فخرالدین محمدیان

فخرالدین محمدیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

تأملی بر ساختار معماری و هویت تاریخی بنای آرامگاهی جوخواه

کلید واژه ها: آرامگاه معماری هویت تاریخی دوره میانی اسلامی جوخواه طبس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۲
بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین گونه های معماری اسلامی هستند. مطالعه این گونه بنا در بستر جغرافیایی، درک و شناخت معناداری را از این آثار پیش روی ما قرار می دهد. منطقه وسیع طبس، باوجود دارا بودن ظرفیتی غنی از آثار تاریخی و فرهنگی فاخر و به دلیل مهجور بودن و شرایط سخت جغرافیایی، مورد کم توجهی مسئولان و باستان شناسان قرار دارد. در بررسی باستان شناختی بخش جوخواه طبس که در سال 1394ه .ش. انجام گرفت، بناهای متعددی ازجمله یک آرامگاه منفرد شناسایی شده که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این پژوهش شیوه ساخت بنا با توجه به نحوه گنبدزنی، اجرای تاق ، نوع مصالح و نوع تزئینات به کار رفته، موردتوجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر براساس هدف از نوع توصیفی-تحلیلی و ماهیت آن براساس رهیافت های تاریخی است. در این پژوهش روش یافته اندوزی ها بر پایه مطالعات میدانی و استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش تلاش دارد، با تکیه بر یافته های باستان شناسی، مطالعات تطبیقی و هم چنین استناد به منابع مکتوب دوران اسلامی، به واکاوی هویت و تاریخ ساخت آرامگاه جوخواه طبس بپردازد. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که الگوی ساخت این مقبره برگرفته از طرح مربع شکل، مانند بسیاری بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ طی سده های اولیه دوران اسلامی است. اگرچه با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا با سایر آثار مشابه، می توان تاریخ ساخت آن را به اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم هجری قمری نسبت داد.
۲.

پژوهشی بر ساختار معماری و سبک شناسی بنای آرامگاهی دستگردان طبس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرامگاه دوره اسلامی معماری سبک شناسی دستگردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
شکل گیری بناهای آرامگاهی با در نظر گرفتن دلایل محیطی و جغرافیایی، فرهنگ و باورهای یک جامعه را بازتاب می دهد. در این میان، نواحی شرقی ایران، در توسعه و تکامل معماری مقابر دوره اسلامی سهم چشمگیری داشته است. بخش دستگردان در شهرستان طبس و در شمال استان خراسان جنوبی قرار دارد. طی بررسی باستان شناسی سال ۱۳۹۴ در این منطقه، یک بنای آرامگاهی شناسایی گردید که تاکنون به لحاظ کارکرد معماری و تاریخ ساخت، مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ از این رو ضرورت انجام این پژوهش فراهم گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع پژوهش های بنیادی و براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی-تحلیلی است. در فرایند این مقاله سعی شده با استناد به منابع کتابخانه ای و بر پایه پژوهش میدانی و تهیه نقشه، به واکاوی و تحلیل گونه معماری بنای آرامگاهی دستگردان پرداخته شود. از آنجا که هیچ گونه کتیبه تاریخ داری در این بنا به دست نیامده و به درستی نمی توان پیشینه تاریخی و هویت بنا را تعیین نمود، اما براساس طرح، عناصر کالبدی و بافتی که آرامگاه دستگردان در آن شکل گرفته، این نتیجه حاصل شد که طرح اصلی این بنا برگرفته از بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ با طرح مربع شکل در سده های اولیه تا میانی دوره اسلامی است. همچنین با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا می توان پی ریزی آن را به اواخر دوره سلجوقی تا ایلخانی نسبت داد.
۳.

