درخت حوزه‌های تخصصی

گروه های ویژه

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۸ مورد.
۲۱.

Investigation of the role of archeology studies and quality of rural environment in the development of tourism (case study: Varkaneh village, Hamadan; and Kandovan village, East Azerbaijan)

کلید واژه ها: Archeology tourism development quality Environment Village

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 738 تعداد دانلود : 542
With specialized research and activities, archeology introduces many features such as old and ancient areas, ethnicities, cultural traditions, artistic handicrafts and the diverse climate and ecosystem of Iran to attract tourists. The formation of a positive sense in tourists about tourism destinations, taking into account the synergistic approach, also strengthens the sense of pride in the local community. On the other hand, increasing the level of perceived quality of tourists leads to an increase in the satisfaction of tourists as customers of tourist places and becomes the basis for encouraging managers and planners to try to provide more services with better quality. If the environment of tourism destinations lacks the desired quality, it will affect the perception of the tourist about the space and as a result, his mental image of the environment. In addition to motivating and introducing tourist attractions, archeology can provide the basis for the participation of government institutions and private sector investors in order to provide facilities and revive tourism dimensions. Reconstruction of historical contexts, anthropology, linguistics, traditional arts and other related sciences, can provide a suitable platform for economic growth and development, along with the development of tourism in the region and the world for Iranian society. According to the above, in this study, the researcher attempted to investigate the role of archeology studies and the quality of the rural environment in the development of tourism. This study is applied in terms of purpose, descriptive-analytical in terms of data collection, and is based on observation, interview, questionnaire and statistical data. In the present study, two methods of documentary and survey studies have been used. The statistical population included experts in the field of tourism and planning. The statistical sample of the research is about n=10. In addition to seeing the sights and natural landscapes of those places, tourists become familiar with the customs and culture of that village. In this way, tourists are interested in buying village products, such as handicrafts, local products, etc., and this means an increase in the income of villagers who work directly or indirectly in this industry. Most studies are demanded and focused on visitors and their needs and motivations.  
۲۲.

نگاهی به فعالیت های اجتماعی و فرهنگی تجار سلطان آباد از مشروطه تا پایان پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلطان آباد عراق مشروطه پهلوی اول مدارس تجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 317 تعداد دانلود : 731
شهر سلطان آباد در دوران فتح علی شاه قاجار حدود سال 1228ق توسط یوسف خان گرجی، یکی از فرماندهان نظامی، ساخته شد. این شهر با هدف ایجاد امنیت در منطقه فراهان و راه های ارتباطی بین مناطق شرقی و غربی کشور، براساس الگویی نظامی سازمان دهی شد. با گذشت زمان، سلطان آباد در ابعاد مختلف اقتصادی و تجاری به شهری مهم تبدیل شد. تولید محصولات کشاورزی و صنعت بافت فرش، جایگاه این شهر را ارتقا داد. به همین دلیل، تجار سلطان آباد نیز به موقعیت برجسته ای دست یافتند و در تحولات شهر نقشی مؤثر ایفا کردند. هدف : بررسی تأثیرگذاری تجار سلطان آباد در تحولات اجتماعی و فرهنگی این شهر از دوران مشروطه تا پایان دوره پهلوی اول. روش/ رویکرد  پژوهش : این مقاله با روش تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی در پی پاسخگویی به این پرسش است که تجار سلطان آباد در دوران مشروطه و پهلوی اول چه نقشی در ارتقای اجتماعی و فرهنگی سلطان آباد داشتند؟ یافته ها و نتیجه گیری : تجار سلطان آباد علاوه بر نقش مستقیم در پویایی اقتصادی منطقه، در زمینه های فرهنگی مانند احداث مراکز آموزشی و اماکن مذهبی نیز حضوری مؤثر داشتند. آن ها با تعامل با بخشی از افراد صاحب نفوذ، ازجمله روحانیون، بخشی از مشکلات اجتماعی و اقتصادی ساکنان منطقه را نیز حل کردند.
۲۳.

استقرارگاه های دوران تاریخی در شاه کوهِ شهرستان نهبندان – خراسان جنوبی (محوطه های آتشکده، کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شهرستان نهبندان شاه کوه آتشکده ساسانی معماری سفال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 172 تعداد دانلود : 634
شهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی، از نواحی مهم در پژوهش های باستان شناسی دوران تاریخی و اسلامی به شمار می رود. دامنه غربی شاه کوه در غرب این شهرستان، به دلیل وجود شرایط مساعد اقلیمی و محیطی، استقرارها و سکونتگاه های مهم و گسترده ای را در خود جای داده است که نشان از اهمیت آن ها در برهمکنش های درون و برون منطقه ای دوران تاریخی دارد. از جمله این یادگارهای بی همتا، بخش های برجای مانده از بنای معروف به آتشکده در روستایی با همین نام جای است که شوربختانه بخش های اندکی از این سازه برجای مانده است. پیرو برنامه گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محدوده بنا و شواهد معماری موجود و نیز معماری کنونی در بافت روستا، گمان آن می رود که این سازه با نقشه چلیپایی و چهار دیوار سنگی و پوشش گنبدی پایه گذاری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بنای معروف به آتشکده (؟) در دوره ساسانی ساخته شده و در سده های نخستین اسلامی نیز همچنان کاربری داشته و به عنوان یک مکان مذهبی، با محوطه های پیرامون خود مانند کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا در ارتباط بوده است. ضمن معرفی این اثر، به تحلیل بقایای فرهنگی سطحی محوطه های مذکور نیز پرداخته می شود. یافته های سطحی این محوطه ها در پیوند با دوران تاریخی (هخامنشی ساسانی) است که نشان از تداوم سکونت و برهم کنش های فرهنگی در این منطقه از آغاز دوران تاریخی تا دوران اسلامی دارد. هدف اصلی، شناخت بنای معروف به آتشکده (؟) با توجه به شواهد و داده های باستان شناسی و همچنین، معرفی محوطه های دیگر دوران تاریخی مانند کلاته بل بتو و تاسکا است. این پژوهش با گردآوری یافته ها به صورت میدانی و تحلیل آن ها از طریق پژوهش های کتابخانه ای با رویکرد تاریخی فرهنگی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
۲۴.

