پژوهش های فلسفی-کلامی
پژوهش های فلسفی - کلامی سال نوزدهم زمستان 1396 شماره 4 (پیاپی 74) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
درباره بساطت و ترکّب جسم ، در فلسفه -که عهده دار شناخت واقعیات است - دو قول مطرح شده یکی قول به بساطت که جسم را تنها صورت جسمیّه می داند و ترکب آن از ماده و صورت و نیز ترکب از اجزاء صغار را منکر می شود. و دیگر قول به ترکّب که صاحبان این قول به دو دسته تقسیم می شوند: یکی آنان که جسم را از ماده و صورت (یعنی صورت جسمیه) مرکب می دانند. و دیگر کسانی که به ترکب آن از اجزاء صِغار معتقدند. گروه اخیر برای هر کدام از اجزاء سازنده عناصر و نیز برای هر کدام از اجزاء سازنده افلاک شِکلی را تعیین کرده اند که این مقاله دو شکل از آن ها را بحث کرده است. توضیح این که عناصر بسیط چهارتا هستند و افلاک در نظر آنان شکل مشترک دارد، پس شکل هایی که برای اجزاء عناصر و افلاک وجود دارند مجموعاً پنج شکل اند. در این مقاله به تبیین دو شکل (شکل اجزاء نار و شکل اجزاء ارض) عنایت شده است. در بیان هر یک از این دو شکل - که در تحریر اقلیدس شکل شانزدهم و هفدهم مقاله سیزدهم واقع شده اند - به نحوه ساخت شکل توجه شده و پس از ذکر مفروضات مسئله ، طریقه ساخت بیان شده و آنگاه بر صحت طریقه ساخت ، دلیل اقامه شده است.
مرامنامه اخلاقی در علوم: چیستی، چرایی و روش تهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم پیشرفت های بسیار ، در حوزه تهیه و تنظیم مرامنامه های اخلاقی کار زیادی در ایران انجام نشده است. در نتیجه، تعارض های اخلاقی در فعالیت های اجتماعی و علمی به آسیبی جدّی در جامعه بدل شده اند. از آن جاکه در سال های اخیر بسیاری از متخصصان دغدغه ارائه دستورالعمل های اخلاقی - مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی - داشته اند ، تدوین شیوه نامه و روش تنظیم این مرامنامه ها بایسته و ضروری است. مقاله حاضر با هدف تدوین روش تهیه این مرامنامه ها انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد تهیه مرامنامه ها از شش مرحله تشکیل یافته است: 1) یافتن مواردی که نیاز به تصمیم اخلاقی دارند ؛ 2) مشخص ساختن دست اندرکاران نیازمند به کدهای اخلاقی ؛ 3) بازشناختن چالش های اخلاقی در آن علم ؛ ۴)تعیین اصول اخلاقی ؛ ۵) تعیین رویکرد مبنایی در اخلاق و ۶) تدوین مرامنامه اخلاقی در آن علم. البته ، لازم به ذکر است ملاحظاتی برای پیش از تهیه مرامنامه و برای استفاده از آن هم مطرح شده است.[1] [1]. مقاله حاضر مستخرج طرحی با عنوان «روش شناسی تهیه مرامنامه اخلاقی در علوم» به کد طرح 9۴10۶0 ُ«صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور» معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ، انجام شده است.
احتجاجی جدید بر زندگی پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان به طبیعت آگاهی و خواست خود زندگی را می طلبد ، به زندگی می اندیشد ، از آن محافظت می کند و از هر چه بر ضد آن باشد می گریزد. مرگ ، به ویژه آن گاه که پایان مطلق زندگی تلقی شود ، بیش تر از هر چیز دیگری هراسناک می شود. هرچند اموری در زندگی برای انسان ناخوشایند باشد، ناخرسندی به اصل زندگی سرایت نمی کند و او به زندگیِ بدون آن امور می اندیشد. اصل اعتقاد به زندگی ، بقا و جاودانه بودن آن به طور اطمینان آوری به پیغام پیامبران خداوند تکیه زده است. در میان دانشوران ، فیلسوفان نیز برای اصل زندگی پس از مرگ دلایلی آورده اند. در میان دلایل متقن بر زندگی پس از مرگ ، دلیلی که افزون بر اتقان ، امکان ورود سریع و عمیق به عقل عام بشری را د، بهتر و برتر از دلیل های دیگر است. در این مقاله می کوشیم تا چنین دلیلی بر زندگی پس از مرگ نشان داده شود ، دلیلی که به چیزی جز تأمل و تدبر وابسته نیست و در دسترس همگان است.