سیری در تحولات اجتماعی آیین سماع و موسیقی عرفانی ایران با توجه به نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موسیقی عرفانی تحولات اجتماعی نگاره های عرفانی سده میانی اسلامی دوره اسلامی متأخر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
هنر موسیقی در دوره اسلامی همواره متأثر از اندیشه های اسلامی و شرایط اجتماعی و فرهنگی دوره های مختلف بوده است. جامعه تصوف با ساختار اعتقادی و اجتماعی، در پیوندی معنادار و عمیق با هنر موسیقی، تجلی پیدا کرد. آیین سماع و موسیقی عرفانی در جامعه تصوف، به دلیل نگرش ها و شرایط سیاسی و اجتماعی گوناگون به صورت یکنواخت پیش نرفت. این پژوهش در نظر دارد با مطالعه نگاره های عرفانی به چگونگی جایگاه اجتماعی جامعه تصوف و ارتباط آن با سیر تحول موسیقی عرفانی و آیین سماع در سده های میانی تا دوران اسلامی متأخر، بپردازد. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و توصیفی- تحلیلی انجام شد و یافته اندوزی داده ها به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات بیانگر این مهم است که دیدگاه جامعه نسبت به آیین سماع و موسیقی عرفانی اغلب متأثر از چگونگی ساختار سیاسی و مواضع حاکمیت نسبت به اندیشه های عرفانی و تصوف بوده است؛ به نحوی که در سده ی پنجم تا اواسط سده نهم ه .ق، جایگاه اجتماعی ممتاز تصوف، دلیل رونق سماع و موسیقی عرفانی می شود اما در سده های دهم و یازدهم ه .ق با توجه به شکل گیری ساختار سیاسی آن دوره، این روند تنزل پیدا می کند. به نحوی که در دوره های بعد نیز نتوانست به دوران طلایی و حیات اجتماعی پیشین خود باز گردد.
۴.

مطالعه پوشاک زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان بر اساس نگاره های سفال مینایی

کلید واژه ها: پوشاک زنان باستان شناسی سده ششم هجری جایگاه اجتماعی نگاره سفال مینایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۲ تعداد دانلود : ۴۴۱
هدف از تحقیق حاضر بررسی چگونگی نوع پوشاک متداول زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان آن دوره بر اساس نگاره های سفال مینایی می باشد. جامعه تحقیق حاضر نقوش زنان بر سفالینه های مینایی است که با تکیه بر مستندات عینی از پوشش زنان مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات با کمک منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی به صورت بازدید از نقوش سفالینه های مجموعه های هنری صورت پذیرفته است. مطالعه منطقی و روشمند شواهد باستان شناختی، از جمله مشاهده چگونگی نوع پوشاک جوامع گذشته می تواند در بازسازی نظام اجتماعی و فرهنگی آنها نقش مهمی داشته باشد. شواهد باستان شناسی در دوره میانی اسلام همچون؛ نقاشی ها و نگاره های موجود بر سفالینه های مینایی و زرین فام، می تواند نقشی ارزشمند در شناخت و بازتاب نحوه نگرش و تأثیرات ساختار اجتماعی و فرهنگی بر نوع پوشاک زنان این دوره داشته باشد. برآیند مطالعه نشان می دهد که در این دوره عوامل مختلفی از جمله نوع اقلیم منطقه، الگوپذیری از سبک های کهن، سبک های بومی و نوع تقاضا بر کیفیت و چگونگی شکل ظاهری لباس تأثیرگذاربوده است. نوع پوشش زنان این دوره نیز متناسب با فضای اجتماعی و مجالسی که در آن حضور پیدا می کردند. در حقیقت مضامین و نوع نقوش روی پوشاک زنان دوره سلجوقی می تواند بیانگر بخشی از فرهنگ و جایگاه و مرتبه اجتماعی زنان آن دوره باشد.
۵.

ﺑﺎزﺗﺎب جایگاه ﻧﻘﺶ ﺗﯿﺮ و ﮐﻤﺎن در ﺗﺎریخ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تیر و کمان مفاهیم نمادین آثار هنری ادوار گذشته ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
قدمت تیر و کمان در ایران، فراتر از تاریخ، به عصر اسطوره ها بازمی گردد. این سلاح نه تنها به عنوان ابزاری کاربردی در امر شکارورزی و نظامی در ساختار سیاسی و اقتصاد معیشتی جوامع کهن ایرانی به شمار می رفت، بلکه در پیوند با مفاهیم نمادین، جایگاهی ویژه و قابل تأمل در تاریخ و فرهنگ گذشته این سرزمین داشته است. در فرایند تاریخ، تجلی چشمگیر و معنادار این ابزار در آثار ارزشمند و فاخر هنری و ملی به نمایش درآمده به اهمیت این ابزار در بیان ایدئولوژی و ساختار سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی می پردازد. این مقاله سعی دارد با مطالعه بازتاب نقش تیرو کمان در آثار هنری به پرسش؛ هویت و جایگاه نمادین تیر و کمان در روند تاریخ و فرهنگ سرزمین ایران از پیش از تاریخ تا دوره اسلامی چگونه جلوه نموده است، پاسخ دهد. روش انجام پژوهش تاریخی- تحلیلی است و یافته اندوزی داده ها با استناد به منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. هدف از این پژوهش شناخت و تبیین چگونگی مفهوم نقش تیر و کمان در آثار بجای مانده از ادوار گذشته ایران است. نتایج مطالعات نشان می دهد، نقش تیر و کمان در آثار دوره پیش از تاریخ و نیز آثار هنری و ارزشمند دوره تاریخی در نقش برجسته ها، مهرها، پلاک ها، نقوش دیواری و سکه ها، افزون بر تأثیر حیاتی بر فنون و عملیات نظامی، در پیوند با آیین و مفاهیم نمادین و فرهنگی زمان خود تجلی یافته است. در دوره اسلامی کهن الگوی تیر و کمان به دلیل تجلی فرهنگ و اندیشه اسلامی، از معنا و مفاهیم نمادین ادوار قبل از خود فاصله گرفته و اغلب ساختار هویتی خود را در قالب مفاهیم سمبلیک به ویژه در ارتباط با نجوم جلوه می کند. ارائه ایدئولوژی جدید توسط اسلام نه تنها از بعد ماهوی، بلکه از نظر ساختاری نیز بر نوع دست ساخته های هنری تأثیرگذار بود. در این دوره تیر و کمان اغلب در نگاره ها، ظروف فلزی، کاشی و منسوجات جلوه می کند. هرچند ساختار سیاسی و فرهنگی جوامع طی ادوار مختلف دسخوش تغییرات می شود، اما آنچه مهم می نماید حفظ بُعد معناشناسانه و جایگاه مفاهیم نمادین تیر و کمان در روند تحولات تاریخی و فرهنگی سرزمین ایران بوده است.
۶.

مطالعه نقش مایه های هندسی در سفالینه های دوران میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقوش هندسی ظروف سفالی نمادپردازی دوران میانه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۰
آثار هنری ایران،از جنبه های گوناگون همواره مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سفالینه های منقوش از دیرباز به عنوان نمادی از هنر ماندگار انسان، مطرح بوده است. از گذشته تا به حال به کارگیری هنرهای تزیینی به ویژه نقوش هندسی در تزیینات معماری، سفالگری و... امری رایج بوده است. نقوش سفالینه ها که بسیاری از آنها با نقش مایه های هندسی پرداخته شده اند، همواره بیانگر دیدگاه ها، مفاهیم نمادین و ارتباطات فرهنگی جوامع در ادوار مختلف بوده است. در هنر متعالی اسلامی هندسه جایگاه والایی دارد چراکه اشکال آن می توانست بصورت غیرمستقیم تجلی گاه مفاهیم اسلامی باشد. در واقع این عامل سبب ایجادپیوندی عمیق میان عرصه های مختلف هنری ازجمله هنر سفالگری و علم هندسه شد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با مطالعه، بررسی و تحلیل عناصر بصری نقش مایه های هندسی سفالینه های دوران میانی اسلامی، به چگونگی ساختار هندسی این نقوش دست یابد. این پژوهش با استفاده از مطالعه داده های بصری نمونه نقوش موجود در سفالینه های مجموعه های هنری و همچنین یافته اندوزی منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نقوش هندسی به کار رفته بر روی سفالینه های این مجموعه ها، نشانگر استفاده از تنوع و دقت در نظم هندسی و نمادپردازی در آنها بوده و طرح این نقوش نیز، با علوم ریاضی و مثلثات قابل ارزیابی است.
۷.

آیین سوگواری در نقوش تاتارلی آناتولی و مقایسه آن با شاهنامه و مراسم کُتل در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه هخامنشیان آیین سوگواری تومولوس تاتارلی مراسم کتل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ تاریخ جهان تاریخ عثمانی
تعداد بازدید : ۲۰۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۶۴
آیین سوگواری و تدفین همواره در طول حیات بشر، منعکس کننده ی اندیشه های آیینی، فرهنگی، تاریخی و اساطیری اقوام است. وسعت امپراتوری هخامنشیان، تنوع فرهنگی گسترده ای را در سرزمین های تابعه داشته؛ که اشتراکاتی در بین آنها مشاهده می گردد. آسیای صغیر یکی از ایالت های مهم هخامنشیان بوده که در برخی از مناطق آن، تومولوس هایی با مضامین و نقوش سوگواری مشاهده شده است. صحنه های نقاشی های این محوطه، یادآور رفتارهای آیینی- فرهنگی در سوگ برخی شخصیت های پهلوانی و اساطیری ایرانی در شاهنامه است. از سوی دیگر امروزه در مراسم سوگواری ایلات لر و بختیاری غرب ایران، مراسمی به نام کُتَل برگزار می شود که به نحوی با مراسم شاهنامه و نقوش تاتارلی قابل مقایسه است. این پژوهش با روش تاریخی- توصیفی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که این جریان فرهنگی از زمان های دور تا به امروز در یک منطقه وسیع جغرافیایی تداوم یافته و ضمن حفظ ساختار و کلیات، تغییراتی نیز در آن حاصل شده است.
۸.

تصویرگری براق در هنر سفالگری ونگارگری دوره اسلامی با تاکید بر معراج پیامبر (ص)

کلید واژه ها: معراج پیامبر براق تصویرسازی واقعه معراج سفال اسلامی نگارگری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۳۶
واقعه معراج پیامبر اکرم (ص) همواره موردتوجه هنرمندان بوده و موجب پدید آمدن آثار متعددی در عرصه های مختلف هنری همچون؛ نگارگری و سفالگری شده است. بنابر آیات قرآن کریم، شبی در مکه، جبرئیل بر پیامبر اکرم (ص) نازل می شود و پیامبر را به بیت المقدس فرامی خواند (آیه اول سوره اسرا و آیه 18 سوره نجم). پیامبر سوار بر مَرکبی به نام بُراق می شود و سفر روحانی خود را آغاز می کند. در سده هفتم هجری قمری و در عهد ایلخانی، چالش های مذهبی موجب شد تا تصویرسازی روایات قرآنی، به ویژه موضوعاتی که در ارتباط وقایع زندگی پیامبر اسلام است، موردتوجه قرار گیرد. یکی از این نقوش تزیینی، نقش اسفنکس ها در کنار درخت زندگی است. این نقوش به عنوان کهن الگو در فرهنگ ایران باستان و میان رودان، بستر مناسبی برای وصف روایت فرازمینی معراج، از نگاه هنرمندان نگارگر و سفالگر، فراهم آورد. هدف این مقاله مطالعه و شناخت دقیق نقش نمادین بُراق و درخت سدره المنتهی بر روی سفالینه های دوره اسلامی و مقایسه آن با نمونه های نگارگری است. همچنین در ادامه فرایند این پژوهش به چرایی انتخاب موجود اساطیری اِسفَنکس به عنوان مرکب پیامبر پرداخته می شود. روش انجام این پژوهش، تاریخی و توصیفی- تطبیقی و شیوه گردآوری، به صورت کتابخانه ای و میدانی است. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که واقعه معراج، واقعه ای فرازمینی است؛ بنابراین هنرمندان، نقوش اِسفَنکسی را که هم موجودی اسطوره ای و هم در ارتباط با علم نجوم بوده به عنوان مرکب پیامبر در سفر روحانی ایشان در نظر گرفته اند.
۹.

