پژوهش های فلسفی-کلامی
پژوهش های فلسفی - کلامی سال شانزدهم پاییز 1393 شماره 1 (پیاپی 61) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این نگارش تبیین فلسفی انواع حق به طور مطلق در اولین تقسیمات آن در دانش فلسفه حق است. در این دانش می توان حق را مقسم انواع گوناگون از جهات متعدد قرار داد. این جهات مختلف عبارتند از: 1. منشأ پیدایش حق، 2. ارکان حق، 3. تلازم حق و تکلیف و 4. قابلیت و عدم قابلیت انتقال. مقسم در همه این تقسیمات، مطلق حق، یعنی حق غیرمشروط به قیداخلاقی، حقوقی، سیاسی و غیرآن است. جهت های مذکور موجب اعتبار یافتن 12 نوع حق می شود که به ترتیب عبارتند از: حق اخلاقی و قانونی، حق خدا و غیرخدا، حق اصیل و تبعی،حق ملازم و غیرملازم با تکلیف (یعنی حق ادعا و غیرآن)، حق واجب الاستیفا و غیرواجب الاستیفا و حق قابل انتقال و غیرقابل انتقال. بدیهی است برخی از اقسام حق های گفته شده بدیع می باشد.
بررسی انسجام در قول به بقای نفس همراه با فساد بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاسد شدن بدن بعد از جدایی نفس امری محسوس است که به استدلال نیازی ندارد. اما با توجه به دخالتی که بدن در حدوث نفس دارد فاسد نشدن نفس با زوال بدن نیازمند برهان است. از این رو مقاله پیش رو در تلاش است از منظر سه فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا، سهروردی و صدرالدین شیرازی به این پرسش پایه ای در فلسفه اسلامی پاسخ دهد که «چگونه با وجود دخالت بدن در حدوث نفس، با زوال بدن، نفس همچنان باقی می ماند؟». در بررسی پاسخ های این سه فیلسوف به پرسش یادشده به نظر می رسد طبق نظر صدرالدین شیرازی، که بین حدوث و بقای نفس از حیث تجرد تفاوت می گذارد، بدن می تواند در ابتدای پیدایش، شرط حدوث نفس باشد، ولی در بقا بی نیاز از بدن باشد. اما طبق دیدگاه ابن سینا و سهروردی که نفس را در حدوث و بقا مجرد می دانند نفس در هر دو حالت وابسته به علت قابلی (بدن) و علت فاعلی است و نفی وابستگی نفس به علت قابلی (بدن) در مرحله بقا و عدم فساد آن با زوال بدن ادعایی بدون دلیل است.
علت فاعلی ایجادی در تفکر فلاسفه یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پیش سقراطیان وسوفسطاییان (6 ق.م- 4 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
مسئله علت فاعلی از مباحث مهمی است که در فلسفه یونان باستان قابل بررسی است. ما این موضوع را ابتدا در فلسفه پیش سقراطیان، و سپس در فلسفه افلاطون و ارسطو پی خواهیم گرفت. برخی از فلاسفه یونان فقط به علت طبیعی یا همان مادة المواد معتقدند و برخی دیگر به علت فاعلی غیرطبیعی غیرایجادی معتقدند. بر اساس مبنای فکری آنها، وجود از لاوجود به وجود نمی آید، در نتیجه این جهان قدیم است و نمی تواند ایجاد کننده ای داشته باشد. پس خلق از عدم در اندیشه فلاسفه یونان باستان برخلاف مبنای آنهاست. با توجه به ظاهر آثار این فلاسفه، آنها به خلقتی که در ادیان ابراهیمی مطرح شده، معتقد نیستند. از این رو، «خدا» در اندیشه این فلاسفه با «خدا» در ادیان الاهی متفاوت است.
بررسی نسبت وصی و امام در مذاهب اسماعیلیه و اثناعشریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسماعیلیه و اثناعشریه دو مذهب شیعی هستند که میان آنها وجوه اشتراک و اختلاف بسیاری وجود دارد. یکی از مشترکات آنها این است که پیامبر مکرم اسلام (ص)، جانشین پس از خود را به صورت آشکار تعیین کرده است. اما اختلاف از اینجا شروع می شود که امامیه، امام و وصی را یکی می دانند، یعنی اصل وصایت همان اصل امامت است، اما اسماعیلیه آنها را متمایز از هم لحاظ و بررسی می کنند. در نظر اینان، مقام وصایت به حضرت علی ابن ابی طالب (ع) اختصاص دارد، یعنی همان امام است که در دوران زندگی رسول ناطق همراه اوست و امین اسرارش به حساب می آید. پس از وصی، مقام امامان شروع می شود که در نظر گروهی از آنان، امام حسن، امام اول و اسماعیل ابن صادق، امام ششم به حساب می آید. به جز حضرت علی (ع) که در هر دو مذهب وصی است، سایر امامان، از امام حسن به بعد در نگرش اسماعیلیان از مقام وصایت برخوردار نیستند. آنچه در این مقاله اثبات می شود همین تمایز مقام امامت و وصایت است که با ذکر شواهدی از آثار متکلمان اسماعیلی و دیگر پژوهش گران ارائه می شود.
فلسفه بعثت انبیا؛ کاستی یا بیداری عقل؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرا خداوند پیامبرانی را به سوی انسان ها فرستاده است؟ از زوایای مختلفی به این پرسش، پاسخ داده شده است. اما یکی از ابعاد این مسئله این است که انسان چه کمبودی دارد که با وحی الاهی برطرف می شود. نوع پاسخ هایی که از این بُعد به این پرسش داده شده در این جهت مشترک اند که عقل و خرد آدمی را در وضع قوانین برای اداره اجتماع یا رساندن انسان به سعادت یا کمال، ناقص و ناتوان به شمار می آورند. در این نوشتار چهار دیدگاه از فلاسفه بزرگ گذشته و سه دیدگاه از نویسندگان معاصر بیان و بررسی شده و در پایان بر این نکته تأکید شده است که با توجه به متون اسلامی، نیازی نیست که به منظور باز کردن جا برای نبوت و وحی، عقل و خرد آدمی را ناقص و ناتوان به شمار آوریم.
کثرت گرایی دینی: بررسی و تحلیل تطبیقی دیدگاه مطهری و کارل رانر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کثرت گرایی دینی از جمله مباحث مهمی است که در دوران معاصر در محافل علمی مغرب زمین تکوین یافت و سپس در میان متفکران اسلامی نیز دامن گسترانید. بسیاری از اندیشمندان، فیلسوفان و متکلمان غربی و شرقی وارد این حوزه شدند و مباحث گوناگونی ارائه کردند. این پژوهش بر آن است تا موضوع یادشده را، با تأکید بر مسئله رستگاری، از منظر دو متأله مسیحی و مسلمان یعنی کارل رانر و مرتضی مطهری بررسی کند. این دو اندیشمند قائل به «شمول گرایی» در این زمینه هستند. شمول گرایی ضمن تأکید بر حقانیت تنها یک دین، دیگر ادیان را برخوردار از نجات می داند. رانر با نظریه «مسیحیان گمنام» و مطهری با نظریه «مسلمانان فطری» به تبیین امکان رستگاری غیرمسیحیان و غیرمسلمانان پرداخته اند. رانر بهره مندی از فیض مسیح از رهگذر اخلاق و کردار نیک و پرهیز از گناهان و نیز گواهی وجدان شخصی مبنی بر درست بودن دین غیرمسیحیان را شرط لازم نجات می داند. مطهری نیز غیرمسلمانان نیکوکار را در صورت نداشتن عناد و به شرط فقدان امکان تحقیق، لایق رستگاری دانسته، گناهان غیرمسلمانان را به شرط قصور و استضعاف فکری مستحق آمرزش معرفی می کند.
بررسی تطبیقی نفس شناسی افلاطون و ارسطو در سعادت و فضیلت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
سعادت انسانی از مسائل مهمی است که در همه اعصار متفکران اسلامی و غیراسلامی به بحث و گفت وگو درباره آن پرداخته اند و غایت نهایی بشر به حساب می آید. در این مقاله به بررسی این موضوع از دیدگاه دو متفکر برجسته یونانی، افلاطون و ارسطو می پردازیم و نشان می دهیم که انسان برای رسیدن به سعادت نیازمند آن است که عوامل آن، یعنی رسیدن به خیر اعلی، فضیلت، سیر و سلوک و اشراق، را بشناسد و با نگاه دقیق به مسائل، به سعادت نهایی خود دست یابد. همچنین در این مقاله راه رسیدن به سعادت، فضائل عقلانی، رابطه عقل با سعادت، قواعد رفتار و دیگر مسائل اخلاقی نیز از دیدگاه ارسطو بررسی شده و در نهایت دیدگاه های این دو متفکر مقایسه و ارزیابی شده است.