پژوهش های فلسفی-کلامی
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم پاییز 1397 شماره 3 (پیاپی 77) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ناسازگارباوری اختیارگرا ، تعین علی حاکم بر تمام رخدادهای عالم را مانعی جدی بر سر راه اختیار فاعل می داند. از این رو، ذیل سه رویکرد نامتعین انگاری صرف ، علیت نامتعین رخدادها و علیت فاعل به دنبال راهی جهت تأمین اختیار انسان است. در پژوهش حاضر به دیدگاه نظریه پردازان اصلی این سه حوزه اشاره کرده و به تبیین و نقد آن ها می پردازیم. سپس با اتکا به تعریف «اختیار» بر مبنای دو اصل «وجود جایگزین های محتمل در لحظه انتخاب» و «کنترل فعالانه فاعل نسبت به فعل»؛ نشان خواهیم دا د که تنها «علیت فاعل» ، موفق به ارایه تصویری معقول از فاعلیت اختیاری انسان می شود؛ زیرا دیدگاه های رقیبش از نقش فاعل در کنترل و هدایت فعل اختیاری غفلت کرده و فعل اختیاری را صرفاً به فعلی اتفاقی و تصادفی تقلیل می دهند. «علیت فاعل» با انکار انحصار نقش علیت برای رخدادها، مدعی است که آدمی در اراده کردن تنها متأثر از رخدادهای پیرامون خود نیست، بلکه بالذات و با قوای علی ای که دارد ، حداقل علت ایجاد یکی از رخدادهای نفسانی ای می شود که آغازگر فرایند تحقق فعل خارجی است. از این رو، به رغم تعین علی او حقیقتاً مختار است و هدایت و کنترل فعلش را در دست دارد.
ویژگی های طبیعی در اخلاق با تأکید بر نظریه شیفر-لَندَئو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیارهای مختلفی برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق ارایه شده است. شیفر- لندیو ابتدا ادعا می کند که ویژگی های طبیعی آن دسته از ویژگی ها هستند که در رشته های علمی بکار می روند ، ولی این تعریف ، اولاً جامع نیست و ثانیاً، دارای ابهام است. بر اساس معیار دوم وی ، باید دو فهرست تهیه شود. نخستین فهرست شامل واژه هایی است که اکثر افراد ، آن ها را طبیعی می دانند. واژه هایی که در فهرست اول جای نمی گیرند ، به فهرست واژه های ناطبیعی منتقل می شوند. این معیار نیز کمکی به تشخیص امور طبیعی از ناطبیعی نمی کند. اگر بخواهیم دیدگاه شیفر- لندیو را حفظ کنیم ، با کمک اخلاق هنجاری می توان معیاری برای ویژگی های طبیعی یافت. مثلاً ، با پذیرش «اصل انسانیت» کانت به عنوان یک واقعیت ناطبیعی ، آن دسته از ویژگی های توصیفی که مصداق رعایت این اصل هستند ، می توانند ویژگی های پایه برای ویژگی های اخلاقی باشند ، ولی با اقامه یک نقد جدی به فرااخلاق شیفر- لندیو و پذیرش دیدگاه هایی که از این نقد مصون اند ، می توان معیاری برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق یافت. یکی از این دیدگاه ها ، دیدگاه فیتزپاتریک است که بر اساس آن بسیاری از جنبه های جهان که قابل تحقیق تجربی هستند ، ذاتاً لبریز از هنجار نیز هستند. از این رو، جهان تجارب انسانی ، جهانی دو جنبه ای است؛ یکی از این جنبه ها طبیعی و دیگری ناطبیعی است.
تعین گرایی و فاعلیّت الهی از منظر علّامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی دخالت خداوند در جهان طبیعت از مسایل دیرین و مهم در حوزه کلام و فلسفه دین به شمار می رود که تلاش برای حل آن به عرضه نظرات گوناگون و بعضاً متضادی منتهی شده که در بازه وسیعی از جبر گرفته تا تفویض گسترده شده اند. این نوشتار با به کارگیری معیاری جدید به منظور تفکیک افعال گوناگون الهی در جهان خلقت، به معرفی و ارزیابی رویکرد علامه طباطبایی - به عنوان فیلسوفی تعین گرا -در قبال این موضوع پرداخته و کوشیده است تا با بازنگری در اصل سنخیت علی، زمینه عرضه راه کارهایی را در هر دو قالب تعین گرایانه و ناتعین گرایانه، به منظور برون رفت از تنگناهای فکری حاکم فراهم نماید. مقاله نشان می دهد که در چارچوب دیدگاه تعین گرایانه، بایستی از طریق توسعه مفهوم سنخیت علی، تأثیر امر مجرد در جهان مادی را به نحو مباشر صحیح دانست و در چارچوب دیدگاه ناتعین گرایانه نیز با تکیه بر اصل ضرورت علی و برداشتی خاص از اصل سنخیت می توان از دخالت علل غیر مادی به منظور تحقق بخشیدن به یکی از احتمالات ممکن دفاع کرد.
