مقالات
حوزه های تخصصی:
چکیده
مسئله چگونگى امکانپذیر بودن معرفت همواره از مهمترین مسائل فلسفى درباره معرفتبوده است که از دیرباز فیلسوفان بدان توجه کرده و راهحلهاى متفاوتى براى آن ارائه دادهاند . فیلسوفان مسلمان نیز در بحث وجود ذهنى تلاش کردهاند تا ضمن تعریف علم به تمثل حقیقتشىء یا حضور ماهیتشىء در نزد مدرک، چگونگى مطابقت ادراک را با شىء ادراک شده، تبیین کنند . سرانجام در این تلاشها ملاصدرا با عنایتبه حصول مفهوم شىء در ذهن، نه ذات و حقیقت آن و نه فرد و مصداق آن و تفکیک بین حمل اولى و حمل شایع، به حل معما و پاسخگویى به شبهات مربوط پرداخته است . علاوه بر این، تلاش دیگرى نیز از طرف برخى فیلسوفان متاخر بر پایه انتزاع مفاهیم فلسفى از تامل حضورى در رویدادهاى نفسانى و شکلگیرى قضایاى اولى از آن مفاهیم، صورت گرفته و چنین قلمداد شده که صدق این قضایا قطعى است و آنچه با رعایت اصول و ضوابط منطقى از آنها به دست آید تابع ارزش آنها بوده و بنابراین، صدق آن قطعى خواهد بود . در این مقاله برآنیم تا ضمن بررسى و تحلیل نظر ملاصدرا در بحث وجود ذهنى، بر اساس برداشتهاى مختلفى که از آن شده است، و نیز نظر برخى فیلسوفان متاخر در حوزه مفاهیم فلسفى، میزان توفیق آنها را در مسئله چگونگى امکانپذیر بودن معرفت و دسترسى به واقع تعیین کنیم .
این همانى در سیر صعودى انسان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی ضرورت معاد
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی قیامت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
چکیده
امید به آینده و جاودانگى انسان، از اصول تمام ادیان الهى، نقطه عطف افکار فلسفه بشر و معنابخش زندگى دردآلود آدمى است . میزان و شدت اعتقاد به سرمدیت و جاویدبودن، سرنوشت انسان را در تصمیمگیرىهاى حساس و خطیر در مسیر زندگى، از آغاز تا پایان عمر رقم مىزند . از سوى دیگر، هراندازه تصور قانعکنندهترى از چگونگى زندگانى جاوید (زنده شدن مجدد) خود داشته باشیم، طبعا اطمینان قلبى بیشترى پیدا خواهیم کرد . حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام عطش خویش را در کسب اطلاع از چگونگى رستاخیز آدمیان، با تجربه عینى سیراب کرد، چرا که تصور و تصویر، ابزار تفکر، اندیشه و زمینهساز جهانبینى آدمى است .
این مقاله کوششى است در تبیین و دستیابى به فرضیهها و نظریه برتر و بهتر در سیر صعودى آدمیان و زندگانى جهان واپسین آنان . پس از بررسى فرضیههاى احتمالى و نظریههاى ارائه شده در ترسیم جاودانگى انسان سرانجام دیدگاه حکیم متاله صدرالمتالهین به عنوان نظریه برتر مورد اشاره قرار است .
انسانشناسى صدر المتالهین
حوزه های تخصصی:
چکیده
با توجه به اهمیت انسانشناسى در حکمت متعالیه صدرالمتالهین، نویسنده کوشیده استبا توجه به مبانى فلسفى او را در هستى شناسى و معرفتشناسى حقیقت انسان از حیث جسم و جان یا روح و بدن معرفى کرده و تعامل نفس و بدن را از جهت هستىشناختى، یعنى پیمودن مراتب وجود و از حیث معرفتشناختى، یعنى جایگاه نفس و قواى حسى در معرفت و تاثیر عرفتبر نفس بررسى کند . حاصل این بررسى تعیین نقش معرفت در تکامل نفس و رسیدن به درجه انسان کامل از حیث علم و عمل است .
بقاى نفس انسان در دیدگاه فارابى، ابنسینا و صدرالمتالهین
حوزه های تخصصی:
چکیده
این مسئله که نفوس چه انسانهایى بعد از مرگ باقىاند و اینکه آیا آن نفوس تعین خود را از دستخواهند داد و به یک نفس کلى تبدیل خواهند شد یا اینکه کثرت خود را حفظ خواهند کرد، مورد توجه فارابى، ابنسینا و صدرالمتالهین بوده است . در این مقاله که موضوع اصلى آن تحلیل و بررسى آراى این سه حکیم درباره این دو موضوع است، پس از جمعآورى و بررسى آراى آنها درباره دو موضوع مورد نظر این نتیجه به دست آمده است که فارابى نفوس برخى از انسانها را فانى مىداند، اما دو حکیم دیگر نفوس تمام انسانها را باقى مىدانند . در این مقاله پس از نقد و بررسى سه دلیلى که ابنسینا براى اثبات بقاى تمام نفوس اقامه کرده و اشکالهاى صدرا به آنها، ثابتشده است که هیچکدام از اشکالهاى صدرا به ادله ابنسینا وارد نیست .
