زمانه

زمانه

زمانه 1385 شماره 52

مقالات

۱.

تحولات ارتش از عهد قاجار تا پایان سلسله پهلوی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۶۳
انحصار قوه قهریه نزد دولتها سبب گریده است ارتش به مثابه معیاری در تشخیص ماهیت دولتها بررسی گردد. نوع ساختار سازمانی و پرسنلی ارتش در دولتهای مختلف یکسان نیست، زیرا سازمان و سازماندهی آنها رابطه مستقیمی با ماهیت و محتوای دولتها دارد. از این رو، بررسی ارتش و تحولات آن می تواند درک تحولات نظام سیاسی کشورهای گوناگون را آسان تر و دقیق تر نماید. در گفت و گوی حاضر دکتر محمد نایب پور، جانشین دانشکده علوم مرزی و انتظامی، تاریخچه ارتش را از عهد قاجاری تا پایان سلسه پهلوی تجزیه وتحلیل نموده است.ایشان رساله دکترای خود را به عنوان «روابط ایران و روسیه در دوره ناصری با تکیه بر عهد نامه آخال» دفاع نموده و کتابهای «انقلاب مشروطه و بلشویک های ماوراء قفقاز»، «استرآباد در انقلاب مشروطه» و «تاریخ جامع ایران» از م. س. ایوانف. را از زبان روسی ترجمه کرده است.
۲.

تغییر ساختار ارتش ایران از سنتی به مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۶۳
ارتش به عنوان یکی از ارکان اصلی دولت مدرن که گویای انحصار قوه قهریه آن می باشد، نقشی کلیدی در ساختار جامعه و حکومت جدید و روابط متقابل آنها دارد. اروپاگرایی پهلویها در ابعاد مختلف حیات فردی و جمعی به قصد کسب هویت و قدرت، موجب گردید که به رغم وجود پتانسیلها و جوشش احیاگریهای بومی، اصلاح ضعف و سستی در کشور نه تنها به استقلال و خویشتن شناسی منجر نگردد، بلکه انفصال و بیگانگی با ریشه های هویت و قدرت را در کشور به دنبال آورد. نتیجه آنکه نه از دستاوردهای سنت استفاده شد و نه مدرن، هضم و فهم گردید. در چنین وضعیتی، ارتش به لحاظ صوری، مدرن، اما در ماهیت، غیرمدرن بود. نکته مهم آن است که ورود خواسته و ناخواسته نیروهای متنوع اجتماعی در ساختار پرسنلی ارتش نوین، به تدریج شناخت و رابطه جدیدی میان جامعه و حکومت برقرار کرد که سامان یابی دولت و ملت در این دوره را توضیح پذیر می سازد. در مقاله پیش رو، تغییر ساختار در ارتش و ناکامی ارتش نوین به عنوان ارتشی کارآمد و حافظ منافع ملی بررسی شده است.
۳.

اندیشه های میلیتاریستی در دوره پهلوی اول

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱۷
درآمیختگی و وابستگی روزافزون جامعه و سیاست در قالب دولت ــ کشور موجب گردیده است تحلیل اجتماعی تحولات سیاسی بیش از پیش اهمیت یابد؛ درواقع، تحولات سیاسی ــ اجتماعی به مثابه متغیر وابسته، معلول تعامل جامعه و حکومت در یک کشور است و همچنین با در نظر گرفتن محیط پیرامونی شان، تجزیه و تحلیل می گردد. کودتای سوم اسفند 1299 از جمله مصادیقی است که چنانچه بدین صورت بررسی شود، می تواند نقش هریک از عوامل داخلی و خارجی و حدود اثرگذاری آنها را، در این رخداد اجتماعی ــ سیاسی، آشکار سازد. این مقاله با فرض و پذیرش نقش کلیدی «عدم تعادل» در وقوع تحولات اجتماعی ــ سیاسی در صور اصلاح، کودتا، انقلاب و... ، منش و روش نظامی گری را در دوره رضاشاه ارزیابی کرده است.
۴.

موانع اصلاحات نظامی در عهد ناصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶۱
نیاز به برنامه های اصلاحی در ایران از عرصه نظامی و احساس ضعف در توانمندیهای مورد نیاز آن، نمایان گردید و نخبگان کشور را متوجه آسیبها و چالشهای ناشی از عقب ماندگی ایران و قدرتمندی بیگانگان ــ خصوصاً در عرصه نظامی ــ کرد. اقدامات اصلاحی در زمینه سامان دهی قوای نظامی با موانع متعددی روبرو شد که مهم ترین آنها، فقدان ظرفیت حکومت برای اصلاح و ارتقای قابلیتهای کشور در قلمروهای مختلف و از جمله کسب توان دفاعی بود. تصمیمات اصلاحی عمدتاً مبتنی بر درکی سطحی و ظاهربینانه از تحولات پیرامونی بودند. نویسنده در این مقاله، موانع اصلاحات نظامی را در دوره ناصرالدین شاه قاجار بررسی کرده است.
۵.

دکترین نیکسون و ژاندارم خلیج فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲۹۷
ظهور و افول نقشهای مختلف کشورها در معادلات منطقه ای و بین المللی، تابعی از دو دسته عوامل داخلی و خارجی است. تعریف و تعیین نقشها نیز در فضای رقابتی شدید دو بلوک شرق و غرب، متاثر از موقعیت درونی و بیرونی هر یک از کشورها، در همین چارچوب محقق می گشت. شرایط محیطی ایران در دوره پهلوی دوم از یک سو و زمینه های مساعد داخلی و همسو با اقتضائات محیطی از سوی دیگر، موجب شد ایران به عنوان ژاندارم منطقه مطرح گردد. در این نوشتار، چگونگی تحقق این نقش بررسی می شود.
۶.

فرایند اصلاحات سازمان نظامی در دوره قاجار

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹۰
جنگ، همواره یکی از حوادث تاثیرگذار در تحولات جوامع بشری بوده است. ازاین رو، نیروهای سازمانی و غیرسازمانی دخیل در آن نیز همواره از اهمیتی بی بدیل در جهت بخشی به تحولات برخوردار بوده اند. نیاز به اصلاحات و گرایش به آن در ایران تنها پس از جنگهای ایران و روسیه، به صورت جدی نمودار گردید و توجه صاحبان قدرت را جلب نمود. بنابراین، باید بخشی از بررسی فرایند اصلاحات را در ایران عصر قاجار، به سازمان نظامی این دوره اختصاص داد. در مقاله حاضر، سازمان نظامی عصر یاد شده، در دو دوره قبل و بعد از ورود مستشاران و متخصصان نظامی اروپایی، بررسی شده است
۷.

ژاندارمری دولتی ایران

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۶۴
شیوه های مورد استفاده حکومتها در ایجاد و استفاده از نیروهای دفاعی و نظامی خود در تامین امنیت، به مثابه مهمترین نیاز هر کشوری، نشان دهنده ساختار قدرت سیاسی از یک سو و نحوه تعاملات آن با محیط پیرامونی است. بررسی شکل گیری و انحطاط و انحلال ژاندارمری در ایران به خوبی ویژگی «وابستگی» حکومتهای قاجار و پهلوی را آشکار می سازد. نکته قابل توجه و تامل در پیدایی وابستگیها، نیازهای حقیقی درونی بوده که با سوءاستفاده، در جهت نیازهای کاذب و استعماری بیگانگان قرار گرفته است، کمااینکه ضرورت برقراری نظم و امنیت در کشور در قالب ایجاد نیروهای انتظامی و نظامی در جهت منافع بیگانگان و در سطحی کلان، با اجرای کودتا به منظور تامین امنیت در همان سطح برای استعمارگران بر پایه گذاری سلسله پهلوی ختم گردید.این مقاله با بررسی ظهور و افول ژاندارمری در ایران، چگونگی سوء استفاده استعمارگران را از نیازهای واقعی و درونی کشور آشکار ساخته است.
۸.

پهلوی دوم و چالش امنیت ملی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۲۳
با توجه به اولویت امنیت برای هر نظام سیاسی، می توان رخداد و پیروزی انقلاب را به معنای ناتوانی رژیم ساقط شده (پیشین) از تمهید و تامین امنیت ملی آن دانست. ازاین رو، برسی سازوکارهای امنیتی و ساختار آنها می تواند الگویی آسیب شناختی از مسیرهای دستیابی به امنیت ملی ارائه نماید. پرداختن به این موضوع، امری مهم می باشد که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در نوشتار پیش رو، به صورت اجمالی سازوکارهای فوق الذکر در رژیم پهلوی دوم بررسی شده است که فی نفسه گام اولیه در شناخت و تبیین الگوی امنیت ملی و لذا تحلیل امنیتی سقوط آن رژیم به شمار می آید.
۹.

ایران و جنگ جهانی دوم

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹۹۷
انفعال حکومت رضاشاه در قبال جنگ جهانی دوم و ورود سهل متفقین به کشور، از فقدان حمایت مردمی و انسجام لازم در ساختار قدرت سیاسی پهلوی اول حکایت می کند. در این مقاله، فرایند وقوع جنگ جهانی دوم و موضع گیریهای ایران در قبال آن مرور شده است.با شروع جنگ جهانی دوم در سال 1318.ش/1939.م، اوضاع جهان دگرگونه شد و اغلب کشورهای جهان به حمایت از متفقین یا متحدین مجبور گردیدند، در این میان کشور ایران، با وجودی که از همان ابتدا سیاست بی طرفی اتخاذ نمود، به واسطه سیاستهای رضاشاه (1304ــ1320.ش)، مبنی بر طرفداری از آلمان هیتلری و نیز به دلیل موقعیت استراتژیک، مورد توجه دول متفق قرار گرفت. از این رو، با حمله متفقین در سوم شهریور 1320.ش، ایران عملاً به صحنه منازعه میان دول متخاصم تبدیل گردید. اثیرات منفی این حمله با ناکارآمدی ارتش 127 هزار نفری رضاشاه، چنان جو سرخوردگی و یاسی در جامعه ایران، به ویژه در میان نظامیان جوان، به وجود آورد که اغلب ایشان با استفاده از فضای باز سیاسی ناشی از ورود متفقین و سقوط دیکتاتور (رضاشاه)، جذب گروهها و دستجات مختلف گردیدند. ازاین رو، در میان نظامیان سه گرایش متفاوت ناسیونالیسم، سلطنت طلب و چپ گرا، به وجود آمد؛ در این مقاله سعی بر آن است ضمن تشریح اوضاع منتهی به جنگ جهانی دوم و موضع گیری ایران در قبال آن، به نحوه مواجهه نیروهای نظامی با این مساله پرداخته و چگونگی جذب ایشان در سه گروه فوق بررسی گردد.
۱۰.

مشروطه خواه عراق عجم

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹۹
حضور جدی علمای دینی در عرصه های اجتماعی و ارتباط بازار با ایشان از یک سو و استقلال نهادی و اقتصادی آنان از سوی دیگر سبب گردیده اند نقش علمای دینی در تحولات ایران معاصر، بسیار عمیق و گسترده گردد، به نحوی که در سطح «رهبری» جریانات استبدادستیزی و استعمارستیزی ظاهر شوند. درک ضرورت تغییرات و اصلاح ساختار حکومتی موجود در ذهنیت علمای دینی همواره با لحاظ فرهنگ ایرانی ــ اسلامی این مرز و بوم همراه بوده است و لذا تفسیر و تحلیل تحولات کشور و جهت بخشی بدانها نزد ایشان، به صورتی خاص و متناسب با شرایط هر مقطع زمانی تغییر کرده است. جنبش مشروطه به عنوان جنبشی فراگیر نمی توانست بدون مساعدت علمای دینی و ارتباطات و پایگاههای اجتماعی و اقتصادی آنان به منصه ظهور برسد. مطالعه موردی این روند در مراکز تاثیرگذار در جنبش مشروطه، واقعیت پیش گفته را آشکار می سازد. در این مقاله، نقش آیت الله آقانورالدین عراقی در مشروطه خواهی اراک بررسی شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