا، آزمون SEBT (آزمون ستاره) را آموزش دیدند، سپس به سه گروه خودگویی انگیزشی، آموزشی و کنترل تقسیم شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری را بین گروهها نشان داد. نتیجة آزمون تعقیبی توکی از عملکرد آزمودنیها نشان داد بین خودگویی آموزشی و انگیزشی در تکلیف تعادل ایستا تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 P>). همچنین در تکلیف تعادل پویا خودگویی آموزشی بهطور معناداری نسبت به خودگویی انگیزشی موجب بهبود عملکرد تعادلی شد (05/0 P<). بهطور کلی، خودگویی بهعنوان یک راهبرد شناختی در اجرای تکالیف تعادلی مؤثر بوده و در تکالیف تعادلی پویا ترجیحاً استفاده از خودگویی انگیزشی بهتر است.
مقایسة رشد حرکتی کودکان 6-3 سالة اهواز با آزمون غربالگری رشددنور II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسة رشد حرکتی کودکان 3 تا 6 سالة اهواز با آزمون غربالگری رشد دنور II بود. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعة آماری تحقیق، کودکان اهوازی بودند که 1044 کودک 3 تا 6 ساله بهصورت خوشهای تصادفی از مهدکودکهای اهواز جمعآوری شدند. ابزار گردآوری آزمون غربالگری، رشد دنور 2 است. روش تحقیق شامل آمار توصیفی برای محاسبة فراوانیها و رتبة درصدی برای تنظیم نقاط درصدی است. یافتهها نشان میدهد که کودکان اهوازی در تمام نقاط درصدی (90، 75، 50، 25) در حرکات درشت نسبت به هنجار دنور تأخیر دارند. همچنین کودکان در تمام نقاط درصدی (90، 75، 50، 25) در حرکات ظریف نسبت به هنجار دنور دارای تأخیر هستند.