مضامین ادبیات غنایی روی سفالینه های مینایی کاشان؛ بررسی موردی: داستان بیژن و منیژه، بهرام و آزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۳۷
در طول زمان، ذوق و علاقه سفالگران منجر به ترسیم نقوش و طرح های گوناگون روی سفالینه شد. نقوش به عنوان عنصر اصلی تزیین در سفالینه ها بیانگر مفاهیمی چون اعتقادات، باورها، اندیشه ها، تمایلات و آرزوهاست. توجه به خرد و دانش و اشاره به فرهنگ ها و آیین ها و اسطوره های ملی، از مهم ترین موضوعاتی است که علاوه بر نظم و نثر، در دیگر آثار هنری این سرزمین رواج می یابد. در سده های ششم و هفتم هجری قمری، هنر سفالگری کاشان رونق تازه ای گرفت. این مهم بدون توجه حاکمان و دولتمردان نسبت به هنر و هنرمندان امکان پذیر نبود. در این فرایند، بسیاری از نقش مایه ها و تزیینات هنری پیش از اسلام، دست مایه نقش پردازی سفالگران ایرانی در این دوره شد. برخی از این نقوش، به لحاظ زیبایی شناختی، از شاهکارهای هنر نقاشی دوران اسلامی محسوب می شود. در این تحقیق، سعی شده مشخصه های سفالینه مینایی کاشان با مضمون و مفاهیم ادبیات غنایی معرفی شود. مهم ترین نقوش ادبیات غنایی با تکیه بر داستان بیژن و منیژه و بهرام و آزاده، روی این سفالینه ها مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام این تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در تصویرسازی اشعار غنایی، سهم تکنیک سفال مینایی از سایر تکنیک ها بیشتر بوده است. همچنین سفالگران کاشانی سهم فراوانی در تولید فرهنگ و کالاهای هنری متناسب با جامعه زمان خود داشتند. در واقع می توان گفت که این مضامین و نقش مایه هنری و ادبی آن دوران، کهن الگوی ساسانی داشته، با این تفاوت که در آثار هنری دوران اسلامی، این مضامین به صورت اغراق آمیز بیان شده است.
۱۰.

بررسی وتحلیل نقاشی های عامیانه مذهبی تکیه خوانساری در تخت فولاد اصفهان

کلید واژه ها: مجموعه تخت فولاد تکیه خوانساری نقاشی های مذهبی مفاهیم نمادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
قوش مذهبی نه تنها بر روی تابلوهای نقاشی، بلکه به عنوان بخشی از تزیینات معماری بر روی دیواره بسیاری از بناها، البته با توجه به کاربری سازه، مشاهده می شود. تکایا یکی از بناهایی است که با توجه به جایگاه و موقعیت اجتماعی خود، مورد توجه هنرمندان نقاش بوده است. کاربرد تکایا بیشتر برای برگزاری مراسم نمایشی مذهبی و آیینی از جمله نقالی،تعزیه و شبیه خوانی بوده است. به همین دلیل این مکان، در جامعه از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. تکیه آقاحسین خوانساری واقع در شهرستان اصفهان و در بخش جنوب غربی مجموعه فرهنگی تخت فولاد واقع است. این سازه یکی از معدود تکیه هایی است که در آن علاوه بر معماری، مقرنس کاری و کاشی کاری هنرمندانه دوره صفوی، شاهد آثاری از نقاشی دیواری هستیم. این نقاشی ها، با مضامین مذهبی و با تفکر شیعی ساخته و پرداخته شده است. سبک این گونه نقاشی به نحوی است که در کنار نقوش مذهبی، شاهد مفاهیم نمادین هستیم. در این پژوهش که بر اساس رویکرد علم باستان شناسی انجام پذیرفته، سعی شده چگونگی مضامین نمادین و مذهبی نقاشی دیواری این سازه شناسایی و واکاوی گردد. این تحقیق از نظر هدف، از نوع تحقیق های بنیادی است. هدف این مقاله، معرفی و ریشه یابی مفاهیم نمادین به کار رفته در نقوش دیواری تکیه خوانساری و شناسایی دیدگاه ها و اندیشه های هنرمندان نقاش این سازه است. یافته اندوزی داده ها به روش میدانی و اسنادی انجام گرفته است. به طور کلی نتایج مطالعات نشان می دهد که مفاهیم نمادین در قالب مضامین مذهب شیعی بازتاب ویژه ای داشته است و همچنین تحولات اجتماعی و سیاسی حکومت صفوی نقش بسزایی در شکل گیری هنری آن دوره داشته است.
۱۱.

