۱.
دیگر فرصتی نیست و اگر کمی بیش از این تعلل شود، شاید حتی فکر جبران را هم باید از سر به در کنیم. موضوع بر سر تاریخنگاری است و چون ایرانی و مدعی تمدنی چندهزارساله هستیم، مسلما روشمند شدن علمی تاریخنگاری بیش از هر ملت و کشور دیگر باید برای ما حائز اهمیت باشد؛ چراکه ایران، به عنوان چهارراه تاریخی تمدنها و فلات متصل کننده شرق و غرب، بخش عمده موجودیت و تداوم خود را همواره مرهون برخورداری از یک هویت تاریخی پایدار بوده است. اما اکنون درحالی شاهد به هم ریختگی، نامقصودی، اهمال و تحریف در تاریخ خود هستیم که شاید بیش ازهرزمان دیگر مورد هجمه همه جانبه دشمنان قرار گرفته ایم و مهمترآنکه دشمنان ما این بار هویت تاریخی ما را آگاهانه و حسابگرانه هدف قرار داده اند و به نظر می رسد نخستین گام برای مبارزه، درک درست تاریخ و هویت تاریخی خودمان است.برهمین اساس موضوع گفت وگوی این شماره مجله به نقد تاریخنگاری معاصر اختصاص داده شده و برای این منظور به سراغ عباس سلیمی نمین، یکی از صاحب نظران این حوزه مطالعاتی رفتیم تا برخی مسائل این موضوع را مورد بحث و بازکاوی قرار دهیم. عباس سلیمی نمین، متولد 1333، فارغ التحصیل مهندسی کامپیوتر از انگلیس، مدیرمسئول نشریات و روزنامه های مختلف از ابتدای انقلاب و اکنون چهارسال است که دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران را مدیریت می کند.
۲.
برخلاف تاریخنگاری که به شرط گذشت زمان و تاریخی شدن رویدادها اقدام به آن میسر می گردد، نقد تاریخنگاری و به عبارتی روشمندساختن اصول تاریخنگاری، یک پیش نیاز به شمار می آید. چنانچه این پیش نیاز تاکنون از سوی محافل علمی، پژوهشی و فرهنگی کشور مرتفع شده بود، شاید اکنون شاهد آسیبهای کمتری در روند تاریخنگاری انقلاب اسلامی بودیم و با معضلات موجود دست و پنجه نرم نمی کردیم. بااین همه گویی هنوز هم بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی عرصه تاریخنگاری این مسائل را جدی نگرفته اند. مقاله زیر پژوهشی است آسیب شناسانه، دقیق و مفصل در مورد این فرایند فرهنگی که بدون شک اهمیت آن به هیچ وجه از فرایندهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی کمتر نیست.
۳.
برخی عقیده دارند تلاشهای ضدمذهبی افرادی چون کسروی و شریعت سنگلجی، در راستای اهداف فرهنگی رژیم پهلوی قابل توجیه است و آنها جاده صاف کن مدرنیسم و سکولاریسم اجباری آن در ایران بودند. به صحت و سقم این اظهارنظر کاری نداریم، اما بی تردید باید گفت کسروی در ارتباط با تاریخ و فرهنگ ایران به گونه ای عمل کرد که دفاع از خاندان سلطنتی به خودی خود در شمول آن قرار می گرفت. حمله های بی گدار کسروی به فرهنگ اسلامی و شیعی و ارائه تحلیلهای خاص تاریخی از سوی، وی متضمن آسیبهای فراوانی بود و گرچه کسروی سرانجام توسط گروه فدائیان اسلام از میان برداشته شد اما خط فکری کسروی گری در تاریخ معاصر ایران همچنان دنبال گردید تا اینکه با وقوع انقلاب اسلامی، این شیوه به کلی برچیده شد. در مقاله حاضر با مواضع کسروی در خلال تاریخنگاری و جریان سازی فکری بیشتر آشنا می شوید.
۴.
دانستن ویژگیهای سبک تاریخ نگاشته ها هم برای پژوهنده و هم برای خواننده تاریخ انقلاب اسلامی ضروری و بایسته است. اغلب از تقسیم بندی تاریخنگاری به نقلی و تحلیلی مطلع هستیم اما شاید مرزبندی دقیق بین شاخه ها و فروعات این دو شاخه عمده تاریخنگاری را ندانیم. یکی از عواملی که باعث افزوده شدن بر روشهای تاریخنگاری نقلی شد، پیشرفتهای فنی و اختراع وسایل سمعی و بصری بود. دوربین عکاسی و فیلمبرداری، ضبط صوت، میکروفیلم و... شیوه های ثبت تاریخ را دقیق تر و گسترده تر نمودند و اکنون می توان منابع تاریخی زیادی را در زمره محصولات این وسائل جدید جستجو کرد. اما در این میان آنچه مهم است، بازشناسی سبکهای صوری و فرمی این منابع تاریخی و درک ارزش استنادی این منابع درخصوص بررسی وقایع مرتبط با انقلاب اسلامی می باشد که در نوشتار زیر مورد بحث و تفصیل قرار می گیرد.
۵.
رژیم پهلوی گمان می کرد دورترشدن محل تبعید امام خمینی(ره) از ایران باعث تضعیف نهضت خواهد شد و برهمین اساس دیپلماسی منطقه ای خود را بر عدم پذیرش امام از سوی کشورهای منطقه قرار داده بود، اما نتیجه کار طور دیگری رقم خورد. شرایط قانونی و عرفی فرانسه به رهبران و نخبگان سیاسی امکان می داد به نشر آزادانه افکار خود بپردازند و انقلابیون مخالف رژیم پهلوی از این شرایط به خوبی استفاده کردند و حول محور حضرت امام(ره) به گسترش و انتشار ایده های نهضت و انجام مقدمات تشکیل شورای انقلاب پرداختند. امام(ره) استراتژی و اهداف انقلاب را از فرانسه به مردم ایران و جهان ابلاغ می کرد و سرانجام بر اثر فرصتهای به دست آمده در فرانسه، سرنگونی رژیم شاه به گونه ای باورنکردنی تسریع گردید. مقاله حاضر به بررسی و تحلیل نقش مهاجرت امام به پاریس و تاثیر خاص فضای فرانسه بر تسریع انقلاب 1357 می پردازد.
۶.
بسیاری از علاقمندان تاریخ، از تعریف دقیق و حد و حدود دوره های تاریخی بی اطلاعند و همچنین ویژگیهای یک تاریخ نگاشته استاندارد را نمی دانند. اما در ارتباط با ایرانیان حادترین جنبه این مساله به ویژه درخصوص تاریخ معاصر جلوه می کند و اغلب معلوم نیست که تاریخ معاصر ایران معادل چه دوره ای است و شروع آن را باید از کجا و از چه زمانی دانست؛ چنانکه این مساله به بحثی مفصل و جدی تبدیل شده که پای بسیاری از موضوعات دیگر مرتبط با تاریخنگاری معاصر را نیز به میان کشیده است. مقاله حاضر در ارتباط با موضوع تاریخ معاصر ایران و نقد آن شکل گرفته است.
۷.
آیا دین گرایی ذاتی آدمی نیست؟ و دینداری حق طبیعی همه انسانها به شمار نمی رود؟ اگر پاسخ عقل سلیم مثبت است، پس باید پرسید که چرا نظامهای حقوقی دنیای مدرن، این فطری ترین و عمیق ترین حق طبیعی انسان را مورد شناسایی و دفاع قرار نمی دهند؟ در فضای موجود بین المللی، زراندوزان و زورمداران جهان چنان بر ایده برخورد فرهنگها و تمدنها پای می فشارند که برای مواجه نمودن ملتها و پیروان ادیان و مذاهب با یکدیگر و اثبات نظریه خود، هرگونه توهین، توطئه و جنایتی را تجویز می کنند. اهانت به ساحت مقدس پیامبر اسلام و تخریب بارگاه ملکوتی پیشوایان معصوم شیعیان جهان را چگونه می توان برآیند دنیای متمدنی به حساب آورد که آزادی و امنیت انسان را شعار خود قرار داده است. آغوش اندیشه اسلامی در طول تاریخ به روی همه منتقدان باز بوده است اما میان توهین و دشنام با نقد و بررسی تفاوتی از زمین سخافت تا آسمان کرامت است.نظر به اهانت برخی مطبوعات غربی به ساحت قدسی حضرت ختمی مرتبت (ص) و وقایع اخیر سامرا و توهین وقیحانه عمال امریکایی به بارگاه مقدس امامان عسگری، ماهنامه زمانه گفت وگویی کوتاه با استاد علی اکبر رشاد، (رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو شورای سیاستگذاری گفت وگوی ادیان و تمدنها) انجام داده است که ماحصل آن در متن حاضر تقدیم می گردد.
۸.
در مقابل نظریه کارکردگرایانه در آسیب شناسی اجتماعی، نظریه قدرتمندی به عنوان کنش گرایی تقابلی قراردارد که براساس آموزه های وبری در جامعه شناسی سیاسی، عامل مهم ذهن یا ذهنیت را نیز به روش تحلیل روندها و رویه های اجتماعی اضافه می کند؛ به این معناکه چیستی وقایع درنهایت می بایست از محفظه ادراکی شهروندان عبور کند و همین امر باعث تفاوت در برداشتهای اجتماعی می شود. بااین همه مطالعات آسیب شناسی برآیند دوران محافظه کاری یا اصلاحات ــ و نه دوره های انقلابی ــ است. البته برخی جریانات ممکن است با افراط در روند آسیب شناسی، از آن به مثابه یک ابزار سیاسی یا مبارزاتی استفاده کنند و بدین ترتیب اصالت علمی این گونه مطالعات را مخدوش سازند. تعیین وضعیت، یکی از تکیه گاههای مهم برای اصولی ساختن مطالعات آسیب شناسانه است. در این نوشتار، علاوه بر کلیاتی پیرامون این موضوع، با جایگاه آن در حوزه مطالعات انقلاب اسلامی آشنا می گردید.
۹.
آنچه بر سر تاریخنگاری معاصر، به ویژه از دوران پهلوی به این طرف، آمده است به اندازه خود آن رویدادها خواندنی و جالب توجه و درعین حال دغدغه آفرین است و گویی تاریخ نویسان این دوره، داستان هفتادودو ملت شده اند. اما وظیفه ما این است که با نگرشی منصفانه و علمی و با لحاظ امانتداری برای آیندگان، به بررسی و تحلیل آثار جریانات و موسسات گوناگون تاریخنگاری قبل و بعد از انقلاب بپردازیم و نقطه های ضعف و قوت هرکدام را مشخص کنیم. یکی از راههای بررسی شیوه های تاریخنگاری انقلاب اسلامی، مراجعه به متون فراهم آمده دراین باره است. با مطالعه این آثار می توان به پیچیدگی و تنوع حوادث مربوط به انقلاب اسلامی و نیز تنوع جریانات مربوط به این عظیم ترین رویداد معاصر پی برد، که در مقاله زیر بدان پرداخته شده است.
۱۰.
هرچند به اعتقاد ما انقلاب اسلامی در ابتدای راه است و هنوز تا فتح قله های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان راه زیادی باقی مانده، و هنوز ابعاد ناشناخته و نایافته ای از تاثیر درونی و بیرونی انقلاب وجود دارند اما این امر، نه تنها مانع از بررسی آثار و نتایج انقلاب نخواهد بود بلکه به منظور کسب هوشیاری و امیدواری، بررسی هرچه بیشتر در این حوزه الزامی است. شناخت واقع بینانه نتایج انقلاب بر امیدواریها و هوشیاریهای لازم برای تداوم آن تاثیر مستقیم خواهد داشت و پیمودن مابقی راه تاحدزیادی بسته به نگاهی خواهد بود که به پشت سر می اندازیم و گذشته و حال را مورد ارزیابی قرار می دهیم. می توان گفت انقلاب اسلامی ایران به اولین و اصلی ترین مطلوب خود که حاکمیت اصول دینی بر شیوه حکومتداری بود، دست یافته و آن را تاحدودزیادی محقَق می داند. بدیهی است فروعات منتج از دینی شدن حکومت که عبارتند از نفی سبیل بیگانگان (نه شرقی ونه غربی)، آزادی، استقلال، عدالت و توسعه اجتماعی، رهاسازی مظلومان جهان، حراست از منابع ملی، حفظ امنیت و...، همگی در صورتی به طورکامل تحقق می یابند که ریشه های حکومت دینی به درستی پایدار و استوار گردند. انقلاب اسلامی از همان ابتدا اعلام کرد پدیده ای ملی و نژادی نیست و براساس تعالیم مقدس اسلام داعیه ای جهانی دارد و ازهمین رو تاثیرات منطقه ای و جهانی انقلاب به زودی آشکار شدند. مردم ایران انقلاب خود را تنها مقابله با نظام شاهنشاهی نمی دانستند بلکه آن را راهی برای نجات همه بشریت از چنگال استعمار و نیز مکتبی حیات بخش برای محفوظ بودن از ایدئولوژیهای منحط شرق و غرب برشمردند.
۱۱.
کتاب «خورشید واره» حاوی خاطرات خانم طاهره سجادی (غیوران) که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، در بخش کتابخانه این شماره، توسط خانم اختر رودباری که در سالهای 1356 و 1357 در کمیته مشترک ضدخرابکاری و زندان اوین با ایشان هم بند بوده و ضمنا در نیمه اول دهه 1350 به عنوان دانشجو در جریان فعالیتهای مبارزاتی آن دوران قرار داشته، نقد و معرفی شده است.سجادی در این کتاب به شرح زندگی مبارزاتی خود و همسرش، مهدی غیوران در طول سالهای مبارزه با رژیم شاه پرداخته و پس از ذکر مقدماتی درخصوص چگونگی آشنایی و راهیابی به عرصه مبارزات انقلابی و تاثیر فدائیان اسلام، جبهه ملی و جمعیت موتلفه بر شکل گیری اندیشه و روش مبارزاتی خود، به توضیح وقایع مبارزاتی و نیز مبارزات همسرش مهدی غیوران و دیگر مبارزان مرتبط و سرنوشت این افراد و نیز به شرح شکنجه ها و وقایع دوران زندانی بودن خود و همسرش می پردازد.