بررسی دیدگاه ملاصدرا و سهروردی در باب عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب تفسیر هستی و تحلیل مراتب عالم ، عالم مثال به عنوان مرتبه ای از مراتب سه گانه هستی در مکتب اشراقی و صدرایی مورد پذیرش قرار گرفته است . شیخ اشراق به جهت محال بودن انطباع صور خیالی کبیر در صغیر طرح عالم مثال منفصل را وجهه همت خویش قرار داده و معتقد است قوه خیال انسان ، مادی بوده و در ادراک صرفاً نقش اعدادی دارد، به نحوی که نور اسفهبدی به نحو اشراقی صور خیالی را در همان عالم مثل معلقه می بیند . ملاصدرا نیز اگر چه اصل وجود عالم مثال و برخی ویژگی ها آن نظیر تجرد از ماده و تقید به تعلقات مادی را می پذیرد ، اما با مبانی خاص خویش ، افق جدیدی از این عالم ارایه کرده و ابداعاتی پدید آورده است . وی با اثبات تجرد تمام قوای ادراکی انسان از جمله قوه خیال ، آن را به مبادی عالی هستی مرتبط ساخته و با اعتقاد به خلاقیت نفس ، افاضات مثال منفصل را موجب آمادگی نفس برای خلق صور خیالی می داند و از این روی به رهیافت های معرفتی و الهامی ویژه ای دست یافته است .
تعارضات در بنیاد متافیزیکی اخلاق شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوپنهاور با قایل شدن به شفقت به عنوان بنیاد و اساس اخلاق ، ما را به طرف همدلی و همدردی برای دیگران ترغیب می کند ، اما زمانی که به سمت نظام فلسفی اش می رویم ، با تعارضاتی مواجه می شویم که اخلاقش منتفی می شود و شفقت نمی تواند در عمل فرصتی برای عرض اندام پیدا کند. از جمله این تعارضات نفی اختیار در متافیزیک اش ، شر بودن اراده ، ذاتی و تغییرناپذیری شخصیت (خصلت) و شربودن ذات انسان است. او در متافیزیک اش قایل است که هر چیزی در جهان به مثابه تعین اراده ، ذیل اصل دلیل کافی و زمان و مکان قرار دارد و بالضروره عینیت می یابد. طبعاً اراده انسان هم به عنوان بنیاد اخلاق می بایست در ذیل اصل دلیل کافی قرار گرفته و بالضروره عینیت یابد؛ در این صورت ، اساساً اخلاق شوپنهاور منتفی است؛ زیرا حوزه اخلاق نیازمند آزادی است و بیرون ماندن از حیطه اصل دلیل کافی. همچنین با قایل به شربودن اراده ، ذاتی و تغییرناپذیری شخصیت ، شربودن ذات انسان و اخلاق شوپنهاور -دست کم از نوع هنجاری - منتفی است و نمی توان جایگاهی ایجابی در نظام فلسفی اش برای آن متصور بود.
بررسی و نقد تأثیرپذیری عقلگرایی زیدیه از معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی آن است تا با بهره مندی از منابع علمی معتبر، ریشه های پنداری تأثیر پذیری اندیشه عقل گرایانه زیدیه از معتزله واکاوی ، نقد و بررسی کند و این پرسش که آیا عقل گرایی زیدیه متأثر از اندیشه فکری معتزله است و این که چرا بسیاری بر این باورند زیدیه تحت تأثیر اندیشه فکری معتزله قرار گرفته و معتقد به اصول پنج گانه آنان هستند ، پاسخی ارایه کند و ضمن رد دلایل ارایه شده ، نشان دهد که - برخلاف دیدگاه موجود و غالب - نگاه عقل گرایانه زیدیه ، متأثر از اندیشه نظری معتزله نیست . هرچند زیدیه در«کلام» همانند معتزله به «عقل» تمسک می کند ، لیکن همانند شیعه امامیه که عقل گرایایی آن بر گرفته از سیره ایمه معصومین (ع) است در کنار استدلال به برهان عقلی ، مستندات نقلی را هم مورد استناد و استدلال قرارمی دهد و این به معنای نفی این که زیدیه از جمله فرقی هستند که به عقل و عقلانیت توجه ویژه دارند، نیست و در همین راستا به چگونگی سود جستن و بهره گیری زیدیه از عقل پرداخته شد.
دوگانه هایِ ناسازگارِ میل: سَنجشِ «سازگاریِ» «فایده گرایی» و «لیبرالیزمِ» جِی . اِس . میل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله «ناسازگاری» «فایده گرایی» میل در «فلسفه اخلاق» با «لیبرالیزم» او در «فلسفه سیاست» ، تلاش های تن و دیورکین برای «سازگاری» آن ها و «تمایز» لیوب و درایور برای حل «ناسازگاری» آن دو را واکاوی می کند . این «تمایز» ، میان «راه کار اجرایی» و «ملاک» «ارزیابی» ، یا «متافیزیک» و «معرفت شناسی» عمل «درست» ، است . مقاله ، در گام پسین ، «ناسازگاری» جدیدی را میان «فلسفه اخلاق» و «فلسفه سیاست» میل نشان می دهد . میل ، از آنجا که خود در «فلسفه اخلاق» «پیامدگرا» است ، ظاهراً نمی تواند تمایز «ناپیامدگرایانه» «انجام/اجازه آزار» را بپذیرد . همین عدم پذیرش با «اصل آزار» او و تمایز اصلی اش در «فلسفه سیاست» «ناسازگار» است: تمایز میان کارهای «مربوط به خود» و «مربوط به دیگران» . این نقدها نشان می دهند سازگار کردن «فایده گرایی» میل با «لیبرالیزم» و «فلسفه اخلاق» او با «فلسفه سیاست»اش ، در چارچوب «سه گانه کلاسیک» (اخلاق فضیلت گرا، وظیفه گرا و فایده گرا) در «اخلاق هنجاری» ، دشوار است . از این رو ، من برای حل این مسیله ، آن سه گانه را با «سه گانه مدرن» (اخلاق حدأقل گرا ، اعتدال گرا و حدأکثرگرا) در «اخلاق هنجاری» ترکیب کردم . بدین ترتیب ، می توان میل را «فایده گرایی منسجم» دانست که «آزادی» را «شرط ضروری» «شکوفایی فرد» و «بیشینه سازی خیر» می داند و می کوشد ، با کاهش «شمول» «فایده گرایی» ، گونه ای «چندلایه» و «اعتدال گرایانه» از آن ارایه کند .
تحلیل عرفانی از تفکیک آثار فرض و نفل در قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالکین اهل معرفت، بر حسب تفکیک میان قرب فرایض و نوافل، یا اهل سلوک نفلی هستند، و یا فرایضی اند و یا جامع هر دو قرب، و یا واجد مقام تمحض و تشکیک هستند. در تفاوت میان قرب فرضی و نفلی، همین بس که در قرب نفلی، خداوند تنزل وصفی نموده و سمع و بصر عبد می شود؛ ولی در قرب فرضی، عبد نعت حق متعال می شود و عبد، سمع و بصر و ید حق تعالی می گردد؛ و همین وساطت برخاسته از قرب فرض ولی الله، سر قرار و عدم هلاکت عالم امکان است. تفکیک فرض و نفل در کلام عرفای مسلمان، تا بدانجا پیش رفته که اتیان فرایض، مظهر عبودیت، و اتیان نوافل، مظهر اجارت عبد تلقی شده است. برخی از عرفا در منشأیابی برای برتری قرب فرض از قرب نفل، به واژه کلیدی و تعیین کننده اختیار و اضطرار اشاره نموده اند؛ عبد در نافله اختیار عبودیت الهی به جای عبودیت امیال خویش نموده است؛ لیکن در فریضه، عبد حق انتخاب ندارد و مضطر و ناچار از عمل به فریضه است. در این نوشتار، به روش تحلیلی-پژوهشی، و به تفصیل به آراء عرفای اسلامی در باب تفکیک این دو نحوه تقرب و آثار آنها پرداخته ایم.