بررسی تطبیقی تعامل هنر پیکره تراشی و نقش برجسته های محوطه بوتکارا ی پاکستان با دوره تاریخی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوتکارا پیکره تراشی دوره تاریخی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۹
هنر پیکرتراشی در کهنترین تمدنها پیدایش یافته است. در ادوار گذشته، این فرایند بنابر دستیابی به مواد اولیه فراوان بهویژه در قالب سنگ و چوب، مجسمه ها و پیکره هایی باشکوه، سهم بسزایی در بازنمایی و انعکاس فرهنگهای گوناگون بشری داشته است. بوتکارا یک سایت باستانی است که طی قرون سوم قبل از میلاد تا دوم میلادی، در مرزهای شرقی ایران، بودائیان در دوره های حکومتی مختلف از آن استفاده کردهاند. بدونشک، اغلب سرزمینهای همجوار ازنظر ارتباطات فرهنگی و هنری باهم تعامل داشتهاند. با این تعابیر، میتوان به میزان ارتباطات فرهنگی و هنری محوطه بوتکارا و تمدن ایران بپردازیم. ازآنجائیکه مهمترین یافته های محوطه بوتکارا در سالهای اخیر که بهدست باستانشناسان کشف شده، استوپاها، نقشبرجسته ها و پیکره های متعددی هستند، میتوان با مطالعه دقیق آنها و همچنین تطبیق با هنر پیکرهتراشی دوره تاریخی ایران، به میزان تعاملات فرهنگی و هنری این مناطق پیبرد. واکاوی این مهم، میتواند به تبیین بسیاری از ناگفته ها در زمینه ظهور، ارتباطات و گسترش ابعاد هنری و همچنین بسیاری از ابهامات در این محوطه باستانی منجر شود و درواقع، نگرش جدیدی را برای درک این موضوع ایجاد نماید. حال این پرسش مطرح است؛ چرا بااینکه محوطه بوتکارا تحت لوای حکومتی مستقل اداره میشده و نیز سبکهای هنری آن، متأثر از تفکرات مذهبی بودا، یونان و دولت کوشانی بوده است؛ نمیتوانیم آن را از فرهنگ و هنر دوره تاریخی ایران جدا بدانیم. بهنظر میرسد هرچند محوطه بوتکارا بیرون از مرزهای سیاسی ایران قرار گرفته اما همجواری آن با تمدن عظیم و کهن ایران، سبب شده است که هنرمندان و حاکمان این منطقه توجه وافری به فرهنگ این سرزمین داشته باشند. لذا این عامل باعث شده است که ایران سهم بسزایی در شکلگیری فرهنگ و هنر بوتکارا بهویژه هنر پیکرتراشی آن داشته باشد. البته بهاحتمال قوی، این ارتباط دوسویه بوده است. یافتهاندوزی داده های این پژوهش بهروش کتابخانهای صورت پذیرفته است. هدف هم، تبیین میزان تعامل پیکرهتراشی و نقشبرجسته های محوطه بوتکارای پاکستان با سرزمین ایران در دوره تاریخی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان