۱.
با وجود همه استواریها و کارسازیهای نهاد مرجعیت در اقلیم تشیع، و با وجود آنکه تمامی عرصههای معاش و معاد مقلدان را تا آنجا که وظیفه آن است زیر بال و پر گرفته است، از تحلیلهای عمیق در فهم حقیقت تاریخی این نهاد چندان خبری نیست. گه گُدار حکمتی ناگفته از سویی میآید و به گوشی میرسد، ولی بهنظر میرسد که شناخت تحلیلی از تاریخ اجتهاد و مرجعیت، همچنان عرصهای پوشیده و ناپیموده است. در مقاله ذیل نکتههایی برای فراهم کردن زمینة این شناخت به محضر شما تقدیم شده است.
۲.
هم بنیان گرفتن انقلاب مشروطه و هم پدید آمدن زمینههای آن را بیهیچ شبههای باید در گرو تشدید حضور روحانیت معاصر شیعه در عرصة سیاست دانست. زمانیکه علما در جنگهای ایران و روس دریافتند که بی همراهی آنها اثری از ایران در این تهاجمات باقی نمیماند، در عمل و نظر وارد کارزار شدند. نتیجه هر چه شد، آنها در مجاهدت و جهاد کوتاهی نکردند. در زمان جنبش تنباکو و راه افتادن کاروان استعماری بریتانیا برای تصاحب منابع اقتصادی ایران هم علمای ایران و عراق پا در میدان گذاشتند و کشور را نجات دادند؛ امّا همگی اینها مقدمهای شد برای ایجاد دگرگونیهای اساسی در ساختار نظام سیاسی ایران که میرفت نه ایرانی باقی بگذارد و نه اسلام و تشیعی!
گستردهترین، پیچیدهترین و پرتکاپوترین حضور روحانیت شیعه در جنش مشروطه اتفاق افتاد و کارزار دیانت و سیاست در این دوره از تحولات تاریخی ایران چنان شدتی گرفت که هنوز هم از مشروطه، رهبران و پیروان آن میگوییم و مینویسیم. بدیهی است که نوع عملکرد و سطح شور و حضور روحانیان درانقلاب مشروطه یکسان نبود و ایبسا هر کدام کاری و دیدگاهی داشتند، امّا در اساس کار، که اصلاح دین، دولت و ملّت باشد، همگی متفق و دلسوز بودند. در این مقاله با عملکرد بزرگان دیانت در عصر مشروطه به اجمال و اختصار آشنا خواهید شد.
۳.
هرچند روحانیان شیعه، پس از ماجراهای تلخ انقلاب مشروطه در هالهای از سرخوردگی، افسوس و انزوا فرو رفتند، این به معنای کنارهگیری کامل آنها از عرصههای سیاسی و اجتماعی نبود، چنانکه اشخاصی چون سید حسن مدرس، آقا سید جمال و حاجآقا نورالله اصفهانی از همان زمان حضور رضاخان در منصب وزیر جنگ و سپس رئیس دولت، در برابر او ایستادگی کردند که در نتیجة این اقدام نهضتهای بزرگی با حضور علما و متدینان در سراسر کشور برپا شد.
مقابله با قرارداد 1919 وثوقالدوله، مقابله با جمهوری رضاخانی، مقاومت در برابر خلع قاجاریه و تأسیس سلسلة پهلوی و... برهههای مهمی بودند که سبب خیزش سیاسی روحانیان علیه مطامع استعمار گردید.
در این میان هیئت علمیة اصفهان به ریاست حاجآقا نورالله اصفهانی در بسیج علما و حمایت از روحانیان مبارز تهران، مانند مدرس و آقا سید جمال، سهم بسزایی داشتند که شرح آن در مقالة پیشرو آمده است.
۴.
مرحوم آقا سید نورالدین شیرازی را نه فقط جامعه کنونی ایران که حتی مردم کنونی شیراز هم به درستی نمیشناسند. جوانترها وقتی که گذارشان به کوچه پسکوچههای اطراف بازار میافتد و مسجد و آرامگاه نور را میبینند، خیلی کنجکاو نمیشوند که در آرامگاه نور چه کسی آرمیده است؟ ای کاش میدانستند که دریایی موّاج از علم و فقاهت و سیاست است که در آنجا در ساحل ابدیت آرام قرار گرفته است؛ با این حال تاریخ معاصر همچنان جوش و خروش علمی و عملی او را به یاد دارد.
او فقیهی سیاسی ــ اجتماعی بود که در راهاندازی تشکیلات منظم سیاسی (حزب برادران و هیئت علمیه فارس) و انتشار دیدگاههایش از طریق ارگان مطبوعاتی آن پیشتاز بود و در اصطلاح نظام سیاسی، اقتصادی و حتی سازمان روحانیت، تفصیلاً نظریهپردازی کرد؛ به گونهای که از نوادر روحانیت معاصر شیعه به شمار میآید. در مقالة ذیل با بعضی از وجوه شخصیت تاریخی او در قالب گفتمان مرجعیت و مکتب اجتهادی شیراز آشنا خواهید شد
۵.
آثار علمی ــ سیاسی مجتهد مبارز و آزادیخواه بوشهری، مرحوم سید عبدالله بلادی(ره)، را هم میتوان از دیدگاه منابع مشروطهپژوهی بررسی کرد و هم ادبیات پایداری و جهادیهها. هرچند این آثار تمام و کمال در دسترس نیستند و فقط به صورت پراکنده از نگاشتههای او میتوان بهرهمند شد، همان گزیدهها و متون محدود موجود، نشاندهندة جدّ و جهد بلیغ وی در امور سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی است.
مجتهد بوشهری، که هرگز از مبارزه علیه استبداد و استعمار دست برنمیداشت، در برهههای گوناگون تلاطم و تهاجم دست به قلم برد و لوایح و رسائلی نگاشت که در حفظ بیضة اسلام و کیان کشور مؤثر بود. جنگهای ایران و روس، انقلاب مشروطیت، و اشغال نظامی ایران در شهریور 1320، از جمله برهههایی بودند که علما را به نگارش جهادیه و اهل فضل و ادب را به تصنیف پایدارینامه واداشت و در همة این برههها مرحوم آیتالله بلادی نیز حساس و پرتلاش به کار روشنگری ادامه داد.
با توجه به اینکه شماره حاضر مجله زمانه با محوریت مرجعیت و روحانیت شیعه فراهم آمده است، متن ذیل را که گزارشی از مقاله توانای این حوزه تاریخ معاصر در کنگره پنجاهمین سالگرد مجتهد بوشهری میباشد تقدیم حضور گرامیتان مینمائیم.
۶.
هرچند انتظار برای ظهور منجی در کهنترین ادوار تاریخ ریشه دارد و علاوه بر ادیان و مذاهب، بسیاری از مکتبهای فلسفی، عرفانی و اجتماعی نیز به ضرورت یا حقیقت آن قائلاند، در هیچکدام از آنها بحث انتظار و منجی به اندازة مکتب تشیع پایدار، روشن و پویا نبوده است.
شیعه، که از همان ابتدا دل در گرو مکتب علمی و عملی اهل بیت(ع) گذاشته بود، غمبارترین دورههای تاریخی خود را به پشتوانة انتظار فرج پشت سر گذاشت و مرحله به مرحله راه پیمود تا سرانجام در چهاردهمین قرن اسلامی موفق شد انقلابی بزرگ برای ایجاد مقدمات ظهور منجی به راه اندازد؛ انقلابی که تمامی رنجها و سرزنش کشیدنهای گذشته را معنا میکرد و نشان میداد که یکی از نائبان عام امام غایبی که شیعیان از اوصافش میگویند عَلَم بر دوش گرفته و چنین تحول بزرگی را در صحنة جهانی پدید آورده است.
در مقالة پیشرو تعریف و تقسیمات انتظار و چگونگی بارور شدن این اندیشه در انقلاب اسلامی ایران بررسی، و دیدگاههای حضرت امام(ره) در اینباره بیان شده است.