درخت حوزه‌های تخصصی

گروه های ویژه

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۷۲۴ مورد.
۱۴۱.

Logical Analysis of Iran's Historical Buildings in order to Read the Effective Components in the Architecture of Collective-Ritual Spaces based on the Wisdom of Art and Architecture

کلید واژه ها: Logical Analysis Architecture of Historical Buildings Collective-Ritual Space Wisdom of Art and Architecture Sociability

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
Nowadays, with advanced technology and information, the attention to national and religious culture and ritual has faded, so the lack of collective cultural-ritual spaces based on the correct principles of architectural wisdom is considered as a problem in today's world of speed and technology. The goals of the research are to improve sociability through the analytical analysis of Iran's historical buildings in order to read the effective components in the architecture of collective-ritual spaces based on the wisdom of Islamic art and architecture. The research method is in the form of case studies and logical reasoning and analysis of the content of fundamental principles and concepts, which in the case examples of social arenas from the perspective of the teachings of architectural wisdom in which national and religious rituals are held and a comparative study The factors of each were done in the form of tables; In the following, by adapting the arguments and relational analyzes of anthropological and epistemological discussion in the results of the research, it was shown that the fundamental principles and concepts in architectural wisdom are the result of focusing on rules and precise theorizing and are formed according to the culture of the people. And on the basis of basic needs assessments, it reduces discussions involving duality and difference of opinion. In addition to the semantic dimensions, components with physical-spatial aspects were extracted in an understandable way for the users, whose strategy and solutions will lead the way in improving the sociability of collective-ritual spaces.
۱۴۲.

سفال نوع لرستان و انتساب آن به پادشاهی الیپی

نویسنده:

کلید واژه ها: پیشکوه هزاره اول پیش ازمیلاد سفال نوع لرستان پادشاهی الیپی باستان شناسی تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
بیش از صد سال است که محققان با قرائت متون آشوری، به مکان یابی جای نام های ذکر شده در این کتیبه ها پرداخته اند. برخی از این جای نام ها در مرزهای شرقی قلمرو امپراتوری آشورنو و در غرب ایران قرار داشته که یکی از آن ها پادشاهی الیپی بوده است. اکثر باستان شناسان پادشاهی الیپی را در شمال پیشکوه لرستان و جنوب کرمانشاه مکان یابی کرده اند، اما طی دهه های اخیر، بعد از انتساب «سفال نوع لرستان» به اقوام الیپی توسط «لوئیس لوین» و بعد از آن به وسیله «یانا مدودسکایا»، محققان به تحلیل یافته های فرهنگی، ازجمله این نوع سفال در قالب پادشاهی مورد بحث پرداخته اند. دلیل انتساب سفال نوع لرستان به اقوام الیپی توسط باستان شناسان، هم زمانی و پراکنش این نوع سفال در محدوده و قلمرو درنظر گرفته شده برای پادشاهی الیپی است. پژوهش حاضر درپی این است که با استفاده از رویکرد نظری «باستان شناسی تاریخی» که به تفسیر اطلاعات متون تاریخی در بستر داده های باستان شناختی اتکا دارد، تحلیلی دقیق و همه جانبه از این موضوع ارائه دهد. اما پرسش این جاست که می توان با بهره گیری از متون آشوری و مکان یابی احتمالی یک پادشاهی، یک گونه سفالی را به آن فرهنگ نسبت داد؟ پژوهش حاضر درپی این است که با تحلیل همه جانبه مدارک تاریخی و یافته های باستان شناسی، نتیجه گیری منطقی در باب فرضیه مطرح شده ارائه دهد. نتایج این مطالعه نشان دادند که با توجه به داده های کنونی، انتساب یافته های باستان شناسی نیمه نخست هزاره اول پیش ازمیلاد پیشکوه لرستان، همانند سفال نوع لرستان به پادشاهی الیپی، قابل قبول نیست؛ درواقع، این انتساب باید در حد یک فرضیه مطرح شود، و مبنا قراردادن آن برای تحلیل یافته های محوطه ها سبب گمراهی و نتایج نادرست خواهد بود، چراکه از یک سو مدارک قطعی تاریخی برای مکان گزینی دقیق پادشاهی الیپی در پیشکوه لرستان وجود ندارد؛ و ازسوی دیگر، الگوی زیست مبنی بر کوچ نشینی در این منطقه، امکان تطبیق محدوده پراکنش داده های باستان شناسی همانند سفال نوع لرستان را با اطلاعات تاریخی موجود در متون آشوری نمی دهد.
۱۴۳.

رویکرد جدید بر روایت هرودوت در به شاهی رسیدن داریوش (با تکیه بر رویکرد فرهنگی فوکویی)

نویسنده:

کلید واژه ها: هخامنشیان داریوش هرودوت میشل فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۹
«هرودوت» مورخ معروف یونانی داستانی نقل می کند که طبق آن بعد از این که «گئومات» خود را «بردیا» پسر «کوروش» نامید، «داریوش» و هم دستانش قیام کرده و گئومات و یارانش را می کشند. بعد از قتل گئومات، تصمیم می گیرند سوار بر اسب به اطراف شهر رفته و هرکس اسبش زودتر شیهه کشید را به پادشاهی برسانند. طبق نظر هرودوت، اسب داریوش با کمک حیله «اویبار»، مهتر داریوش زودتر از سایرین شیهه کشیده و داریوش به سلطنت می رسد. با این وصف، پرسش پیوهش این است که، آیا روایت هرودوت مبنی بر به پادشاهی رسیدن داریوش براساس شیهه اسب درست است؟ فرضیه پژوهش بر این مبناست که داستان هرودوت حالت افسانه آمیز و غیرواقعی است. روش پژوهش در این جستار توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد معتبر تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که داستان هرودوت حالت افسانه آمیز دارد و ذکر مطالب خارق العاده و ماوراء الطبیعه آن را بی اعتبار می نماید. براساس نظریه فرهنگی «میشل فوکو»، فرهنگ جوامع حالت ایستا ندارد، بلکه همواره درحال تغییر است؛ بنابراین ابتدا باید فرهنگ هخامنشی را مورد بررسی قرار داد. بعد از تحلیل فرهنگ دوره هخامنشی متوجه خواهشم شد که داستان هرودوت ساختگی است و عوامل دیگری، ازجمله تعلق داشتن به خاندان حکومت گر یا هخامنشی در به تخت نشستن داریوش دخیل بوده، که هرودوت عمداً یا سهواً آن ها را ذکر ننموده است.
۱۴۴.

