فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
91 - 107
حوزههای تخصصی:
The present article, which has been written in a descriptive-analytical manner based on field studies in the field of popular literature, examines the oral and Kurdish tale "Shirzad Shirdil," which has not yet been fully documented, based on Joseph Campbell's (1904-1987) theory of the hero's journey. It aligns the stages of the tale with this theory and also addresses some of its symbols. The importance of the present subject is due to the cultural-literary value of folk tales and the interdisciplinary position of Campbell's theory. The main question is: How and to what extent do the stages of this tale correspond to the hero's journey? The hypothesis is that although this tale does not have all the stages of Campbell's hero's journey, it has most of them. Based on the research findings, since Shirzad is accompanied by the older dimension of his existence – Malek-Ahmad - both dimensions must necessarily attain transcendence. Therefore, to complete the hero's journey, the repetition of a stage such as the meeting with the goddess, the passage through the belly of the whale, the ultimate boon, the apotheosis, and the master of two worlds is sometimes manifested. Additionally, this tale lacks the stages of the hero's refusal of return, the magical flight, and the rescue from without.
The Study of the Factors Considered in Locating Eastern Guilan Castles (Case Study: Amlash Castles)
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
29 - 47
حوزههای تخصصی:
Amlash is one of the most important parts of Guilan Province in northern Iran. It has endured unending political and military turmoil due to its special geopolitical and geostrategic position, during the early and middle Islamic eras. The establishment of numerous castles in the area is one of the manifestations of this state of affairs during that period. This study, based on library and field study, is aimed at analyzing the factors that might have led to the formation of the castles. The library studies included a review of literature on military castles and fortresses for an analysis of the factors that might have contributed to the castles in the Amlash region. The field studies included direct observation of the locating, photographic imaging, and numerical measurement and topographical features of those castles.
میراث فرهنگی به مثابه پدیده اجتماعی: رویکردی نو در مطالعات تاریخی فرهنگی پروژه های سدسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
109 - 125
حوزههای تخصصی:
توسعه در جهان امروز بر پایه حفظ ثروت های اجتماعی و زیست محیطی پیش می رود تا نیازهای زمان حال را بدون به خطر انداختن امکانات و آسایش نسل های آینده برطرف سازد. این طرز نگرش برخاسته از فرهنگ پایداری است که مفهوم توسعه پایدار مبتنی بر سه رکن پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را شکل داده است. حفظ میراث فرهنگی در توسعه پایدار نقش مهمی دارد، زیرا نه تنها به حفظ هویت فرهنگی، تقویت ملی گرایی، پیوند بین نسل ها و معنابخشی به حیات اجتماعی کمک می کند، بلکه منافع اقتصادی نیز به همراه دارد که می تواند جوامع محلی را منتفع سازد. پروژه های توسعه ای، به طور خاص طرح های مدیریت منابع آب، مانند احداث سد و شبکه های آبیاری و زهکشی، در صورت بی توجهی به میراث فرهنگی، یک تهدید جدی برای این ثروت ملی محسوب می شوند که با مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی می توان تا اندازه زیادی آن را خنثی کرد. این مقاله به بررسی اهمیت مسئولیت پذیری اجتماعی در پروژه های مدیریت منابع آب به منظور حفاظت از میراث فرهنگی می پردازد، زیرا تجارب موجود نشان می دهد، عموماً این موضوع در مطالعات اجتماعی مرتبط با طرح های مذکور مغفول مانده است.
بررسی بقایای استخوانی گورستان عصر آهن 2 و 3 قره تپه سگزآباد با رویکرد تافونومیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گورستان شرقی قره تپه سگزآباد واقع در دشت قزوین ازجمله محوطه های مهم عصر آهن 2 و 3 در فلات مرکزی ایران به شمار می رود که به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود از سالیان دور همواره مورد توجه باستان شناسان بوده است. این گورستان در سال های 1396 تا 1400 در قالب کاوش آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران مورد کاوش قرار گرفت و شواهد و اطلاعات بسیار مهمی از اواخر عصر آهن و اوایل دوره ماد و هخامنشی را آشکار کرد. یکی از ویژگی های جالب توجه این گورستان تدفین چهارچینه خشتیِ طبقه ای است؛ به طوری که در محدوده ترانشه ایجادشده در این گورستان، 5 طبقه گور شناسایی شد. ازجمله پرسش های اساسی در مورد این گورستان که مقدمه ای برای انجام پژوهش حاضر شد، این بود که «چرا این گورستان و گورهایش دچار آشفتگی و به هم ریختگی مواد و بقایای استخوانی است؟» چرا گوری چنان سالم و برجاست که حتی یک بند انگشتش هم جابه جا نشده و در مقابل، گور کناری اش تا حد زیادی به هم ریخته و آشفته است؟ آیا این عوامل درونی بودند یا از بیرون به گورستان وارد شدند؟ درنتیجه پاسخ به این پرسش ها به عنوان هدف اصلی این پژوهش در نظر گرفته شد. بدین ترتیب با استفاده از علم تافونومی به جستجو و شناسایی عوامل این آشفتگی پرداختیم. با بهره گیری از علوم میان رشته ای مختلف، مجموعه عواملی شناسایی شدند که نقش زیادی در دگرگونی وضعیت این گورستان داشتند. با توجه به پژوهش ها و آزمایش های صورت گرفته مشخص شد که تعدادی عوامل طبیعی همچون وقوع سیل، زلزله، فعالیت جانوران و گیاهان و فعل و انفعالات مواد دفن شده همراه اجساد و همچنین عوامل انسانی از قبیل تدفین ثانویه و فعالیت کشاورزی باعث ایجاد تغییر در گورستان و بقایای برجا مانده در آن شده اند. پژوهش حاضر نشان می دهد که تحلیل تافونومیک می تواند درک بهتری از فرایند های پس از مرگ (post-mortem) و همچنین تأثیرات محیطی و انسانی بر بقایای استخوانی (اعم از انسانی و جانوری) را فراهم کند.
Obituary: Guitty Azarpay (1934 - April, 2024)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
3 - 3
حوزههای تخصصی:
Guitty Azarpay was born in Tehran, Iran in 1934. She graduated with a PhD in Art History in 1964 from UC Berkeley.She taught at UC Berkeley until her retirement in the early 2000s. Her research on the ancient Iranian and Transoxiana (Central Asia) art, especially about Urartian Art and Sogdian Painting, is highly commendable, as she wrote two valuable books such as Urartian Art & Artifacts (1968) and Sogdian Painting: The Pictorial Epic in Oriental Art (1981). The publication of the book of Sogdian Painting introduced many art scholars to Sogdian art. Azarpay played a valuable role in introducing Sogdian paintings and Sogdian art. She was the recipient of the Book of the Year Award from the University of California Press for Sogdian Painting, and received the Albert Nelson Marquis Lifetime Achievement award.About 20 years ago, Azarpi donated her personal library to Golestan Palace in Tehran.Guitty Azarpay passed away in early April 2024.
انسان نالِدی: بینش های جدید درباره شجره نامه پیچیده انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
قطعات اسکلتی سنگواره شده نشان می دهد خانواده انسان نماها در حدود هفت میلیون سال پیش وجود داشته اند. در طی سال های گذشته سابقه سنگواره ای انسان های اولیه و استرالوپیته کوس ها به سرعت افزایش یافته است و این شواهد انباشته دیدگاه ما را درباره پیدایش جنسمان تغییر داده است. ساختار غار رایزینگ استار، بخشی از محوطه میراث جهانی گهواره بشریت در آفریقای جنوبی، برای سال ها توسط غارنوردان مورد کاوش قرار گرفته بود، ولی به هیچ سنگواره ای از آنجا اشاره نشده بود. این موضوع در سپتامبر 2013 (اوایل پاییز ۱۳۹۲) تغییر کرد، زمانی که دو غارنورد آفریقای جنوبی، نخستین استخوان های سنگواره ای شناخته شده از چیزی را که اکنون انسان نالدی نامیده می شود، در آن یافتند. مجموعه نالدی غنی ترین مجموعه از انسان نماهایی است که تا به حال در آفریقا کشف شده است. انسان نالدی به همان اندازه که دانش ما را ارتقاء می دهد، پیچیدگی شجره نامه انسان و ناآگاهی ما درباره انسان باستانی را نیز برجسته می کند. در این پژوهش تلاش بر آن شده تا با کمک تازه ترین یافته ها و داده ها، پژوهشگران پارسی زبان را با این گونه انسانی آشنا کنیم. عرصه ورودمان کتابخانه ای و روش پژوهش اسنادی است. نخست درباره کشف و شناسایی این گونه انسانی سخن خواهیم گفت و در ادامه به بررسی ریخت شناسی او در مقایسه با دیگر گونه های انسانی می پردازیم. انجام تدفین توسط انسان نالدی را از نظر می گذرانیم و سرانجام حکاکی های منتسب به او را بحث و بررسی خواهیم کرد. بی شک آگاهی از این اکتشافات تازه که نور بیشتری بر خاستگاه انسان ها می تاباند، ما را در فهم درست درخت تبارزایی انسان و پیچیدگی آن یاری رسان خواهد بود.