بررسی ارتباط علم (نظر) و عمل در حکمت اشراق سهروردی بر اساس مدل فلسفه به مثابه روش زندگی پی یر آدو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پی یر آدو (1922-2010م) فیلسوفِ فرانسوی معاصر ، با ارائه مدلِ فلسفه به مثابه روشِ زندگی که حاصل سال ها پژوهش او در زمینه فلسفه باستان است ، پویایی و حیاتِ حقیقی فلسفه را در زندگیِ روزمره فیلسوف نشان می دهد. در این مقاله با استفاده از این مدلِ فلسفی(فلسفه به مثابه روشِ زندگی) به بررسی رابطه علم (نظر) و عمل در حکمتِ اشراق خواهیم پرداخت. یکی از عناصر مهم در این مدلِ، گفتارِ فلسفی است. ارزشِ گفتار (فلسفه نظری) در مکاتب فلسفی ، از نظرِ آدو در خدمتی است که به بهبود کیفیت زندگی و عملکرد و رفتارِ انسان می کند. سهروردی نیز به اهمیت حکمتِ نظری(بحثی) به عنوان مقدمه و راهنما در برگزیدن شیوه زندگی اشراقی تأکید می کند. به همین دلیل در این مقاله ابتدا به بررسی جایگاهِ گفتار (نظریه های فلسفی) در مکاتب فلسفیِ دورانِ باستان - با استفاده از مدلِ فلسفه به مثابه روشِ زندگی - می پردازیم تا تصویری واضح از ارتباط میانِ گفتار (نظر) و عمل در مکاتب فلسفی ارائه دهیم و در نهایت ، بتوانیم دیدگاه آدو را نسبت به ارتباطِ میان گفتار (نظر) و عمل نشان دهیم. در پایان به بررسی اهمیتِ گفتار (نظر- حکمت بحثی) در حکمتِ اشراق سهروردی و کاربرد آن - به عنوان مقدمه ای ضروری برای ورود و انتخاب ِزندگیِ اشراقی و هدایت سالکِ اشراقی در مسیر زندگی و درکِ حکمتِ عملی و کسب آن - خواهیم پرداخت.
ارزیابی دیدگاه جان هیک درباره دلائل پیدایی تصورات مختلف از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی دیدگاه جان هیک - فیلسوف دین تحلیلی معاصر- درباره دلایل وجود تصورات مختلف از خداوند و عدم امکان دست یابی به مفهوم خداوند می پردازد. ابتدا ضمن اشاره به تفکیک مفهوم و تصور خداوند و ویژگی های اساسی تصورات گوناگون از خداوند - با تکیه بر مبانی او یعنی تفکیک نومن از فنومن کانت ، «دیدن به عنوان» ویتگنشتاین متأخر و وصف ناپذیری خداوند - نشان خواهیم داد که با تفکیک کانت تنها می توان تفکیک مفهوم خداوند از تصور او را توجیه کرد و نمی توان از دست یابی به مفهوم خداوند دفاع کرد ؛ زیرا طبق آن ، راهی به نومن خداوند نیست. با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین متأخر نیز هیچ تجربه ناب و خالصی نیست که بتوان از مفهوم خداوند سخن گفت ، بلکه همواره تصوراتی از او داریم. وصف ناپذیری خداوند نیز مشکل تجربه ما را از او دوچندان کرده و باعث تصورات گوناگون از خداوند می شود. در پایان نیز به نتایج دیدگاه او مانند توفیق او در تفکیک مفهوم و تصور خداوند و توجیه وجود تصورات مختلف از خداوند ، گشودن راه نقد و بررسی آموزه های مسیحی ، دفاع از کثرت گرایی دینی و نزدیک شدن او به تصور پنن تئیستی از خداوند اشاره خواهیم کرد.
بررسی دیدگاه ابوحامد غزالی درباره درونی بودن موانع عملی تحقق فعل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان عالمان اسلامی تأکید ابوحامد محمد غزالی بر خودکاوی و خودشناسی در شناخت عوامل و موانع تحقّق فعلِ اخلاقی، برجستگی ویژه ای دارد. نظر غزالی درباره این که چرا معرفت اخلاقیِ انسان لزوماً به عمل اخلاقی متناسب با آن نمی انجامد به رأی ارسطو نزدیک است که علاوه بر وجود معرفت ، غلبه بر ضعف اراده را نیز در این جا لازم می دانست. غزالی مراحل شش گانه ای برای شکل گیری عمل اخلاقی معرفی می کند که برای طی کردن آن لازم است تا افزون بر فراهم آوردن عوامل تحقق فعل اخلاقی ، موانع پیشِ پا نیز برداشته شوند. از سخنان غزالی در احیاء علوم الدین به پنج مانع می توان دست یافت. با تحلیل سخن غزالی درباره هر کدام از این موانع - به ویژه شیطان - و نظریه او درباره خواطر نیک و بد در درون انسان ، می توان احتمال بسیار داد که او منشأ تمام آنها را درونی می داند ، نه وجود عاملی مستقل و خارج از انسان که به نحوی به درون او راه پیدا می کند. پذیرش چنین رأیی تأثیرات مهمی در تلقی ، شناخت و معرفی عوامل و موانع اخلاقی و نیز در تربیت اخلاقی انسان دارد و می تواند به صورت رأیی فراگیر ، حتی تا بیرون از مرزهای یک دین و مذهب خاص ، مطرح شود.
بررسی قول به قِدم نفوس ناطقه انسانی در سنجش با آیه میثاق (عالم ذر) با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفس ناطقه انسانی یا «روح» همواره مورد توجه و مطالعه بسیاری از دانشمندان قرار گرفته است. نحوه پیدایش نفس ناطقه از مسائل اصلی در باب نفس ناطقه انسانی است. مقاله پیشِ رو به این مسئله پرداخته که آیا آیه شریفه «میثاق» می تواند تأییدی بر قِدم نفوس ناطقه انسانی باشد؟زیرا طبق آیه شریفه «میثاق» خداوند از فرزندان آدم - پیش از این که به دنیای مادّی بیایند - بریگانگی خویش پیمان و اِقرار گرفته است و فرزندان آدم بر این توحید اِقرار کرده اند. سپس به صلب حضرت آدم(ع) بازگشته اند. درباره معنای آیه «میثاق» سه قول گفته شده است که عبارتند از: اثبات عالم ذَر ، پیمان فطری از انسان در همین دنیا و وجود جمعی نفوس نزد خداوند که در مرتبه ای قبل از عالم دنیاست. در مقام داوری وپاسخ به پرسش پیش گفته، می گوییم: قول اول که با قِدم نفوس سازگار است با ضرورت عقل و ظهور آیه مخالفت دارد و به تناسخ باطل منجر می شود. قول دوم نیز با سیاق آیه «میثاق» سازگاری ندارد و مستلزم این است که آیه را بر معنای مجازی حمل کنیم. به این ترتیب، آیه «میثاق» - در نظر علامه طباطبایی(ره) - نمی تواند تاییدی بر قِدم نفوس ناطقه باشد ، بلکه مقصود این است که نفوس در مرتبه ای پیش از عالم دنیا در نزد خدا و به وجود جمعی حضور داشته اند و پروردگار را در ربوبیت مشاهده کرده اند و این مشاهده از طریق نفس خودشان بوده است و حمل آیه شریفه برقول علامه طباطبایی(ره)هم تاحدی بعید به نظرمی رسد.
نگاهی نو به ساختار اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان اسلامی از منظرهای مختلف به مقوله اخلاق نگریسته اند و مطالب مختلف و گاه پراکنده ای در این زمینه مطرح کرده اند. ورود و خروج محققان به این مبحث ، یکسان نیست. به ویژه این که نگرش آنان از این جهت که به صِرف عقل اعتماد کرده اند یا نقل یا هر دو ، متفاوت است. بسیاری اوقات چندان به دنبال تنظیم یک نظام اخلاقی یا ساختار معین نبوده اند و یا دست کم نگاه استقلالی به آن نداشته اند و از این رو ، چندان تصریحی به «نظام اخلاقی» ندارند. البته ، بی تردید اگر« نظام اخلاقی» تعریف شود و منظور از«ساختار» آن تبیین شود و با این نگاه به مجموعه آن چه در« اخلاق» آورده اند، نگریسته شود ، چه بسا بتوان نظام اخلاقی خاص و ساختار معین از آن استخراج کرد که کار چندان ساده ای نیز نیست. پاره ای از نویسندگان ومحققان معاصر به مسئله «نظام اخلاقی» و «ساختار» آن توجه مستقل نموده اند و مسئله «نظام اخلاقی» و شرایط و پیش فرض های آن را برجسته کرده اند که کار بسیار پسندیده ای است، اما آن چه در این مقاله ارائه می شود ؛ نگاه جدیدی به ساختار اخلاق اسلامی است که سابق بر این در کتب اخلاق اسلامی پیشینه ای برای آن یافت نشده است.
