مقالات
حوزه های تخصصی:
چکیده
اعتباریات از مسائل مهم فلسفه جدید اسلامی و نیز علم اصول است. در فلسفه اسلامی سنتی «اعتباریات» به صورت مستقل مورد بحث قرار نگرفته است؛ تا اینکه علامه طباطبایی در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» آن را مطرح میکند. در علم اصول هم، صرفاً مجموعه مباحثی پراکنده در این زمینه وجود داشته و تحت عنوان واحدی مطرح نشده است و آن مباحث هم عمق کافی ندارد. در سلسله بحثهای «فلسفه علم اصول» بحث اعتباریات را به صورت برجسته مورد تحقیق قرار دادهام. یکی از مباحث قابل طرح در این زمینه جریان استدلال منطقی در اعتباریات و عدم آن است. علامه طباطبایی و شاگرد بزرگ او شهید مطهری، بر عدم جریان استدلال منطقی در اعتباریات استدلال میکنند. راقم این سطور گمان میکند که این نظر درست نیست. مقاله حاضر این استدلال را بازگو میکند.
نظریه عدالت در اندیشه دیدوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
گرچه دیوید هیوم یک فیلسوف سیاسی مصطلح نیست، برخی دیدگاههای او در تفکر سیاسی اثرگذار بوده است، از آن جمله بینش خاص او درباره فضیلت عدالت. وی با اتکا به رویکرد تجربهگرایانه خویش تلقیِ نفعانگارانهای از عدالت عرضه میدارد و برخلاف تصور مرسوم و رایج، عدالت را یک فضیلت و ارزش ذاتینمیداند و فضیلت بودن آن را به وجود شرایطی خاص مشروط میکند. مقالة حاضر ضمن تبیین تفصیلی دیدگاههای وی درباره عدالت و ارتباط آن با معرفتشناسی و انسانشناسی وی به بررسی و تحلیل انتقادی نظریة عدالت او میپردازد.
بررسی دو قول به ظاهر متناقض در باب حمل های اولی ذاتی و شایع صناع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
در برخی از کتب فلسفی، قضیه ظاهراً واحدی را یک بار به حمل اولیذاتی و بار دیگر به حمل شایع صناعی صادق دانستهاند؛ برای مثال«جزئی جزئی است» را یک بار به حمل اولی و بار دیگر، به حمل شایع، صادق دانستهاند؛ یا معدوم مطلق را در جایی به حمل اولی صادقدانستهاند و در جایی به حمل اولی کاذب به شمار آوردهاند. این تهافت ظاهری باعث شدهاست تا در تبیین حملهای اولی ذاتی و شایع صناعیسر در گمی پیش آید. برخی اختلاف مورد بحث را ناشی از تفاوت درعقد الوضع و عقد الحمل قضایا دانستهاند. در این مقاله ضمن بررسیایراد این راه حل، راه حل جدید دیگری برای برطرف کردن تناقضظاهری، که مبتنی بر مصداقهای خارجی و ذهنی و تمایز بین مفهوم ووجود ذهنی مفهوم است ارائه خواهد شد که تهافت ظاهری را حلخواهد کرد.
نظریه افعال گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
نظریة افعال گفتاری(Theory of Speech Acts) نظریهای فلسفی است که جان لنگشاو اَستین استاد فلسفة اخلاق دانشگاه آکسفورد در سال 1962 عرضه کرد و پس از او شاگردش جان سرل، فلیسوفِ ذهن و زبان معاصر در کتابی با عنوان افعال گفتاری آن را بسط و توسعه داد.
هدف این نظریه ارائه تحلیل جامعی از نحوة ارتباط زبان با عالم خارج است و در نهایت، به این پرسش اساسی و مهم در حوزة فلسفة زبان پاسخ میگوید که چگونه میتوان از یک سلسله پدیدههای طبیعیِ نه چندان پیچیدهای چون خروج اصوات از دهان یا ایجاد علائم و نشانهها بر کاغذ به یک سلسله اوصاف معناشناختی عجیب چون معناداری، بی معنایی، صدق ، حکایت، حمل ، ارتباط با عالم خارج، دست یافت؟
اهمیت این نظریه از آن جهت است که شاید نخستین تلاش جانانهای است که پس از حملة ویران گر ویتگنشتاین به هر گونه نظریه پردازی در فلسفه، صورت میگیرد و تا حدودی نیز موفق است. فیلسوفان اکنون پس از گذشت چهل سال از طرح این نظریه هنوز به استخراج لوازم و نتایج آن مشغولاند.
امکان استقبالی و تعین صدق در گزاره های ناظر به آیند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
Future Contingency and Determinism of Truth in the Future Propositions
ارسطو در کتاب باری ارمینیاس بحثی را دربارة تعیّن صدق گزارههای ناظر به آینده مطرح کرده است که از جمله بحثانگیزترین مباحث وی به شمار آمده است. وی با برشمردن توالی فاسد تعیّن صدق و یا کذب گزارهای مانند «نبرد دریایی فردا در تنگهها صورت خواهد گرفت»، نوعی عدم تعیّن و امکان را - موسوم به امکان استقبالی - در رویدادهای آینده اثبات میکند که رویدادهای مربوط به زمان حال و یا گذشته فاقد آن میباشند. بحث امکان استقبالی به فلسفة اسلامی راه یافت؛ و مورد نفی و اثبات قرار گرفت و در این کشاکش نکات معرفتشناختی، هستیشناختی، منطقی و کلامی در خور توجهی مطرح شد. در این مقاله تلاش شده با گزارش تحلیلی و ارزیابی انتقادی سخنان ارسطو، فارابی، ابنسینا، خواجه نصیر طوسی، صدرالمتألهین، ملاهادی سبزواری و دو تن از فیلسوفان معاصر، اوّلاً با تحوّلات تاریخی طرح این مسأله آشنا شویم و ثانیاً نقاط قوّت و ضعف دیدگاههای گوناگون در این مسأله را بشناسیم و ثالثاً از دیدگاه مورد نظر خود دفاع کنیم.
قدیسان اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
قدیسان اخلاقی شایستهترین افرادی هستند که در فرهنگ های دینی و اخلاقی ، به دلیل ویژگی های خاص معرفتی _ تربیتی و افعال برتر و فراتر از حد وظیفه، به عنوان نمونه و اسوه شناخته می شوند.
دو چهره ارزشی و الزام آور اخلاق د رتئوری های اخلاق هنجاری ، به انضمام رویکرد دینی و غیر دینی در اخلاق های دینی و سکولار ، تفاوت هایی را درتفسیر افعال فراتر از وظیفه و ویژگی های قداستمآبانه ایجاد کرده است. گذشته از این ، تنوع در تصویر ارائه شده از هویت قدیسان و ویژگی های آنان ، د رآثار برخی نویسندگان غربی، تنزل مقام قدیس و قهرمان اخلاقی، تا حد یک سیاستمدار فاقد هر گونه قداست را به دنبال داشته است.
به رغم تأیید قداست و پاکی طینت ورفتارهای صحیح قدیسان نزد نظریه پردازان مختلف، با تردیدهایی نیز در این رابطه مواجهیم.
در مقاله حاضر ، پس از تصویر ماهیت قدیس د راخلاق دینی و سکولار، و اشاره به تفاوت های ماهوی قدیسان د راین دو رویکرد، بر دقت در کاربرد واژه قدیس د رفرهنگ های مختلف تأکید شده است . طرح و نقد دیدگاه های مخالف با جایگاه و ارزش های اخلاقی قدیسان ، از دیگر مباحثی است که به آن پرداخته شده است.
جایگاه امامت در کلام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
مسئلة خلافت (جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله) بعد از ارتحال رسول الله مورد اختلاف صحابه قرار گرفت. جمعی از آنان، یعنی اهل سنّت، امامت را تابع انتخاب دانسته و آن را امری فقهی می دانند که به خود مسلمانان واگذار شده است و جمعی دیگر، یعنی شیعیان ، قائل به نص و انتصاب امامت شده و آن را از مسائل کلامی دانسته اند. مؤلف در این مقاله سعی کرده با دلایل عقلی و نقلی، کلامی بودن آن را اثبات کند و این بحث را به گونهای بررسی کند که حافظ وحدت و دور از دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی باشد. نگارنده به پیروی از بزرگان امامیه بر آن است که امام باید معصوم و در عقاید و اخلاق حسنه، به ویژه علم و عدالت افضل امت خود باشد و چون تشخیص و احراز قطعی عصمت و افضل بودن از دیگران برای مردم عادی میسر نیست، تعیین امام واجد شرایط منحصر به تعیین خدا و ابلاغ از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. بنابراین، با انتخابات و آرای ملت نمی توان شخصی را به عنوان جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله) معین کرد. نقش ملت بعد از نصب وی در تحصیل قدرت و اتمام حجت مؤثراست.
نگارنده برای اثبات این مدعا این مقاله را در 3 فصل و یک خاتمه به پایان می برد و آن چه را در این چکیده ادعا شده با دلایل عقلی و نقلی به اثبات می رساند