بررسی و تحلیل سنگ مزارهای گورستان هفت مرقدان روستای باغچه بهی شهرستان بوکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
91 - 113
حوزههای تخصصی:
سنگ مزارهای تاریخی، یافته های ارزشمندی در مطالعات باستان شناختی هستند که بر اساس آن ها می توان به جنبه های مختلف جوامع گذشته پی برد. تاکنون هیچ بررسی باستان شناختی هدفمندی که به شناسایی و مطالعه منجسم گورستان هفت مرقدان بپردازد، انجام نشده است. بنابراین، مطالعه این گورستان می تواند نشان دهد که روستای باغچه بهی در شهرستان بوکان از اواسط دوره قاجاریه به بعد اهمیت درخور توجهی یافته است. فرض بر آن است که با اتکاء به سنگ مزارهای گورستان باغچه بهی می توان به اعتقادات و آداب و رسوم مردم منطقه و همچنین علت ایجاد آرایه های مختلف بر روی سنگ مزارها توسط هنرمندان حجار پی برد. این سنگ مزارها به عنوان نمونه ای از یک جامعه آماری، از لحاظ زمانی و ریخت شناسی قابل مقایسه با دیگر سنگ مزارهای کُردستان مُکریان هستند. هدف نوشتار حاضر، مطالعه و ارزیابی موضوع و دستیابی به نتایج مطلوب در راستای پاسخ دهی به این سؤالات است: مطالعه کتیبه های ادبی، نقشمایه های غنی و فرم سنگ مزارهای گورستان هفت مرقدان از لحاظ تنوع و کیفیت آثار، کدام نتایج مهم فرهنگی و اجتماعی عصر خویش را بازگو می کنند؟ افراد شاخص به خاک سپرده شده در این گورستان چه کسانی بوده اند و در تاریخ منطقه بهی و مُکریان چه نقشی داشته اند؟ نتایج مطالعات میدانی و کتابخانه ای نشان می دهد که سنگ مزارهای هفت مرقدان بیانگر علایق، اعتقادات و در واقع نمودی از فرهنگ جامعه مُکریان در دوره قاجار و پهلوی است. همچنین، با تأکید بر سنگ مزارها و شواهد نوشتاری روستای باغچه بهی و مناطق اطراف آن، که بعدها به منطقه فیض الله بیگی شهرت یافت، می توان دریافت که از دوره محمدشاه قاجار از اهمیت سیاسی و مذهبی قابل توجهی در سطح مُکریان برخوردار بوده است.
ساختارشناسی ملات در لایه های اندود سازه موسوم به سقایه ربع رشیدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه تاریخی ربع رشیدی تبریز که در سال 700 ه.ق. ساخته شده است تا سده دهم ه.ق. به صورت های مختلف نظامی و مسکونی مورد استفاده قرارگرفته است. یکی از سازه های معماری ربع رشیدی، سازه آبی موسوم به سُقایه است که در جبهه جنوب شرقی قرار دارد. کاوش باستان شناختی محل موسوم به سُقایه ربع رشیدی از سال 1386 توسط معاونت میراث فرهنگی تبریز شروع شده است. ولی در این مدت، مطالعه فنی بر روی ملات (ملات دیوارچینی و ملات اندود) در این بخش از مجموعه ربع رشیدی انجام نپذیرفته است. مطالعات فنی بر روی مواد و مصالح این سازه آبی (پژوهش پیش رو بخشی از این مطالعات است)، می تواند در آینده به شناخت هویت و کاربری بنا منجر شود. از طرفی برای حفاظت صحیح اثر و همچنین مداخلات مرمتی، نیازمند شناخت فنی ملات در این مجموعه هستیم؛ بنابراین فنّاوری ملات به کار رفته در این سازه آبی، نیازمند بازشناسی با روش های علمی اعم از مطالعات میدانی و آزمایشگاهی و تحلیلی و تجربی است. در این راستا، از سه لایه اندود و همچنین ملات آجرچینی، نمونه برداری شد و مطالعات XRD, XRF, SEM-EDS انجام شد. درنتیجه مطالعات مشخص شد که ملات آجرچینی و ملات لایه های اندود، آهکی است. در مرحله عمل آوری، به همه ملات ها مقداری ماسه و خاک اضافه شده است با این تفاوت که میزان خاک و ماسه در ملات آجرچینی بسیار بیشتر بوده و به همین دلیل، کیفیت آن نسبت به ملات اندود ها پایین تر است. همچنین در ملات لایه های اندود، مقدار کمی دانه های زغال شناسایی شد.