از نجیب زادۀ وحشی تا مرد هزاره: تاریخ نگاری مطالعات نوین غربیان دربارۀ امپراتوری مغول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ نگاری تاریخ جهانی مطالعات امپراتوری مغول شرق شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۴۸
تأسیس امپراتوری مغول به عنوان بزرگ ترین امپراتوری پیوسته تاریخ، تأثیر عمیقی بر مناطق فتح شده برجای نهاد و در بسیاری از آن ها مشخصه پایان یک عصر تاریخی بود. مطالعات نوین امپراتوری مغول از زوایای متعارضی شامل تاریخ، سیاست، فرهنگ و تأثیر مغولان بر جهانی است که فتح کرده بودند. ازآن جایی که بررسی امپراتوری مغول، عمری سی صد ساله دارد، مسئله ای درباره تفاوت های رویکردی و روشی طرح می شود که در بررسی امپراتوری به کار رفته اند. بررسی تاریخِ تاریخ نگاری حاضر با قراردادن آثار پژوهشی امپراتوری مغول در بافتار تاریخی و سیاسی دوره ای که نوشته می شدند، به صورت بندی فرایند تحولات روشی و فکری ای پرداخته که در مطالعه تاریخی امپراتوری به کار رفته اند. یافته های مقاله نشان می دهد که از انتشار نخستین آثار تاریخی در سده هجدهم، روایت غیر نقادانه مبتنی بر وحشی گری مغولی که با ایده شهریار روشنگر ترکیب شده بود، قرائت اصلی را تشکیل می داده است. در عین حال در سده بیستم، تاریخ نگاری مارکسیستی شوروی بر مناسبات طبقاتی و تحول اجتماعی مغولان دست می گذاشت. هم زمان با فروپاشی شوروی، آثار جدیدی در بریتانیا و آمریکا نوشته شدند که با موج جهانی شدن و نفی قرائت های مبتنی بر تخریب مغولی در آثار پیشین، به بررسی تبادلات جهانی و ادغام فرهنگی و اقتصادی و شکل گیری تجارت بین المللی در امپراتوری مغول پرداختند. مقاله تاریخ نگارانه حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و با حفظ خط زمانی، رویکردها و روش هایی را ارزیابی می کند که در سی صد سال گذشته در مطالعه امپراتوری مغول به کار گرفته شده اند و به ارائه یک صورت بندی نقادانه از آن ها می پردازد.
۱۴۵.

بازتاب مفاهیم حماسی شاهنامۀ فردوسی در تصویرسازی قدرت مغولان و ایرانیان در شاهنامۀ چنگیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه چنگیزی مغولان ایرانیان تصویرسازی قدرت زیرساخت های فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۵
این مقاله بازتاب مفاهیم حماسی شاهنامه فردوسی را در تصویرسازی قدرت مغولان و ایرانیان در شاهنامه چنگیزی تحلیل می کند. تفاوت ها و تمایزهای موجود در تصویرسازی قدرت این دو گروه در شاهنامه چنگیزی با استفاده از روش های تحلیلی و مقایسه ای، بیان می شود. در این روش، ابتدا توصیفات مربوط به ظاهر و خصوصیات مغولان و ایرانیان در شاهنامه مطرح و سپس، تفاوت ها در رفتار، اقدامات و نحوه برخورد با قدرت بین این دو گروه تحلیل و مقایسه می شود. نتایج این تحلیل نشان می دهد که شاهنامه چنگیزی در تصویرسازی قدرت بین مغولان و ایرانیان، تفاوت های شایان توجهی را نشان می دهد. مغولان به عنوان یک قدرت فتح گر و جنگ طلب تصویرسازی می شوند، درحالی که ایرانیان به عنوان یک قدرت محافظه کار و متعارف نشان داده شده اند. همچنین، زیرساخت های فرهنگی نقش مهمی در تصویرسازی قدرت این دو گروه دارند و تفاوت های فرهنگی بین آن ها در تصویرسازی قدرت مشخص می شود.
۱۴۶.

برنامه درسی تاریخ و نقش آن در شکل دهی باورها و افکار دانش آموزان نسبت به هویت و فرهنگ ملی کشورشان

کلید واژه ها: برنامه درسی تاریخ هویت و فرهنگی ملی دانش آموزان آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
تاریخ نشأت گرفته از تجربیات گذشتگان است و یکی از بهترین ابزار برای تربیت فرد به شمار می رود تربیتی که از مطالعه تاریخ به دست می آید بسیار مفید و مؤثر است و شاید بتوان گفت مهم ترین نتیجه ای که از مطالعه تاریخ و تفکر و آموزش صحیح آن به دست می آید، تربیت است. تاریخ می تواند موجب پیدایش و پیشرفت تفاهم درباره ی مواریث فرهنگی بشر و زمینه ای برای شناسایی فرهنگ و هنر و زندگانی گذشته ی دیگران باشد، یکی از وظایف اساسی آموزش تاریخ در مدارس آن است که موجب تقویت علاقه میهنی و شکل گیری هویت ملی شده و دانش آموزان را با سنن گذشته ی قومی و میهنی شان آشنا سازند. درس تاریخ دربردارنده ی سرگذشت یک ملت و تحولاتی است که بر سرزمین آن ها گذشته است همه ی انسان ها وطن خویش را دوست دارند و بدان عشق می ورزند. میراث های تاریخی و افتخارات فرهنگی، مشاهیر و عرصه های تلاش و فداکاری برای تمامی افراد یک کشور به عنوان ارزش به شمار می آیند تمام این ویژگی ها است که خاطره قومی و ملی و هویت یک ملت را می سازد. بنابراین درس تاریخ نقش بسیار مهمی در شکل دادن به هویت یک ملت و زنده نگه داشتن عشق و علاقه به میهن، آمادگی برای فداکاری در راه این کشور و قبول خدمت به هموطنان را ایفا می کند. از آنجا که برنامه ی درسی تاریخ نقش کلیدی در شکل گیری هویت و وحدت افراد یک ملت دارد، ضرورت آموزش آن جهت دستیابی به این امر مهم بر کسی پوشیده نیست. براین اساس ضروری است که آموزش برنامه درسی تاریخ از مناظر گوناگون مورد پژوهش قرار گیرد. این پژوهش نیز در همین راستا انجام می گیرد و هدف آن بررسی نقش برنامه درسی تاریخ در شکل دهی باورها و افکار دانش آموزان نسبت به هویت و فرهنگ ملی کشورشان به روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای می باشد
۱۴۷.

شواهدی از حضور فرهنگ حسونا در غرب زاگرس مرکزی (تپه نظرگه شهرستان سرپل ذهاب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حسونا نوسنگی زاگرس مرکزی سرپل ذهاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۲
فرهنگ حسونا مربوط به اواخر دوران نوسگی است که بازه زمانی ۶۰۰۰ - ۵۳۰۰ ق.م را در بر می گیرد و یکی از فرهنگ های اولیه روستانشینی در زاگرس به شمار می رود. پس از کشف و کاوش تپه حسونا در شمال بین النهرین، به دلیل اهمیت یافته ها، این فرهنگ به عنوان شاخصی برای دوران اولیه روستانشینی زاگرس در نظر گرفته شد. تاکنون شواهدی از فرهنگ حسونا در شمال غرب و اخیراً در شرق زاگرس به دست آمده است که نشان از پهنه وسیع گسترش این فرهنگ است. با این حال، تاکنون شواهدی از حسونا در زاگرس مرکزی به خصوص مناطق غربی آن یافت نشده است. در پاییز ۱۴۰۰ بررسی نجات بخشی محدوده سد هواسان شهرستان سرپل ذهاب به سرپرستی ناصر امینی خواه به انجام رسید. این پژوهش اهداف مختلفی را دنبال می کرد که یکی از  مهمترین آن ها مطالعه برهم کِنش های احتمالی فرهنگی منطقه با مناطق مجاور و بالاخص بین النهرین  بود. یکی از وجوه محرز فرهنگ حسونا، نوعی سفال موسوم به «سینی پوست کنی» است که برای اولین بار از لایه ۲ تپه حسونا به دست آمد. وجود قطعات سینی پوست کنی بر روی تپه نظرگاه، به پرسش ما درباره وجود ارتباط زاگرس با بین النهرین آن هم در یکی از مهمترین دوران تاریخی پاسخ داد. در این مقاله، علاوه بر معرفی مواد فرهنگی تپه نظرگاه، به دلایل اهمیت محدوده تحت بررسی نیز پرداخته ایم.
۱۴۸.

آشنایی با مفهوم و کاربرد روش های آکوستیک به عنوان یک روش غیر مخرب در مطالعه و شناخت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بناهای تاریخی روش های غیرمخرب مداخله شناخت امواج ساکن روش های سنجش آکوستیک (سونیک و اولتراسونیک)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۹۲
به منظور انجام هرگونه اقدامی در راستای محافظت از یک ساختمان تاریخی، آگاهی از خواص مکانیکی مصالح و عناصر سازنده آن اقدامی ضروری است که این امر باید با واردآمدن حداقل آسیب به کالبد و بافت بنای تاریخی همراه باشد. در حقیقت، به حداقل رساندن مداخلات در ساختار تاریخی و استفاده از روش های غیرمخرب برای مطالعه و شناخت عناصر آن، یکی از الزامات موردنیاز برای بهبود وضعیت میراث فرهنگی است. در میان روش های غیرمخرب، تکنیک های آکوستیک یکی از رایج ترین روش های مورد استفاده در چند دهه اخیر هستند که اطلاعات مهمی درباره کیفیت و وضعیت حفاظتی عناصر مورد مطالعه در اختیار ما قرار می دهند. هدف این پژوهش، بررسی عملکرد، ظرفیت و نتایج استفاده از انتشار امواج آکوستیک برای تجزیه وتحلیل وضعیت حفاظتی بناهای میراثی است. این مقاله، به صورت مروری و با بررسی مقاله های علمی معتبر از شش سال اخیر در حوزه مطالعات و پژوهش های مربوط به آزمون های آکوستیک انجام شده و خلاصه ای از اصول فنی اولیه، تجهیزات مورد نیاز، نحوه انجام آزمایش ها، کاربردها، محدودیت های موجود در رابطه با شرایط سایت و درنهایت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این آزمون ها را ارائه می دهد. مطالعات انجام شده نشان می دهد که مصالح و سازه های مختلف و همچنین آسیب هایی همچون ترک ها و حفره های داخلی، در برابر انتشار امواج آکوستیک رفتار متفاوتی از خود نشان می دهند. درنتیجه، از همین تفاوت رفتار می توان برای ارزیابی کیفیت ساختمان ها و مصالح، شناسایی ناهمگنی های موجود، آسیب ها مخصوصاً ترک ها، جداشدگی اندودها در دیوارها و کنترل اثربخشی اقدامات درمانی استفاده کرد.
۱۴۹.