نامه عمل در نظام حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آموزه های دینی در حوزه معادشناسی نامه عمل است که بر اساس آیات و روایات در بردارنده همه اعمال، نیت ها و باو رهای انسان است و در قیامت بسته به نوع آن ها از سمت راست یا چپ به او داده می شود. با توجه به این که این نامه نمی تواند از سنخ کتاب و دفتر دنیوی باشد ، دانشمندان مسلمان با این پرسش روبه رو شده اند که حقیقت نامه عمل چیست. یکی از پاسخ های مهم به این پرسش ، تبیین فلسفی حکیم الهی ملاصدراست که حقیقت نامه عمل را روح و قلب انسان می داند. این مقاله ، ضمن اشاره به دیدگاه های گوناگون در باب نامه عمل ، به گزارش تبیین فلسفی ملاصدرا و بیان مبانی و نیز ثمرات تبیین او می پردازد و سپس نشان می دهد که این تبیین نه تنها از حیث سازگاری درونی با نظام فلسفه صدرایی از ابهاماتی برخوردار است ، از جهت همخوانی با آموزه های دینی نیز با تأملاتی روبه روست.
معرفت و یقین پیامبران به حقانیت وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی معرفت و یقین انبیا به حقانیتِ وحی، یکی از مسائل مهم وحی و معارف بلند الهی است. در این خصوص تحلیل های گوناگونی ارائه شده است. برخی معرفت و یقین پیامبران را در تلقی وحی از طریق علم حضوری که خطا در آن راه ندارد، دانسته و کسانی نیز منشأ آن را آگاهی از لوح محفوظ که پیامبر با روح قدسی خود به فرشته متصل می شود و معارف الهی را از او دریافت می کند، می دانند. برخی اندیشمندان، علم پیامبران به حقانیت وحی را از طریق معجزه الهی معرفی کرده اند. دیدگاهی با استناد به تجرّد ناب عقلی پیامبر و عدم دسترسی شیطانِ درون و بیرون بر مقام تجرّد عقلی و مشاهده حقیقت وحی از سوی پیامبر به حقانیت و عدم شک و تردید او به وحی اعتقاد دارند ، ولی آن چه به عنوان راه حل نهاییِ مسئله قابل طرح است این است که وحی یک پدیده اعطایی و غیر اکتسابی است و از همین رو، از راه های متعارف عقلی و شهودی به دست نمی آید. از سوی دیگر، هدف اعطا کننده وحی و بعثت پیامبران ، به مقتضای حکمت الهی هدایت و راهنمایی بشریت به سوی رستگاری ، سعادت و کمال جاودانی است و برای نیل به این هدف، ضروری است گیرندگان وحی از عصمت و مصونیت در دریافت آن برخوردار باشند تا بتوانند پس از تلقی ، پیام الهی را به درستی ابلاغ کرده و بدون هیچ گونه خطا و اشتباه به وظیفه خطیر رسالت خویش اقدام نمایند. در غیر این صورت، نقضِ غرض لازم آمده و اِنزال وحی و اِرسال رسولان بیهوده و لغو خواهد بود.
نسبت صفات سلبی خداوند با بیان پذیری او در اندیشه ابن سینا و علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای سخن گفتن از اوصاف الهی از دیرباز طریقه هایی مطرح بوده است و به دو دسته کلی سلبی و ایجابی تقسیم می شود که این دو خود دارای زیرمجموعه ها و تقسیمات فرعی اند ؛ ازجمله تقسیم سلبی به طریقه سلب و سکوت ، طریقه سلبی تفضیلی و طریقه سلبی- ایجابی است. آن چه در این نوشتار مدنظر ماست بررسی درباره طریقه سلبی- ایجابی و نسبت آن با بیان پذیری خداوند است ؛ زیرا این طریقه دارای تفاسیر و معانی مختلف نزد اندیشمندان است و برخی از این معانی با بیان ناپذیری خداوند تضاد دارد. حال معنای طریقه سلبی- ایجابی نزد ابن سینا و علامه حلی چگونه است؟ رابطه طریقه سلبی-ایجابی با بیان ناپذیری خداوند نزد این دو اندیشمند چگونه است؟ ابن سینا در باب ذات و صفات الهی صفات واجب تعالی را به سلب ها و اضافه بازمی گرداند و با بیان ناپذیری صفات و ذات الهی موافق نیست. علامه حلی به نوعی بازگشت از ایجابی به سلبی قائل و صفات ایجابی را از راه سلب اضداد آن ها می شناسد و بیان پذیری در صفات را نیز به توقیفیّت صفات محدود می کند. در این نوشتار ضمن بررسی معانی مختلف طریقه سلبی- ایجابی نزد اندیشمندانی چون ابن سینا و علامه حلّی ، موضع کلی ابن سینا را که بازگشت همه صفات الهی به سلب و اضافه است، بیان می داریم.