نخستین استقرارهای دوره نوسنگی بی سفال در منطقه کُهگیلویه: شواهدی از تپهل بی بی زلیخایی
حوزههای تخصصی:
منطقه زاگرس و کوه پایه های آن، به ویژه بخش های مرکزی و در مناطقی مانند کرمانشاه، لرستان و ایلام، بیشترین شواهد مربوط به دوره نوسنگی و گذار از سیستم معیشتی مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک به یکجانشینی و اهلی کردن گیاهان و حیوانات را به دست داده است. در مقایسه با زاگرس مرکزی، بخش های جنوبی زاگرس کمتر موردتوجه پژوهشگران بوده و دانسته های ما اندک. تپه بی بی زلیخایی نخستین محوطه کاوش شده دوره نوسنگی در منطقه کُهگیلویه در بخش های جنوبی زاگرس است که آگاهی های جدیدی را به دست می دهد. پی بردن به جوانب گوناگون زندگی دوره نوسنگی بی سفال در محوطه، به دست آوردن بقایای گیاهی و جانوری برای بازسازی معیشت اقتصادی مردمان دوره نوسنگی و از طرفی بازسازی زیست بوم باستانی منطقه در اوایل دوره هُولوسِن و به دست آوردن نمونه هایی برای تاریخ گذاری مطلق جهت تعیین قدمت محوطه از مهم ترین اهداف این پژوهش است. مهم ترین پرسش های پژوهش شامل: آیا استقرار در تپه بی بی زلیخایی فقط مربوط به نوسنگی بی سفال است؟ نوع استقرار و طول مدت آن در این محوطه چقدر است؟ و معیشت اقتصادی مردمان بی بی زلیخایی تا چه اندازه براساس گردآوری و شکار و چه اندازه براساس کِشت آگاهانه و پرورش و نگه داری حیوانات بوده است؟ مهم ترین فرضیات این پژوهش عبارتند از: براساس مجموعه دست ابزارهای سنگی گردآوری شده و یافت نشدن سفال های قدیمیِ هم زمان، فرض ما این است که این تپه متعلق به دوره نوسنگی بی سفال بوده و با توجه به ویژگی های بوم شناختی محوطه فرض دیگر ما این است که نظام معیشتی ساکنان بی بی زلیخایی ترکیبی از دامداری، گردآوری دانه های گیاهی و غلات وحشی، شکار پستانداران کوچک جثه و در مقیاس کوچک ماهیگیری بوده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی- تحلیلی است؛ به این معنا بخشی هایی که مرتبط با یافته های کاوشِ محوطه است را تا حد امکان توصیف نموده و سپس آن ها را در بستر مناسب خود ارزیابی و تحلیل می کنیم. نتایج آزمایش های کربن 14 نشان می دهد که محوطه بی بی زلیخایی و منطقه کُهگیلویه دست کم از نیمه اول هزاره هشتم پیش ازمیلاد مورد سکونت قرار گرفته است.