پژوهش های سنجه پذیر در باستان شناسی محیطی دوره پلیستوسن (تعاریف، کاربرد و ضرورت ها برای فلات ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: باستان زمین شناسی باستان شناسی محیطی روش های آزمایشگاهی بازسازی شرایط محیطی پلیستوسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
زمین به عنوان یک بستر، همواره در حال ذخیره کردن اطلاعات اقلیمی، انسانی و محیطی است و می تواند آینه تمام نمای روابط زیا و گیاه با محیط زیست باشد. رژیم غذایی، پوشش گیاهی، وضعیت اقلیم، دلایل انقراض موجودات زنده، مهاجرت و الگوهای استقراری انسان از آن دسته اطلاعاتی است که می توان از بایگانیِ زمین برداشت کرد. بازیابی این اطلاعات همواره بخشی از دغدغه های پژوهشگران بوده است. اما آنچه مشخص است، این است که شرایط محیطی گذشته را نمی توان تنها با تکیه بر یافته های فرهنگی در بافت باستان شناسی بازسازی کرد، بلکه این امر مستلزم ادغام طیف گسترده ای از علوم است. نتیجه این ادغام، سر برآوردن شاخه هایی از علوم میان رشته ای همانند باستان شناسی محیطی است که هدف اصلی آن درک فرایندهای تعاملی بین انسان و محیط است. باستان شناسی، با پیشرفت علم و تخصص گرایی همواره با رویکردی نو و چالش های نوینی مواجه است، ازاین رو بومی سازی تکنیک های باستان شناسی محیطی و بازنگری مبانی نظری و عملی باستان شناسی ایران، که به میزان زیادی در این زمینه با کاستی مواجه است امری الزامی به نظر می رسد. در این مقاله کوشیده ایم با روش کیفی و با رویکرد توصیفی به مرور، بخشی از آزمایش های میان رشته ای (اهداف، کاربردها و کارکردها) با ذکر مثال هایی مورد استفاده در باستان شناسی، مبتنی بر رهیافت های باستان شناسی محیطی و به ویژه یکی از زیر شاخه های آن یعنی باستان زمین شناسی، در اواخر دوره پلیستوسن بپردازیم و به نیازها و ضرورت های این علوم میان رشته ای اشاره نمایم.
۱۵۰.

منشأیابی ماده خام دست افزارهای سنگی محوطه مله بوژان بر اساس مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارینه سنگی مله بوژان پتروگرافی ژئوشیمیایی سنگ چرت منشأیابی ماده ی خام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
دره های میانکوهی زاگرس ازجمله مناطق جغرافیایی مهم در پژوهش های پارینه سنگی این منطقه اند. پژوهش های باستان شناسی اخیر نشان داده اند که برخی محوطه های پارینه سنگی در زاگرس از نوع محوطه های باز هستند و در مجاورت برونزدهای رادیولاریتی سنگ چرت واقع شده اند. محوطه مله بوژان واقع در ناهمواری های مشرف به دشت سرفیروزآباد استان کرمانشاه به دلیل وجود دست افزارهای سنگی و گرهک های سنگ چرت رودخانه ای پراکنده در آن، یکی از این گونه محوطه هاست. مطالعه فناوری ساخت و گونه شناسی دست افزارهای سنگیِ به دست آمده از آن، که مبتنی بر تولید تراشه و فناوری لوآلوآ است، بیانگر این است که از محوطه به عنوان یک کارگاه روباز تولید دست افزار سنگی در دوره پارینه سنگی میانی استفاده می شده است. در مطالعه دست افزارهای سنگی یک محوطه، مطالعه بستر زمین شناختی و منشأیابی ماده خام مورد استفاده برای ساخت دست افزارها دارای اهمیت بسیار است، چراکه انتخاب محل زندگی و یا مهاجرت ابزارسازان پیش از تاریخ تحت تأثیر یافتن مواد خام مناسب برای ساخت دست افزارهای مورد نیاز بوده است؛ بر این اساس، در این مقاله نتایج دو آزمایش پتروگرافی (تهیه مقطع نازک) و ژئوشیمیایی (طیف سنجی فلورسانس پرتو ایکس یا XRF) روی تعدادی دست افزار سنگی انتخابیِ به دست آمده از اولین فصل بررسی محوطه مله بوژان دشت سرفیروزآباد استان کرمانشاه و تعدادی از نمونه های سنگی به دست آمده از سازندهای زمین شناسی اطراف این محوطه با هدف مشخص ساختن محلی یا وارداتی بودن گرهک های چرت پراکنده بر سطح آن و در نتیجه منشأیابی ماده خام استفاده شده در ابزارسازی ارائه شده است که در نهایت بر اساس نتایج آنالیزها و نیز بررسی نقشه زمین شناسیِ منطقه مشخص گردید منشأ سنگ های استفاده شده در ابزارسازی محلی و به احتمال بسیار سازند زمین شناسی کشکان (شامل لیتولوژی آهک، ماسه سنگ و کنگلومرای قرمزرنگ) بوده است. مقادیر تقریباً مشابه بین عناصر موجود در ذرات رسوبی آبراهه ها، گرهک های سنگ چرت پراکنده در محوطه و سازند کشکان، یعنی همخوانی عناصر کمیاب با یکدیگر، ملاک این نتیجه گیری بوده است.
۱۵۱.

عوامل زیستی موثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسودگی زیستی سطوح آجری بناهای تاریخی فعالیت میکروبی پاکسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل اصلی فرسودگی زیستی ساکن روی آجرهای متعلق به میراث جهانی گنبد قابوس واقع در شهر گنبد کاووس در استان گلستان است. در این پژوهش با استفاده از مشاهدات میدانی، مشاهدات ماکروسکوپی در محل، روش های میکروسکوپی و مطالعات کتابخانه ای به شناسایی و نحوه تأثیرگذاری عوامل زیستی بر سطح آجری بنای گنبد قابوس در سه قسمت پایه، بدنه و مخروط پرداخته شد. بر این اساس، عوامل فرسودگی زیستی به دو گروه نمونه برداری تقسیم بندی شدند. گروه اول، شامل ماکروارگانیسم ها که برای جلوگیری از صدمه به بنا، روش شناسایی بر اساس مستند نگاری و عکس با دوربین انجام شد. گروه دوم، نمونه برداری از عوامل میکروارگانیسم هایی مانند باکتری ها و قارچ ها، ریزجلبک ها و سیانوباکترها، گلسنگ ها که با پنس استریل از روی سطح آجری نمونه برداری انجام و سپس به داخل میکروتیوپ انتقال و با روش های ریخت شناسی و کشت و میکروسکوپی شناسایی شدند. به طور کلی، نُه گروه از ارگانیسم های عامل فرسودگی زیستی در این مطالعه شناسایی شدند که ازجمله گروه های عمده آن ها می توان به باکتری ها، سیانوباکترها و جلبک ها، قارچ ها، گلسنگ ها، خزه ها و گیاهان، حشرات و حیوانات کوچک اشاره کرد. ماکروارگانیسم ها با تغییرات میزان رطوبت، کم و زیاد می شوند و بنابراین، در تخریب مکانیکی اجزای بستر مؤثرند. در بین ماکروارگانیسم ها گیاهان و خزه ها از مهم ترین دشمنان بستر آجری بنای گنبد قابوس موجود شناخته شدند. میکروارگانیسم ها قادرند کلون و بیوفیلم هایی را روی سطح بستر آجری تشکیل دهند. آن ها اسیدهایی را ترشح می کنند که مواد معدنی تشکیل دهنده بستر آجری را تجزیه کرده و به این صورت نقش مهمی در فرسودگی زیستی بنا ایفا می کنند. به طور کلی، آجرهای دیوار های بیرونی بنا در معرض حمله عوامل متنوع زیستی و عوامل غیرزنده قرار دارند و درمجموع، مقاومت کمتری نسبت به فعالیت های عوامل فرسودگی نشان می دهند. رطوبت، دما و نور و آلودگی غبار شهری از عواملی بالقوه در افزایش عوامل دخیل در فرسودگی زیستی می توانند در پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گیرند.
۱۵۲.

طبقه بندی و گونه شناسی سفال های عصر آهن II به دست آمده از کاوش های باستان شناسی قره تپه سگز آباد قزوین به کمک توابع شعاع، تانژانت و انحنای (RTC) منحنی لبه خارجی سفال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال عصر آهن II توابع RTC طبقه بندی شبکه عصبی مصنوعی گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
یکی از اساسی ترین پژوهش ها در بررسی های میدانی و کاوش های علمی باستان شناسی، ارائه یک توصیف کمّی و کیفی دقیق از ویژگی های هندسی قطعات سفالی است. این توصیفات در قالب مفاهیم طبقه بندی و گونه شناسی سفال های یک دوره تاریخی مطرح شده است و از آن ها به منظور بررسی ساختارهای فرهنگی و اجتماعی آن دوره استفاده می شود. امروزه، بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه به کمک روش های رقومی و مدل سازی های ریاضی صورت می گیرند. در این پژوهش نیز به بررسی امکان استفاده از روش ها و الگوریتم های ریاضی در طبقه بندی و گونه شناسی سفال های باستانی پرداخته می شود. آنچه در وهله اول حائز اهمیت است، معرفی مجموعه ای از ویژگی های هندسی برای منحنی لبه خارجی سفال است که در قالب توابع RTC به الگوریتم ها معرفی می شوند. این توابع ویژگی های یکتا و منحصربه فردی را برای هر منحنی لبه خارجی نشان می دهند که از آن ها در طبقه بندی و گونه شناسی سفال ها استفاده می شود. طبقه بندی نمونه ها به کمک شبکه عصبی مصنوعی و بر اساس توابع RTC انجام شده است که در آن نمونه ها با دقت حدود 95درصد و در سه طبقه کاسه، کوزه و خمره قرار می گیرند. شبکه عصبی طراحی شده یک شبکه سه لایه با یک لایه پنهان است که شامل دو نورون می شود. خروجی شبکه کدهای رقومی صفر، یک و دو هستند که به ترتیب به لبه های کاسه، کوزه و خمره اشاره می کنند. در ادامه، با تصحیح نمونه های خطادار و از مجموع 209 طرح سفال، 128 نمونه در طبقه کاسه ها (61.2درصد نمونه ها)، 42 نمونه در طبقه کوزه ها (20.1درصد نمونه ها) و 39 نمونه در طبقه خمره ها (18.7درصد نمونه ها) قرار می گیرند. پس از انجام طبقه بندی، گونه شناسی نمونه های موجود در هر طبقه نیز به کمک الگوریتم خوشه بندی اتصال همسایگی صورت گرفته که در آن فرم لبه های موجود در طبقات کاسه ها، کوزه ها و خمره ها به ترتیب در 83، 22 و 27 تیپ از یکدیگر متمایز می شوند. دقت روش گونه شناسی سفال ها نیز بین 95درصد تا 97 درصد ارزیابی می شود.
۱۵۳.

پژوهش های مرتبط با هستی شناسی در حوزه موزه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی شناسی موزه هستی شناسی میراث فرهنگی کاربردهای هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر یافتن هستی شناسی های مورد استفاده در حوزه موزه است. به علاوه این پژوهش قصد دارد کاربردهای هستی شناسی در حوزه موزه را از طریق بررسی پژوهش های صورت گرفته در این حوزه استخراج کند. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش به شیوه مرور نظام مند انجام می شود و شامل دو بخش اصلی است: بخش اول جستجوی پژوهش های مربوط به هستی شناسی حوزه موزه و بخش دوم تحلیل و بررسی یافته های جستجو را شامل می شود. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که چندین هستی شناسی در حوزه موزه وجود دارد که از آن جمله می توان به سی داک سی آرام و ای دی ام اشاره کرد. در زمینه کاربردها نیز مشخص شده که هستی شناسی کاربردهای متعددی در حوزه موزه دارد. برای نمونه میانکنش پذیری اطلاعات در موزه ها، تسهیل دسترسی و بازیابی اطلاعات موزه ای. به علاوه نتایج پژوهش نشان از خلأ پژوهشی در حوزه هستی شناسی موزه در ایران دارد؛ زیرا تنها دو پژوهش در حوزه هستی شناسی میراث فرهنگی به زبان فارسی وجود داشت که مربوط به حوزه باستان شناسی است.
۱۵۴.

کاربردپذیری ابزارهای کمک جستجو در نرم افزار سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران از دیدگاه کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابزار کمک جستجوی آرشیوی کاربر آرشیو کاربردپذیری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران آرشیو ملی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: سنجش میزان کاربردپذیری ابزارهای کمک جستجو در قالب فیلدهای جستجو، پدیدآور، موضوع و عنوان در نرم افزار سازمان اسناد و کتابخانهملی ایران از دیدگاه کاربران. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش توصیفی حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و به روش شبه آزمایشی انجام شده است. فنون جمع آوری داده ها، گزارش های کلامی (تفکر با صدای بلند) و مشاهده مستقیم در حین انجام تکالیف بود. برای گردآوری اطلاعات جمعیت شناختی از پرسشنامه استفاده شد؛ جامعه پژوهش را کاربران مبتدی و خبره سازمان اسناد و کتابخانه ملی تشکیل دادند. کاربران پس از انجام تکالیف با نظرسنجی پس آزمون، نظرات خود را بیان کردند. یافته ها و نتیجه گیری: ابزارها برای کاربران خبره در مقایسه با کاربران مبتدی، کاربردپذیرتر بودند. کاربران مبتدی در مقایسه با کاربران خبره در تکمیل تکالیف، دشواری بیشتری به دلایل عدم آشنایی با واژگان آرشیو و چگونگی جستجو در نرم افزار داشتند. حدود 60 درصد از مشارکت کنندگان به سهولت فیلدهای «جستجو» و «پدیدآور» را تکمیل نمودند. هر چند بیشترین کارآیی مربوط به فیلد «پدیدآور» بود؛ اما تکمیل آن در میان 10 درصد از کاربران ناموفق بود. کمترین و بیشترین میانگین زمانی به ترتیب مربوط به فیلدهای «عنوان» و «موضوع» بود. در مجموع ابزارها برای کاربران کاربردپذیر بوده و می توان از طریق آموزش و استفاده از راهنما، کاربردپذیری را افزایش داد. در زمان ورود اطلاعات، واژه شناسی و کاربرپسندی ابزارها مهم است. کاربران با استفاده از ابزارهای کمکی کاربردپذیر، جستجوهای خود را انجام داده و نیاز به حضور واسطه را کاهش می دهند.
۱۵۵.

طبقه بندی، گونه شناسی و گاهنگاری سفالینه های لعابدار محوطه اسلامی بوزنجرد دشتِ همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: محوطه بوزنجرد دشت همدان دوره اسلامی سفال لعابدار برهمکنش فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
در جریان مطالعات باستان شناسی محوطه های اسلامی دشت همدان در سال 1399، محوطه بوزنجرد توسط نگارندگان برای نخستین بار مورد بررسی قرار گرفت. یکی از شاخصه های مهم در شناخت فرهنگ های گذشته، مطالعه و تحلیل آثار سفالی محوطه های باستانی است که نقش مهمی در روشن شدن ساختار فرهنگیِ مراکز استقراری دارد. با توجه به تأثیرپذیری سنت های سفالگری دشت همدان و به تبع آن، محوطه بوزنجرد، از مراکز شاخص سفالگری دوره اسلامی، در این پژوهش سعی شده است، به طبقه بندی، گونه شناسی و گاهنگاری انواع سفالینه های لعابدار این محوطه پرداخته شود. این پژوهش با مطالعه داده های باستان شناسی حاصل از بررسی های نوین نگارندگان انجام شده است. اهداف کلی، شناخت گونه های محلی سفال در محوطه بوزنجرد و شناسایی مراکز فرهنگی اثرگذار بر سنت سفالگری در این محوطه اسلامی است. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی بوده و همچنین، یافته های میدانی این محوطه با سایر محوطه های هم افق بررسی مقایسه ای شده اند. نتایج نشان دهنده شباهت هایی میان سفال های محوطه بوزنجرد، از لحاظ فن ساخت و پرداخت، با محوطه های همجوار همچون ذلف آباد، آوه، آق کند، سلطانیه، قروه، کنگاور، بیستون و بروجرد است که در مهمترین مسیرهای ارتباطی دشت همدان قرار داشتند . همچنین، از نظر ویژگی های فنی و هنری، مهمترین گونه های سفالی محلی این محوطه، ظروف لعابدار نقش کنده در گلابه و ظروف با تزئین چند رنگ بر روی لعاب سفید هستند.
۱۵۶.