درباره اتحاد و اتصال نفوس به یکدیگر بعد از مرگ و تشکیل نفس کلى، معلوم شده است که به خلاف نظر برخى محققان، فارابى قائل به نفس کلى، به طورى که نفوس تعین و تعدد خود را از دستبدهند، نیست .
درباره اتحاد و اتصال نفوس انسانى با عقل فعال از نظر ملاصدرا، پس از تحلیل و بررسى آراى او درباره تعقل، این نتیجه به دست آمدهاست که صدرا نیز نفس کلى را قبول ندارد .
شکاکیت
حوزه های تخصصی:
چکیده
در این مقاله ابتدا انواع شکاکیت مورد بحث قرار گرفته، سپس سه استدلال «مغزى در محفظه بزرگ» ، «وجود خطا» ، «مسئله اعتبار تجربه» در دفاع از شکاکیت مطرح شده است . در ادامه، مؤلف به نقد و رد دلایل شکاکیت مىپردازد .
ویتگنشتاین
حوزه های تخصصی:
چکیده
آنچه در این مقاله آمده ترجمه مدخل ویتگنشتاین از دایره المعارف فلسفه پل ادواردز به قلم نورمن ملکوم است . به دلیل مفصل بودن مقاله، قسمت زندگینامه و یکى دو مورد از مطالب را حذف شده است . در بخش اول، فلسفه متقدم یا نظریه تصویرى زبان و در بخش دوم، فلسفه متاخر یا نظریه کاربردى در زبان مطرح شده است . قبلا تحقیقى به قلم مترجم این مقاله در همین موضوع در فصلنامه حوزه و دانشگاه شماره 24- 25 منتشر شده است که مىتواند مکمل این باشد .
اومانیسم سارتر در نگاه هایدگر
حوزه های تخصصی:
چکیده
در نوشتار حاضر به شرح و نقد اومانیسم از دیدگاه دو فیلسوفى پرداخته شده است که از مشهورترین فلاسفه وجودى هستند .
اومانیسم که قدمت آن به یونان عهد باستان بر مىگردد در طول تاریخ، تفاسیر متعددى داشته است . سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالتبشر، صورتى از اومانیسم را مىپذیرد که در نامه درباره اومانیسم مورد انتقاد شدید هایدگر قرار گرفته است .
از نظر هایدگر تمام تقریرهاى پیشین از اومانیسم از نقصى مشترک رنج مىبرند . رویکرد هایدگر به اومانیسم، رویکردى جدید بوده که بر پایه مبانى فلسفى او درباره وجود و دازین قابل تفسیر است .
گفت و گوى مسیحیت و اسلام (1)
حوزه های تخصصی:
چکیده
گفت وگو از دیر باز نیاز انسان اجتماعى بوده، و امروزه راهکارى شایسته براى بررسى و چارهجویى دشوارىهاى موجود بهشمار مىرود . مقاله حاضر پژوهشى در تبیین بستر و زیرساختهاى گفت و گو بین دو دین اسلام و مسیحیت است که بیشتر بر ایجاد راهکارهاى عملى براى برقرارى روابط سالم اجتماعى و همزیستى مشترک و پایدار میان مسلمانان و مسیحیان بر اساس بازگشتبه اصول ناب و بى آلایش دو دین، تاکید مىکند .
نویسنده مقاله که از استادان ممتاز دانشگاه لبنان و از فعالان برجسته بین المللى در زمینه گفت و گوى ادیان و تمدنهاست، در این مقاله، ادیان آسمانى را سرچشمه زلال آزادى، برابرى و برادرى انسانها و الهام بخش اصلاحات فراگیر جوامع بشرى دانسته است .
فلسفه حقوق
حوزه های تخصصی:
چکیده
فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبناى الزامآور بودن قواعد حقوقى و تمایز قواعد حقوقى، اخلاقى و مذهبى مىپردازد . فلسفه حقوق به نظریههاى کلى درباره حقوق، قطع نظر از نظام یا شعبه خاص توجه دارد . در زبان فارسى این مباحث در ذیل عناوینى چون کلیات حقوق و نظریه کلى حقوق هم بحث مىشود .
در این مقاله، ابتدا ضمن تعریف واژههاى مربوط، به سابقه تاریخى فلسفه حقوق اشاره شده، و جهات نیاز به تدوین فلسفه حقوق مطرح مىشود و با تعیین موضوع فلسفه حقوق، مکاتب حقوقى معرفى و مبناى حقوق از دیدگاه مکتبهاى تحققى و آرمانى و حقوق فطرى و اسلام بیان مىشود، آنگاه انتقادات وارد بر مکاتب حقوق طبیعى و پوزیتویستى به اختصار شرح داده مىشود .
در ادامه، مبحث مهم هدف حقوق در نظریه فردگرایان و اجتماع گرایان را طرح و به اختصار بررسى مىشود .