محوطه های عصرآهن دامنه های غربی کوه ساوالان براساس بررسی مسیر ایل راه های ایلات شاهسون

کلید واژه ها: عصرآهن ایل راه های عصرآهن قوم شناسی حوزه غربی مشگین شهر کوه ساوالان ایلات شاهسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 335 تعداد دانلود : 815
از حدود اواخر عصرمفرغ جدید و شروع عصرآهن، نواحی شرقی شمال غرب ایران درگیر یکسری مهاجرت های قومی گسترده ای می شود که پیش تر از آن، دامنه این مهاجرت ها به نواحی قفقاز رسیده بود. گذرگاه های موجود در رشته کوه های قفقاز، این مهاجرت ها را به سمت دشت مشگین شهر و اردبیل و نواحی مرتفع و سرسبز ساوالان هدایت نمودند. بدون شک، مهاجران کوچ رو در طول چندین سده مهاجرت در طول مسیرها، یکسری ایل راه های کم خطر و سهل الوصولی را پیدا کرده بودند که دائم در طول آن ها به تردد می پرداختند. این مسیرها علاوه بر این که از منابع آبی همیشگی گذر می کردند، امکان استفاده از اتراق گاه های موقتی در طول مسیر را نیز مهیا می نمودند. تردد دائمی در طول این مسیر باعث شده تا محوطه های گورستانی بی شماری در طول آن برجای بماند. امروزه، ایلات شاهسون استان اردبیل، بخشی از این ایل راه های باستانی را به ارث برده و دائم از آن استفاده می کنند. انطباق مسیر ایلات شاهسون با پراکنش خطی محوطه های عصرآهن بر روی آن ها، چنین فرضیه ای را به اثبات می رساند. در پژوهش حاضر که به واسطه بررسی های میدانی با رویکرد قوم باستان شناسی در نواحی غربی دشت مشگین شهر و دامنه های غربی و شمال غربی ساوالان انجام گرفته است، چرایی و چگونگی انطباق مسیرهای باستانی اقوام کوچروی عصرآهن با ایل راه های کنونی ایلات شاهسون، بحث و بررسی شده است. وسعت محوطه های عصرآهن قرارگرفته در مسیر ایل راه های ایلات شاهسون، چگونگی پراکنش محوطه ها در محل ییلاق های دامنه های غربی ساوالان و تعیین مهم ترین و اصلی ترین ایل راه های باستانی براساس پراکنش محوطه ها و وسعت آن ها از دیگر موضوعاتی است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است. نتایج بررسی و تحلیل داده های موجود، نشانگر انطباق کامل نحوه پراکنش محوطه های عصرآهن با خط طولی مسیر ایل های عشایر شاهسون است. اکثر محوطه های شناسایی شده در طول ایل راه ها از نوع گورستان است که وسعت آن ها در محل ییلاق ها نسبت به نقاط دیگر بسیار بیشتر است.
۲۵.

ساختارشناسی لعاب آبی فیروزه ای در سفال های به دست آمده از کاوش باستان شناسی محوطۀ تاریخی خانۀ مروّج در اردبیل

کلید واژه ها: اردبیل محوطه تاریخی خانه آیت الله مروج لعاب آبی فیروزه ای روش آنالیزXRD EDX

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 831 تعداد دانلود : 145
در پژوهش حاضر، پنج قطعه سفال با لعاب آبی فیروزه ای مربوط به سده های 8 تا 12ه .ق. به دست آمده از کاوش باستان شناسی محوطه تاریخی خانه «آیت الله مروّج (خلیل زاده)» در شهر اردبیل، جهت فن شناسی این گونه لعاب و شناخت نوع و مقدار عناصر موجود در آن مورد مطالعه قرار گرفت. برای نیل به این هدف از روش های آزمایشگاهی طیف سنجی اشعه ایکس (XRD) و طیف سنجی پراش انرژی اشعه ایکس (EDX) استفاده شد. این پژوهش ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد و روش انجام آن به صورت ترکیبی از مطالعات آزمایشگاهی و تحلیل های مقایسه ای و آماری است. با توجه به داده های حاصل از نتایج آزمایش ها، می توان اظهار داشت که چهار قطعه از لعاب ها از دسته لعاب های قلیایی و تنها یک قطعه سفال، لعاب پایه سربی دارد. براساس اکسیدهای رنگ ساز شناسایی شده می توان گفت که در ایجاد رنگ آبی فیروزه ای، از عنصر واسطه رنگ ساز مس در هر پنج نمونه استفاده شده است و فقط در یک نمونه علاوه بر مس، اکسید کروم نیز به کار رفته است؛ به طور کلی، مهم ترین عناصر موجود در نمونه لعاب های مورد پژوهش، سیلیس، آلومینیوم، کلسیم، سدیم، پتاسیم و درصد ناچیزی از سرب است. براساس مطالعات آماری، بیشترین هم بستگی عناصر در نمونه های مربوط به سده های 8 تا 9ه .ق. وجود دارد و کمترین شباهت بین نمونه ای از دوره صفوی در مقایسه با سفال های سده های مذکور مشاهده شد.
۲۶.

مطالعات آزمایشگاهی برروی مواد و رنگ دانه های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعۀ قدمگاه نیشابور

کلید واژه ها: رنگ دانه قدمگاه نیشابور کتیبه دیوارنگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 653 تعداد دانلود : 102
بقعه قدمگاه در مرکز بخش زبرخان در 24 کیلومتری ش رق نیش ابور، در مسیر جاده نیشابور- مشهد قرار دارد که با توجه به منابع تاریخی ساخت آن، در اوایل ق رن ۱۱ه .ق. (قرن 17م.) شروع و در دوره های مختلف ادامه یافته است. در تزئینات معماری این بنا آن چه بیش از همه حائز اهمیت است، کاشی کاری، گچ بری و دیوارنگاره هاست. با توجه به این که این بنا در دوره های مختلف ساخته شده است و اصل بنا به دوره صفویه برمی گردد، مشخص نیست نقاشی ها هم زمان با ساخت بنا در دوره صفویه نقاشی شده یا در دوره های بعدی به بنا افزوده شده اند؟ برای پاسخ به این پرسش باید رنگ دانه ها شناسایی شوند. در این پژوهش مواد و رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعه قدمگاه نیشابور با روش های دستگاهی آنالیز شدند. در این پژوهش از روش های دستگاهی SEM-EDX1، FTIR2، PLM3، XRD3 و طیف سنجی میکرورامان برای شناسایی عنصری و ترکیبی مواد تشکیل دهنده رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره ها استفاده شده است. نتایج نشان دادند رنگ آبی و طلایی کتیبه، به ترتیب لاجورد مصنوعی و آلیاژ مس و روی (پودر برنج) بود. رنگ آبی به کاررفته در دیوارنگاره ها نیز لاجورد مصنوعی است با این تفاوت که برروی یک لایه قرمز اُخرا قرار گرفته است. رنگ سبز مس فتالوسیانین است که شروع استفاده از این رنگ دانه به دهه 1940م. برمی گردد. بررسی رنگ قرمز نارنجی وجود مخلوط سرنج و آهن اکسید یا اُخرا را نشان داد. رنگ های قرمز و قهوه ای براساس نتایج آنالیز عنصری به ترتیب آهن اکسید و آمبر که مخلوط آهن اکسید و مقدار کمی منگنز اکسید بودند. در زیرسازی همه رنگ ها از گچ استفاده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد رنگ دانه های به کاررفته در این بنا، این تزئینات نمی تواند متعلق به دوره صفوی باشد و وجود لاجورد مصنوعی و پودر برنج ثابت می کند این دیوارنگاره ها در دوره قاجار افزوده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد مس فتالوسیانین، این رنگ به احتمال زیاد در دوره های معاصر مرمت شده و از رنگ دانه های اصلی بنا نیستند.
۲۷.

تحولات اجتماعی و فرهنگی در تطبیق با تغییرات لباس زنان قاجاری و اروپایی سال های 1900- 1925م. /1279- 1304ه .ش. (مطالعۀ موردی پوشش زنان تهران و لندن)

نویسنده:

کلید واژه ها: لباس زنان قاجار مشروطه جنگ جهانی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 589 تعداد دانلود : 97
وقوع جنگ جهانی اول در اروپا و انقلاب مشروطه در ایران، در دوران اوج مدرنیته و تلاش زنان در تحول جایگاه اجتماعی شان، ویژگی های متفاوتی در نوع پوشش زنان به وجود آورد. در این راستا تطبیق پوشاک زنان قاجار با زنان در اروپا کمتر موردتوجه بوده که در این پژوهش تطبیق با پوشاک زنان بریتانیایی و مشخصاً لندن انجام پذیرفته است. این پژوهش در تلاش برای پاسخ گویی به این پرسش است که، تحولات اجتماعی زنان تهران و لندن در بازه زمانی موردنظر تا چه اندازه در سبک پوشش آن ها مؤثر واقع شده و معنای نزدیک تری به زن مدرن را به وجود آورده است؟ فرضیه تفاوت در ماهیت تحولات اجتماعی دو کشور و سابقه قدیمی تر تغییرات مدرنیته در بریتانیا را نشان می دهد که در ایران بیشتر به صورت مظاهری از مدرنیزاسیون به وقوع پیوست. پژوهش حاضر از نوع کیفی و شیوه توصیفی با رویکرد مطالعات تطبیقی هنر است. یافته ها نشان می دهند که تحولات پوشاک زنان با نقش اجتماعی موردانتظار از زن معاصر در ایران مطابقت ندارد. تحولات پوشاک زنان در بریتانیا درپیِ تلاش برای کسب آزادی های مدنی بیشتر، به راحت تر، آزادتر و متنوع تر شدن لباس ها انجامید؛ اما در ایران تغییرات لباس زنان تقلیدی بود و تناسبی با تحولات اجتماعی نداشت؛ به گونه ای که بیشترین تغییرات در لباس اندرونی زنان حاصل شد که تحت تأثیر عواملی چون واردات بی رویه منسوجات متنوع و گاه ارزان قیمت، ورود چرخ خیاطی و... به نمونه های غربی مانند: پیراهن، بلوز دامن، کت ودامن و... تبدیل گردید و لباس بیرونی زنان قاجار هم چنان چادر، چاقچور و روبنده، منطبق با عرف جامعه بود؛ به عبارتی زنان اروپایی لباس خود را در سازگاری با فعالیت های اجتماعی تغییر دادند، ولی زنان قاجار نتوانستند در تقابل با عرف جامعه به تغییر لباس اجتماعی خود دست پیدا کنند.
۲۸.

