فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
شلایرماخر، حقیقت دین را به احساس یا شهود وابستگی به «امر متعالی» تفسیر می کند. پیروان او نیز تفصیل های قابل توجهی از این اندیشه ارائه کرده اند. براساس این رویکرد، «دین»، ادراک غیر قابل بیان و تفسیری است که تجربه گر، آن را در عین هستی خود می یابد. ازاین رو می توان گفت ادراک تحقق یافته در تجربه دینی که متعلق به امر متعالی است از سنخ علم شهودی یا حضوری است، نه از جنس علم حصولی و مفهومی. این دیدگاه، با این پرسش مواجه است که آیا این نوع ادراک از امر متعالی، کارآیی لازم را در تبیین و اثبات دین دارد یا تبیین و انتقال آن، نیازمند فرایند و ملاک دیگری است که دین و پیامبر باید معارف دینی اعم از خداشناسی و ... را از آن طریق به مخاطبان خود ارائه و اثبات کنند. نوشتار حاضر، پس از گزارش تبیین ها از تجربه دینی، به بررسی هستی و چیستی «ادراکِ» متعلق به امر متعالی می پردازد و نسبت آن را با تبیین، اثبات و دفاع عقلانی از معرفت دینی، با محوریت نظریه شلایرماخر می سنجد.
تبیین عرفانی شنیدن الهیِ انسان از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید تجربه دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شنیدن فراحسی از دیدگاه عبدالرزاق کاشانیاقسامی دارد که عبارتند از: شنیدن پذیرفتنی و انقیادی؛ شنیدن تفهمی؛ شنیدن اهتدایی؛ شنیدن الهی. مراد از شنیدن الهی انسان، شنیدنی است که در آن، خدا در هر شنیده ای شهود می شود. این جستار نیز درصدد واکاوی این مسئله است که چگونه می توان در اندیشة عرفانی کاشانی شنیدن الهی را تبیین کرد؟ یافته های این جستار نیز به قرار زیر است: کاشانی سخنی در باب ارتباط مظهریت احدیت جمع و شنیدن دارد که نگارنده بر پایة امکانات درونی آن، شنیدن الهی را بر پایة حد وسط مظهریت احدیت جمع و در قالب دو تقریر، قابل تبیین می داند، همچنین، بر پایة حد وسط یادشده، مغایرت میان قوای نفس و آلات آن برچیده می شود و هر یک از قوا و آلات و هر ذرة انسان، کار دیگر قوا و آلات را انجام می دهد، یعنی با همة آنها می توان شنید.
اسلام، مدرنیته و تجربه ی دینی: با رویکرد به مفهوم تجربه ی دینی از نگاه محمد اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه ی دینیِ برآمده از سنت اسلامی ما از مبنا باتجربه ی دینی مبتنی بر مدرنیته متعارض است. موقعیت اندیشه ی فلسفیِ امروزمان بازاندیشی درباره ی مبانیِ این دو و رابطه شان را ضروری می کند. اقبال نخستین متفکر اسلامی است که با مفهومِ «تجربه ی دینی» و «مبانی علمی مدرن» به بازاندیشیِ مسائل اساسی اسلام و تبیین هایی اساساً متعارض با ماهیت مبانی آن می رسد. موضوع ما نقد پیامدهای دیدگاه او نیست، بلکه دو مسأله در روی کرد اوست: یکی معرفت مشککِ حاصل از تجربه ی دینیِ مبتنی بر «جهان بینیِ مادی»، دوم بُعد سومی به نامِ «روحانی بودن»، که به این معرفت ِمدرن اضافه می کند. این دو، برخلاف تلاش اقبال، جمع پذیر نبوده اند و امروزه دیگر رفع شدنی هم نیستند. فهم موقعیتِ دیالکتیکیِ این دو متناقضْ در بطن فرهنگ امروز، زمینه سازِ خودآگاهی به نحوه ی مواجهه ی امروزی مان باریشه ی حقیقت یا خدا و موقعیت اندیشه ی فلسفی مان است.
جایگاه معنویت و تجارب اوج از دیدگاه آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آبراهام مزلو (1970- 1908م) را مبدع و رهبر معنوی مکتب روان شناسی انسان گرایانه به شمار آورده اند. هرچند بسیاری از پژوهندگان به بحث و بررسی آرای وی پرداخته اند، ولی درخصوص جایگاه معنویت، تجارب اوج و دین در اندیشه های این نظریه پرداز روان شناسی، پژوهش جداگانه ای انجام نشده است؛ گویی اندیشه های وی دراین باره جدی گرفته نشده است.
در این مقاله نگارندگان می کوشند تا پس از نگاهی اجمالی به رویکردانسان گرایی، آرا و نظریه های روان شناسی آبراهام مزلو در مورددین و اندیشه های دینی و معنویت را گزارش کنند. هدف این پژوهش، شناساندن این آموزه مزلو است که معنوی بودن، جزئی از ذات انسان می باشد و انسان به طور طبیعی، دینی است.
در نگاه مزلو معنویت همانند دیگر نیازهای طبیعی انسان (مانند نور خورشید، کلسیم و محبت) است که عدم ارضای آن به روان پریشی ها، افسردگی ها و بحران روانی می انجامد. براساس این نیاز، دین به معنای عام (معنویت گرایی) در طول تاریخ همواره محور اصلی فرهنگ های بشری بوده است. افزون بر آن، مزلو معتقد است در همه انسان ها استعداد رسیدن به تجارب اوج وجود دارد و بنیان گذاران ادیان در مرتبه والایی از این تجربه بهره مند بوده و آن را شکوفا کرده اند. ریشه و کارکرد اولیه ادیان نهادینه، انتقال احوال عرفانى این بزرگان به دیگران است.
نقد نظریه مغایرت تجربه دینی با تجربه اخلاقی با تأکید بر دیدگاه گیلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادله معتقدان به حجیت معرفت شناختی تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادله معتقدان به حجیت تجربه دینی در اثبات متعلقش، محور مباحث مقاله حاضر را تشکیل می دهد. این ادله را در پنج دسته جداگانه بررسی کرده ایم: 1. استدلال از طریق همانندسازی تجربه دینی با تجربه های حسی؛ 2. استدلال از طریق اصل آسان باوری و گواهی؛ 3. استدلال از طریق استنتاج بهترین تبیین؛ 4. استدلال اصلاح شده گاتینگ؛ 5. استدلال از طریق علم حضوری دانستن تجربه دینی. همه این استدلال ها، از اشکالات خاصی رنج می برند که در ذیل هریک از آنها، تبیین و بررسی شده اند. با توجه به اشکالاتی که مطرح خواهد شد، حجیت عام تجربه دینی، را رد و حجیت خاص و محدودی برای آن نتیجه گرفته ایم.
موجه سازی تجارب عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، با روش عقلی- تحلیلی، به بررسی فهم پذیری، بیان پذیری و انتقال پذیری تجربه ها ی عرفانی و عدم آنها پرداخته است. هدف آن موجه سازی تجارب عرفانی با روی آورد تحلیلی- منطقی در سه مقام فوق است. عرفا معرفت الهی را از دو راه ممکن می دانند: عقل و شهود، اما به برتری روی آورد شهودی نسبت به روی آورد عقلی باور دارند. این مقاله، بر پایة علم حضوری، عقل منور، تعامل مکرر عارفان با تجربه های شهودی شان، و لوازم بین به معنای عام، تجارب شهودی را از هر سه نگاه منطقاً دفاع پذیر دانسته است.
زمینه یابی تجارب تفسیری (دعا، استخاره، رؤیای صادقه، لقمة حلال، چشم زخم) از دریافت های معرفتی در اقشار مردم کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح تجربه دینی را نخستین بار شلایر ماخر، در قرن هجدهم، در غرب به کار برد. این اصطلاح انواع مختلف تجربه های دینی (تجربه شبه حسی، تجربه وحیانی، تجربه احیاگر، تجربه عرفانی، تجربه ربانی یا قدسی، و تجربه تفسیری) را فرا می گیرد. تجربه تفسیری تجربه ای است که دینی بودن آن به واسطه برداشت دینی از رویدادی است که شخص صاحب تجربه بر اثر اعتقادات دینی خود به آن می رسد و پس از روبه روشدن با آن، آن را با چهارچوب شناختی دینی خود تفسیر و تبیین می کند.
تجارب تفسیری رایج میان شیعیان ایران شامل دعای شخصی، استخاره، رؤیای صادقه، پیامدهای لقمه حلال، و چشم زخم می شود. هدف این جستار شناخت انواع دین داری و تجارب دینی شیعیان ایران و بررسی تأثیر تجربه تفسیری در حیات اجتماعی و فردی آن هاست.
این مقاله ضمن تبیین مبانی نظری تجربه های دینی، به بررسی زمینه ها، گونه ها، و میزان باور و پای بندی مردم کاشان به دعا، استخاره، رؤیای صادقه، و چشم زخم پرداخته است. نتایج این تحقیق، با نمونه آماری 362 نفر، نشان داد که زنان از بین تجارب مذکور به دعا و رؤیای صادقه بیش تر از مردان اعتقاد دارند، ولی اعتقاد زنان و مردان به استخاره و لقمه حلال تفاوتی با هم ندارد. همچنین بین بالارفتن تحصیلات و باورهای مذکور رابطه معکوسی برقرار است.
تجربه دینی و تشرفات
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی بحث نوظهور و مهم فلسفه دین و کلام جدید یعنی «تجربه دینی» در جهان غرب با موضوع پررونق در جهان اسلام و تشیع یعنی «تشرفات» بر آمده است و بعد از تطبیق دیدگاه های گوناگون تجربه دینی بر تشرفات به این نتیجه می رسد که تشرفات به ساحت مقدس امام زمان گونه ای از تجربه دینی است.
پیشینه و رویکردها در بحث تجربه دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اسباب و انگیزه های بحث تجربه دینی در الهیات مسیحی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چیستی تجربه ی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تجربه دینی از منظر جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پراگماتیسم پیش از هر چیز، روش است- روشی جهتِ روی آوردن به تجربه؛ چه به معنای فرایندی آن و چه به معنای فرآورده ای آن. از این منظر، مفهوم تجربه در اندیشه پراگماتیکی جیمز جایگاهی ویژه می یابد. به گونه ای که می توان کل اندیشه او را در هر زمینه به آن برگرداند و بر مبنای آن فهمید. این نکته در مورد نگاه او به ""دین"" نیز صادق است. جیمز در پی بررسی دین در حدود زندگی آدمی، کنشها و تجارب اوست و برای این منظور، اصطلاح تجربه دینی را به کار می گیرد، اما چون منظور جیمز از این اصطلاح به روشنی بیان نگردیده، می کوشد منظور او را در سه گام متمایز اما به هم پیوسته ( خلوت فرد با امر قدسی، احساس حضور آن و واکنش متاثر از آن در برابر جهان و انسان) دریابد. سپس بسترهای وقوع این تجربه را، که در نگاه جیمز منجر به ""انواع تجربه دینی"" خواهد شد، کاویده و مهمترین بستر آن، یعنی بستر روانی- عاطفی را که منظور نظر جیمز است، شرح خواهد داد. در نهایت مقاله به بررسی کاربردهای اندیشه جیمز و نقدهای وارد شده بر آن پرداخته و مهمترین نقد را بی توجهی او به مولفه اجتماعی و سنت دینی می داند.
نظریه تجربه دینی و تفسیر تجربه گرایی وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه تجربه دینی رهیافتی است که پیش آهنگان طرح آن، متفکران غربی هستند و برجسته ترین آنان شلایرماخر است. تعریف دقیق تجربه دینی به دلیل ابهام در معنای تجربه و دین مشکل است؛ ولی این مطلب مورد اتفاق است که هر چیزی که تجربه خوانده شود، باید به وصفی از دیدگاه فاعل آن توصیف شود. با فرارسیدن عصر جدید و ظهور تجربه گرایانی چون هیوم، الاهیات طبیعی به این نسبت رسید و اعتبار کتاب مقدس محل تردید قرار گرفت؛ ولی پیشگامان این مکتب، سرآغاز دین و دیانت را احساسات، عواطف و نوعی تجربه درونی معرفی کردند. بی شک چنین تفسیری از دین و وحی نمی تواند بیان گر حقیقت دین الاهی باشد. از این رو اشکالات فراوانی به این نظریه وارد است که در این مقاله به آنها اشاره می شود