Investigating the Impact of Visual Characteristics of Workplace Architecture on Creative Atmosphere (Case Study: Private Banks in Rafsanjan City)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
In addition to its functional aspects, architecture holds a deeper significance that communicates with the observer or user of the architectural work. Perception plays a crucial role in various fields, as an individual's perceptions, emotions, and mental states, alongside visual characteristics, can lead to diverse or multiple interpretations, allowing the landscape to be understood in myriad ways. Every architectural design maintains a connection with its surroundings through its distinct visual attributes. Aligning with this notion, the present study aims to elucidate the visual aspects of workplace architecture and its impact on the performance of private bank employees in Rafsanjan city. This research adopts an applied developmental goal and employs a descriptive-analytical methodology. Data collection utilized both field methods (public questionnaires) and a combined approach (quantitative-qualitative) for data analysis. Descriptive and inferential statistical techniques were applied using SPSS software. The findings revealed a direct correlation between the visual characteristics of workplace architecture and job performance in private bank branches in Rafsanjan. Thus, emphasizing visual elements in bank architecture holds significant importance, as these factors can influence employee performance, alertness levels, and concentration at work. The visual features of workplace architecture directly impact visual and psychological needs. Therefore, to enhance the performance quality of banks, these characteristics must be regarded as pivotal factors in workplace environments.
کاوش بازنگری غار کمربند شهرستان بهشهر، استان مازندران
حوزههای تخصصی:
سواحل جنوب شرق دریای کاسپی در منطقه ای که از آن به عنوان «کنار بوم»1 یاد می کنند، همانند بسیاری از دیگر نقاط هلال حاصلخیز، شاهد دگردیسی های عظیم در ساخت جوامع بشری در آستانه انقلاب نوسنگی در اوایل دوره هلوسن بوده است. گرچه تاکنون باستان شناسان نتوانسته اند پیوندی میان پایان دوره پارینه سنگی جدید و دوره فراپارینه سنگی را در منطقه مستند سازی نمایند، ولی به نظر می رسد که شکارورزان و گردآورندگان خوراک در حدود ۱۵۰۰۰ سال قبل از زمان حاضر، وارد منطقه شده و یکی از مهم ترین رخدادهای جوامع بشری را در آستانه نوسنگی شدن رقم زدند. یکی از غار هایی که می توان شواهد حضور انسان در این بازه زمانی را موردمطالعه قرارداد، غار کمربند است که در سال های ۱۹۴۹و ۱۹۵۱م. توسط «کوون» کاوش گردید. اگرچه این کاوش ها، چشم انداز جدیدی از ادوار فرهنگی انسان غارنشین را برما روشن ساخت؛ اما پس از گذشت 70سال، هم چنان ابهامات زیادی در شناخت تسلسل گاهنگاری این جوامع، به خاطر آشفتگی یافته های حاصل از کاوش وجود دارد؛ به همین دلیل با هدف شناخت توالی استقراری در این محوطه در زمستان سال 1400 تیمی از باستان شناسان ایرانی به کاوش مجدد در این غار پرداختند تا در این راستا بتوانند به بازسازی این جوامع در گذار از دوره میان سنگی به نوسنگی با پاسخ گویی به پرسش هایی ازجمله، توالی استقرار در این غار و یا بررسی تغییرات محیطی در ترک و یا توالی سکونت در این استقرارگاه به چه صورت بوده است؟ با توجه به تردیدهای فراوانی که در گاهنگاری این محوطه وجود داشت؛ یکی از هدف های اساسی این کاوش، انجام آزمایش های مجدد برروی یافته های جدید، ازجمله استفاده از آزمایش کربن 14 برروی نمونه های زغال و استخوان است تا با کمک آن بتوان تسلسل و توالی استقرار در این محوطه را بازشناسی نمود. این نتایج نشان می دهد که غار در بازه زمانی60±12270 تا 60±11810پیش ازمیلاد توسط جستجوگران خوراک مورد سکونت قرار گرفته است.
A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
19 - 22
حوزههای تخصصی:
Bardak-e Siāh is one of the important archaeological sites in Bushehr province. Recently, archaeological researches about the Achaemenid site of Bardak-e Siāh in Bushehr, under the supervision of Ismail Yaghmai, have been published. This article reviews the book entitled A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village.
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، شهرستان پیرانشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
49 - 76
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا در شهرستان پیرانشهر تاکنون، طی دو مرحله شامل؛ بررسی های باستان شناختی حوضه آبگیر سد در پاییز سال ۱۳۹۶ و همچنین کاوش به منظور گمانه زنی و خوانش وضعیت لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه های شناسایی شده تابستان سال ۱۳۹۹ هجری شمسی انجام گرفته است. در بررسی های باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا تعداد ۲۷ محوطه شامل غار، استقرارگاه، قبرستان و قلعه مورد شناسایی قرار گرفت که باتوجه به محدوده حوضه آبگیر سد و همچنین میزان مخاطرات ناشی از احداث و آبگیری سد، در نهایت تعداد ۵ محوطه جهت گمانه زنی و خوانش لایه های تاریخی - فرهنگی انتخاب شدند. مطالعات باستان شناختی حوضه سد کانی شینکا، نشانگر استقرارهایی از دوران پیش از تاریخ (مس - سنگی، مفرغ و آهن)، دوران تاریخی (اشکانی و ساسانی) و دوران اسلامی است. هدف اصلی این نوشتار معرفی و مطالعه محوطه های تاریخی حوضه سد کانی شینکا است تا ضمن معرفی این محوطه ها به مهم ترین عوامل شکل گیری و نحوه پراکنش محوطه ها پرداخته شود. مهم ترین محوطه استقراری حوضه آبگیر سد، به لحاظ میزان گستردگی و همچنین حجم لایه های تاریخی - فرهنگی محوطه گرد شیطان است که دارای شواهدی از دوران مس - سنگی (دالما)، مفرغ و دوران تاریخی است و محوطه گرد موروان با یک برجستگی کوچک دارای شواهدی از دوران مفرغ قدیم است. بخش عمده ای از گستره و لایه های محوطه باوله در اثر فعالیت های کشاورزی در طی سالیان اخیر نابود شده و هم اکنون شواهدی به صورت ضعیف از دوران تاریخی از آن برجای مانده است. محوطه های قلات شختان و قلات مره نیز دارای شواهدی از دوران تاریخی و اسلامی هستند. سایر محوطه ها به صورت تک دوره ای و با حجم کم یافته های فرهنگی قابل مستندنگاری و مطالعه هستند. وضعیت زمین سیمای منطقه و همچنین محل قرارگیری ساختمان و حوضه آبگیر سد کانی شینکا، از جمله مهم ترین دلایل کمییت، کیفیت و همچنین نوع پراکنش محوطه ها به شمار می روند.
Investigating and Analyzing the Indicators Affecting Smart Housing in Baghdad City(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
67 - 77
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to investigate the position of urban planning indicators affecting smart housing in Baghdad. The method is descriptive-analytical in nature and applied in terms of purpose. Data collection has been done in library and field. The statistical population of the study was experts and experts in the field of housing in Baghdad, and 86 experts were selected as the sample size using the Delphi sampling method. The findings show that the information technology index with 22.78 and the index of intelligent systems with 15.79 had the highest and lowest level of intelligence of residential buildings. Also, the results of structural equations show that in the physical component between the criteria of the information technology index, the existence of a digital building map 0.307 and in the environmental component between the criteria of the energy consumption index, the use of new methods of energy dissipation with a 0.411 and in the physical component and the index of smart systems, the criterion of controlling equipment with mobile applications and tablets, have the most effect on the intelligence of residential buildings in Baghdad. in order to improve the quality of life of the residents, save energy consumption, and prevent accidents, the need for urban managers to pay attention to smart technology is essential.
بررسی پیشینه و جایگاه موستَک/موسیقار (پان فلوت) در پهنه فرهنگی ایران براساس یافته های باستان شناسی و منابع نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
67 - 88
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جایگاه ساز موسیقار (پان فلوت) در پهنه فرهنگی ایران می پردازد و سعی در بررسی برآمدگاه، سازوکار و حیات این ساز با استفاده از شواهد باستان شناختی و منابع نوشتاری دارد. شواهد باستان شناختی موجود نشان می دهند که این ساز حداقل از دوره سلوکی-اشکانی در پهنه فرهنگی ایران حضور داشته و در دوره های بعدی به ویژه دوران اسلامی در کنار سایر سازهای ایرانی نقش بارزی ایفا کرده است. یکی از قدیم ترین شواهد موجود از این ساز در ایران مربوط به پیکرک یک نوازنده از مجموعه یافته های باستان شناختی محوطه باستانی شوش است که در حال حاضر در مخزن موزه ملی ایران نگهداری می شود و پژوهش حاضر به منظور معرفی آن شکل گرفته است. هدف از این مقاله، معرفی این پیکرک فراموش شده و سپس ارائه سرگذشتی از ورود و حضور ساز پان فلوت به پهنه فرهنگی ایران است. با توجه به شواهد ارائه شده در این مقاله می توان دریافت که این ساز از دیرباز در حوزه وسیعی از جهان، از یونان باستان و اروپا گرفته تا خاورمیانه و حتی شرق دور محبوبیت داشته و در جشن ها و آیین های مختلف مورداستفاده قرار می گرفته است. شواهد باستان شناسی فراوانی نیز بر این گفته مهر تأیید می نهند. پرسش اصلی در این پژوهش متوجه منشاء ورود این ساز به پهنه فرهنگی ایران است و با توجه به مدارک اشاره شده در مقاله، فرضیه نگارندگان بر این است که این ساز به احتمال در دوره هلنی به ایران آورده شده است. بااین حال با توجه به محدود بودن مدارک باستان شناختی هنوز هم نمی توان با قطعیت گفت که منشأ ورود این ساز به ایران از کدام منطقه بوده است.
بررسی جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد در دوران قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
6 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سهم زنان در موقوفات گناباد در دوران قاجار و پهلوی؛ بیان ویژگی ها و مصارف این موقوفات در این دو مقطع؛ تبیین تأثیر گرایش های زنانه در تعیین نوع و مصرف موقوفات؛ چگونگی تعیین متولیان موقوفات زنان گنابادی.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و برمبنای محتویات اسناد موقوفات موجود در اداره اوقاف گناباد و نیز مندرجات برخی کتب، جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد و موارد مرتبط با موقوفات آنان را بررسی می کند.یافته ها و نتایج: زنان گنابادی تنها در ایجاد 17% از وقفیات دوران قاجار و پهلوی در گناباد مشارکت داشته اند. عمده موقوفات زنان گنابادی، آب و زمین کشاورزی است؛ ولی گاهی درخت توت و عناب هم وقف شده است. اکثر زنان واقف، روستایی هستند و تحت تأثیر قیام سیدالشهداء(ع)، عمده درآمد موقوفات خود را وقف سوگواری محرم کرده اند. تقریباً می توان گفت که واقفان زن گنابادی، گرایش های زنانه خود را در تعیین مصارف موقوفات خود و متولیان آن ها درنظر نگرفته اند.
تأثیر نگارگری صفوی بر نگاره های نسخه حمزه نامه در هند (با رویکرد سپهرنشانه ای یوری لوتمان)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
289 - 311
حوزههای تخصصی:
روابط بین دو تمدن ایران و هند از ادوار کهن به صورت متقابل برقرار بوده است. اشتراک و تبادل سنت های فرهنگی بین ایران و هند در دوره «گورکانی» به اوج خود می رسد. حوزه اصلی عینیت یافتن فرهنگ ها را می بایست در هنر و ادبیات جست وجو نمود. این پژوهش، ضمن بررسی نسخه مصور حمزه نامه، که داستان های آن برگرفته از برخوردهای گوناگون «حمزه» با «انوشیروان» و دربار ساسانیان که با حمزه در جنگ است و «اردشیر بابکان» که به یاری حمزه می شتابد، مصور شده است. هم چنین به تأثیرات فرهنگی ایران/ هند به واسطه ورود هنرمندان ایرانی در دوره گورگانی هند و تأثیرات ویژگی های نگارگری دوره صفوی بر این نسخه می پردازد. مسأله اول که در این پژوهش مطرح می شود این است که، چگونه می توان تأثیر نشانه ای نگارگری صفوی بر نگاره های حمزه نامه در هند را با رویکرد سپهرنشانه ای مورد خوانش قرار داد؟ و مسأله دوم پژوهش این است که، چه مؤلفه های از نگارگری ایران در مصور کردن حمزه نامه در دوره گورکانی هند تأثیرگذار بوده است؟ هدف پژوهش حاضر این است که مسأله تأثیر نگارگری دوره صفوی در تقابل با نگارگری گورکانی هند را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی با رویکرد سپهرنشانه ای «لوتمان» بوده و با استفاده از تقابل بین فرهنگی (ایران/ هند) به ویژگی های حمزه نامه و تأثیرات ایران بر نگارگری هند اشاره کرده است. تأثیرات ویژگی های نگارگری مکتب تبریز دوم صفوی و شخصیت حمزه ایرانی در تصویرگری حمزه نامه حضور پُررنگی را دارد. نتیجه این پژوهش حاکی از این است تا در سرزمین میزبان ارتباطی معنادار میان دو سپهرنشانه ای خود و دیگری برقرار کنند و در ادامه به جذب عناصر و نشانه های در نگاره های حمزه نامه که برگرفته از شخصیت حمزه ایرانی است، سبب سازو کار فرهنگ ایرانی ازطریق داستان است، و جذب شدن آن توسط هنرمندان ایرانی در سپهر فرهنگی هند شده است.
گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
119 - 135
حوزههای تخصصی:
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
جایگاه دانشجویان در شاخه مشهد سازمان مجاهدین خلق (بهمن1357تا 1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ترکیب و وزن نیروهای اجتماعی از زمینه های مهم فهم تحولات سیاسی و اجتماعی است. پایگاه طبقاتی بازیگران تاریخ معاصر به ویژه سال های حکومت محمدرضا پهلوی و انقلاب اسلامی دچار تغییراتی مانند گسترش دایره و میدان اثرگذاری آنها شد. از جمله دانشجویان به عنوان بخشی از نخبگان میانی از اهمیت بالایی برخوردار شده و کنشگر قابل اعتنایی شدند. گروه ها و احزاب سیاسی از جمله سازمان مجاهدین خلق تلاش بسیاری برای جذب آنها انجام دادند. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که چرا دانشجویان مورد توجه خاص سازمان مجاهدین خلق و از جمله شاخه مشهد قرار گرفته و پیامدهای حضور این قشر در سازمان چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد قابلیت های دانشجویی مانند نداشتن دغدغه معیشت و فراغت نسبی از مسئولیت های معیشتی، میل به مشارکت سیاسی، بستر دانشجویی و تعلق سازمان به محیط دانشجویی و استمرار این حضور و نیز شادابی و تحرک عمل این قشر عمده دلایلی بودند که سبب شد سازمان بخش مهمی از بار تشکیلات و عملکرد خود را بر دوش آنها بگذارد، امری که در تمام شاخه های شهرستانی سازمان و از جمله مشهد نیز قابل مشاهده بود. شاخه مشهد این سازمان به دلایلی، از بهمن 1357 و حتی اندکی پیش از آن، تا پایان تحرکات خود در فاز نظامی، موجودیتی بسیار وابسته به اعضای دانشجویی خود داشت. روش تحقیق در این مقاله روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، بر مبنای اسناد، مطبوعات و کتاب ها است.
استقرارهای ساسانی حوضه رودخانه قره چای شهرستان تفرش، استان مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی تفرش به صورت ناحیه ای کوهستانی محصور در میان کوه ها قرار گرفته است. این منطقه ازآنجاکه در کنار شاهراه شمال به جنوب که از حاشیه کویر می گذرد در دوران مختلف تاریخی مورد توجه بوده و به این ناحیه جایگاه ویژه ای بخشیده است. در دوره ساسانی این ناحیه جزئی از ایالت جبال بوده و راه هایی که جنوب و جنوب غرب و غرب ایران را به نواحی شمالی و شمال شرق متصل می کرده، از این منطقه می گذشته اند. زیرا به دلیل کوهستانی بودن این ناحیه از امنیت نسبی برخوردار بوده است. در این دوره قلعه ها متعددی برای حفاظت از راههایی که از این ناحیه می گذشته اند ایجاد شده است. در بررسی این منطقه 35 محوطه استقراری از دوره ساسانی بررسی و شناسایی شد. که در کناره راه ها و حاشیه رودخانه قره چای شکل گرفته بودند. مطالعه سفالهای سطحی این محوطه ها در کنار معماری نشان می دهد که این منطقه در دوره ساسانی علاوه بر نواحی همجوار، با نواحی جنوب، جنوب غرب و شمال و شمال غرب و شمال شرق ارتباطات فرهنگی و غیره داشته است. در این نوشتار ابتدا به اهمیت بررسی باستانشناسی به عنوان ابزاری کارآمد، به پیشینه تاریخی تفرش پرداخته شده و در ادامه به محوطه ها و داده های سفالی و معماری بدست آمده از این محوطه ها پرداخته شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند و در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطالب ارائه شده است.