۱.
وقتی که پای صحبت دو تن از استادان و محققان مطرح علوم سیاسی می نشینیم تا در مورد نظریه انقلاب اسلامی و آثار و ابعاد آن گفت وگو کنیم، نشان دهنده این است که فضای ذهنی مخاطبان مجله را، خواهان پرسش ها و پاسخ های عمیق تری از آنچه در رسانه ها مطرح می شود می بینیم. این خود نشان دهنده مرحله تازه ای از انقلاب اسلامی و شرایط جدیدی در وضعیت داخلی و خارجی انقلاب است که تعمیق یافته ها و دانسته ها را طلب می کند.هرچند پاسخگویی به این فضای جدید و حصول به مطالبات عمیق آن با طی راهی کوتاه و انجام دادن اقداماتی پراکنده و محدود میسر نیست، گام های اولیه به آهستگی برداشته شده اند که به هرحال ضرورت های آغاز یک راه اند و پیروزی ها و دستاوردهای بعدی براساس آنها حاصل خواهد شد. ازهمین روست که ماهنامه زمانه حاصل گفت وگویی کوتاه اما پرمعنا و عمیق با استادان ارجمند حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل، دکتر منوچهر محمدی و دکتر محمدباقر حشمت زاده، را به عنوان گامی در این مسیر ارزشمند تقدیم حضورتان می کند
۲.
وقوع انقلاب اسلامی ایران، نه تنها ساختار سیاسی داخلی ایران و نه فقط نظام بین المللی، بلکه دنیای نظریه پردازی های عرصه علوم سیاسی و اجتماعی را هم به نقد کشید. بسیاری از نظریه پردازان مطرح انقلاب ناچار شدند در آثار جدید خود تغییرات و تعدیل هایی را لحاظ کنند؛ زیرا انقلاب اسلامی ایران مطابق هیچ کدام از نظریه های پیشین در مورد انقلاب تحلیل و درک نمی شد. با وجود تنوع فراوان روشی در نظریه های انقلاب، هیچ کدام از آنها قابلیت تحلیل این رویداد مهم را ندارند و گویی روش و دیدگاه تازه و وسیع تری برای این کار لازم است.در این مقاله به انواع رویکردها و روش های به کاررفته در تحلیل انقلاب اسلامی اشاره شده است که تقدیم حضورتان می گردد.
۳.
وقتی که دشمنان انقلاب اسلامی ما خود می گفتند که «با بحران برنامه ریزی مواجه شدند» و کسینجر می گفت که امام خمینی(ره) «گویی از جای دیگری الهام می گرفت» نشان آشکاری بر متفاوت بودن جنس انقلاب و ناملموس بودن ابعاد عمیق روحی و فرهنگی آن بود. اما به راستی چرا نظریه های علوم سیاسی و اجتماعی از درک ماهیت انقلاب اسلامی ناتوان بوده و هستند؟ آیا جز این است که شناخت و درک انقلاب اسلامی نیازمند معارف و دیدگاه های دیگری، خارج از چهارچوب های مادی و ارزیابی های دنیوی است.در مقاله زیر از ضعف و ناتوانی اندیشه ها و اندیشه پردازان غربی در تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی پرده گشایی شده است
۴.
اگر نخواهیم یا نتوانیم در مباحث عمیق فلسفی درباره تغییر و ثبات غوطه ور شویم و آن را بی تاثیر در حال و روز واقعی خود بدانیم، در مورد باب شدن بحث دگرگونی در جامعه شناسی نوین و ایجاد شاخه ای به نام «جامعه شناسی دگرگونی» چه خواهیم گفت؟ آیا این عنوان صریحاً به ما نمی گوید که «تغییر» واقعیت ملموسی از حیات اجتماعی شماست که اگر آن را نشناسید، حیات اجتماعی تان آسیب خواهد دید؟حداقل ما ایرانیان عصر حاضر دگرگونی های فراوانی را در طی سی سال اخیر شاهد بوده ایم که حیات اجتماعی ما را در بر گرفته است و انکارشدنی نیست؛ اما ریشه این دگرگونی ها عموماً و عمیقاً دین و مسائل دینی بوده است. پس آیا نباید گفت که ادیان و مکاتب دینی در مباحث جامعه شناسی تغییر، فصل معین و مهمی را به وجود آورده و خواهد آورد؟مقاله زیر قصد پاسخ گفتن به میزان قدرت دگرگون سازی دین به ویژه در کوران حوادث انقلاب اسلامی ایران را دارد.
۵.
هرچند که نهضت های بزرگ اجتماعی و انقلابات عظیم بر دوش قدرتمند و خستگی ناپذیر توده ها به پیش می رود، اما وجود هسته های پیشتاز و نیروهای پیشاهنگ اصلی برای ایجاد زمینه های حرکت و علامت گذاری راههای رسیدن به پیروزی و نیز دیده بانی آسیب ها و فرصت ها امری کاملاً عقلی و منطقی و در عین حال ملموس و تجربی می باشد.در انقلاب اسلامی که دارای خاستگاه، اهداف و روش های دینی بوده است، جایی به جز حوزه های علمیه دینی و نهاد روحانیت را نمی توان به عنوان هسته پیشاهنگ برشمرد. هرچند که روحانیت در حرکت های تاریخی پیش از انقلاب نیز حضور داشته و یا افرادی غیرحوزوی نیز در شکل دهی و دیده بانی نهضت وجود داشته اند اما آنچه را که بتوان به عنوان نیروی پیشاهنگ انقلاب اسلامی با مختصات دقیقش معرفی کرد چیزی جز حوزه های علمیه نیست در مقاله زیر این بحث مورد واکاوی قرار گرفته است.
۶.
وقوع بحران های گوناگون سیاسی، اقتصادی، نظامی، و فرهنگی در مسیر انقلاب اسلامی هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ پیچیدگی و گستردگی، کاملاً بی نظیر به نظر می آید و همین امر باعث می شود که عبور از این بحران ها را نشانه آشکاری بر اصالت و استواری انقلاب اسلامی و توانمندی آن در مقابله با بحران بدانیم. در رهبری الهی و حکیمانه امام خمینی(ره) و جانشین بر حق ایشان نوع ویژه ای از مدیریت بحران وجود دارد که برای شناخت و شرح آن پژوهش های بیشتری نیاز است؛ اما برای آشنایی اجمالی با این بحران ها و مدیریت آن ها مقاله زیر را تقدیم حضورتان نموده ایم.
۷.
تا زمانی که نظریه ولایت فقیه تنها در حوزه اندیشه مطرح بود و در خلال مباحث و دروس فقهی یا کلامی طرح می گردید، تاثیر آن در اندیشه های سیاسی شیعه چندان محسوس و چشمگیر نبود، اما با ورود فقه به عرصه حکومت عملی و تاسیس نظام دینی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه در کشور شیعی مذهب ایران، گویی که امواج بلند و خروشانی دریای آرام اندیشه سیاسی شیعه را به تلاطم آورده باشد. تاسیس حکومت اسلامی در ایران جدای از تاثیرات عملی و اجتماعی، تاثیرات نظری بسیاری نیز بر جای گذاشت و موضوعات و مسائل چالش برانگیزی را در حوزه فقه سیاسی، حقوق اساسی و حقوق عمومی دامن زد که قوام و عمق بیشتر اندیشه حکومت دینی را سبب گشت. موضوع مبسوط الید بودن ولی فقیه، مصلحت، احکام حکومتی، و حقوق بشر جهانی موضوعات مهم و اساسی این عرصه هستند که با احیا یا مطرح شدن آنها، اندیشه سیاسی شیعه به سازوکارهای سنگین نظری سیاسی روی نموده است. مقاله ذیل را که در این باره است مطالعه فرمایید.
۸.
کارکرد رسانه ها به قدری مهم و آسیب های آن به قدری جدی هستند که عموم رهبران نهضت ها و نظام ها را به توصیه و تاکیدهای پی در پی وادار می سازد. اگر در جایی شنیده باشیم که امام خمینی(ره) فرموده اند: «از دانشگاه همه امور اصلاح می شود» و در جای دیگر دریافته باشیم که رسانه ها، دانشگاهی بزرگ و سراسری هستند، نتیجه ای قاطع به دست می آوریم که از رسانه های یک کشور است که امور آن اصلاح می گردد. در رسانه ها تهدیدها و فرصت ها بسیار قدرتمند هستند؛ زیرا ذات رسانه پدیده ای پرقدرت از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.مقاله ذیل برای آشنایی با آسیب شناسی رسانه های انقلاب تقدیم حضور شما گردیده است.
۹.
دین پژوهی را نمی توان فقط به یک رشته مطالعاتی محدود کرد، بلکه گستره این مساله رشته های گوناگونی را شامل می شود که ابعاد مختلف دین را مطالعه و بررسی می کنند. علاوه بر اینکه دین، موضوع بررسی رشته های مختلفی مانند فقه، فلسفه، کلام، عرفان، جامعه شناسی، روان شناسی، معرفت شناسی و... است، در هر کدام از این علوم نیز رویکردهای مختلفی در مورد کلیت یا مصادیق دین وجود دارد. اما در ایران معاصر، رویکردهای گوناگون علمی به مقوله دین، باعث پیدایش جریان های مختلف فکری و اجتماعی گردید که هرکدام در صحنه فرهنگی و اجتماعی ایران به گونه ای ظهور یافته و بعضاً استمرار یافته اند.پرسش از ماهیت اسلام، هویت ایرانی، چیستی غرب و مدرنیته، علل انحطاط، رابطه علم و دین و تقابل سنت و تجدد، مسائل مهم و اساسی پیش روی متفکران و اندیشمندان ایرانی است که باعث می شود برای یافتن پاسخ آنها، ناگزیر از ورود به عرصه دین پژوهی شوند.مقاله حاضر فصل بندی و تحلیل این جریان ها را مدنظر قرار داده است.
۱۰.
ظهور یک انقلاب دینی و به دنبال آن تاسیس و پایداری نظام سیاسی مبتنی بر آن، یک محال عرفی و علمی در دنیای سکولار قرن بیستم به حساب می آمد، اما این معجزه محال رخ داد و نه تنها راه رهایی از سلطه را به مردم و توده های کشورها آموخت، بلکه نخبگان دلسوز ملت ها را نیز با راهی نو آشنا کرد که خارج از تنگنای شمال و جنوب یا شرق و غرب بود.اما برای شمردن تاثیرات بین المللی انقلاب اسلامی هنوز کمی زود است و باید منتظر رویش کامل بذر امید در دل نخبگان و توده های ملل جهان بود و تنها پس از تناور شدن درخت تاثیرات جهانی انقلاب می توان به بررسی کامل ابعاد جهانی انقلاب پرداخت. برهم خوردن سیستم سلطه جهانی و تولد بلوک قدرتمند اسلامی از یکسو و افول ماتریالیسم از سوی دیگر را می توان محورهای اصلی این تاثیرات دانست که فروعات و نتایج فراوانی دارد. در نوشته زیر مروری بر تاثیر انقلاب اسلامی بر روابط بین الملل داشته باشید.
۱۱.
در وضعی که عوامل لازم برای اجرای یک طرح وجود ندارد، اصرار و تلاش بیش از حد فقط سبب بی نظمی و آشفتگی بیشتر خواهد شد. این واقعیت در مورد طرح خاورمیانه ای امریکا نیز کاملاً آشکار است که صحنه خاورمیانه را به دریایی متلاطم و پر از کوه های یخی تبدیل کرده است. متحد کردن دولت های عرب برای مقابله با ایران در اوضاعی که آتش جنگ و ناامنی فلسطین، عراق، افغانستان، پاکستان و لبنان را در بر گرفته است یا تهدید می کند، جز نابخردی دیپلماتیک چیزی نمی تواند باشد. ولی نصر و رِی تاکی، دو تن از کارشناسان ارشد شورای روابط خارجی امریکا، در مقاله زیر این موضوع را تحلیل نموده اند.