چگونگی تدریس درس«جنگ جهانی دوم و جهان پس از آن» با روش «پرس و جو»: رویکرد درس پژوهی

کلید واژه ها: درس پژوهی روش پرس وجو جنگ جهانی دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
درس پژوهی یک رویکرد ساختار مند مطالعه توسعه و بهبود آموزش و یادگیری است به بیان دیگر یک چرخه پژوهشگری درباره یادگیری دانش آموزان است که به منظور یادگیری معلمان و اصلاح و بهبود آموزش اجرا می شود. روش تحقیق و آموزش درس پژوهی میتواند به عنوان ابزاری کارآمد جهت ایجاد توانایی مذکور در معلمان شود. پژوهش حاضر یک نمونه درس پژوهی است که در آن سعی بر انتقال تجربه گروه درس پژوهی خود به دیگر همکاران و دانشجو معلمان است.  متن حاضر درباره چگونگی تدریس درس عصر شکوفایی از کتاب درسی پایه دوازدهم انسانی به روش مناظره است. پس از کسب اطلاعات لازم در مورد درس مذکور، روش تدریس مناظره، اجرای دو طرح درس و اجرا و تدریس ودریافت بازخوردها و نقدهای گروه درس پژوهی، این درس پژوهی آماده و تدریس شد. نتایج به دست آمده پس از انجام فرایند درس پژوهی نشان داد که انجام این فرایند باعث  افزایش فعالیت دانش آموزان در کلاس درس شده است و دراجرای مجدد آگاهی دانش آموزان در مبحث  نسبت به اجرای شماره 1 افزایش داشته است وهمچنین این فرایند منجر به توسعه دانش حرفه ای معلمان شرکت کننده در تیم  درس پژوهی شده است. این مقاله می تواند مبنایی برای انجام درس پژوهی برای دانشجو معلمان و دبیران دانشگاه فرهنگیان باشد
۱۵۷.

مفهوم و پیوند زمان و مکان در تاریخ نگری قدیم ایرانی (با تمرکز بر دورۀ ساسانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان مکان تاریخ نگری قدیم ساسانیان ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۲
پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل گرفته است که زمان و مکان در تاریخ نگری قدیم ایرانی چه معنا و نسبتی دارد. آنچه از تاریخ نگری قدیم ایرانی در نظر داریم، الگوی نظری و مفصل بندی گفتمانیِ متشکل از مجموعه ای از عناصر و مفاهیم است که در بسترهای سیاسی و فرهنگی دوره مزدایی- ساسانی شکل گرفته و در دوره های بعدی بازتولید شده است. مفهوم زمان و مکان در تاریخ نگری قدیم ایرانی را می توان در دو سطح اجتماعی- سیاسی و الهیاتی- اسطوره ای به بحث گذاشت. سطح اجتماعی- سیاسی زمان و مکان در تاریخ نگری ایرانی در امتداد سطح الهیاتی - اسطوره ای آن قرار دارد. سطح الهیاتی- اسطوره ای، با محوریت نبرد خیر و شر بیشتر حالتی خطی دارد؛ درحالی که سطح اجتماعی- سیاسی انگاره زمان و مکان، در درون درکی دایره وار از هستی و اجتماع شکل گرفته است و براساس ظهور و سقوط سلسله های پادشاهی، حالتی چرخه ای و تکرار شونده دارد. براساس یافته های این پژوهش که با روش تحلیلی به نگارش درآمده است، در تاریخ نگری قدیم ایرانی، پادشاه در مرکز و حلقه واسط زمان ها و مکان های تاریخی و فراتاریخی قرار می گیرد. در این تاریخ نگری، سطح اجتماعی- سیاسی زمان و مکان، در امتداد سطح الهیاتی- اسطوره ای و حول مقام و نظم پادشاهی قرار دارد، همچنان که برهم خوردن نظم شاهی موجب گسست پیوند زمان ها و مکان های تاریخی و فراتاریخی مذکور می شود.
۱۵۸.