Who were the Rus During the Samanid Period? A Reexamination of 9th-10th Persian and Arabic Textual Accounts in Light of Recent Archaeological, Genealogical, and Genetic Studies

نویسنده:

کلید واژه ها: Rus Viking Identity Samanid Swords Trade Kinship Ukraine R1a1a religion

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 400
This paper utilizes an approach that combines studies of Samanid period artifacts and textual accounts with modern genetic studies to explore the identity of the people who were involved in long distance trade from the far eastern regions of the Central Asia into Northern Europe. Although this study does not analyze the Samanid works, it reiterates and illustrates how important Iran/Persia was in the history of Europe as well as Central Asia. The information contained in the artifacts and texts gives us the evidence needed to understand the vast trade network and the people who were responsible for the movement of these goods, people and ideas. This study reconfirmed recent genetic studies that the people, collectively termed Rus or Vikings, were a mixture primarily of Scandinavians, Slavs, and Turks, with additional admixing with local populations. The importance of the Persian and Arabic sources addressing contact between the Rus and Eastern people has been thoroughly discussed by Thorir Jonsson Hraundal. In these texts, the Rus were referred to by different names including Majus, Northmanni, Urduman, Warank as well as by other names. One of his many observations is the unmistakable influence of Turkic culture on that of the Rus. This complex ancestry is supported by recent genetic studies and will be discussed in more detail below in light of archaeological evidence. Thus, the term Rus refers to a way of life rather than a homogenous ethnic or cultural group. However, this study refined the identity of the people responsible by observing a correlation between the distribution of the genetic haplogroup R1a sub-clade and the long-distance trade routes across Central Asia to Northern Europe, with the central focus in Eastern Europe. Despite the vast distance, the evidence indicates that there were cultural contacts between people with linked ancestry. The study is important because it begins to reveal the unexpected influence of Eastern cultures on those of Northern Europe.
۲۹.

Review Paper: Luristan during the first Millennium B.C.

کلید واژه ها: Luristan First Millennium B.C Assyrian Text Inscription Annals

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 190 تعداد دانلود : 12
Luristan is located in the Central Zagros Chains and it plays an important role in the events of the first millennium BC. Therefore, archeological and historical studies of this region lead to a better understanding of the events and the role of Lorestan in this period. The purpose of this research is to investigate the role of Lorestan in the first millennium BC based on historical and archeological sources. This research was done with a descriptive-analytical method with a historical approach. The Results show According to the Assyrian documents, Greek and Roman sources an ethnic group lived in the Zagros Mountains. Their land more probably was bigger than the administrative borders of Lruistan. Presumably, it should be somewhere between the Greater Media and Susa or Chaospes River. Luri is the common language of these peoples in this area.
۳۰.

An investigation of Sassanian stamps in the National Museum of Iran

نویسنده:

کلید واژه ها: Sassanian Period Seal Stamps Motifs Symbolic

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 989 تعداد دانلود : 68
Among the archaeological documents, seals and seal impressions are of special importance because the symbols and designs therein represent much of a country's customs, practices, customs, and beliefs, as well as aspects of its history. It shows rituals, religion, philosophy, and art as well as administrative and social management over the centuries. This motif has its roots in the ancient civilization of Iran and is sometimes influenced by the neighboring nations. These portable data have caused the spread of culture and art to other lands for the sake of use in business exchanges, administrative letters, and political relations. The introduction of seals and the study of inscriptions carved and motifs on them can help us to know some of the unknown aspects of ancient Iranian culture and civilization and introduce us to the intellectual world of this period. The main goal of this article is related to the documentation of stamp seals of the Museum of Ancient Iran and the interpretation of the symbols engraved on them.
۳۱.

گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای تپه حصار دامغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مهر تپه حصار دوره مفرغ گونه شناسی شمایل نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 317 تعداد دانلود : 230
در ادبیات باستان شناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتی متر، با یک سطح منقوش به صورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخ دار، مهر نامیده می شوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیش ازتاریخ، تفاوت های آشکاری را نشان می دهند. بارزترین تفاوت ها را می توان در پیدایش مهرهای استوانه ای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقه بندی و گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسش های ذیل است: از جمله این که، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونه شناسی، چه اشکالی را شامل می شود؟ نقش مایه های به کاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر می گیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانه ای به طبقه بندی و گونه شناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار   Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شده اند . مهرهای حصار از سنگ ها و مواد متفاوتی ساخته شده اند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شده اند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوان ترین نقش مایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونه شناختی و نقش مایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهت هایی با مهرهای بین النهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان می دهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه می تواند سهیم بوده باشد.
۳۲.

Review of linguistic studies about Urartus in Azerbaijan

نویسنده:

کلید واژه ها: Azerbaijan cognate-based studies fusion language/ agglutinative language Urartu

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 469
The Urartu civilization is one of the old civilizations of the Azerbaijan region. Urartus ruled over northwestern part of Iran, Caucasia, eastern Turkey and even northern part of today Syria. Their language does not belong to Indo-European or Semitic language families. Their language was an agglutinative language. There are lots of inscriptions related to Urartus in East Azerbaijan, West Azerbaijan and Ardabil in northwestern Iran. These inscriptions and Urartu castles in the region have Turkish names. The researcher tried to find out whether there is any relationship between Urartu language and Azerbaijani Turkish language of local people of the region. The cognate based study and comparing roots of the words between ancient Turkish and Urartu language showed that Urartu and Turkish words have the same roots. There are also grammatical similarities between these two languages in using suffixes like –li and –ni for showing relationship and possessiveness. Furthermore, in Urartu language like Kazakh Turkish suffix –u is used to make an infinitive verb. Some Uratian names like Turkish names start with prefix ar/er. The name of some Urartian Gods have meaning in Turkish. As a result, Urartu language must be an Altaic language and a proto-Turkic language.
۳۳.

بررسی تطبیقی اسطوره جمشید در ادب فارسی با اسطوره های اُزیریس و ایندرا، با رویکرد اسطوره شناسی طبیعت شناختی

نویسنده:

کلید واژه ها: جمشید فریدون اُزیریس ایندرا اسطوره شناسیِ طبیعت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 799 تعداد دانلود : 820
ادب فارسی سرشار از اسطوره های نابی است که از کنهِ ذات انسانی سرچشمه می گیرد، لذا برای شناخت دقیق تر تمدن بشری نیاز است تا اسطوره های ایرانی درکنار اسطوره های دیگری شناخته شوند که امروزه صبغه جهانی یافته اند. به همین دلیل اسطوره جمشید (که تا زمان پادشاهی فریدون را دربر می گیرد) به عنوان اسطوره الگوی ایرانی در گستره ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفته، و با معادل های مصری و هندی آن مقایسه شده است. شیوه روایی اسطوره جمشید از جهات بسیاری با روایت اسطوره اُزیریس به گونه ای کم نظیر مشابه است. هم چنین معادل روایی آن را در اسطوره های هندی به صورت پراکنده در ستیز «ایندرا» با «وریتره» و «تریته آپتیه» با «ویشورپه» می توان یافت، اما از آنجایی که می توان معادل هندی را تا حدی هم ریشه با معادل ایرانی اش دانست، در بحث حاضر بیشتر برای تکمیل اسطور ه ایرانی آورده و سعی شده است تا به جای تطبیق روایتی صرف، به وجوه شکل گیری این اساطیر با محوریت اسطوره ایرانی، از منظر رویکرد اسطوره شناسی طبیعت شناختی نگاهی افکنده شود. مهم ترین پرسش هایی که این پژوهش سعی دارد بدان ها پاسخ دهد بدین قرار است: 1. چگونه سه اسطوره با بن مایه های مشابه در سه تمدن بزرگ و دور از هم یعنی هند و ایران و مصر پدید می آیند؟ 2. منشأ بیرونی و درونی آن ها کجاست؟ 3. نقش طبیعت در ساخت این اسطوره ها چیست؟ بر این اساس با درنظر گرفتن عناصر طبیعت و خاصه پدیده های کیهانی، این اساطیر در سه بخش آب، خورشید، و آب و روشنایی مورد بررسی قرار گرفته اند تا وجوه اشتراک شکل گیری آن ها به خوبی آشکار شود. و اما نتایج این پژوهش را می توان در دو مورد خلاصه کرد؛ نخست، منشأ خارجی تمام این اسطوره ها را می توان تا حد زیادی مربوط به چرخه های موجود در طبیعت دانست و دیگر، قائل به شباهت بین ذهن اسطوره ساز انسان های گذشته و ذهن شاعرانه به عنوان عامل درونی ایجاد اسطوره ها شد.
۳۴.

گونه شناسی ریختی سنگ قبرهای بُرخوار در دوران اسلامی

نویسنده:

کلید واژه ها: سنگ قبر گونه شناسی سنگ تراشی برخوار اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 391 تعداد دانلود : 937
در این پژوهش، سنگ قبرهای دوران اسلامی منطقه «بُرخوار» واقع در شمال اصفهان با هدف شناخت و طبقه بندی انواع گونه ها، به منظور پاسخ به پرسش های ذیل، به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکردی گونه شناختی موردمطالعه قرار گرفته است. 1- از منظر ریختی، کدام گونه های سنگ قبور منقوش و کتیبه دار در برخوار وجود داشته است؟ 2- خصیصه های ساختاری و زمانی این گونه ها در مقایسه با یک دیگر و در مقایسه با گونه های رایج در دیگر مناطق، کدام موارد است؟ 3-کمّیت و نحوه پراکنش گونه های سنگ قبر در سکونتگاه های منطقه، به چه شکل بوده و حاوی چه اطلاعاتی است؟ براساس نتایج حاصل از این پژوهش، 404 سنگ قبر در آبادی های و محوطه های باستانی برخوار شناسایی شد. این سنگ های قبور به دوره های صفوی تا قاجار تعلق داشته و شامل 5 گونه، 7 زیرگونه اصلی و 29 زیرگونه فرعی است. اگرچه نحوه قرارگیری در این گونه شناسی مدنظر بوده است، با این وجود ساختار شکلی، مهم ترین ملاک این تقسیم بندی بوده و در مراتب بعد معیارهایی هم چون شیوه های ترکیب بندی آرایه ها، جنس و چگونگی ابعاد و احجام موردتوجه بوده است. گونه های اصلی شامل: عمودی ورقه ای، صندوقی، کتابی (شامل 4 زیرگونه اصلی)، محرابی (شامل 3 زیرگونه اصلی) و مطبق بوده و با نمونه های به دست آمده از دیگر مناطق ایران مطابقت دارد. به ترتیب، گونه های بالین دار، کتابی بزرگ، محرابی تیزه دار و صندوقی، رایج ترین گونه ها بوده و دو گونه محرابی هلالی و مطبق، کمترین میزان کاربرد را داشته اند. گونه صندوقی رایج ترین گونه دوره صفوی و گونه بالین دار و کتابی بزرگ، رایج ترین گونه های دوره قاجار بوده است. با توجه به نتایج حاصل شده مابین گونه های شناسایی شده و شرایط زمانی، جغرافیایی و مکانی سکونت گاه های منطقه، ارتباطات تنگاتنگی دیده می شود. گونه های عمودی بیشتر در مناطق کوهستانی و گونه های افقی در مناطق پست منطقه رواج داشته است.
۳۵.

An Intertextual Study of the Role of the Horned Man in the Artworks of Lorestan and the Role of Gilgamesh in Mesopotamia

کلید واژه ها: Gilgamesh Bronzes of Lorestan Horned Man Pretext

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 857 تعداد دانلود : 465
 Mythologies are closely related to each other because of the archetypes, and due to time, place, and specific geography, they appear in different forms in different peoples. Gilgamesh is considered the oldest Mesopotamian epic poem whose image can be seen on Lorestan bronzes in the second and first millennium BC in the form of a horned man supporting, killing, or taming animals. Identifying the visual relationship between the role of the horned man in Lorestan bronzes and Gilgamesh in Mesopotamian works in order to discover the common intellectual heritage between these two regions is the main goal of this research. The main question of this research is about what and why are the technical and visual similarities and differences of the paintings, which have dealt with the background of Gilgamesh's role in the Mesopotamian civilization with a descriptive-analytical method, and then, with an analytical method, he analyzed the relationship between the role of the horned man in Lorestan's bronze works and the role of Gilgamesh in Mesopotamian art based on the theory of pre-textuality. The results show that the artist of Lorestan created a work of art under the influence of Mesopotamian mythology and art which are similar in visual and narrative components, but according to the culture and customs of the region, differences can be seen in the performance style and the structure of the topics, which shows that Lorestan artist did not imitate Mesopotamian themes. Rather, it has created a new work of art by creating transformational relationships with changes in the pretext.
۳۶.

رویکردی نقادانه به اصطلاح شناسی اهلی سازی یک مدل تطوری در اصطلاح شناسی

کلید واژه ها: اصطلاح شناسی نوسنگی شدن اهلی سازی دیدگاه تطوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 153 تعداد دانلود : 10
از مهم ترین دغدغه های هر دانشی موضوع اصطلاح شناسی در آن است. اصطلاح شناسی، مطالعه مفاهیم تخصصی و نحوه استفاده از آن ها در یک حوزه علمی است. مس أله در این پژوهش، تشویش نوشتن و به طور کلی مس أله مندی نوشتن در حوزه علم باستان شناسی و هدف آن ارائه تصوی ری دقیق از اصطلاح شناسی دوره نوسنگی در روند گذار از مصرف غذا به تولید غذا است . این نوشتار تلاش دارد، مشکلات ناشی از تعدد و کثرت معادل ها را مورد بررسی قرار داده و پیشنهادهایی در جهت یکسانی و یکنواختی آن ها مطرح کند. برخی از واژه های تخصصی فرأیند نوسنگی شدن، در پس پویایی الگوواره های باستان شناسی و در گذر از باستان شناسی تاریخی-فرهنگی به باستان شناسی فرآیندی و پس از تغییر رویکرد های آستانه ای به رویکرد های فرآیندی و بلندمدت شکل گرفته اند؛ اما باستان شناسی ایران هنوز نتوانسته با این پویایی همگام شود. تصویری که از این طریق برای کاربران علم باستان شناسی ایجاد می شود، تصویری ایستا از علم است و این نتیجه گیری را درپی دارد که علم، پدیده ای ساکن و تغییر ناپذیر است. این پژوهش با هدف نشان دادن مشکلات و کمبود هایی نوشته شده که می تواند در زمینه انتقال دانش باستان شناسی، بدون آماده سازی زبان علمی، ایجاد شود. یکی از دلایل پرداختن به این موضوع، نیاز به انتقال دانش جدید است. از آنجایی که در دوره ای مهم از پژوهش های باستان شناختی در ایران به سر می بریم که دوران گذار از رویکرد های سنتی به فرآیندی است و مطالعه فرآیند نوسنگی شدن در بسیاری از مناطق ایران در آغاز راه قرار دارد، لازم است که به مباحثی مانند اصطلاح شناسی تخصصی این دوره، پرداخته شود. این نوشتار یک مطالعه کیفی به روش توصیفی-تحلیلی است که در آن ابتدا به توصیف برخی از مفاهیم و شاخص های آن پرداخته شده و سپس پیشنهادهایی در ایجاد و معادل سازی اصطلاحات ارائه شده است.
۳۷.

کاوش های باستان شناختی در اطراف پل بیستون: کارگاه های سنگ تراشی و تولید آجر و آهک

نویسنده:

کلید واژه ها: پل بیستون تاریخ گذاری کارگاه سنگ تراشی کوره آجرپزی کوره آهک پزی گورستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 475 تعداد دانلود : 901
پل بیستون، برروی رودخانه دینورآب واقع در حاشیه شرقی شهر کنونی بیستون، یکی از پروژه های زیربنایی اواخر دوره ساسانی است که همانند دیگر بناهای این دوره در بیستون، ساخت آن هرگز به اتمام و بهره برداری نرسید. در دوره اسلامی حکومت محلی حسنویه ضمن گسترش پل به تکمیل ساخت آن اقدام کردند. به دلیل رفت وآمدهای زیاد، گذشت زمان و حوادث غیرمترقبه ای چون زلزله و سیل در ادوار سپسین (سلجوقی تا پهلوی اول) بخش هایی از پل تخریب و سپس بازسازی و یا مرمت شده است. برای تأمین مصالح بخش های بازسازی و مرمت شده، کارگاه های تولید مصالح ساختمانی را به فاصله کمی در ضلع شمال شرقی پل ایجاد کرده اند. در این بخش، پشته کم ارتفاعی به درازای 50 متر درراستای شمالی-جنوبی و پهنای 40 متر در راستای شرقی-غربی برروی یکی از پادگانه های آبرفتی ساحل رودخانه وجود دارد که نگارنده بخشی از آن را در سال 1381ه .ش. کاوش کرد. در نتیجه این کاوش چهار لایه تاریخی-فرهنگی شناسایی شد. متأخرترین لایه (لایه I) دربردارنده بقایایی از زندگی کوچ نشینان فصلی دوره قاجار است که بخشی از سال را در این قسمت از محوطه می گذرانده اند. در لایه II بخشی از یک گورستان متعلق به دوره قاجار شناسایی شد. در زیر گورستان و در لایه III کوره های آجرپزی و آهک پزی از دوره های ایلخانی و قاجار به دست آمد. در لایه IV کارگاه سنگ تراشی از دوره ساسانی/حسنویه قرار دارد. این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری روش های تحقیق تاریخی و توصیفی-تحلیلی ابتدا به توصیف دقیق یافته های هر لایه تاریخی-فرهنگی بپردازد و سپس برمبنای شواهد باستان شناختی و آزمایش های سن سنجی به روش ترمولومینسانس زمان شکل گیری آن ها را تعیین کند؛ هم چنین تلاش خواهد شد تا برمبنای ویژگی های نقشه و ساختار معماری هر یک از کوره های مکشوف از پشته موردبحث، فرآیند و نحوه تولید آجر و آهک را در هر یک از این کوره ها توضیح دهد. افزون بر آن، فرآیند تهیه بلوک های سنگی تراش خورده در کارگاه سنگ تراشی شرح داده خواهد شد.
۳۸.

بررسی ویژگی های کالبدی و کارکردی مزرعه تاریخی نصرت آباد

کلید واژه ها: مزرعه نصرت آباد قلعه صدری میراث کشاورزی قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 512 تعداد دانلود : 853
مزرعه نصرت آباد در سال 1264ه .ق. توسط «آقامیرزا نصرالله صدرالممالک» در پیرامون قم احداث شد و بر دو اولاد ذکورش وقف شد. این مزرعه تا دوره پهلوی فعال بود و پس از آن، بقایای مزرعه به نام «قلعه صدری» در سال 1380ه .ش. با شماره 4868 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. از این مزرعه اسناد مکتوبی ازقبیل نقشه تاریخی و وقف نامه مربوط به سال 1270ه .ق. وجود دارد. در اسناد یادشده به اطلاعات مفیدی درباره ویژگی های مزرعه و کیفیاتی از قبیل چرایی ساخت، فرآیند شکل گیری، عناصر کالبدی متعدد و محصولات باغی و زراعی اشاره شده است. مسأله تحقیق آشنایی اندک جوامع با موضوع «معماری مزرعه» و هم چنین احتمال احیاء مزرعه نصرت آباد و قلعه صدری در آینده براساس خوانش نادرست ویژگی های آن است. هدف از این پژوهش معرفی یک مزرعه قاجاری است و برای نیل به آن دو پرسش مطرح می شود: مزرعه نصرت آباد دارای چه ویژگی های کالبدی و کارکردی است؟ نقش این ویژگی ها در حیات مزرعه نصرت آباد چه بوده است؟ این تحقیق سعی می کند به دلیل ماهیت تاریخی مزرعه با رویکرد تفسیرگرایی و راهبرد تفسیری تاریخی به موضوع نزدیک شود و از سه قالب اصلی سندپژوهی، مصاحبه و مطالعات میدانی استفاده می کند. بررسی ها نشان می دهند که مزرعه نصرت آباد دارای دو ویژگی کالبدی و کارکردی و نظام های زیرمجموعه آن ها بوده است. تعیین موقعیت، شکل گیری عناصرکالبدی و شیوه های پایش مزرعه مربوط به ویژگی های کالبدی آن است و ویژگی کارکردی مزرعه نصرت آباد نیز به نوع محصولات زراعی، هرم اجتماعی و موضوعات فرهنگی مرتبط اشاره می کند. معماری و انشاء مزرعه نصرت آباد محصول امتزاج ویژگی های کالبدی و کارکردی درطول زمان بوده است و صدرالممالک توانست با این اقدامات از مزرعه صیانت کرده و آن را به متولیان و ناظران کنونی بسپارد.
۳۹.

The Archeology of the Ritual Practices The Case Study of the Iron Ages Cemeteries of Talesh Region (Maryan & Tandevin)

کلید واژه ها: Ritual Practice Cemetery Guilan Iron Age Burial Customs

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 462 تعداد دانلود : 431
During the life of humans on earth, there has been no subject more interesting and complicated than death. The knowledge and understanding of what will happen to a person after death form the basis of most religions in the world, which have since been referred to as religious matters or religious experiences. The issue of death is so important in many societies that it has caused the birth of schools of thought and, as a result, the growth of various religions and cults. Burial customs include the structure of the graves, the direction, and condition of human or animal skeletons, and the placement of objects in the graves. The Iron Age in Iran and Guilan is divided into three sections: Iron Age I, II, and III. This Period includes from 1500 B.C. to 550 B.C., of course, some archaeologists believe the existence of Iron Age IV, which continues until the middle of the Parthian period (the End of 1st Millennium B.C.). All major discoveries from selected Iron Age sites in the area of Guilan have been explained and classified. In this research, a new attempt has been made to review the religious experience and ritual practices regarding the repeatability of ancient cemeteries of Talesh during the Iron Ages. The main aim of this article is to identify the Iron Age Burial culture in Guilan. This investigation shows that the society’s People of Iron age in the area of Talesh have social Rank and Status but the factor of Gender is not important in classifying their classes. 
۴۰.

حوضۀ رودخانۀ قبرکِیخا در دوران پیش ازتاریخ، استقرارها و نوسانات جمعیتی بخش مرکزی شهرستان سمیرم از دوران پارینه سنگی تا دورۀ بانش

نویسنده:

کلید واژه ها: بررسی باستان شناختی پیش از تاریخ سمیرم شمال فارس زاگرس جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 760 تعداد دانلود : 886
بررسی و مطالعه دشت ها و دره های میان کوهی زاگرس جنوبی ازمنظر جغرافیایی و فرهنگی منجر به درک عمیق تر چگونگی شکل گیری، تبیین و گسترش فرهنگ های باستان شناختی آن مناطق می شود. بخش های جنوبی زاگرس دارای حوضه های مختلف جغرافیایی و فرهنگی خاص خود است که مناطق شمالی آن شامل: آباده، اقلید و سمیرم می شود. حوضه رودخانه قبرکیخا و سمیرم به دلیل قرارگیری در نقطه تلاقی فرهنگ های باستان شناختی زاگرس جنوبی برای مطالعه تعاملات فرهنگی و حوضه های گسترش فرهنگ های باستان شناختی فارس مهم بوده، لذا با این ضرورت و با هدف بررسی استقرارهای پیش از تاریخی و نوسانات جمعیتی حوضه رودخانه قبرکِیخا و همچنین شناسایی قدیمی ترین آثار سکونت در بخش مرکزی سمیرم، مطالعات آغاز شد. پژوهش پیشِ رو مبتنی بر یک فصل بررسی باستان شناختی با رویکرد تحلیل زیستگاهی در بخش مرکزی شهرستان سمیرم بوده است. پس از تهیه نقشه های موردنیاز، محدوده موردنظر به صورت پیمایشی بررسی شد و نمونه برداری به صورت تصادفی انجام شد، که درپی آن منجر به شناسایی 66 محوطه از دوران پارینه سنگی تا دوران اسلامی شد. قدیمی ترین آثار سکونت انسان در این منطقه به دوران پارینه سنگی میانی برمی گردد؛ پس از آن یک محوطه از دوران نوسنگی شناسایی شد و سپس با افزایش تعداد محوطه ها، هفت محوطه از دوره باکون، چهار محوطه از دوره لپویی و سه محوطه از دوره بانش شناسایی شد. نتایج حاکی از تأثیرپذیری کامل فرهنگ های پیش از تاریخی این منطقه از فارس است و هیچ گونه شواهدی از فرهنگ های مناطق پیرامونی مشاهده نشد. به دلیل پایین بودن قابلیت های زیست محیطی، محوطه ها هیچ گاه در ابعاد و اندازه استقرارهای بخش های مرکزی فارس نبوده، اما مانند فارس شاهد افزایش محوطه ها در دوران باکون و لپویی هستیم و همچنین در مکان گزینی استفاده از منابع آب و خاک مرغوب و سکونت در نزدیک ترین فاصله با رودخانه ها و منابع مطمئن آبی مدنظر بوده است. موضوع جالب توجه این که برخلاف بخش های مرکزی فارس، مدارکی مبنی بر کاهش شدید تعداد محوطه ها و تغییر شیوه زندگی از یکجانشین کشاورز به دام پرور عشایر شناسایی نشد و شاهد وسعت محوطه ها و افزایش جمعیت در دوره بانش هستیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان