۱.
همان گونه که جریانات سیاسی و فکری ایران را نمی توان با مفاهیم و اصطلاحات مشخص شده متعارف کاملاً مطابق دانست ــ زیرا خصوصیات ویژه ای آنها را از نمونه های خارجی متمایز می کند ــ جنبش دانشجویی در ایران را نیز نمی توان براساس مفاهیم غربی تعریف کرد.جنبش دانشجویی در ایران، که می بایست ویژگی های یک جنبش اجتماعی اصیل را می داشت و تداوم و شاخه ای از روشنفکری بود، این گونه ساخته و پرداخته نشد. این جنبش چه قبل از انقلاب اسلامی و چه پس از آن، از آسیب های فراوانی رنج برده است؛ البته در سایر نقاط جهان نیز جنبش دانشجویی، به معنای دقیق دهه 1960.م اروپا، دیگر یافت نمی شود، اما با نقادی و ترمیم جریانات دانشجویی می توان آنها را به اصالت و تاثیرگذاری های گذشته بازگرداند.دانایی محوری، دوری از تندروی، استقلال فکری و سیاسی، پرهیز از جوزدگی و احساسات گرایی، و عقلانیت ویژگی هایی هستند که اصالت جنبش های دانشجویی در گرو تقویت یا ضعف آنهاست. مقاله پیش رو آموزه های ارزشمندی را در این زمینه در اختیار و حضور گرامی شما می گذارد.
۲.
در سال های اخیر، طبقه بندی جریانات سیاسی برای ترسیم چگونگی آرایش سیاسی جامعه، در محافل سیاسی و مطبوعاتی مرسوم شده است که همین جدول بندی ها و ترسیم ها مقدمه ای برای مطالعات بنیادین و پژوهش های تفصیلی هستند. از سوی دیگر عموم مردم و به ویژه اهل مطالعه و نظر نیز از به دست آوردن نمایی منظم شده و تحلیلی کلی از اوضاع و احوال سیاست داخلی استقبال، و نسبت به آن احساس نیاز می کنند؛ ازهمین رو مقاله ذیل را که حاصل جلسات مباحثه سیاسی در یکی از مؤسسات مستقل پژوهشی است و پس از مروری بر گذشته، جدولی طبقه بندی شده از وضعیت جریانات سیاسی موجود کشور ارائه داده است تقدیم حضور شما خواننده محترم می گردد.
۳.
شاید بتوان گفت که برای محققان، مدیران و علاقه مندان به نظام و انقلاب اسلامی موضوعی مهم تر و در عین حال حساس تر از جریان شناسی گذشته، حال و آینده جامعه اسلامی ایران نباشد. آنچه مقام معظم رهبری(ره) باعنوان «عبرت های عاشورا» در مقاطع مختلف تبیین و توصیه کرده است، به همین ضرورت و حساسیت اشاره می کند که سلامت و بقای هر نهضت اصیل دینی را تضمین می نماید.با شناخت و تحلیل درست و منصفانه جریان های سیاسی ــ اعتقادی جامعه است که می توان هوشیاری و پایداری کسب نمود و راه به منزل مقصود برد و امیدوار بود که کوشش ها و ایثارگری های ارزشمند مردم و رهبران دلسوز انقلاب به ثمر نشیند، دیو نومیدی، پلیدی، تفرقه، تنگ نظری و ساده لوحی از چاه غفلت و جهل برنیاید و داستان عشق قهرمانان پایمردی و جوانمردی را تلخ نکند.بر این اساس گفت وگویی شفاف و صمیمانه با یکی از چهره های علمی و عملی این عرصه انجام داده ایم که ضمن حضور در میدان مبارزه، تلاش و مجاهده در عرصه های مختلف پایداری و پویایی انقلاب اسلامی، به شناخت، تحلیل، تحقیق و نگارش در حوزه سیاست و فرهنگ انقلاب اسلامی نیز با جد و جهد تمام همت گمارده است. دکتر علی دارابی بیش از ده کتاب در حوزه های گوناگون مرتبط با انقلاب اسلامی نگاشته و یا در دست انتشار دارد که از میان آنها می توان به کتاب های «جریان شناسی سیاسی در جمهوری اسلامی»، «سیاستمداران اهل فیضیه»، «انتخاب هشتم»، «گفتمان پاسخگویی»، «روی خط اندیشه»، «کارگزاران سازندگی؛ از فراز تا فرود»، «گفتار پیرامون انقلاب اسلامی»، اشاره کرد. علاوه بر این کتاب ها ایشان مقالات گوناگونی نیز نگاشته اند.وی از بنیان گذاران و مدیران ارشد جهاد سازندگی و شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و جزء مدیران برتر کشور بوده و هم اکنون در سِمَت قائم مقام رسانه ملی، همچنان در سنگر مبارزه است.
۶.
تاثیر بنیادین و حساس نظام تولید علم در پایداری و پویایی گفتمان انقلاب اسلامی به قدری است که می توان گفت همه چیز به آن بستگی دارد و در گرو کارآمدی و استحکام آن است.انقلاب شکوهمندی، که مبانی هستی شناسانی، معرفت شناسانی و ارزشی آن از ریشه و بنیاد با سلطه نظام سرمایه داری غرب در تضاد و چالش است، چگونه می تواند نظام تولید علم خویش را از آنها اقتباس کند و با نظام تولید علم سکولاریستی نظام و گفتمان مقدس دینی را مستحکم سازد. پرواضح است که برای استحکام و اعتلای همیشگی و همه جانبه گفتمان انقلاب اسلامی به مطالعه و آسیب شناسی دقیق نظام تولید علم کشورمان در عرصه های گوناگون آموزشی، پژوهشی و فرهنگ عمومی نیاز داریم. مقاله ذیل این موضوع پراهمیت را بررسی کرده که تقدیم حضورتان شده است.
۷.
تنوع و چگونگی جریان های فکری ایران مانند بسیاری دیگر از جوامع به چگونگی هویت ملی بازمی گردد. در حقیقت، هویت ملی چندلایه ما ایرانیان سبب ظهور و بروز جریانات فکری و فرهنگی خاصی گردید که هرکدام را می توان ناشی از تاکید انحصاری یا حداکثری بر یکی از لایه های هویت ملی دانست، به طور مثال بعضی از جریانات فکری بر لایه کهن تر و باستانی هویت ملی و دسته ای دیگر بر لایه میانی، که هویت اسلامی است، و بعضی از آنها نیز بر لایه متاخر و جدید هویت ایرانی، یعنی برآیندهای مدرنیسم، تاکید کرده اند.بسیاری از این جریانات نیز در مقابل افراط و تفریط های جریان مسلط شکل گرفته اند، اما به هرحال محور اصلی شکل گیری جریانات گوناگون فکری در ایران معاصر، هویت ملی بوده است. جریانات فکری جامعه ایران در دوران قبل از انقلاب پیچیدگی خاصی پیدا کرد و گویی بحران هویتی خاصی به وجود آمد که تمامی امور را دستخوش انقلابی بزرگ ساخت. حضرت امام خمینی(ره) با مبارزه ای طولانی، عمیق و همه جانبه سرانجام توانست ضمن الهام از فرهنگ اصیل اسلامی و فقه جواهری، بر این بحران بزرگ چندقرنه هویتی غلبه نماید و گفتمان جدیدی به وجود آورد که به لایه های هویت ملی ما به بهترین وجه ممکن پایداری می بخشد. مقاله حاضر جریانات فکری ایران قبل از انقلاب اسلامی را از این منظر تحلیل کرده است که تقدیم به محضر شما گرامیان می گردد.
۸.
اشتباه است اگر کسی بخواهد جناح ها و جریانات سیاسی موسوم به چپ و راست را در ایرانانقلاب سیاسیبر خاستگاه تاریخی این دو واژگان سیاسی تطبیق دهد و مثلاً با مطالعه چپ و راست و میانه در مجالس جمهوری تازه بنیاد فرانسه به ماهیت چپ و راست سیاسی در ایران پی ببرد؛ زیرا جریانات سیاسی ایران، به ویژه در دوران پس از جنگ تحمیلی، دچار چنان تحولات و تغییراتی شدند که هضم آنها حتی برای خود اعضای اصلی آن جریانات سخت بود و ازهمین رو ناچار به جدایی یا انشعاب دست می زدند. هم اکنون در جریان یا جناح چپ مواضع و عملکردی را می بینیم که چند سال قبل از آن تنها در میان راستی ها دیده می شد و به عکس جریان راست به گونه ای موضع گیری و عمل می کند که در بعضی از موارد فقط از جناح چپ می توان توقع آن را داشت.به هرحال برای درک تفاوت عمیق ویژگی های چپ و راست سیاسی در ایران با آنچه در واژگان سیاسی دراین باره تعریف و توصیف شده است، چاره ای جز مطالعه دقیق این دو واژگان سیاسی در اولویت نخست نیست. این مقاله کوششی است که بدین مقصود انجام شده است
۹.
دولت اوباما وارث بسیاری از مشکلات و اشتباهات دولت های قبل از خود، به ویژه دوران هشت ساله ریاست جورج. دبلیو بوش بر کاخ سفید، است و بیشتر این مشکلات و اشتباهات به سیاست های خاورمیانه ای دولت بوش مربوط می شود. چنین به نظر می رسد که اوباما برای ایجاد تغییر در شرایط داخلی و بین المللی امریکا کاری ضروری تر و فوری از بازنگری در نگاه این کشور به خاورمیانه نداشته باشد؛ زیرا کلید بسیاری از مشکلات در خاورمیانه و به ویژه در تهران است.اما آیا به راستی اوباما واقع بینی و در عین حال استقلال رای لازم برای مثبت کردن اوضاع خاورمیانه به نفع امریکا را دارد؟ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی امریکا، و مارتین ایندیک، مدیر مرکز مطالعات سیاسی خاورمیانه و سفیر سابق امریکا در اسرائیل، فضای خاورمیانه ای پیش روی اوباما و سیاست های احتمالی یا ضروری برای اتخاذ توسط او را در مقاله زیر تحلیل کرده اند. البته خوانندگان محترم باید توجه کنند که نویسندگان مقاله در فضای گفتمان حاکم بر دولت های غربی این مقاله را نگاشته اند و به کار بردن واژه هایی مانند تروریسم و... درباره مسلمانان انقلابی موجه نیست. این تحلیل ها بیشتر در پی دادن راهکاری برای حل مشکلات امریکا هستند و نه حل مشکل مردم دیگر مناطق جهان، ولی آگاهی خواننده ایرانی از این گونه تحلیل ها مفید به نظر می رسد.
۱۰.
مسائل اعتقادی و اقتصادی و سیاسی فراوانی وجود داشت که می توانست میان نیروهای سیاسی ایرانانقلاب سیاسیفاصله و شکاف ایجاد کند، ولی به خاطر وجود فضای ناآرام و التهاب در اوایل انقلاب، این اختلافات فقط در میان سه جریان عمده چپ گرا، ملی گرا و اسلام گرا نمایان بود. از اوایل دهه 1360 با پیدایش ثبات داخلی و حذف دو جریان چپ و ملی گرا از عرصه سیاسی کشور، به تدریج مرزبندی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میان نیروهای اسلام گرا نیز ظهور کرد و با تایید حضرت امام(ره)، این جناح ها در مقام گروه هایی که در اهداف انقلاب مشترک و در سلیقه ها با یکدیگر متفاوت اند، رسماً به رقابت سیاسی با هم برخاستند. دوگانگی سیاسی جریان اسلام گرا تا هم اکنون نیز ادامه داشته است و با عناوین، مشخصه ها، سلیقه ها، راهبردها، و نگرش های متفاوت و گاهاً متضاد در صحنه کشور دیده شده اند. در نوشتار ذیل چگونگی جناح بندی سیاسی در جمهوری اسلامی، از دهه 1360 تاکنون، تحلیل و ارزیابی شده است.
۱۱.
هرچند احزاب و جریانات سیاسی ایران معاصر را نمی توان در چهارچوب الگوهای غربی تحزب جای داد و حتی عده ای بر این عقیده اند که سیر تحزب در ایران همچنان با موانعی ساختاری روبه رو بوده است و خواهد بود، پیدایش پارلمان و تشکیل قوه مقننه در نظام سیاسی ایران، زمینه ای فراهم ساخت تا گروه ها و جریانات گوناگون سیاسی برای ورود به مجلس به فعالیت، ائتلاف یا انشعاب دست بزنند.بنابراین هم برای به دست گرفتن و هم برای به کار بردن قدرت قانون گذاری در ایران از صدر مشروطه تاکنون، شاهد شکل گیری و فعالیت احزاب گوناگون بوده ایم و می توان گفت که مجلس در ایران زمینه مهمی برای شکل گیری تحزب بوده است؛ اما بی شک همان مشکلات و موانع ساختاری همیشگی تحزب در ایران، مانند ناکارآمدی، نبود تنوع، شخصی بودن، ناتوانی مالی و اقتصادی، و بی اقبالی اجتماعی احزاب در ایران، مانع از آن شده است که ائتلافات حزبی بتوانند تاثیری عمیق و پایدار بر ماهیت و عملکرد مجلس داشته باشند.این ائتلاف ها و دسته بندی ها معمولاً چند ماه قبل از انتخابات به وجود می آیند و اندکی پس از آن کم رنگ یا مستحیل می شوند. در مقاله ذیل با این مقوله در مجلس شورای اسلامی آشنا خواهید شد.
۱۲.
اگرچه مطالعه حزب و تحزب در ایران معاصر آینه کامل و شفافی از جریان های سیاسی ارائه نمی دهد، فصل مهمی از جریان شناسی سیاسی را در بر دارد. علاوه بر اینکه بسیاری از جریانات سیاسی و فکری ایران معاصر در قالب احزاب بروز پیدا کرده اند، این مطالعه سبب شناخت بهتر سایر جریانات سیاسی غیرحزبی نیز می شوند. هرچند در کشوری چون ایران، مقوله های مدرنی مانند حزب فاقد بستر اجتماعی و زمینه های فکری و فرهنگی لازم بوده و در تضاد با زیرساخت های سنتی جامعه دچار هزارگونه کم وکاستی شده است، سیر تحزب در ایران را در مجموع نمی توان کاملاً منفی دانست؛ به گونه ای که در دوره هایی از تاریخ این کشور حزب گرایی و فعالیت حزبی به شدت جامعه را فراگرفته است.بااین حال گویی همواره آسیب هایی در کارکرد احزاب وجود داشته و حتی به صورت بیماری مزمن درآمده است که سبب ناکارآمدی تاریخی این پدیده در یکصدسال اخیر گشته و تا هم اکنون نیز درمان نشده است.در مقاله پیش رو با بررسی دوره های مختلف تحزب، به موضوع آسیب شناسی حزب در ایران معاصر توجه شده که امید است مورد توجه و استفاده شما عزیزان قرار گیرد.