بازنمایی روسیاهی کی کاووس در شاهنامۀ تهماسبی با نگاه به جنگ های ایران و عثمانی در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنگ های ایران و عثمانی حماسه ملی ایران شاهنامه تهماسبی کی کاووس ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۸
ساخت وپرداخت شاهنامه از دوره ایلخانی، تکاپویی در پیوند با قدرت سیاسی بود. حاکمان می دانستند که یکی از راه های پابرجایی پادشاهی، همانندسازی خود با دودمان های پیشدادی و کیانی در حماسه ملی است؛ ازاین رو، تشکیلاتِ نقاشی ایرانی در مصورسازی شاهنامه با سیاست هماهنگ شد. با همه آگاهی ها از ویژگی های کاووس در حماسه ملی، چهره، دستان و پاهای کی کاووس را تنها در نگاره های شاهنامه تهماسبی سیاه کردند. ازآنجاکه این اثر سرانجام به دربار عثمانی پیشکش شد؛ پرسیدنی است که سیه رویی کی کاووس برآمده از چه نگرشی به حماسه ملی است، این نگرش در پیوند با عملکرد دولت عثمانی چه کارکردی داشت و دربار ایران با اهدای شاهنامه به عثمانی چه پیامی را فرستاد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی تطبیقی با کاوش در دگرگونی نگرش به تاریخ حماسی و بازسازی پیوندها میان کاووس کیانی و سلطان عثمانی می کوشد به خاستگاه سیه رونمایی کی کاووس راه برد. روش گردآوری داده ها (سفرنامه ها، تاریخ نگاری ها و مکاتبات) و تصاویر، کتابخانه ای اسنادی و تحلیل آن ها، کیفی است.بر پایه یافته ها با چرخش از نمادهای ایرانی - ترکی، به ترکی - ترکی در دوره تیموری، اسماعیل و سلیم در پی تسخیر نمادهای حماسه ملی، بر جایگاه نمادهای حماسی ناایرانی(تورانی)- ایرانی نشستند؛ بنابراین، هنرمندان ایرانی که ظرفیت های نقاشی در فراروی از متن را می شناختند، با سیه رویی کی کاووس، اعتراض صفویان را به جنگ افروزی عثمانی نمایاندند.
۱۵۹.

قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شهر اسلامی بافت شهری قزوین منابع تاریخی باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۱
شهر در دوران اسلامی، به لحاظ ساختاری، تداوم شهرسازی عصر ساسانی بود و عناصر کالبدی آن اکثراً برگرفته از فرهنگ غنی اسلام و نشانگر تمدن اسلامی است. قزوین یکی از شهرهای دوران اسلامی است که هسته اولیه آن در زمان شاپور ساسانی شکل گرفته و به تدریج، توسعه و گسترش یافته است. این شهر، از نظر موقعیت خاص جغرافیایی، از دوران پیش از اسلام مورد توجه حکومت های مختلف بوده و قرارگیری آن در شاهراه های ارتباطی شرق به غرب و شمال به جنوب، بقای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این شهر را تضمین کرده است. شناخت ویژگی های این گونه شهرها می تواند در به دست آوردن بینشی عمیق و گسترده از تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوران اسلامی مفید باشد. مورخان دوران اسلامی از جنبه های گوناگون شهر قزوین را مورد بررسی قرار داده اند. در این نوشتار سعی شده است تا خصوصیات بافت شهری قزوین از دیدگاه تاریخی و پژوهش های باستان شناسی و همچنین، راه های مواصلاتی این شهر با مناطق همجوار بر اساس منابع مکتوب مطالعه شود. پرسش اصلی این است که اطلاعات تاریخی تا چه اندازه با ویژگی های این شهر مطابقت دارند. نتایجِ حاصل از بررسی ها و نیز بازدید میدانی از شهر نشان می دهد که بافت شهری قزوین تا حد زیادی منطبق با منابع تاریخی است. بررسی های میدانی و مطالعات انجام شده و نیز تطبیق آن ها با پژوهش های باستان شناسی نشان داد که شهر در دوران متأخر اسلامی تغییرات زیادی داشته به گونه ای که در دوران قاجار و نیز پهلوی بافت شهری گسترش یافته و بناهای مدرنی در شهر ساخته شده است.
۱۶۰.

تعاملات فرهنگی منطقۀ بختیاری با فارس و خوزستان در دوران مس وسنگ با تکیه بر داده های باستان شناسی شهرستان لردگان

کلید واژه ها: تعاملات فرهنگی دوره مس وسنگ بختیاری فارس خوزستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۷
تعامل فرهنگ ها در پیش ازتاریخ ایران، همواره یکی از موضوعات مهم و پیچیده در باستان شناسی ایران بوده است. این گونه ارتباطات در مناطق گوناگون ایران نشان دهنده روابط فرهنگ ها و تأثیرات آن ها بر یک دیگر است. در طول هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، این ارتباطات گسترده تر و چشم گیرتر می شوند. در این دوران در منطقه زاگرس جنوبی، میان مناطق فارس، چهارمحال وبختیاری (منطقه بختیاری) و خوزستان ارتباطات فرهنگی نزدیکی شکل گرفت که این ارتباطات بیش از هر چیزی در مجموعه های سفالی منطقه بختیاری نمود یافته اند. «اَلن زاگارل» در بررسی هایی که در بخش های مختلف منطقه بختیاری انجام داده به این نکته اشاره می کند که در طول این دوران این منطقه تأثیرات فرهنگی زیادی را از مناطق فارس و خوزستان پذیرفته است. در این نوشتار به روابط فرهنگی ای که در طول دوران مس وسنگ در دوره شوشان قدیم/میانه/جدید خوزستان، دوره های فارس قدیم، میانه و جدید فارس و هم چنین در مراحل فرهنگی اسکندری، چله گاه، افغان، R1، لپویی، شهرک و برجویی و S17 در منطقه بختیاری شکل گرفته، پرداخته شده است و سعی گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که، آیا در طول دوران مس وسنگ ارتباطات فرهنگی میان این مناطق وجود داشته است یا خیر؟ که با توجه به بررسی های انجام شده به نظر می رسد که در طول این دوران ارتباطات فرهنگی بین این مناطق وجود داشته است. نکته ای که در اینجا باید اشاره کرد، این است که در این پژوهش تأثیرات فرهنگی دو منطقه فارس و خوزستان بر چهارمحال و بختیاری موردتوجه قرار گرفته است. تأثیرات این فرهنگ ها بر بخش های مختلف منطقه بختیاری یکسان نبوده، به شکلی که مناطق شمالی این استان در طول این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه خوزستان و مناطق جنوبی، به ویژه شهرستان لردگان طی این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه فارس بوده ا ند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان