پژوهش های فلسفی-کلامی
پژوهش های فلسفی-کلامی سال دهم بهار 1388 شماره 3 (پیاپی 39) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
فلسفه اطلاعات عنوانی است که لوچیانو فلوریدی، فیلسوف معاصر ایتالیایی، برای اشاره به یک حوزه جدید در مطالعات فلسفی عنوان کرده است. فلسفه اطلاعات در زمره آن دسته از فلسفه های مضاف است که هم دارای جنبه پدیدارشناختی است و هم دارای جنبه فرانظریه ای. این بدان معنی است که فلسفه اطلاعات از یک سو متکفل تحقیق انتقادی درباره ماهیت مفهومی و اصول اساسی اطلاعات، از جمله دینامیک های اطلاعات، کاربرد اطلاعات و علوم مربوط به اطلاعات است و از سوی دیگر، معطوف به اخذ و کاربرد روش شناسی های مبتنی بر نظریه اطلاعات و رایانش برای حل مسائل فلسفی است. در مقاله حاضر، پس از تبیین سیر تاریخی ظهور فلسفه اطلاعات در تاریخ تفکر غرب، مسائل هجده گانه مطرح در آن به اجمال تبیین می شود.
پارادوکس تعیین حد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متافیزیک توصیفی استراوسن، همانند رئالیسم تجربی کانت، با توصیف ساختار واقعی اندیشه ما از جهان، به تعیین محدودیت های شناخت تجربی ما از جهان می پردازد. در این صورت، ایدئالیسم استعلایی کانت همچون آموزه نا منسجمی می ماند که گرویدن به آن به معنای باز گشت مجدد به شکاکیتی است که فلسفه انتقادی خواهان حل آن بود. مطابق نظر استراوسن، کافی است فقط درباره حد، فکر کنیم و نه اینکه همانند آموزه ایدئالیسم استعلایی کانت به هر دو طرف حد فکر کنیم، چرا که اندیشیدن درباره هر دوطرف حد منجر به پیدایش پارادوکس تعیین حد می گردد. اما آیا متافیزیک توصیفی او می تواند محدودیت های شناخت ما را توصیف کند بدون اینکه به هر دوطرف حد فکر کند؟ ظاهراً او به هنگام توصیف محدودیت شناخت ما٬ زبان باور را اتخاذ کرده و ما را مقید به نوعی الزام متافیزیکی می کند که مخالف با طرح کلی متافیزیک توصیفی اش است. به این ترتیب٬ او نیز مرتکب همان پارادوکسی می شود که آنرا در کانت کشف کرده بود. به نظر می رسد تفکر درباره حد اصولاً پارادوکسیکال است و ما نمی توانیم براساس آن شکاکیت را حل کنیم. در نتیجه راه برای مطالعات آتی در متافیزیک همواره باز است.
جدیدترین نظریه قانون طبیعی در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه حقوق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
آموزه «قانون طبیعی» در خلال قرن های متمادی به گونه هایی متفاوت تفسیر شده است. این آموزه مشتمل بر گستره پهناوری از نظریه هاست که از زمان تمدن یونان باستان تا عصر حاضر، در حوزه های علوم اجتماعی نقش محوری ایفا کرده است. امروزه جدیدترین و یکی از پرطرفدارترین قرائت های مربوط به قانون طبیعی، تفسیر جان فینیس از نظریه توماس آکوئیناس درباره قانون طبیعی است. به حکم این قرائت، تنها در صورتی یک عمل حکیمانه است که انگیزه انسان از انجام آن وصول به یکی از خیرهای اصیل باشد. براساس این نظریه، خیر های پایه و اصیل بشری عبارتند از: حیات مادی، دانش، مهارت در کار و تفریح، دوستی، ازدواج، عقلانیت عملی و دین. ویژگی های مشترک این خیر ها بداهت، ذاتی بودن، عدم ارتباط با یکدیگر، اهمیت یکسان و عدم ابتناءآن ها بر واقعیت است.
این نوشتار بعد از توضیح مختصری درباره نظریه فینیس درباره قانون طبیعی به نقد و بررسی این نظریه بر اساس تعالیم حکمت متعالیه اسلامی می پردازد.
برهان صدیقین و وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی و مهم ترین دغدغه فکری بشر خداوند است. انسان ها برای شناخت و اثبات و اعتقاد به او جل جلاله دست کم به دو راه عمده توجه کرده اند که عبارتند از: عرفان و فلسفه. طرفداران هر کدام از این شیوه ها مدعی اند که از دیگران موفق تر بوده اند. یکی از استدلال هایی که هر کدام از دو شیوه، مدعی توفیق در تبیین آن است، برهان صدیقین است. این برهان در حکمت متعالیه بیشتر از هر مکتب فلسفی و عرفانی دیگری، تقریر و تبیین شده است. در این مقاله، برهان صدیقین با استفاده از مبانی حکمت متعالیه به گونه ای تقریر گردیده است که به تبیین وحدت شخصی وجود پرداخته و با استفاده از دیدگاه های شاخص ترین صاحب نظران شیوه حکمت متعالیه، بداهت وجود مورد تبیین قرار گرفته است و این ادعا با تحلیل عمیق و نهایی علت و معلول و ارجاع آن به تشان و تجلی با توجه به آخرین دیدگاه های حکمت متعالیه ملاصدرا و پیروان مکتب وی تبیین گردیده است. و در پایان، پنج تقریر نوین از مؤلف نوشتار حاضر جهت تبیین وحدت شخصی وجود، ارائه گردیده است که علاوه بر این که صورت برهانی این تقریرات محفوظ است از ذکر مقدماتی که دیگران درصدد حذف آنها بوده اند ولی عملاً چنین نشد، پرهیز شده است.
شمیل و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان شرق شناسی و اسلام شناسی در حوزه های دانشگاهی جهان، پیوسته با واکنش های مختلفی از سوی شرق مواجه بوده است. برخی، محققین در این رشته ها را همکاران سیاسی دولت متبوع می دانند و در فعالیت های آنها به دنبال مقاصد استعماری و... هستند. عده ای شرق شناسان را معاند اسلام می دانند. در مقابل این آراء، بعضی شرق و غرب را از یکدیگر جدایی ناپذیر می دانند؛ آنه ماری شیمل در زمره این دسته محسوب می شود. این مقاله سه نوع جریان شرق شناسی را برمی شمارد؛ رویکرد به شرق بر مبنای کتابهایی نظیر هزار و یک شب؛ مواجهه با شرق از طریق مطالعه الهیات و ادیان ابراهیمی؛ و شیفتگی و عشق به شرق؛ و شیمل را در دسته سوم جای می دهد و به تبیین علمی رویکرد شیمل به اسلام، ویژگی های اسلام شناسی وی و اهمیت جایگاه علمی و معنوی او به عنوان اسلام شناس در سطح جهان می پردازد.
طرحی نو در محتوای کتاب های درسی زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فراگیر شدن زبان آموزی و استقبال روزافزون جوانان و نوجوانان از زبان انگلیسی به عنوان زبان علمی و بین المللی، و رواج کتاب های مختلف آموزشی که توسط ناشران و دانشگاه های معتبر انگلیسی زبان منتشر شده و در نشر آنها کلیه اصول و قواعد تاثیرگذار کتاب های آموزشی رعایت گردیده است، سوال های گوناگون و اساسی در ذهن اندیشمندان پدیدار گشته است که از مهم ترین آنها می توان به تاثیر زبان به طور اعم، و زبان انگلیسی به طور اخص، بر فرهنگ و رفتار ملل دیگر اشاره نمود. تاکنون یکی از دغدغه ها، حذف یا کاهش تاثیرات منفی فرهنگ های مختلف بر فرهنگ بومی، و از جمله تاثیرات مختلف فرهنگ غرب بر فرهنگ و ارزش های ملی و اسلامی بوده است. در همین راستا، از ابتدای انقلاب تاکنون تمهیداتی نیز اندیشیده شده است، اما به نظر می رسد چنانچه اصول تدوین کتاب های آموزشی به کار گرفته شود و محتوای آنها نیز با هوشیاری تنظیم گردد، نه تنها از اثرات منفی یاد شده کاسته می گردد بلکه می توان به صدور اندیشه های انقلاب و اسلام ناب محمدی همت گمارد. در مقاله حاضر سعی شده با بررسی نقطه نظرهای برخی از فلاسفه مشهور مغرب زمین و استفاده از دیدگاه های اندیشمندان معروف و تاثیرگذار مسلمان در خصوص جایگاه انسان در فلسفه تعلیم و تربیت و همچنین با نگاهی به احادیث اسلامی در این زمینه، اقدام به طراحی یک مجموعه کتابهای آموزش زبان انگلیسی بر اساس اصول و روش تدریس زبان های خارجی نمود که ضمن آن با طرح مسائل فلسفی و کلامی از زبان شخصیت های کتاب و در قالبی جذاب، بتوان به اهداف مورد نظر دست یافت.
اخلاق مادری در اسلام و فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت های تکوینی جسمی و روحی زن و مرد در خلقت هدفمند بوده است و کمال زن در تکاپو و حرکت درچهارچوب فطری وخلقتی اونهفته است. اسلام مادری را با ضوابط خاص اخلاقی آن ازجمله نمودهای عالی کمال زن دانسته،پرورش نسل را خطیرترین وظیفه ی زن می داند. در جهان غرب به موازات نهضت حقوق بشر و انقلاب صنعتی، جنبش هایی برای احقاق حقوق زنان و برابری با مردان با عنوان ""فمینیسم"" به ظهور پیوست. این نهضت طی تطورات خود به ایدئولوژی همه جانبه با گرایش های متفاوت تبدیل شده است. فمینیست های تندرو بر اساس مبانی فکری و فلسفی خاص چون اصل فرد گرایی و آزادی جنسی، مادری را مهم ترین عامل فرودستی و سرکوب زنان می دانند. از نظر آنان مرد سالاری برسراسر تاریخ، جامعه و علم سیطره داشته، شؤون و خصلت های خاص زنان نادیده گرفته شده است. آنان با انتقاد از اخلاق سنتی، در پی رهیافت های جدیدی بوده اند تا ضمن ستایش و اثبات برتری خصلت های زنانه، با تعمیم آنها راهکارهای کلی اخلاقی درسطح عموم جامعه ارائه دهند. ازجمله رهیافت- های آنها به حوزه اخلاق، اخلاق مادرانه است. آنان با این رویکرد درپی آنند تا رابطه ی محبت -آمیز و خیر خواهانه ی مادر- فرزندی را الگوی تمام روابط اجتماعی بشر قرار دهند. اسلام فضایلی چون تقوا، عفت، صبر و ایثار و ... را ضروری عملکرد مقام مادری دانسته، دامان مادر را اولین مدرسه ی انسان و مهم ترین عامل انتقال ارزش ها به نسل ها می داند.
تاملی در تحول روش شناسی دانش متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو در صدد است به عرصه روش شناسی مطلوب و جامع فلسفه هستی شناختی و متافیزیک به مفهوم فلسفی آن دریچه ای بگشاید. از همین روی نخست به کشف تحولات و سرگذشت تاریخی – تطبیقی آن در تفکر اسلامی و غربی می پردازد و پس از آن به تبیین اصول و ارکان نظریه «روش شناسی جامع دانش متافیزیک و فلسفه» همت می گمارد و چون تحولات تاریخی یاد شده غالباً در ضمن تعامل متافیزیک با علوم تجربی بوده است، این پیوند و همبستگی تاریخی نیزبه طور فشرده مورد اشاره قرار می گیرد.
تحلیل رابطه قوه و فعل با موضوع فلسفه اولی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوه و فعل از اوصاف واحکام موجود مطلق است،موجودنسبت به فعلیتی که می تواند واجد آن شود بالقوه نامیده می شود،هرچندبه لحاظ فعلیتی که هم اکنون داردموجودی بالفعل است. موجود مطلق که موضوع فلسفه اولی است به قوه وفعل تقسیم می شود، غالب مسایل فلسفی به شکل قضایای مردده المحمول مطرح می شوند که اطراف تردید مساوی با موضوع فلسفه است .قوه یک امر وجودی است، منتهی یک وجود ضعیف که آن را از عدم ممتازمی گرداند. وجود از جهت شدت وضعف دوطرف داردیک طرفش اعلی مراتب وجوداست، طرف دیگرش هیولای اولی است که فعلیتی جزعدم فعلیت ندارد.مقاله حاضر ابتدا به طریقه ورود مسئله قوه وفعل به فلسفه اولی وضرورت بحث از آن می پردازد و در ادامه رابطه قوه وفعل باموضوع فلسفه اولی ونحوه صدق وجود بر آن و تناظر آن دو با خیر و شر و طرح شبهات وپاسخ به آنها از دیدگاه حکمت متعالیه را مورد بررسی وتحلیل قرار می دهد.
تجربه دینی از منظر جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پراگماتیسم پیش از هر چیز، روش است- روشی جهتِ روی آوردن به تجربه؛ چه به معنای فرایندی آن و چه به معنای فرآورده ای آن. از این منظر، مفهوم تجربه در اندیشه پراگماتیکی جیمز جایگاهی ویژه می یابد. به گونه ای که می توان کل اندیشه او را در هر زمینه به آن برگرداند و بر مبنای آن فهمید. این نکته در مورد نگاه او به ""دین"" نیز صادق است. جیمز در پی بررسی دین در حدود زندگی آدمی، کنشها و تجارب اوست و برای این منظور، اصطلاح تجربه دینی را به کار می گیرد، اما چون منظور جیمز از این اصطلاح به روشنی بیان نگردیده، می کوشد منظور او را در سه گام متمایز اما به هم پیوسته ( خلوت فرد با امر قدسی، احساس حضور آن و واکنش متاثر از آن در برابر جهان و انسان) دریابد. سپس بسترهای وقوع این تجربه را، که در نگاه جیمز منجر به ""انواع تجربه دینی"" خواهد شد، کاویده و مهمترین بستر آن، یعنی بستر روانی- عاطفی را که منظور نظر جیمز است، شرح خواهد داد. در نهایت مقاله به بررسی کاربردهای اندیشه جیمز و نقدهای وارد شده بر آن پرداخته و مهمترین نقد را بی توجهی او به مولفه اجتماعی و سنت دینی می داند.
نقش عقل در معرفت از دیدگاه علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث درباره جایگاه عقل در ادراک وگفتگو از گستره اعتبار آن در حوزه تحصیل معارف الهى واحکام آن نفیاً یا إثباتاً از مهمترین ومطرح ترین مباحث جارى تاریخ بشر است. ودر برهه خاصى از تاریخ فکر اسلامى به کانونى از جذب ودفع افکار واندیشه ها مبدل گشته است. اخباریون ومحدثین که مرحوم مجلسى در میان آنان جایگاه ویژه دارد به نفى مطلق اعتبار وارزش عقل وجایگزینکردن تمسک به اخبار وکلام معصومین منسوب گشتهاند. مقاله اى که فرا روى شما خواننده محترم قرار دارد به بررسی و تحلیل کلماتى از علامه مجلسى پرداخته که ادعا شده است در راستاى مطالب فوق قرار دارد. در پرتو تحلیل وارزیابى کلمات ایشان به حدود اثرگذارى عقل در کسب معرفت وارزش واعتبار احکام عقلى آشنا خواهید شد.