حرکت جوهری در پرتو «تعالی تفکر سینوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا به عنوان بزرگ مشایین در عالم اسلام، تفکر مشایی را بسط داده و نظرات و آرای مهمی را نیز مطرح کرده است. هرچند او به فیلسوفی مشایی معروف است، ولی این نسبت چندان صحیح نمی نماید و او در تفکر خود رو به تعالی نهاده است. اوست که نخستین بار اصطلاح «حکمت متعالیه» را به کار برده است. بر اساس «تعالی در تفکر سینوی» تفکر شیخ نه تنها مشایی نیست، بلکه بسیاری از اصول و مبانی «حکمت متعالیه» در آن قابل ردیابی است؛ حال سخن در این است که آیا شیخ در بحث حرکت در مقوله جوهر، مشایی باقی مانده است و یا این که در این مسیله نیز رو به تعالی نهاده است و هرچند به حرکت در آن مقوله تصریح نکرده است، ولی می توان نشانه هایی از وجود حرکت جوهری را در تفکر او یافت. نگارنده در پرتو «تعالی تفکر سینوی» معتقد است که موضع انکاری شیخ - در مباحث حرکت - دیدگاه نهایی او نیست، بلکه نظر نهایی وی وجود حرکت در مقوله جوهر است؛ این مطلب از عبارات و آرای شیخ در غیر مباحث حرکت - به ویژه مباحث نفس شناسی - قابل استنباط است. در این نوشتار شواهدی بر تقویت موضع اقبال شیخ به حرکت جوهری ارایه می دهیم.
قیاس تلازم در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیاس تلازم در قرآن کریمچکیده قیاسی که کبرای آن شرطیه متصله باشد قیاس تلازم نامیده می شود. این قیاس در دو حالت «وضع مقدم» و «رفع تالی»، منتج و در سایر اشکال عقیم است. قیاس های تلازم ذکر شده در قرآن کریم چند حالت دارد: گاهی شرایط عمومی و اختصاصی قیاس تلازم در آنها کاملا رعایت شده است اما به علت وضوح، برخی مقدمات یا نتایج آنها ذکر نشده و قیاس اصطلاحاً مضمر و مرخم است؛ اما گاهی ظاهراً شرایط اختصاصی قیاس تلازم در آنها رعایت نشده و از «رفع مقدم » و «وضع تالی» نتیجه گیری شده است. در این پژوهش به بررسی برخی از مهم ترین قیاس های تلازم در قران کریم پرداخته شده و در مواردی که ظاهراً شرایط اختصاصی قیاس تلازم رعایت نشده است، علت آن بررسی و با استفاده از محتوای قرآن کریم و قواعد کلی استدلال؛ مانند «تلازم شرطیات»، این قیاس ها به قیاس های معتبر، مؤول و اثبات شده است که قران کریم که کتاب هدایت انسان است و او را به اندیشیدن دعوت می کند، با زبان انسان نازل شده و قواعد کلی اندیشه و تفکر در آن رعایت شده است. کلید واژگان : قرآن کریم، قیاس تلازم، وضع مقدم، رفع تالی،
نقد رابطه تقلید و خشونت در اندیشه ژیرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژیرار با ارجاع خشونت به سرشت انسان، تقلید را عامل اصلی خشونت می داند. از نظر ژیرار ستایش الگو، تقلید از تمایلات الگو را در ستایشگر برمی انگیزد. این امر به رقابت و خشونت میان مقلد و الگو منتهی می شود. ازآنجاکه تقلید ویژگی سرایت دارد و مسری است کل فضای اجتماع را از خشونت آکنده می کند. تقلید هم چنان که عامل خشونت است؛ می تواند عامل نابودی خشونت نیز باشد؛ این نابودی گاه موقتی است که در متهم کردن و تنبیه کردن قربانی تحقق می یابد و گاه قطعی و همیشگی است که با تقلید از الگوی الهی (مسیح) فعلیت می یابد. بر اساس یافته های این پژوهش نظریه تقلیدی ژیرار دارای امتیازات قابل اعتنایی است، مانند واکاوی ریشه های خشونت در سرشت انسان و ارایه تحلیل فلسفی از آن، انسجام منطقی میان فرازهای اصلی آن و توان تبیین گونه هایی خاص از خشونت که نظریه ها دیگر بدان گونه ها معطوف نیستند. در این نظریه کاستی هایی نیز وجود دارد که عبارت اند از ناتوانی در تفسیر جامع از خشونت و فروکاستن آن تنها به یک عامل وآشفتگی روشی.